English Version
English

کارگاه آموزشی کنگره 60، نمایندگی حر

کارگاه آموزشی کنگره 60، نمایندگی حر
جلسه چهاردهم از دوره بیست و پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی حر با نگهبانی مسافر ابراهیم، دبیری  مسافر احمد و استادی  مسافر محمد  با دستور جلسه  از فرمانبری تا فرماندهی  روز یکشنبه مورخ  1396/07/23  رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
 

خلاصه سخنان استاد:

همیشه تفکر من بر این بود که من فرمانده خوبی هستم. فرماندهی یعنی کسی که قادر به‌ فرمان دادن می‌باشد و ما اگر بخواهیم فرمانده خوبی باشیم ابتدا باید فرمان‌بردار خوبی باشیم که متأسفانه من فرمان‌بردار خوبی نبودم و خاطرم هست که سال گذشته ماه محرم من برخلاف قوانین سفر اول به کربلا رفتم بدون اینکه راهنمایم متوجه شود.

 و این سفر باعث ایجاد تخریب در من شد و این کار از منیّت و جهالت من در آن دوران سرچشمه می‌گرفت، به فرماندهی رسیدن تنها با به‌ کارگیری آموزش‌ها انجام می‌پذیرد و برای رسیدن به‌ فرمان عقل باید فرمان‌بردار خوبی باشیم. فرماندهی یک مسیر را مشخص می کند که از کجا به کجا باید حرکت را انجام داد برای رسیدن به فرماندهی، باید از تجربه و آموزشهایی استفاده کرد که به نتیجه رسیده و باعث شور و شعف می شود چون دامنه فرمانده بسیار گسترده می باشد و باعث رشد  عقلی و رسیدن به فرمان عقل یعنی اجرای فرامین الهی می باشد  .شرط لازم برای فرماندهی این است که فرد فرمانبرداری را کامل انجام داده باشد. معمولا وقتی کلمه ی فرماندهی را می شنویم  یاد یک فرمانده نظامی می افتیم، این تصویر ما از فرمانده، برجسته ترین حالتی است که وجود دارد.

ما در کنگره فرماندهی را به صور آشکار و پنهان تقسیم می کنیم. صور پنهان: فرمان دادن در قسمت درون انسان می باشد. وقتی به دستم می گویم لیوان را  بردارد، یا به چشمم می گویم چیزی را نگاه کن نگاه می کند. یعنی آن قسمت ها باید از من تبعیت کنند،  اگر احیاناً من بخواهم در ذهنم تصویری را مجسم کنم ولی تصویر دیگری بیایید  یا بخواهم صدایی را بشنوم ولی صدای دیگری بشنوم ، در این زمینه فرماندهی من، یا دستخوش مسائلی شده، یا ناقص است یا اصلاً اجرا نمی شود.

حالا این فرماندهی در صور پنهان را در اعتیاد  کاملاً متوجه می شویم ، یک آدم کارهایی را که دوست داشته باشد انجام می دهد و در انجام دادنش هیچ مشکلی ندارد، ولی وقتی که شخص مریض می شود چیزی که اینجا از بین می رود همان فرماندهی است. پس برای آدم های سالم فرماندهی درون زیاد سخت نیست . اما شخصی که دچار بیماری اعتیاد شده بعد از مدتی متوجه می شود که خیلی از چیزهایی که قبلاً برایش قابل اجرا بوده، الآن قابل اجرا نیست، یا تحت شرایطی قابل اجرا است، به شرط آنکه موادش را مصرف کند ، بعضی مواقع مواد مصرفی جواب نمی دهد و مجبور است موادش را عوض کند. به جای تریاک، شیره مصرف کند. به جای شیره، هرویین مصرف کند. به جای هرویین، کراک مصرف کند. به جای کراک، شیشه مصرف کند. ما تمام این، جابه جایی ها را انجام می دهیم تا دوباره فرماندهی که داشتیم را به دست بگیریم.

اعتیاد یک بهای سنگین است که انسان حاضر است جان خود را به خطر بیاندازد ولی فرماندهی خود را بدست آورد. اصولاً وقتی انسان قدرت اجرا کردن کارهای جدید را پیدا می کند دامنه ی فرماندهی او افزایش یافته است. برای اینکه یک فرمانده ی خوب باشیم، باید اول فرمانبردار خوبی باشیم، فرمانبرداری تمرین خوبی برای فرماندهی است. و باید همیشه نظم را سرلوحه کار و برنامه ها قرار داد و یک سفر اولی باید تمام فرامین راهنمای خودش را اجرا کند. به موقع بیاید، قبل از شروع جلسه وارد شعبه بشود پیراهن سفید بپوشد، و داروی خود را سر وقت نوش جان کند و مشارکت کند و خدمت کند و از نشریات استفاده کند. امیدوارم بتوانم، فرمانبردار خوبی باشم تا به فرماندهی کامل جسم و زندگی برسم تا به مرحله شو شود برسیم.به لطف پروردگار روزیه همه بشود ان شأالله.

 

نمایندگی حر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .