ششمین جلسه از دور دوازدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی آقای دکترمجید و نگهبانی آقای مهندس دژاکام و دبیری آقای دکتر مجید با دستور جلسه "کار، تحصیل، قدرت" در تاریخ 1396/04/30 رأس ساعت 8 صبح در پارک طالقانی آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
دکتر مجید
دستور جلسهی امروز، کار، تحصیل و قدرت است. موضوع کار، تحصیل و قدرت فقط مختص به افراد کنگره یا افرادی که برای ترک اعتیاد میآیند نیست؛ بلکه این مبحث برای هریک از ما انسانها لازم است. وقتی هستی و طبیعت را بهعنوان یک واحد کل در نظر میگیریم، یک سری خصوصیات و الگوهای خاصی در آن وجود دارد که میتواند در زندگی ما کاربردی باشد، از این خصوصیات و الگوها در کارهای کنگره 60 بهعنوان یک مجموعه یا واحد کلی استفاده میشود و از خصوصیاتی که در طبیعت و هستی است، الهام گرفته میشود.
در رابطه با طبیعت چند خصوصیات ذکر میشود؛ خصوصیت اول، فرایندهایی که بهتدریج در آن اتفاق میافتد. دومین خصوصیت اینکه طبیعت یک واحد مستقل است و همهی اجزا درون خودش است و از خارج استفاده نمیشود. سومین خصوصیت اینکه در ابتدا آموزش و تربیتی انجام میشود و سپس از افراد یا اجزاء چیزهای دادهشده، خواسته میشود. چهارمین خصوصیت اینکه طبیعت بهعنوان مجموعهی واحد در یک مسیر و سفری قرار دارد.
موضوع اول تدریجی بودن فرایندها میباشد. ما در طبیعت به جزء موارد خاصی که به آن معجزه میگوییم، بقیه مسائل از یک فرایند تدریجی تبعیت میکنند و هیچ اتفاقی ناگهانی نیست؛ یعنی یکروند پلهپله و صبر و حوصلهای در امور هستی دیده میشود؛ مانند تبدیلشدن دانه به گیاه. از این خصوصیات در کنگره 60 نیز الهام گرفته میشود به این معنا که درمان هم یکروند تدریجی دارد، کسی که به کنگره 60 میآید و درمان را شروع میکند، برخلاف درمانهای دیگر که یکشبه و یکساعته و چندروزه قرار است، ره صدساله را طی کنند، نیست. رهجو باید بداند که این فرایند، یک فرایند تدریجی و زمان بری است و صبر و حوصله میطلبد و باید پلهپله انجام شود، بهخصوص در متد DST که جناب مهندس آن را ابداع کردند، تدریجی بودن کاملاً لحاظ شده است و ما میدانیم که فرایند به شکلی است که با ضرایب خاصی بهتدریج میزان OT افزایش داده میشود، به یک حدی میرسد و کاهش و قطع آنهم از روند پلهپله و تدریجی تبعیت میکند.
خصوصیت دوم این است که طبیعت یک واحد مستقل است، وقتی نگاه میکنیم، میبینم که همهی اجزای آن وظیفه خاص خودشان رادارند و هستی و طبیعت بهعنوان کل، نیازی از بیرون نمیبینید. بهطور مثال، اگر مادهای مثل مس را در نظر بگیریم، بهخودیخود خصوصیات خوب یا بدی ندارد. مس بهعنوان مادهای که نرم است و انعطافپذیری بالایی دارد، اگراز آنبهعنوان ستون ساختمان استفاده کنیم، ساختمان ناپایدار خواهد شد. در عوض فولاد، آهن و فلزات سخت کاربرد خوبی در این زمینهدارند و مس به خاطر اینکه فلز رسانایی است، بهراحتی در سیستمهای برق و الکترونیک کاربرد دارد. همهی افرادی که در کنگره 60 هستند، باید بدانند که وظایف مختص به خودشان رادارند و باید مشارکت کنند و در کنگره اینطور نیست که آشپز یا نظافتچی از بیرون آورده شود. همه باید احساس کنند که وظیفهای دارند و افراد بدون توجه به اینکه چه جایگاه و مقام و تحصیلاتی دارند، وقتی در کنگره قرار میگیرند، باید بدانند نظافت کردن، جزء وظایفی است که باید انجام بدهند و استقلال کنگره حفظ شود.
