به نام قدرت مطلق الله
امروز نهمین جلسه از دوره هفتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران شعبه آزادی با استادی همسفر طاهره نگهبانی همسفر فرشته و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من در روز دوشنبه مورخ 96/06/13 رأس ساعت 14 شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
استاد گرامی ابتدا خداوند را به خاطر تجربه مجدد جایگاه استادی شکر کردند و در مورد دستور جلسه گفتند:
ما تا امروز 13 وادی را پشت سر گذاشتهایم. در مسیر حرکت در این وادیها تا وادی پنجم تفکر درست بود و بعدازآن قرار بر این شد هر آنچه یاد گرفتیم از قوه به فعل دربیاوریم. در وادی هشتم به ما گفته شد با حرکت راه نمایان میشود یعنی تا حرکت نکنیم نمیتوانیم مسیر را پیدا کنیم و وادی نهم به ما آموخت باید آرامآرام نقطه تحملمان را بالا ببریم و در وادی دهم نوید تغییر صفات به ما داده شد و هشدار اینکه هر جایگاهی با کوچکترین حرکت تغیر میکند و نباید دچار منیت شویم. بامطالعه این وادیها متوجه شدیم که این وادیها زنجیروار به هم متصل هستند و درواقع نقشه راه ما و کلید حل مشکلات ما هستند.
امروز به وادی چهاردهم رسیدیم آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی ست.
به نظر من اگر تمام این سیزده وادی را آموزش بگیریم اما درونمان عشق و محبت وجود نداشته باشد، درواقع همان ظروف تهی هستیم و این نشانگر این است که ما در این مسیر درست حرکت نکردیم.
اگر من از وادی اول که شروع کردم به حرکت و آموزش گرفتن، به آموزشها عمل کردم، امروز هم که وادی چهاردهم را آموزش میگیرم میتوانم به آن عمل کنم.
ما انسانها به عشق و محبت همدیگر نیاز داریم. کل هستی و کائنات و تکتک سلولهای وجودی ما با عشق بناشده است، درواقع همه ما محبت و عشق در درونمان هست اما باید بدانیم که این محبت از روی آگاهی و معرفت است یا خیر؟
ما دو نوع عشق داریم، عشق عام و عشق خاص.
عشق عام یعنی عشق بهکل آفرینش مثل کوه، دریا، انسان، ماه و...عشق خاص هم محبت شدید به یکچیز یا یک شخص؛ اما عشق واقعی عشقی است که بلاعوض هست و تو در برابر محبتی که میکنی چیزی نمیخواهی و توقع جبران نداری، اگر غیرازاین باشد و توقع جبران داشته باشیم، این عشق نیست یک نوع معامله هست.
اگر ما تفکرات و حسهای منفی داشته باشیم، نمیتوانیم عشق و محبت واقعی را لمس کنیم. کسی که بذر کینه، حسادت، درویی، خشم و ...را میکارد مطمئناً محصول آن عشق نخواهد بود.
دلیل اینکه ما در کنگره باید از وادی اول تا چهاردهم سفر کنیم این است که خودمان را تزکیه و پالایش کنیم، تا از این حسهای منفی خارج شویم و حسهای مثبت را جایگزین کنیم. این حسهای منفی درواقع همان اضداد هستند و در برابر آنها باید آموزش ببینیم و آگاهی و دانشمان را بالا ببریم.
شنیدهاید که میگویند عاشق کوراست؟
درواقع اینطور نیست و عاشق باید عیبهای معشوقش را ببیند و با همان عیبها، معشوقش را دوست داشته باشد. اگر غیرازاین باشد عشق نیست، خودشیدایی است یعنی اینکه این عشق از روی عقل و ایمان نیست، فقط از روی خواستههای نفسانی ست.
عشق، عقل و ایمان مکمل همدیگر هستند و وقتی در کنار هم باشند محبت واقعی خودش را نشان میدهد.
یک سؤال: گذشته از درمان اعتیاد اگر محبت کنگره، مشاورین، راهنماها و افراد خدمتگزار در کنگره نبود هیچکدامتان میتوانستید اینجا دوام بیاورید؟
این همان بند عشق و محبت است که ما را به کنگره میکشاند.
افراد زیادی وقت میگذارند و در کنگره خدمت میکنند اگر از آنها بپرسی چرا خدمت میکنید، میگویند با خدمت کردن حالمان خوب میشود، ولی کاملاً روشن است که این وسط عشق وجود دارد.
عشق و محبت این نیست که اصلاً طرف مقابل را ناراحت نکنیم، یک موقع هایی لازم است که این کار انجام شود. مثلاً در کنگره یک راهنما برای اینکه رهجو به خودش بیاید تنبیهش میکند، اینجا عمل سالم انجامشده و این محبت واقعی است، چون محبت مثل باران است که اگر زیاد ببارد تخریب به بار میاورد و اگر کم ببارد خشکسالی میشود پس باید بهاندازه باشد.
محبت کردن باید با دانایی و آگاهی همراه باشد وقتی یک همسفر میگوید به خاطر مسافرم به کنگره میآیم این محبت نیست، توقع یا همان منت گذاشتن است. به همین دلیل میگوییم به خاطر خودت بیا و مسافرت را رها کن.
استاد در پایان گفتند:
عشق سه مرحله دارد: عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به خالق، عشق خالق به مخلوق که بالاترین مرحله عشق است و ما از دو مرحله قبل به این مرحله میرسیم، یعنی ابتدا باید از قلب مخلوق عبور کنیم تا به خالق برسیم چون دروازه ورود به قلب خداوند عبور از قلب بندگان است.
انشالله همه ما با این آموزشها بتوانیم به عشق سالم و واقعی برسیم تا همان ظروف تهی و خالی از محبت نباشیم.
تهیه و تنظیم: همسفر فرشته
تصاویر: همسفر فخری
نمایندگی آزادی - همسفران
- تعداد بازدید از این مطلب :
1952