English Version
English

عزمی راسخ ؛اولین سال رهایی مسافر محمد کمانی

عزمی راسخ ؛اولین سال رهایی مسافر محمد کمانی

هفتمین جلسه از دور سی و سوم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران ، روزهای پنجشنبه با استادی احمد خادمی  ، نگهبانی مسافر اصغر و دبیری مسافر محسن با دستورجلسه از «ازدواج» در تاریخ 27/7/96 رأس ساعت 17 شروع بکار نمود. 

همچنین اولین سال رهایی مسافر عزیز محمد کمانی را با شور فراوان جشن گرفتیم.

http://up.c60.ir/repository/11170/IMG_1978%20%28Copy%29.JPG

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر ،خداوند را شاکرم که فرصتی دوباره نصیب من کرد تا خدمت کنم .

در مورد دستورجلسه ، ازدواج

دستورجلسه امروز شامل دوبخش میشه که بخش اول مربوط به دستور جلسات هفتگی  یعنی جهانبینی ازدواج که برای اولین بارجناب آقای مهندس این  موضوع را برای دستور جلسات سالیانه کنگره 60 انتخاب نمودند. و بخش دوم دستورجلسه جشن تولد یک سال رهایی آقای محمد که به لطف و مساعدت مرزبانان محترم و شما عزیزان امروز برگزارشده .

این موضوع نشان از این مسئله دارد که خانواده در کنگره60 از ارزش خیلی بالایی برخوردار می‌باشد.و هدف کنگره نه تنها نجات انسان‌های مصرف‌کننده مواد مخدر بلکه  حفظ خانواده  و بازگشت افراد به آغوش خانواده‌هایشان می‌باشد.

خداوند در کتاب شریف می‌فرماید زن و مرد را از نفس واحدی آفریدم. وبرای شماها از جنس خودتان جفتی آفریدم تا در بر او آرامش یابید و باهم انس بگیرید.

خداوند یکسری صفات الهی در وجود انسان‌ها قرار داد تا قدرت و عظمت خودش را در وجود انسان متجلی نماید. یعنی وقتی صفات الهی در ما ظهور و بروز پیدا می‌کند ما در زمینه آن صفت قادر به درک و حس خداوند می‌شویم و این صفات را در قالب زن و مرد به ودیعه گذاشت.

 ظاهر خداوند همه این جهان و مخلوقاتی هست که می‌بینیم و باطن او روحی است که در هیچ قالبی نمی‌گنجد. پس دشمنی با مظاهر الهی دشمنی با خود خداست .

  زن در خانواده مرکز ثقل از لحاظ انتقال انرژی می‌باشد و اعضاء خانواده را تحت پوشش انرژیکی خود دارد. زن ارتعاشی از وجود خداوند است به عبارتی او نه مخلوق بلکه خالق است. در کنگره  خانم‌ها در جایگاه همسفر از احترام و ارزش بالایی برخوردارند و ما باید  به آن‌ها احترام  قائل شویم چون همه ما از مادر متولدشده‌ایم و همیشه آن‌ها قابل‌احترام هستند.

الآن در جامعه ما ملاک‌ها و یکسری ارزش‌ها جابجا شده‌اند .الانه در زندگی مشترک زن و مرد ملاک انتخاب صورت و زیبایی و ثروت و مادیات ارزش محسوب می‌شود و مهم‌ترین آیتم که اخلاقیات هست در فرع قرارگرفته. و اکثر زندگی‌هایی که به سامان نمی‌رسند و متلاشی می‌شوند به خاطر عدم پایبندی به اخلاقیات می‌باشد.

اینکه تصور بر این باشد که یک قرار داد ازدواج  و یا مهر سنگین بتواند ضامن سلامتی و امنیت خانواده‌ها و رابطه‌ها باشد با منطق و عقل جور در نمی‌آید.پس تنها عامل داشتن رابطه خانوادگی سالم وفادار بودن زوجین  به یکدیگر پایبندی به اخلاق و رسیدن به شناخت و داشتن اندیشه انسانی می‌باشد.