نکتهی بعدی آموزش است، در طبیعت و در مورد موجودات، همواره یکروند تربیت و آموزش اولیهای انجام میشود تا به یک تکاملی برسند و بعد وظیفهی خاص خودشان را انجام بدهند. در کنگره 60 نیز این امر صادق است، فردی که تازه به کنگره میآید، یک خدمت گیرنده است و همه به شکلی سعی دادند به او کمک کنند؛ سؤالهای او را جواب میدهند، او را حمایت میکنند و خیلی چیزها، مجانی برای او تمام میشود. در یک فرایند تدریجی رهجو باید متوجه باشد که وقتی تا حدودی این آموزشها و خدمتها را گرفت، خودش باید خدمت دهنده باشد و بهاصطلاح، گهی پشت به زین و گهی زین به پشت، به تعبیری مدتی سواری گرفته و حالا وقت آن است که خدمتی را پس دهد.
نکته دیگر، موضوع در سفر بودن است. هستی بهعنوان کل در جریان است و مثل این است که یک سیر و سلوک و سفری را طی میکند؛ از ابتدا به انتها، از ازل به ابد. باید این را در نظر بگیریم که زندگی کلاً یک سفر است، بودن در کنگره و روند درمان را طی کردن نیز یک سفر در نظر گرفتهشده است. خصوصیات مهمی که برای سفر ذکر میشود، این است که اولاً باید همسفر مناسبی انتخاب شود، اگر همسفر مناسب نباشد، ممکن است انسان را از مسیر اصلی منحرف کند. نکته دیگر اینکه باید در سفر هدف وجود داشته باشد و تداوم در سفر باشد، اگر ما در سفر به مسائل فرعی توجه کنیم، قطعاً به هدف نهایی خودمان نمیرسیم که باید در سفر کنگره هم مدنظر باشد. این چهار خصوصیات از خصوصیات اصلی طبیعت است که از آنها در فرایندهای کنگره الهام گرفته میشود.
مسئله اصلی قدرت است، قوی بودن مسئله مهمی است ولی در کنگره از قدرت بهعنوان توانایی جسمی یاد نشده؛ بلکه بهعنوان یک نیروی کلی یادشده و کسب قدرت ارتباط دادهشده به کار و تحصیل، به این معنا که آموزش گرفتن چه در جهت فنون حِرَف و چه در جهت باسواد شدن به معنای این است که آگاهیهای کلی پیدا کنیم و بتوانیم تجربه و تحلیل بهتری انجام بدهیم. در راستای توانمندی و کارآمد شدن، باید انسانهای مسئولیتپذیر، مفید و تولیدکنندهای شویم، چون باعث کسب قدرتی میشود که درنهایت بهسلامت روحی، روانی و توانمند شدن ما منجر میشود.
اردشیر
جناب مهندس طبیعت را در درمان مطرح کرده، ما باید بدانیم که طبیعت چه ویژگیهایی دارد که ایشان دست روی این مسئله گذاشته است. بشریت از همان ابتدا از طبیعت الهام گرفته است، جناب مهندس گاهی مثل دانشمند و گاهی مثل یک عارف عمل میکند. ایشان در ابتدا ویژگیهای طبیعت را برشمرده و گفته طبیعت ویژگیهای ثابتی دارد. ایشان فرموده که تدریجی بودنِ یک مسئله را در تربیتدیده و آن را وارد درمان کرده است، اگر در درمان، تدریجی بودن را کنار بگذاریم و سرعت را در نظر بگیریم، در سرعت فقط هدف را در نظر میگیریم و با سرعت زیاد به سمت هدف حرکت میکنیم، در این صورت نهتنها به هدف نمیرسیم؛ بلکه از پیرامون خود نیز چیزی نمیبینیم ولی وقتی تدریجی بودن مسئله مطرح میشود با آرامش حرکت میکنیم و اطراف و پیرامون خود را میبینم.
دومین ویژگی علم و دانشی است که در طبیعت وجود دارد، طبیعت مانند یک واحد و سیستم عمل میکند و همهی اجزای آن باهم منسجم هستند. در کنگره 60 یک سیستمی است که این سیستم با آرامش و مدیریت درست عمل میشود.
دکتر فرشته
قدرت برتری که ما آن را خداوند مینامیم، به زیبایی بهعنوان یک استاد، طبیعت را آموزش داده و ما هزاران سال است که در مورد آنها تحقیق میکنیم تا بفهمیم که روش کار آنها چگونه است؛ بنابراین به خاطر آموزشی که هستی دیده، قدرتمند هست و ما یاد میگیریم که در زندگی باید دانایی و آموزش را سرلوحه خود قرار بدهیم تا به کار و توانایی که ایجاد قدرت میکند، برسیم و مفید واقع شویم.
به نظر من نمایشان تمام موجوداتی که خلقشده، شاید انسان کمترین آموزش را نسبت به اطراف خود دیده و به ازای آموزش کمی که دیده خداوند به او شعور داده تا از طریق شعور آموزش ببیند، از طبیعت الهام بگیرد و به بهترینها برسد.
دکتر مسعود
سی دی کار، تحصیل، قدرت سی دی است که ضمن جنبه عارفانه، بیشتر جنبه زمینی و عملی دارد. مثلاً ما میدانیم که در روشهای ترک اعتیاد، معمولاً اول مواد را از شخص میگیرند، بدون اینکه فکر کنند که فرد مصرفکننده چه رنجهایی خواهد دید. در روشهای ترک تعادلی که در اثر مصرف مواد به وجود میآید، آنهم از بین میرود و این باعث میشود که همه به او خدمت کنند که این مسئله در قوانین دولت هم واردشده است؛ یعنی اگر یک کارمندی اعتیاد داشت، یک ماه به او فرصت بدهید که در کمپ یا جای دیگر بخوابد و بعد از یک ماه سرکار بیاید، اگر ترک کرده بود، او را نگهدارید و در غیر این صورت او را اخراج کنید. کنگره 60 دقیقاً برعکس عمل میکند؛ یعنی آخرین چیزی که از مسافر گرفته میشود، مواد است. در روشهای دیگر مواد را میگیرند و بعد میگویند: آموزش ببین، کارکن و قدرت پیدا کن. کنگره میگوید: اول در کلاسها شرکت کن، این کلاسها تحصیل است؛ البته آموزشهای کنگره مفهوم دانشگاهی هم دارد. من خیلی وقتها فکرمی کنم؛ آن عمر که در مدرسهها گم کردیم / شاید که در این میکدهها دریاییم. در دانشگاهها چیزهای ویژه رشتههای خود را یاد گرفتیم ولی زندگی را یاد نگرفتیم، وقتی زندگی را یاد نگرفتیم، میخواهیم علم دنیا را داشته باشیم؟ مثالی در کلامالله آمده که کَمَثلُ الحِمار، یَحملُ اَسفارا. فقط کتاب روی دوش من است ولی روش انسانی را بلد نیستم، چون به ما آموزش ندادند.
در کنگره 60 به ما یاد میدهند که تحصیل در اینجا، شرکت در جلسات، لژیون و مشارکتها است که باعث میشود ما بینش تازهای نسبت به زندگی و جهان پیدا کنیم. روشهای دیگر به شخص میگوید، برو بخواب، چون میداند این شخص توان کار کردن ندارد ولی کنگره میگوید: هر کارهای هستی، کارت را ادامه بده، ما در کنگره خوابیدن نداریم، تو باید در کنار کار، درمان هم بشوی اما یکجایی سؤال پیش میآید، مثلاً نوبتکاری من طوری است که من نمیتوانم به تحصیل یا به جلسات برسم، حالا چه باید بکنم؟ در اینجا اختیار و راهنمایی پیش میآید، راهنما میگوید: اولویت تو درمان است، اگر درمانَت را با موفقیت به پایان نرسانی، دوباره همان مصرفکننده سابق هستی. تحصیل کسب کن، کارت را هم انجام بده ولی اولویت با درمان است. نتیجه کار و تحصیل چیزی خواهد بود به نام سلامتی و آرامش که یعنی قدرت. یک مفهوم قدرت، انسانهای قوی، پولدار مقام دار، قهرمان جهان است اما به نظر من نماد قدرت، آرامش و رضایت از زندگی است.
دکتر شیوا
در سی دی نتیجه، جناب مهندس، مثلث درمان را که شامل جسم، روان و جهانبینی است و منجر به نتیجه میشود را مطرح میکند. در درمان، ابتدا باید حس لازم وجود داشته باشد، دوم، خواسته باید قلبی و قوی باشد، اگر خواسته قوی نباشد، در مسیر مشکل به وجود میآید و فرد از مسیر منحرف میشود و به نتیجه نمیرسید. ضلع سوم حرکت است، در مسیر حرکت چه در درمان مواد مخدر و چه در مسائل مختلفی که با آن مواجه هستیم، بیشک با موانعی مواجه میشویم، باید در برابر این موانع حرکت را انجام بدهیم تا به نتیجهی لازم برسیم.
دکتر پریسا
اگر تحصیل به معنی به دست آوردن باشد نه به معنی اینکه حتماً باید به دانشگاه برویم و علمی را به دست بیاوریم، در طول زندگی، همهی ما بهصورت عزیزی دوست داریم در رشتهای خاص بیشتر کارکنیم. اگر ما بتوانیم این غرایز را پیدا کنیم و در همان رشته تحصیل علم کنیم، قدرت بیشتری پیداکرده و موفق میشویم.
دکتر محمد
انسان جزئی از طبیعت است و برای بقا و زیستن، آموزشهایی که سایر جانداران دارند، انسان هم بهنوبه خودش دارد و این آموزشها ذاتی و برای بقای انسان است، چون انسان موجود باشعور و آموزش پذیری است و برای ارتقاء و پیشرفت نیاز به آموزش و تحصیل دارد. کنگره 60 درزمینۀ کاری خودش که درمان اعتیاد است، گام خیلی خوبی برداشته است و با آموزش دادن مسافران توانسته آنها را به درمان برساند.
مریم
قدرت مطلق خداوند است و قدرت مختص خداوند است. قدرت هم اکتسابی است و هم آموزشی. معجزات قدرتی است که خداوند بهصورت نهادین در وجود انسانها گذاشته و اکتسابی نیست. قدرت باید همراه شعور باشد، اگر قدرت همراه باشعور نباشد، میشود قدرت جانوران. همهی ما بهنوعی قدرت داریم که هم اکتسابی وهم ذاتی است امیدوارم همانطور که جناب مهندس توانستند به این قدرت برسند و افراد را در اینجا جمع کنند، ما هم بتوانیم همیشه در سود و منفعت دیگران به هم کمک برسانیم و از قدرت خود بهعنوان زورگویی استفاده نکنیم.
دکتر حمزه
برای تکامل هر چیزی باید بهصورت تدریجی پیگیر آن باشیم، اگر فردی برای تکامل، قدرت و انرژی از درون خودش نداشته باشد، حتماً منجر به فنا است. اگر کنگره روزبهروز به موفقیت میرسد، به خاطر این است که انرژی از درون خودش است.
در مورد مسئولیتپذیری در کلامالله آیهای است که میگوید: كُلُكُّم راع و كُلُكُّم مَسؤولٌ عَن رَعِيَتِهِ برای اینکه در یک مجموعهای به فنا نرسی و به موفقیت برسی، لازم است فعالیت شما روزبهروز بیشتر شود و بر هدف تمرکز شوید تا به موفقیت برسید.
مهندس
اگر دقت کنید، الگوبرداری از طبیعت را همهجا میتوانیم، ببینیم و اثرات مختلفی دارد. لژیونهایی که در کلینیکها شروع به کارکردهاند، در شهرستانها نیز شروع به کارکرده است. امروز از کلینیک رجاء استان زنجان آمدند و یک رهایی آوردند. من معمولاً آخر هفته به هیدَج که نزدیک زنجان است، میروم. در باغی که من میروم، درختان آلوچه و درختان متعددی دیگری که همه قدیمی بودند، وجود داشت که میوههای آنها درجهیک نبود و گاهی درختان مزاحم بودند، ما شروع کردیم به بریدن آن درختان و دیگر درختی نبود که جلوی آب را بگیرد یا ایجاد مزاحمت کند. یک سال که از این قضیه گذشت، من دیدم از گوشه هر درخت، سی درخت درآمد. این دقیقاً مانند همان بیماری است که ما در بدن داریم، آن قسمت را حذف میکنیم؛ مثل سرطان که جراحی میکنیم و تومور را برمیداریم و آنجا قشنگ پاکسازی میشود ولی بعد از یک سال دیگر یا شش سال دیگر از سی جای دیگر تومور بیرون میزند. وقتی بخواهیم شاخه درختی را ببریم، باید کاملاً از بیخ ببریم، اگر یکذره از شاخه بیرون بماند به آن میگویند؛ ناخنک و از بغل آن شاخه، سی شاخه بیرون میزند ولی اگر شاخه را از بیخ ببریم، دیگر ناخنک وجود ندارد و شاخه بیرون نمیزند. پس اگر به الگوهای طبیعت نگاه کنیم، میبینیم همان الگویی که برای درخت آلوچه است، همان الگو برای سرطان و خیلی چیزها در بدن ما نیز هست.
مطلبی که در اینجا مهم است، در مورد کار، تحصیل و قدرت صحبت میکند، من به قدرت از زاویه دیگری نگاه میکنم. اگر بخواهیم خود قدرت را موردبررسی قرار دهیم، قدرت مثلثی است که سهشاخه دارد. یک شاخه قدرت، پول است، یک شاخه قدرت، علم است و یک شاخه قدرت، تخصص است؛ یعنی اگر هر خانوادهای، هر کشوری، هر انجیویی، هر کلینیکی بخواهد کار کند و موفق باشد، باید این سه را داشته باشد؛ یعنی پول، علم و دانش و تخصص داشته باشد، اگر پول نداشته باشید، ده شاهی نمیارزید و اصلاً قدرت ندارید، وقتی پولندارید، هیچچیز ندارید.
بنابراین در قدرت پول نقش بسیار سازنده و مهمی را بر عهده میگیرد، باید از طریق علم، دانش و تخصص آن را فراهم کرد؛ یعنی همانقدر که علم و دانش مطرح است، پول هم مطرح است. پول را باید ذرهذره جمع کرد، همان روش تدریجی.
مهم نیست که ما چقدر پول و درآمد داریم، مهم این است که ما چقدر پسانداز میکنیم. پسانداز کردن و پول جمعکردن برای افراد ثروتمند نیست، آنها خانه و ثروت فراوانی دارند، انسانهای متوسط و زیر متوسط هستند که پولندارند، این افراد باید پسانداز کنند. پسانداز کردن شروع کردنش مهم است، ممکن است بگویید: صدای مهندس از جای گرمی درمیآید، ما نان نداریم، بخوریم او میگوید: پسانداز کنید. شما همان هزارتومانی که میخواهی بِدهی و یک نان بخوری، پانصد تومان بِده، نصف نان بخور. خاصیت پول این است که پول، پول میآورد. شما اگر صد تومان داشته باشید، همان صد تومان برای شما ده تومان میآورد، اگر صد میلیون تومان داشته باشید، ده میلیون تومان برای شما میآورد. خاصیت پول این است که خودش، خودش را تکثیر میکند؛ بنابراین مسئله پسانداز بسیار حائز اهمیت است.
در قدرت، علم بسیار مؤثر است، علم تنها آن چیزی نیست که در کتابها نوشتند. قدیم آنچه در کتابها مینوشتند، خیلی درست بود ولی الآن ممکن است، خیلی چیزهای غلط را در کتابها نوشته باشند. علم آن است که به نتیجه برسد و بر راستی و درستی دلالت کند. ما میگوییم ماتریکس علم است، ماتریکسی که نتواند، برای نمونه یک نفر را به درمان برساند، نه به ترک اعتیاد، چه علمی است؟ تمام افراد هاروارد و کمبریج و بقیه دانشگاهها بگویند: این علم است، علم نیست، علم آن است که شما از طریق آنیک نفر را به درمان برسانی که به حالت تعادل طبیعی و خوبی برسد. وقتی نتوانی فردی را به تعادل برسانی، علم نیست و فقط انسانهایی که لباس علمی دارند آن را مطرح کردند. اگر علم باشد، ما به نتیجه میرسیم.
برای کسب قدرت باید به پول توجه کنیم، وقتی بیست سال پیش، کنگره را شروع کردم، از همان روز اول به فکر پول بودم. وقتی کنگره را درست کردم، در ابتدا شش، هفت نفر بودیم و برای افطاری پول خرید آش را نداشتیم ولی الآن کنگره 60 بهراحتی میتواند، ساختمان بخرد، بهراحتی میتواند ساختمان رهن کند و سیصد، چهارصد میلیون بدهد. آن موقع ما هیچچیزی نداشتیم ولی فکر کردیم که میتوانیم این کار را بکنیم و پول برای ما ارزش دارد. انجیویی که پول نداشته باشد، هیچچیز ندارد. الآن همهی انجیو ها کاسه چه کنم، دستشان است که چهکار کنیم، چهکار نکنیم.
