English Version
English

کارگاه آموزشی جهان‌بینی چهارشنبه؛ از فرمانبری تا فرماندهی

کارگاه آموزشی جهان‌بینی چهارشنبه؛ از فرمانبری تا فرماندهی
هفتمین جلسه از دوره شصتم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 با دستورجلسه از فرمانبری تا  فرماندهی در روز چهارشنبه مورخ 96/7/19  به استادی و نگهبانی مهندس و دبیری امیر راس ساعت 9:55 آغاز به کار نمود. 
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر. 
امیدوارم حال همه ی شما خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب هست.
دستور جلسه امروز از فرمانبرداری تا فرماندهی است. اگر نگاه کنید می بینید که تمام بحث ها و دستورجلسات کنگره، مربوط به زندگی روزمره و روابط روزمره ما می باشند. روابط روزمره ما تعریف نشده است و از کودکی به انجام آنها عادت کرده ایم. حرف یکدیگر را قطع می کنیم، آشغالها را روی زمین می ریزیم، به معلمانمان احترام نمی گذاریم، وقتی کسی برایمان کاری انجام می دهد به او احترام نمی گذاریم و ...
می گویند: شخص استخدام دولت است، استخدام از مستخدم می آید، در اصل وقتی ما در اداره یا جایی کار می کنیم، مستخدم مردم هستیم، نه آقابالاسر و رئیس مردم. همه ی اینها بخاطر این است که هیچکدام از ما آموزش ندیده ایم. معلم برای دانش آموز کلی زحمت می کشد، اما شاگرد احترام استاد را نگه نمی دارد. حرمت پزشکی که معالجه مان می کند، نگه نمی داریم. مجموعه اینها، جهان بینی هستند، وقتی ما این آموزشها را می بینیم، رفته رفته حالمان بهتر می شود و اصطحکاکمان کمتر می شود. 
به طور مثال: یکی از بچه های کنگره گفت: من یک پیک موتوری گرفتم، یک مرتبه یک ماشین جلوی موتوری پیچید و ناسزا گفت، موتوری اصلاً ناراحت نشد و هیچ چیزی نگفت. بعد گفت: از موتوری پرسیدم که تو بچه کنگره ای هستی؟ گفت: بله. 
علی اشکذری می گفت: یک روز با خانم و بچه ها داشتیم می رفتیم مشهد، من یک اشتباهی کردم و یک ماشینی از من سبقت گرفت و به من گفت هوی. من خیلی ناراحت شدم، نزدیک 300 کیلومتر رفتم تا به او رسیدم، بعد به او گفتم که هوی خودتی. بعضی اوقات ما چنین کارهایی را انجام می دهیم، انرژی زیادی را مصرف می کنیم تا فقط به طرف بگوییم هوی خودتی. بعد هم بر اثر یک عصبانیت، کارمان به کلانتری و دادگاه و دادگستری کشیده خواهد شد. 
ما بالغ بر بیش از 52000عضو داریم که ثبت نام شده اند، اینها را چطور باید اداره کنیم؟ آیا اداره کردن این افراد شوخی است؟  آنهم اداره کردن آدمهایی که از نظر اجتماع، بدترین آدمهای جامعه هستند. گاهی اوقات ما یک نفر مصرف کننده را در خانواده نمی توانیم نگهداری کنیم. خدا نکند که یک مصرف کننده شیشه، در یک آپارتمان 40واحدی باشد، چون روزگار همه را سیاه می کند. حالا ما این مجموعه را جمع می کنیم و با متانت و احترام باهم رفتار می کنند، اینها همه بخاطر آموزشی است که در کنگره می بینند. 
اگر کسی می خواهد فرمانده خوبی شود، باید از فرمانبرداری شروع کند. اگر فرمانبردار خوبی نباشد، اصلاً فرمانده خوبی نمی شود. تمام کسانی که در کنگره فرمانبردار خوبی بوده اند، تبدیل به راهنما شده اند. بنابراین فرمانبرداری نکته بسیار مهمی است و این موضوع در کنگره به همه ی افراد آموزش داده می شود. کنگره می گوید که مهم نیست که تو چی هستی؟ کی هستی؟ چه سنی داری؟ چه مذهبی داری؟ چه نژادی داری؟ می گوید که جایگاه تو این است و در مورد اعتیاد هیچ چیزی نمی دانی، ممکن است در جامعه، جایگاه بالایی هم داشته باشی. ثروت، عنوان و منسب تو در درمان اعتیاد تو هیچ کمکی به تو نکرده است، پس باید مطیع و فرمانبردار راهنمای کنگره باشی. یک ضلع فرمانبردار است، یک ضلع فرمانده است، یک ضلع هم موضوع است. رابطه فرمانده و فرمانبر تحت عنوان موضوع مشخص می شود. کسی که در کنگره فرمانده می شود، در تمام سطوح فرمانده نیست، فرماندهی این فرد، فقط در قالب قوانین کنگره 60 است. راهنما فقط می تواند در موضوعات جهان بینی و درمان اعتیاد آموزش بدهد. در این مورد، حرف راهنما نافذ است و رهجو هم بعنوان فرمانبردار بایستی به حرف راهنما گوش کند. اما اگر راهنما در مورد زندگی خانوادگی دستوری داد، این دستور اصلاً نافذ نیست. 
الآن مشاوره های بیرون به جای کمک کردن و آشتی دادن، بیشتر شخص را به جدایی و طلاق تشویق می کنند. ما برای وصل کردن آمده ایم، ما آمده ایم کمک کنیم که این کانون خانواده حفظ شود. یک مشاور نمی تواند باعث از هم پاشیدن یک کانون خانواده شود. برای چی باید جدایی اتفاق بیفتد؟ فقط بخاطر تریاک کشیدن؟ پس اگر همسران ما هم جدا می شدند، تکلیف ما چه می شد؟ پس راهنما و مشاور باید وصل کند. 
در گروههای دیگر می گویند: چون تو می خواهی ترک کنی و همسرت مصرف می کند، باید از همسرت جدا بشوی.
تعیین موضوع در فرمانبرداری و فرماندهی بسیار مهم است. مدیر یک کارخانه، با کارگرهایش در خصوص امور کارخانه، حکم نافذ دارد، نه در مورد مسایل خانوادگی شخص. ما اگر فرمانبری را در کنگره آموزش نبینیم، 1ـ هیچوقت نمی توانیم فرمانده شویم 2ـ اگر این فرامین اجرا نشود، جامعه ی ما منهدم می شود. در نظر بگیرید، شاگردان از راهنماها تبعیت نکنند، آنوقت چه اتفاقی می افتد؟ 
دیروز جلسه پرسش و پاسخ بود: یکی پرسیده بود، اگر ما بخاطر مسایل شخصی مان، نتوانیم کنگره بیاییم، آیا راهنما می تواند عصبانی شود؟ گفتم: بله، راهنما می تواند عصبانی شود. چون اگر می خواهید درمان شوید، درمان در رأس کارها است. درمان قرص و تریاک و هروئین خیلی سنگین است، بنابراین راهنما هر دستوری می دهد، باید اجراء کنید. شما با پای خودتان به اینجا آمده اید، کسی به دنبال شما نیامده است و اگر با پای خودتان آمده اید باید حرمت و قوانین را رعایت کنید. 
همه ی افراد در سایر قسمت ها، هم فرمانده هستند و هم فرمانبر. خود راهنما هم که یک فرمانده لژیون است، باید از فرامینی که مرزبانان تعیین می کنند، حرف شنوی داشته باشد. مرزبانان که خودشان حافظ اصول و قوانین هستند و مدیریت می کنند، باید از فرمان ایجنت یا اسیستانت حرف شنوی داشته باشند. اسیستانت و ایجنت هم باید از دیده بان مربوطه حرف شنوی داشته باشند. 
همه ی این کارها بخاطر این است که ما بتوانیم افراد را به رهایی برسانیم، رهایی تولید ماست. شما یک محیط آرام را در اختیار دارید و کار ما این است که درماندگان مسئله اعتیاد را به رهایی برسانیم. ما اگر با خودمان درگیر شویم و از یکدیگر حرف شنوی نداشته باشیم، انرژی ما صرف مسائل حاشیه ای می شود و آن انرژی که باید صرف کمک کردن به یک رهجو شود، صرف مسائل حاشیه ای کنیم. 