آقای مهندس می‌فرمایند در زندگی مشترک یک مثلث وجود دارد که یک ضلع آن جنس مذکر و ضلع دیگری جنس مؤنث و در قاعده مثلث نقاط مشترک قرار دارد.و هرچه ما روی نقاط مشترک همدیگر متمرکز شویم اضلاع مثلث به هم نزدیک‌تر و طرفین نسبت به هم درک متقابلی خواهند داشت .و این امر تنها در سایه داشتن آموزش وجهان بینی درست اتفاق می‌افتد . ولی برعکس اگر در مورد نقاط ضعف و نداشته های یکدیگر  متمرکز شویم فاصله زن و مرد بیشتر و بیشتر و اختلاف سلایق فکری خیلی شدید  و مشکلات بیشتری به وجود می‌آید.

http://up.c60.ir/repository/11170/IMG_1982%20%28Copy%29.JPG

هیچ دوتا انسان عین هم وجود ندارد. مثلاً اثر انگشت هیچ‌کسی یک شکل نیست و یا شکل موی سر و یا صورت و یا چشم ...پس انتظارات و بعضی  توقعات جزو آمال و آرزوهای محال و دست‌نیافتنی هستند.

قدر داشته‌هایمان را بدانیم چه بسا چیزهایی که ما داریم و بودنشان را درک نمی‌کنیم و متوجه‌شان نیستیم جزو آرزوهایی یکسری افراد دیگر هست پس شاکر باشیم بخشنده باشیم و گذشت داشته باشیم انسان قوی یعنی همین که از لحاظ دانایی نسبت به دیگران در سطح بالاتری باشد در این صورت در زندگی موفق و هدفمند حرکت خواهد نمود سنگ زیر بودن دانایی فوق‌العاده ای می‌طلبد...

http://up.c60.ir/repository/11170/IMG_1983%20%28Copy%29.JPG

صحبت های استاد در مورد محمد؛

اگر نگاهی از زاویه جهان اعتیاد به اطرافمان داشته باشیم انسان‌های دردمندی را می‌بینیم که زیر بار انبوهی از مشکلات و رنج‌ها  و شکست‌های زندگی سردرگم و در ظلمات اعتیاد به مسلخ برده می‌شوند و چه خانواده‌هایی که زندگی‌شان به واسطه اهریمن اعتیاد متلاشی می‌شود و قربانی می‌شوند . و چه بسیار از خانواده‌هایی که در غم از دست دادن عزیزانشان به سوگ  می‌نشینند.

چقدر به ارزش این مکان و جایگاهی  که درونش قرار داریم  واقفیم ؟ قدر خودمان را بدانیم و بدانیم که خدا چقدر دوستمان داشته که توفیق  و فرصت حضور در چنین سیستمی را به ما بخشیده.

واقعاً چقدر شکرگزار این سیستم و آقای مهندس بنیان کنگره هستیم اگر ایشان و این متد درمانی کنگره نبود چه به سر ما و امثال ما میامد خدا می‌داند.

راضی بودیم کلی هزینه کنیم و به امید اینکه صبح بلند شویم و ببینیم همه این‌ها یک کابوسی تلخ و جانکاه بیشتر نبوده و بیدار شویم بینیم سالم هستیم و هیچ نیازی به مصرف مواد نداریم.

پس خدا را هزاران بار شاکریم که موهبت‌های الهی را در قالب انسان‌هایی بزرگوار و ارزشمندی همچون آقای مهندس و اساتید و خدمت‌گزارانی عاشق و صادق در مسیر زندگانی ما قرار داد جهت هدایت ما به صراط مستقیم.

تشکر می‌کنم از راهنمای بزرگوارم آقای میرزایی و آقا هادی راهنمای درمان سیگارم

http://up.c60.ir/repository/11170/IMG_1984%20%28Copy%29.JPG

محمد با کوله باری از مشکلات و شکست‌های پی در پی و ترک‌های متوالی و تخریبات  انواع قرص و حشیش و شیشه و تریاک و الکل ...ناامید و در مانده وارد کنگره شد واقعاً از نظر روحی و روانی و جسمی نامتعادل بود و خیلی پرخاشگر و عصبی هیچ نمی‌شد با محمد دو کلام حرف زد .نزدیک سه ماه از سفرش گذشته بود که آن سالی که آقای مهندس برای اولین بار تعطیلات عید را اجرا نمودند محمد هم دیگر تا دو ماه از تعطیلات برنگشت و درگیر جنگ درونی با خودش و کنگره و مهندس که چرا تعطیلات اتفاق افتاد؟ 

http://up.c60.ir/repository/11170/IMG_1993%20%28Copy%29.JPG

در جهنم سوزانی واقع شده بود که نه پای پس داشت و نه پای پیش آخرش هم مجبور به تصمیم گرفتن شد و انتخاب درست را انجام داد و دوباره با عظمی راسخ تر و خواسته‌ای قویی‌تر آمد و تمام تلاش خودش  را گذاشت و آموزش‌ها را گرفت و به درمان و رهایی رسید و از همه مهم‌تر در مان سیگار خودش را هم در لژیون ویلیام وایت به پیان رساند کارش رانندگی ماشین سنگین هست هر موقعی که زمان استراحت دارد میاید در کنگره حضور دارد و همیشه از لحاظ مالی کنگره را حمایت می‌کند و دوست دارد از خدمت گذاران کنگره 60 باشد و در زمینه ورزش هم در رشته والیبال فعالیت می‌کند.آرزوی موفقیت در تمامی مراحل زندگی برایش دارم ...