کلینیک باید پول فراهم کند، باید تفکر و اندیشه کند و حتماً اندوخته داشته باشد. انسان باید اندوخته داشته باشد، خانواده باید اندوخته داشته باشد. همه ما این کار را میتوانیم انجام بدهیم فقط باید بخواهیم، همان کُنفَیکون و شو شود. اگر ما بخواهیم اندوخته جمع کنیم، حتماً انجام میگیرد ولی زمان میبرد. برنامهای که برای درمان اعتیاد در نظر گرفتیم؛ ارتباط درمان و ریکاوری است. ما یک ریکاوری و یک درمان داریم، قسمت درمان دارویی دست آقایان پزشکان است و ریکاوری اکثراً دست گروههای خوددرمانی است، این دو هیچ ارتباطی باهم ندارند و گاهی اصلاً همدیگر را قبول ندارند.
چندین سال است که من میخواهم این دو را به هم نزدیک کنم، برنامهریزی که من کردم، یک برنامهریزی بیستساله است. من الآن برنامهریزی میکنم که ریکاوری و درمان را در هم ادغام کنم. برای کی؟ برای بیست سال دیگر. به بچههای کنگره میگویم: بچههایتان را بفرستید در رشتههایی تحصیل کنند که بتوانند در کلینیکها خدمت کنند. مثل رشتههای روانشناسی، پرستاری، پزشکی، مامائی و غیره. من الآن روی بچههای ششساله و هفتساله سرمایه گزاری میکنم، ممکن است من بیست سال یا بیست پنج سال دیگر نباشم ولی آن کار به نتیجه برسد. پس وقتی میخواهید یک فکر اقتصادی و فکر جمعآوری پول انجام بدهید، فکر نکنید که این فکر سهماهه امکانپذیر است، گاهی اوقات ممکن است برنامهریزی پنجاه سال، شصت سال طول بکشد. ما برای این برنامهریزیها باید آنچنان برنامهریزی کنیم که گویی تا ابد زندهایم.
همهی انسانها دوست دارند خیلی زود به نتیجه برسند، همیشه هم با شکست مواجه میشوند. انسانها تمایل دارند، با خوردن یک قرص، قد آنها بیست سانت بلندتر شود، یک سری افراد کلاهبردار هم در کمین نشستهاند و از این قضیه سوءاستفاده میکنند و هزار مشکل درست میکنند؛ بنابراین در مسئله تدریجی بودن، زمان، برنامهریزی و قدرت باید به پول خیلی توجه کرد، چون در فرهنگ عرفان و فرهنگ معنویت ما، به پول بهعنوان یکچیز بد و زننده نگاه میکنند، اگر کسی اسم پول را بیاورد، میگویند: این فرد بیشخصیت و آدم پولدوستی است. درصورتیکه به عقیده من پول خیلی خوب و مقدس است، اگر از راه درست مورداستفاده قرار بگیرد.
سیدیهای آموزشی را حتماً همه باید بگیرید و گوش کنید، چون مطالب و متونی در سیدیها وجود دارد که من مطمئنم در هیچ کتابی پیدا نخواهید کرد. خوشبختانه جدیداً افرادی مشارکت میکنند که سی دی را کاملاً گوش کردند، خیال نکنید سی دی را گوش نکرده میتوانید، مشارکت کنید، چون کاملاً معلوم است که لاطائلات میگویید.
مسئله بعدی اینکه سعی کنید، همه در مشارکت شرکت کنید، ما در اینجا آموزش میگیریم، فن بیان یاد میگیریم، یاد میگیریم که در جمع صحبت کنیم. فردی استاد دانشگاه است، دکترا هم دارد ولی نمیتواند، سر کلاس صحبت کند، چون میترسد و دلهره دارد. خود شما وقتی میخواهید، برای پنج نفر صحبت کنید، اضطراب میگیرید و قلب شما شروع به تپش میکند. مطمئنم در این جلسه خیلی از افراد هستند که دوست دارند، مشارکت کنند ولی میترسند. سعی کنید با خودتان مبارزه کنید، سعی کنید دستتان را بلند کنید و مشارکت کنید اگر در مشارکت شرکت کنید انرژی و قدرت میگیرید.
حضور غیاب پزشکان:
رهایی مسافر رضا از کلینیک رجاء ،دکتر موسوی زاده از نمایندگی حکیم هیدجی و دریافت نشان رهایی از جناب مهندس حسین دژاکام.
نام مسافر : رضا ، آنتی ایکس مصرفی ؛ تریاک ، روش درمان؛ DST ، داروی درمان؛ شربت OT ، به کمک راهنمایی آقای عباس ، مدت سفر 11ماه و 5 روز
ورود آقا رضا و همسفرشان را به سفر دوم تبریک می گوییم.
تهیه و تنظیم: مسافر علیرضا نیکروش
- تعداد بازدید از این مطلب :
3922