درود بر تو فرشتهٔ احیاگر مسافرم آرش!
میدانم حق با توست؛ آرش نهتنها تو را نمیشناخت و به تو توجه نکرد و از تو مراقبت نکرد بلکه با جادوی هفترنگ شیطان تو را موردحمله قرارداد وارد حریم تو شد و سیستم مرکزی تو را مختل کرد ولی تو خود بهتر از من میدانی که از روی جهل و ناآگاهی بود.
ولی باز میدانم که تو مهربان و بخشندهای و از جنس خداوند و اگر او یکقدم به سمت بازسازی تو حرکت کند تو صد قدم برای نجات و تعادل او حرکت خواهی کرد.
بسیار در فکر است و بارها سعی کرده مصالح موردنیاز برای راهاندازی مجدد تو را به مقدار مناسب در زمان مناسب و با داروی مناسب در اختیار فرماندهی سیستم تو قرار دهد اما نیروهای بازدارنده مانع میشوند چون نمیخواهند به حال خوش برسد و زندگی در بهشت را تجربه کند.
نیروهای تاریکی نمیخواهند نیروهای انسانی را که از او به غارت برده اند را بهراحتی پس بدهند، چون میدانند اگر به جایگاه انسانی خود بازگردد بیشک از فرمانروایان زمان خواهد شد و برای آبادانی زمین و زمان قدمهای بزرگی بر خواهد داشت.
اما من ایماندارم بهزودی موتور تفکر او روشن خواهد شد و این بار برای بهبودی خودش و بازسازی تو قیام خواهد کرد و پیروز خواهد شد!
بهعنوان یک عاشق از تو درخواستی دارم؛
با اولین قدم او را دریاب و حسهای خوبی را به او هدیه کن تا بچشد شیرینی طعم تو را و به یاد دوران سلامتی و عافیت خود بیافتد و مشتاقتر شود برای ادامه حرکت و درمان ...
سپاسگزارم از تو بابت اینکه هنوز اجازه ندادی آسیب جدی بخورد و شادابی ظاهری او را تا حدود زیادی حفظ کرده ای، حتماً تو هم مانند خالقت ستارالعیوبی!
دوستت دارم، تو هم معشوق مرا دوست بدار و حمایتش کن؛
تو بر پایه عشق خلق شدی و از عشق چیزی جز عشق نمیتوان دریافت کرد و این است رسم عاشقی...
نویسنده : همسفر فریده
نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
2536