http://up.c60.ir/repository/11170/IMG_1995%20%28Copy%29.JPG

 اعلام سفر مسافر محمد :

سلام دوستان محمد هستم یک مسافر ، آنتی ایکس اپیوم ، قرص ، شیره ، شیشه ، الکل ، مدت در مان 13 ماه 27 روز به روش DST با داروی شربت OT  به کمک راهنمایی آقای احمد خادمی ، رشته ورزشی والیبال ، رهایی 1 سال و 4 ماه و 8 روز . 
آنتی ایکس سیگار ، مدت درمان 11 ماه و 28 روز به روش DST با داروی نیکوتین خوراکی به کمک راهنمایی آقای احمد خادمی ، رهایی 10 ماه 24 روز

آرزوی مسافر محمد

http://up.c60.ir/repository/11170/IMG_2019%20%28Copy%29.JPG

اولین آرزویم این است که پدرم روزی مسافر شود و دومین آرزویم سلامتی راهنمایم و خانواده محترمشان است

صحبت‌ها و تجربه‌های مسافر محمد :

خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم . از جناب مهندس و استاد جهان‌بینی آقای امین و خانم آنی و آقای حکیمی ، ایجنت و دیده‌بان محترم کنگره تشکر می‌کنم . همچنین از راهنمای خودم آقای خادمی ، کلیه کمک راهنمایان عزیز ، گروه مرزبانی ، واحد نشریات و OT نیز تشکر می‌کنم .

در ابتدا می‌خواهم از تاریکی و مشکلاتی که در زمان مصرف درگیر آن بودم خدمت شما بگویم . چند سالی بود که مصرف می‌کردم تا با یک خانم آشنا شدم ، شش سالی باهم بودیم تا یک جایی دیگر به من گفت که نمی‌خواهم با تو باشم و این موضوع باعث شد که شرایطم بدتر شده و عاملی شود که فرو بروم در عمق اعتیاد و از کار و زندگی و همه چیز بیفتم . ولی از انواع و اقسام مواد مخدری که استفاده می‌کردم ، هیچ‌کدام مرا آرام نمی‌کرد و فقط در گیجی و منگی بسر می‌بردم . موضوع دیگر اینکه شاید برای خیلی از مصرف‌کنندگان صادق بوده این است که روابط خوبی با خانواده نداشتم و با آن‌ها درگیر بودم و فکر می‌کردم که من خوب هستم ولی پدر و مادرم بدترین پدر و مادر دنیا هستند .زمانی که مصرف می‌کردم و خالم خوب بود ، خیلی مهربان بودم ولی زمانی که حالم بد بود هزاران اخلاق و خصوصیت بد ، خودش را نشان می‌داد . یک بار که از کنگره رفتم و دوباره آمدم به همه دروغ گفتم که تصادف کرده بودم ولی حقیقت این بود که بر اثر مصرف قرص دچار تشنج شده بودم و افتاده بودم کف اتوبان و سر و صورتم زخمی شده بود . ولی وقتی آمدم تمام پله‌ها را بدون حتی یک گریز به‌طور مرتب انجام دادم . در ابتدا مطالب را متوجه نمی‌شدم و صحبت های نامربوط می‌کردم ولی با صبوری آقای خادمی آن حال و شرایط و مشکلات را پشت سر گذاشتم و در حال حاضر ، حال بسیار خوبی دارم . از لحاظ قدرت جسمی شرایطم خیلی خوب شده و بیشتر می‌توانم کارکنم . همچنین شرایط خوابم نیز خیلی خوب شده و در مورد خلق و خو باید بگویم که قبلاً هنگام رانندگی از ابتدای مسیر تا مقصد به زمین و زمان و همه‌ی راننده‌ها و غیره فحش می‌دادم و از کوچک‌ترین موضوعی عصبانی می‌شدم ولی الآن آن طور نیستم .

 

ادامه این روز زیبا...

 

 

 

 

 

 

 

تایپ:مسافران اصغر و سعید

عکاسان:مسافران حمید و عباس

تنظیم:همسفر میلاد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .