چه چیزی باعث میشود که ما انسانها احساس پوچی میکنیم و به این باور میرسیم که وجود ما و خلقت ما هیچ ارزشی ندارد. یکی از دلایل آن این است که ذهن خودمان را مشغول افکار منفی و مخربی که شاید هیچوقت اتفاق نیفتد میکنیم یعنی به چیزهای فکر میکنیم که نباید فکر کنیم و همه انرژی ذهن خودمان را خرج این افکار میکنیم. ذهن ما اینقدر قوی هست که تمام افکار ما را تصویرسازی میکند و مثل فیلم از جلوی چشم ما رد میشود و خودمان را بدبختتر از آنی که هستیم میبینیم.
ناامیدی مثل تارعنکبوت همه وجود ما را میگیرد و ما را از حالت حرکت به حالت سکون درمیآورد و این بیحرکتی شروع به پوچی رسیدن هست. شروع اینکه من خودم را توجیه کنم که از روز اول موجود بدشانسی بودم و تمام عالم و آدم میخواهند با من بجنگند و این افکار تمام روح و جسم ما را مریض میکنند. ولی اگر فقط یک لحظه فکر کتیم، میبینیم اگر بدی در این جهان هست، اگر تاریکی هست و اگر کسانی هستند که باعث ناراحتی ما میشوند، وجود اینها لازم هست تا ما حرکت کنیم و رشد کنیم تا قویتر بشویم.
اگر آهو ترس و هراس شیر را نداشت اینقدر در دویدن ماهر نمیشد پس با کوچکترین مشکل در زندگی نباید فکر کنیم چرا ما؟ چرا اینهمه مشکلات برای ما پیش میآید؟ مشکلات هستند که ما راههای جدید برای حل مشکلات بیابیم. اگر به این باور برسیم که خداوند در این دنیا ما را تنها نمیگذارد و پشتیبان مخلوقات خودش هست، هیچوقت ناامید نمیشویم. باید با قدمهای کوچک و عملی کردن فکرهای مثبت شروع کنیم و این کار حس ما را عوض میکند و باعث میشود از افکار منفی دورتر بشویم.
بارها این جمله را شنیدیم که پایان شب سیه، سفید است؛ آری پایان تاریکیها نور هست و سفیدی و عشق، بهشرط اینکه دیدمان را نسبت به خلقت خودمان و دنیای اطرافمان و خالقمان عوض کنیم و با حس و حال دیگری شروع کنیم، با آرامش قدم برداریم و سازندگی در جسم و روان و دیدگاه خود به وجود آوریم تا بتوانیم فرمانروای لایقی برای کشور وجودی خود باشیم. باید به این باور برسیم که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. من از این وادی آموختم سختیها هست، مشکلات هست، درد هست، ولی هیچکدام از اینها بزرگتر از خداوند نیستند، کافی است بخواهیم و باور داشته باشیم که ما موجودی قدرتمند هستیم و تا این سختیها و تاریکیها نباشد، لذت روشنایی نیست، لذت پیروزی نیست ...
نویسنده: همسفر زهرا از لژیون سوم
منبع: نمایندگی امین قم - همسفران
- تعداد بازدید از این مطلب :
4775