بعد از سالها گمراهی یک جادهای پیداشده بود که یک نور بهاندازه یک روزنه برایم پیدا شد و به کنگره آمدم، خیلی برایم عجیب بود شخصی که خودش قبلاً مصرفکننده بوده ولی امروز باحال خوبی و در کمال آرامش با من صحبت میکرد. وقتی بعد از چند جلسه، شور و اشتیاق آمدن به کنگره در من به وجود آمده بود در کنگره کلمه رهجو به گوشم خورد و برایم توضیح داده شد که رهجو به کسی گفته میشود که به دنبال راه جدید زندگی کردن و رسیدن به آرامش است.
اولین مطلب برای رهجو این بود که هر چه سواد و مدرک تحصیلی دارد، باید پشت در بگذارد و وقت آمدن به جلسات فقط باید از مطالب کنگره 60 استفاده کند، چون مدرک تحصیلی و اطلاعات قبلی مانند لباسی است که مانع از پذیرفتن آموزش در کنگره 60 میشود. ولی وقتی درباره داروی شفابخش او-تی به من گفته شد که باید در ساعت خود مصرف شود، این کار من را با وسواس خاصی روبرو میکرد چون پشت این امور یک تفکر عجیبی بود! سروقت آمدن به جلسه باعث میشد که نظم را یاد بگیرم و باید در جلسه عمومی سر ساعت شرکت کنم و در آن مشارکت داشته باشم تا قفل زبانم بشکند تا بتوانم برداشت شخصی خود را بیان کنم در کنگره باید حرمت جلسه را نگهدارم چون این مکان برای من یک مکان مقدس و امن است حتی باید لباس سفیدرنگ بپوشم، در قانون یازدهم شرکت کنم چون این سیستم درمانی بهتنهایی با کمکهای مالی خودش اداره میشود و باید به حرفهای راهنمای خودم گوش دهم زیرا راهنما مانند چراغی است که مسیر را برایم روشن میکند، در کنگره یک سری منابع آموزشی وجود دارد که باید من مسافر آنها را تهیه کنم و سیدیها را گوش کنم چون هر سی دی صوتی که در هفته ارائه میشود فشرده یک سری از کتابها است که بهراحتی در اختیار من قرار میگیرد.
نویسنده: مسافر محسن، لژیون شماره 5
تهیه و تنظیم: مسافر روزبه
منبع: کنگره 60، نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
3890