چه کسی به خداوند نزدیک تر است؟ نزدیکترین شما به خداوند، پرهیزکارترین شما است. آیا در این آیه صحبت از زن و مرد ، سن و سال، دین، ملیت و نژاد شده است. می گوید: بهترین و نزدیکترین شما به خداوند، پرهیزکارترین شما است. فقط موضوع در اینجا پرهیزکاری و مسئله دوری از ضدارزشها است. 
چه کسی در کنگره احترام بیشتری دارد؟ کسی که بیشتر به مردم خدمت می کند، کسی که به قوانین احترام می گذارد، کسی که کارهای ضدارزشی انجام نمی دهد. حالا ممکن است آبدارچی باشد، نگهبان نظم باشد، مرزبان یا ایجنت و... مهم این است که چقدر خدمت می کند. شما هر مدرک و هر ماشینی دارید، برای خودتان است، خیر شما به این سیستم چگونه می رسد؟ آیا تو هم به دیگران کمک می کنی؟ 
بنابراین مسئله فرمانبرداری را باید همه ی ما در کنگره فرا بگیریم، در خانواده هم همینطور. اگر در یک خانواده دو فرمانده وجود داشته باشد، همیشه بین آنها درگیری صورت می گیرد. برای یک لژیون هم فقط یک فرمانده وجود دارد. 
یکسری نکات هم خیلی مهم است، هیچ راهنمایی در کار راهنمای دیگری دخالت نمی کند. هیچ راهنمایی بدگویی، راهنمای دیگر را نمی کند. هر کس از من سوالی می پرسد، می گویم برو با راهنمایت بیا. خیلی بد است که یک نفر پشت سر همکار خودش، بدگویی کند. 
ما باید در تمام سطوح احترام یکدیگر را حفظ کنیم، نه تنها در کنگره. ما در کنگره آموزش می بینیم که در بیرون از کنگره به کار ببریم. این موضوع باید از رفتار و کردار ما مشخص شود.
اگر می خواهید مردم به شما احترام بگذارند، باید به مردم احترام بگذارید. ما تعیین می کنیم که دیگران با ما چگونه برخورد کنند. شما تعیین می کنید که احترام و حد شما چقدر است و مردم چگونه باید با شما برخورد کنند.
در سال 78 که برنامه زنده تلویزیونی برای اولین بار تابو را شکستم و مقابل دوربین گفتم که من مصرف کننده بوده ام ، آقای علی قلی به من گفت: آقای مهندس شما ناراحت نمی شوید که الآن خودتان را معتاد معرفی کردید و مردم فردا در جامعه مردم به شما بد نگاه کنند. گفتم: من مردم را مجبور می کنم که به من احترام بگذارند (با قهریه نه) با رفتار و نوع برخوردم به گونه ای عمل می کنم که مردم به من احترام بگذارند. در لژیون رهجو مشخص می کند که راهنما چقدر به او احترام بگذارد. اگر راهنما عصبانی می شود، حتماً شاگرد کاری کرده است که راهنما عصبانی شده. 
یکی گفت: مردم به ریش من می خندند، گفت: حتماً ریش تو خنده دار است که مردم به آن می خندند.
1ـ فرمانده و فرمانبردار در چهارچوب موضوع رسالت دارند و حرکت می کنند.
2ـ تا فرمانبرداری نکنیم، فرمانده نمی شویم.
3ـ در فرماندهی و فرمانبرداری، موضوع است که تعیین می کند، چه کسی فرمانده است، چه کسی فرمانده نیست؟ ممکن است یک نفر در درمان اعتیاد فرمانده باشد، ولی در زبان انگلیسی هیچ جایگاهی نداشته باشد.
هفته بعد: موضوعی تحت عنوان ازدواج گذاشته ایم. چنین موضوعی را در کنگره به بحث گذاشته ام، تا افراد مشارکت کنند و ببینیم که این موضوع را باید چه کار کنیم؟ چون سن ازدواج بین خانمها و آقایان بالا رفته است و این نتیجه خوبی برای کشور ما و خود ما ندارد. 
در اصل هر موضوعی که لازم به نظرم برسد، به مشارکت و دستورجلسه می گذارم، تا همه ی افراد راجع به آن صحبت کنند. 
 

نام فایل

تاریخ

لینک

فایل صوتی سخنان مهندس

96/07/19

دانلود

 
نگارنده: مسافر احمد شریفیان
 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .