خلاصه گزارش روز سهشنبه مورخ: 26/04/1396از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی (شهر قدس) ویژه مسافران ویلیام وایت به استادی : آقای رامین سعادت جو و نگهبانی: آقای میلاد نیکروش و دبیری: آقای امیر پور سنجیده با دستور جلسه "نوسازی"رأس ساعت 15 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخان استاد:
در کنگره 60 یکی از نکاتی که برای درمان روی آن بسیار تأکید میشود؛ مثلث درمان است. ریشه اعتیاد در جهل است ولی برای درمان اعتیاد، باید سه ضلع جسم، روان و جهانبینی به تعادل برسد. منتها مثلث درمان فقط مختص اعتیاد نیست، هر بیماری و هر مسئلهای که نیازمند درمان باشد، باید این سه ضلع برای آن در نظر گرفته شود.
آقای مهندس هم میفرماید: مثلث درمان فقط برای افراد معتاد نیست؛ بلکه افراد عادی نیز نیاز دارند که جسم، روان و جهانبینی آنها به تعادل برسد. اگر بخواهیم هر ایرادی را برطرف کنیم، باید این سه ضلع در تعادل باشند. آقای مهندس مثال میزند که اگر این سه در تعادل باشد، فرد پول درمیآورد و نیازی نیست که برای پول درآوردن زور بزند، اگر بیپولی را یک بیماری در نظر بگیریم، نیاز به درمان دارد. در درمان چاقی نیز باید جسم، روان و جهانبینی در نظر گرفته شود. برای درمان هر چیز دیگری که نیاز به درمان داشته باشد باید این سه ضلع مدنظر گرفته شود.
یکی از چیزهایی که ما به آن توجه نمیکنیم؛ جسم است. در سی دی، آقای مهندس مثال میزند و میگوید: شما یک مکان را در نظر بگیرد که در آنجا مشغول صحبت کردن هستید و فردی بغل شما پتک میزند یا سرو صدای بسیار زیادی است، در چنین موقعی قطعاً آن چیزی که برداشتنی باشد، انسان برداشت نمیکند ولی زمانی که سکوت یا توجه باشد، انسان میتواند از کوچکترین چیزها، بزرگترین برداشتها را انجام دهد. این مسئله کجا مصداق پیدا میکند؟ در مسئله درمان، اگر جسم من سالم نباشد، قطعاً به روان نمیرسم که بخواهم برداشتی از جهانبینی داشته باشم. سیگاری که میکشیم حجاب میشود و جلوی خیلی چیزها را میگیرد. یکی از رهجوها پیام داده که کسانی که سیگار را ترک کرده اند، زودتر فوت کردند. و این بهانه ای شده برای سیگار کشیدنش.
انسان اگر بخواهد کاری را انجام بدهد، دلیل آن را پیدا میکند و اگر نخواهد انجام دهد، بهانه آن را پیدا میکند، اینهمه رها یافته داریم، سه چهار هزار نفر درمان شدند و این فرد چرخیده و موضوعی را پیداکرده و بهانهای شده برای او که این اتفاق برای من هم خواهد افتاد، درصورتیکه من تضمین میکنم، اگر درمان سیگار در کنگره 60 نبود، خیلی از دوستانی که الآن در کنار ما هستند، نبودند و خیلی از افراد جان خود را ازدست داده بودند. پس جسم اصل کار است، اگر ما به کنگره 60 میآییم، هدف ما رسیدن به تعالی و رسیدن به آرامش است، اگر دراینبین چیزی حجاب شود، باعث میشود من از هدف اصلی فاصله بگیرم. سیگار هم به همین شکل، یک نخ باشد، دو نخ باشد یا یک بسته باشد، فرقی نمیکند، مثل اعتیاد. فردی که فقط در سیزدهبدر تریاک بکشد به او میگویند: تریاکی. فرقی نمیکند فرد سالی یکبار مواد بکشد، هرروز بکشد، بعدازظهر بکشد یا مواد بخورد، این فرد تریاکی میشود. سیگار هم مثل مواد شخصیت انسان را زیر سؤال میبرد.
در ادامه مبحث روان انسان است که وابسته به جسم انسان است. شناختی که امروزه از روان دارند، متأسفانه شناخت درستی در جامعه نیست. اگر پیش روانپزشک بِروی و بگویید: شما چه چیزی را درمان میکنید؟ میگویند: روان را درمان میکنیم، اگر بگویید: روان چه هست؟ نمیتواند تعریف درستی از روان ارائه بدهد ولی کنگره 60 تعریفی که ارائه داده این است که روان همان خلقوخوی انسان است که البته وابسته به سیستم شبه افیونی انسان است. برای مثال اگر سطح سروتونین شما در بدن پایین بیاید، تبدیل به افسردگی میشود، اگر سطح آن بالا برود، تبدیل به خود شیدایی میشود یا اگر سطح ملاتونین پایین باشد، بیخوابی به سراغ انسان میآید. اینها چیزهایی است که روان انسان را شکل میدهد. اگر سطح کورتیزل در بدن بالا باشد، استرس به سراغ انسان میآید، بعضیاوقات کورتیزل از طریق مواد غذایی وارد بدن انسان میشود. آقای امین مثال زده و میگوید: مرغیهایی که قرار است در شش ماه رشد کند و به بلوغ برسد به خاطر استرسی که به آنها وارد میکنند و آنها را بیدار نگه می دارند مجبور به خوردن بیش از حد میشوند و ظرف بیست روز، به بلوغ میرسند، سپس آنها را قربانی کرده و در اختیار ما قرار میدهند، ما هم با مرغ غذا درست میکنیم و استفاده میکنیم، درصورتیکه آن مرغ نیست و کورتیزل خالص است. به خاطر تغذیه نامناسبی که برای ما اتفاق میافتد؛ ضربان قلب یا فشار ما بالا رفته و یا استرس میگیریم. پس یک بخش از روان در کنگره 60 مربوط به تغذیهای میشود که ما داریم.
بحث جهانبینی، گستردهترین مبحثی است که ما در کنگرهداریم و در اصل دیدگاهی است که همهی انسانها به آن نیاز دارند. دوستانی که به ان جی او های دیگر مراجعه کردند، میدانند که یک سری جاها که میروی حرفهای خیلی قشنگی به انسان میزنند و خیلی چیزها به انسان یاد میدهند؛ اینکه چطور در جامعه زندگی کنی، چطور باخشم یا ترس خود روبهرو شوی و چه طور نقص خودت را بشناسی و آنها را درست کنی ولی همهی اینها وابسته به این است که من یک جسم سالم داشته باشم، ابزار آن را داشته باشم تا بتوانم آن دیدگاهها را روی آن پیاده کنم، وقتی ابزار سالم نباشد، جهانبینی هرچقدر هم بالا باشد، نمیتواند انسان را به هدف و نتیجه برساند.
آقای مهندس در ادامه در مورد مثلث نتیجه صحبت میکند که ضلع اول آن حس است. در کنگره 60، حس اولین شروع بهکارگیری قدرت عقل است و ما بهواسطه حس خود با جهان پیرامونمان ارتباط برقرار میکنیم که حس بینایی، شنوایی، لامسه، چشایی و حسهای درونی دیگر ما میباشد. اگر دقت کنید ما یک سری حسها را در درون خودداریم، مثلاً اگر خفاشی را کنار ما قرار بدهند، ما نمیتوانیم درکی از حسهای آن داشته باشیم بااینکه در یک جا حضور داریم ولی به واسطه حس های متفاوت درک متفاوتی از جهان پیرامون خواهیم داشت.
اولین چیزی که باعث میشود حس انسان سالم شود، نوع و میزان انرژی است که ما دریافت میکنیم. اگر بخواهیم تعریفی از حس داشته باشیم، اولین چیزی که از بدو تولد به به دنبال آن هستیم؛ انرژی است. وقتی این انرژی هدف پیدا کند، تبدیل به حس میشود. برای مثال اگر شما ده واحد انرژی داشته باشید و خمار یکگوشه افتاده باشید، وقتی بگویید: در خزانه تهران کاسب خوبی آمده و دوا میفروشد، آن ده واحد انرژی را متمرکز میکنید، حس به وجود میآید، سواره یا پیاده به خزانه میروید و جنس خودتان را میگیرید. پس، از متمرکز شدن انرژی، حس به وجود میآید. اگر انرژی از طریق دزدی به دست بیاید، برای مثال اگر من انرژی خود را از طریق مصرف مواد مخدر به دست بیاورم، نمیتوانم آن را خرج خدمت به دیگران بکنم. پس حس سالم از انرژی سالم به دست میآید در ادامه اگر خواست واقعی باشد و در کنار آن حرکت اتفاق بیفتد، نتیجه حاصل میشود. شخصی که میخواهد سیگار خود را ترک کند، حس در او به وجود میآید، خواسته هم تا حدی در او هست، حرکت هم میکند ولی نتیجه نمیگیرد. چرا؟ چون خواسته او کامل نشده است، خواسته واقعی زمانی اتفاق میافتد که با تمام وجود خواهان آن باشیم. انسان به هر موضوعی که بخواهد، میتواند برسد، مانند علم و ثروت. درمان اعتیاد کوچکترین چیزی است که در کنگره 60 به واسطه روش DST به خاطر جاذبهای که دارد، برای همه اتفاق میافتد.
تهیه و تنظیم : مسافر میلاد نیکروش
لژیون آقای رامین سعادت جو (لژیون ششم)
نمایندگی رودکی (شهرقدس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
1620