جلسه دوم از دوره بیست و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60، نمایندگی حر با نگهبانی مسافر علی دبیری مسافر رضا و استادی مسافر عباس با دستور جلسه وادی سوم روز پنجشنبه مورخ 1396/08/25 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که امروز در خدمتتان در این شعبه هستم. امروز داشتم به وادی فکر میکردم و صحبتهای آقای مهندس را گوش میکردم. نمیشود گفت که این وادی مهم است چون همه وادیها در جایگاه خودشان مهم هستند. چون وقتی آدم نگاه میکند میبیند که واقعاً هیچ کدام از این اتفاقاتی که برای هر کدام از ما میافتد، اتفاقی نیست و همه وادی ها مهم هستند، از جمله خود من و مخصوصاً بچههای سفر اولی.
من فکر میکنم خاصیت وجودی هر انسانی این میتواند باشد که احتیاج بر این دارد که یک نفر کمکش کند. در اصل ندانسته وارد مسیری شدم و به خاطر اینکه از زمانم در این زندگی لذت بیشتری ببرم، چیز نادرستی را انتخاب کردم که در نهایت ختم شد به مصرف مواد مخدر. وادی سوم میگوید که (سوای بحث سیدیها و نوشتارها) هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. وقتی اشاره میکند به هیچ موجودی، خداوند هم یک موجود است؛ یعنی وقتی به من یاد میدهد که هیچ موجودی به غیر از خودت نمیتواند به خودت کمک کند. مسیر را باید مشخص کنیم راه را باید مشخص کنیم تا همه چیز مشخص بشود. در سفر اول من، دو هفته بود که میآمدم و عادت داشتم پنجشنبه ها یک ذره بیشتر مصرف کنم، برای تفریح و خوشگذرانی و دور هم بودن در کنار دوستان. برنامهام را گرفته بودم که فکر میکنم اوایل سال 82 بود که فکر میکنم یک گرم در دو یا سه وعده بود. من اولین پنجشنبه نیم گرم اضافه خوردم. قدیما در کنگره ما مراسمی داشتیم به اسم شکر گذاری، که جناب آقای مهندس آبگوشت درست میکردند در شعبه آکادمی که کل جمعیت کنگره در آن موقع نهایتاً 180 نفر بود. این مراسم را برگزار می کردیم، من هر جا که میرفتم عادت داشتم چهار زانو مینشستم و در کنار آبدارخانه نشسته بودم و آقای خدامی آمدند و حال مرا پرسیدند و گفتند که روی پله هستی؟ گفتم حالم خوب است فقط یک نیم گرمی اضافه خوردم. گفتند چرا؟ من هم گفتم مگر نباید میخوردم! و ایشان توضیح دادند که چرا نباید مصرف میکردم. هفته بعد پنجشنبه رفتم یک نیم گرمی دیگر را گرفتم. وقتی آمدم مصرف کنم یک لحظه به خودم گفتم: خوب تو الآن سه هفته است که میآیی به کنگره برای چی داری میآیی! به خودم گفتم که امروز را نخور. من آن روز را تا دو نصف شب با خودم درگیر بودم که بخورم یا نخورم؛ و اصلاً آن روز نفهمیدم جلسه چی هست و لژیون چه شد. فقط به خودم فشار میآوردم که آن نیم گرم را نخورم و هفته بعد هم دقیقاً همین کار را کردم. این مثال را زدم برای سفر اولیها که اگر من آن روز میخواستم نیم گرم را مصرف کنم دیگر آقای خدامی وجود نداشت و کس دیگری نبود نهایتاً کار خودم را انجام میدادم. تکتک بچههایی که سفر میکنند دقیقاً همینجور است و مثالی میتواند باشد برای تمام زندگی چه مثبت چه منفی. من اگر کار مثبتی انجام بدهم سودش را خودم میبینیم و کار منفی انجام بدهم ضررش را خودم میبینم. 7 میلیارد آدم در زمین زندگی میکنند و اگر از تکتک آنها بپرسی حتی از بچه ایی که میتواند صحبت بکند بپرسید که دروغ چیز خوبی است یا نه میگوید که بد است. از این 7 میلیارد چند نفر راست می گویند و چند نفر دروغ؟ آنهایی که راست می گویند تعدادشان خیلی کم است، چون انسان باید عملکردی داشته باشد که سعی کند احتیاجی به دروغ گفتن نداشته باشد. ما همه چیز را خودمان تعیین میکنیم، بچههایی که امروز خدمتگزار شدند چه راهنماها، مرزبان و غیره. هر کس خودش خواسته که به این جایگاه رسیده، لااقل کنگره 60 این شکلی است. واقعاً اگر خواست قوی باشد و یکچیز را درست انتخاب کنیم و درست حرکت کنیم مطمئناً به آن چیزی که در ذهنمان است میرسیم فقط زمان لازم دارد، اگر زمان بدهید قطعاً این اتفاق میافتد. امروز اگر بهعنوان یک تازهوارد آمدید به شما می گویند باید 11 ماه سفر کنی باید صبر کنی باید تلاش کنی تا به درمان برسی. نمیشود بگویی من میایم و خودم برای خودم تصمیم میگیرم. من در کنگره یاد گرفتم که هر چیزی را در سر جای خودش انجام بدهم و تا موقعی که تمام قوانین و حرمتهای کنگره و دستورات جناب مهندس را درست انجام بدهیم هیچ وقت دچار مشکل نمیشویم و زمانی مشکل بروز میدهد که من با سر خودم حرکت کنم، کنگره به همه ما کمک میکند ولی صد در صد بستگی به خود فرد دارد. در آن زمان چون با تریاک سفر میکردیم برای تقسیم آن خیلی مشکلات داشتیم ولی الآن با شربت است و خیلی راحت شده است آقای خدامی به ما میگفتند که مقدار مصرفیتان را در دست بگیرید و از آن تشکر کنید که به ما کمک میکند تا روز به روز حالمان خوب میشود و تأثیرش را ببینید و شما سفر اولیها این کار را انجام بدهید و تاثیرش را ببینید.
در ادامه از کسانی که در آزمون داخلی نمایندگی حر بالاترین رتبه را آوردند تقدیر و تشکر شد.
تهیه و تنظیم و تایپ: مسافر حسین (لژیون پنجم)
تصویرگر: مسافر محمد (لژیون یازدهم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
4002