English Version
English

رسیدن به عدالت

رسیدن به عدالت

امیرمومنان حضرت علی(ع)می فرماید:

عدالت هر چیز را سرجای خودش مینشاند. ایشان یگانه ترازوی عمل و مظهر عدالت، زمانیکه در بیت المال بودند و به امور مسلمین رسیدگی میکردند، از نور شمع بهره میبردند و به هنگام کارهای شخصی نور شمع را خاموش میکردند. براستی چه چیز باعث میشود که کسی اینگونه عمل نماید؟ چه چیزباعث میشود که یکی امیرمومنان شودو فرماندهی وجود خود را نیز اینگونه بدست گیرد و دیگری....؟

بنظر من دو چیز که باعث میشود جایگاه انسانها متفاوت از هم میشود، یکی نگرش و نوع نگاه به زندگی و دیگری عملکرد افراد و سعی و تلاش در نمادینه کردن ارزشها است. عدالت یعنی قرارگرفتن هر چیز سرجای خودش، درست همان جایی که باید باشد، تا دیروز من در وادی اعتیاد رنجهای فراوانی داشتم و امروز به واسطه ی تلاش و قدری تفکر و برگشت از ضدارزشها به عملکرد و عمل سالم رسیدن و میرسم.

شرایط دیروز من عین عدالت بود و شرایط فعلی هم عین عدالت است، هرآنچه که لازم است ازقبل به ما داده شده است، خمر، عشق، ایمان، عقل، چشمه های جوشانی است و چشم، دست، پا و غیره نعمت و مواجبی است که خداوند به ما اعطاء کرده است و این در همه ی ما از آغاز یکسان داده شده است و این عدالت است. منتهی من تعیین میکنم که با حرکت به سمت ارزشها و یا ضدارزشها چه میزان از داریی ام در اختیارم باشد و این عملکرد چشمه های مرا جوشانتر میسازد و مرا از عقل و عشق و ایمان و معرفت و خمر درست بهرمند کند و مرا به عمل سالم نزدیک و یا دور سازد ومرا در جایگاهی که باید نشاند.

همانند یک مصرف کننده ی موادمخدر که چشمه های خود را ویران و جایگاهای خود را از دست داده و آیا این چیزی جزء عدالت است؟

آیا همه افراد درکنگره باهم برابرند: آیا دانایان و نادانان برابرند؟ آیا کسی که به نور پشت کرده و در را بسته با کسی که در رفت وآمد است و در جلسات حاضر و به آموزشها گوش جان میسبارد و پیرو راه و راهنماست برابراست؟

درکنگره با وجود مثلث کنگره به معنی عدالت میرسیم، مثلثی که یک ضلع آن معرفت است و به ما یادآور میشود. آن کسی که آموزش میبیند و نسبت به خود و مسیر درمان و پیرامون خود به شناخت ودانایی میرسد، عدالت در مورد او برقرار میشود و آن رسیدن به تعادل درجسم و روان و جهانبینی است، چنین انسانی به عمل سالم رسیده و میرسد و گاه باید هزاران قدم برداشت تا به یک قدم سالم رسید، برای این امر باید پیوسته درجریان بود. ( ولیس الانسان الاماسعئ): انسان چیزی جزء سعی وتلاش نیست. هرکه با تلاش به خواست خود برسد و عدالت پروردگار را نسبت به خود جاری کرده است و برای راهبر شدن و به فرماندهی رسیدن گاه باید باد بود حتی سرگردان و گاه نسیم نوازشگر و گاه باید کوه بود استوار و گاه رود، اما همیشه در جریان و کوشا و این آن عدالتی است که خداوند میخواهد. باید در جریان و تلاش بود تا به آن جایی که باید برسیم، برسیم.

 

بااحترام کمک راهنما سعید آبیار

منبع: نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .