English Version
English

من هم تغییر کرده ام، گفتگو با یک همسفر

من هم تغییر کرده ام، گفتگو با یک همسفر

من آب می‌آورم تو آن‌قدر بنوش که سیراب شوی اما نه زیرآب. من بلندم، به بلندای قله‌هایی که نتوان تسخیر نمود؛ اما تو بر بام من مسلح بیا تا  عظمت را ببینی. 

من می‌رویانم، آن‌قدر که زمین و آسمان را شب و ظلمت فراگیرد، اما تو از میان سبزه‌ها نور را بیاب و بر بال آن بنشین و به‌سوی من پرواز کن تا آنچه به باورت نمی‌گنجد، ببینی. تو می‌توانی همه‌ی آنچه هست با نیروی عقل خویش تبدیل به بهترین کنی و به‌سوی نقطه‌ی بیایی که آغاز نموده‌ای.

با سلام و ممنون از حضورتان، ابتدا خودتان را معرفی نمایید؟

سلام دوستان مهناز هستم هم‌سفر محمد. با ده سال تخریب وارد کنگره شدیم و باراهنمایی‌های استادان عزیز جناب آقای ابراهیم رجبی و سرکار خانم مریم امینی

 

همسفر عزیز در جایگاه یک هم‌سفر می‌توانید روند تغییرات درمانی را در مسافرتان حس کنید و همین‌طور در زندگی خودتان؟ 

بله. بزرگ‌ترین تغییر مسافرم این هست که ایشان می‌توانند ساعت‌هایی بیشتری در کنار خانواده باشند بدون حتی فکر به‌نوعی فرار از منزل، چراکه مسافرم در زمان مصرف اصلاً کنار ما نبود؛ و اگر هم لحظه‌ی در منزل بودند یا خواب بودند یا فقط برای غذا خوردن به منزل می‌آمدند.  باشروع درمان صفات بد ایشان رو به‌خوبی رفت درست همانند وادی دهم و مسافر من هم جاری شد و صفت بد گذشته خود را تغییر داد. این برای من تغییر بزرگی است. دیگر تغییرات ایشان صبوری و شکیبایی او هست که زیاد شده که در مقابل تحمل کم من به‌خوبی جلوه کردند. چراکه من دیرتر از مسافرم وارد کنگره شدم و حالا ایشان من را با کم صبریم تحمل می‌کنند.

 

آیا خود شما تغییری کرده‌اید؟

بله، من هم‌تغییر کرده‌ام و خود نیز این را به‌وضوح حس می‌کنم و باجرات می‌توانم بگوییم با بیشترین تخریب روانی می‌توانم معجزه‌ی کنگره باشم چراکه خودم هم باور به بهبودیم نداشتم و همیشه دوستانم برایم دعا برای بهتر شدن حالم را می‌کردند و همین‌جا از آن‌ها سپاس گزارم می‌کنم.

 

آیا تمایل به کمک راهنما شدن دارید و یا خدمت دیگری را مدنظر دارید؟

فوق‌العاده تمایل به کمک راهنما شدن دارم و البته مهم خدمت کردن است ولی کمک راهنمایی جایگاه والایی دارد و آرزویم کمک راهنمایی می‌باشد.

 

همسفر عزیز در کنگره چه چیزی به دست آوردید؟

دریافت های زیادی در زندگی‌ام داشتم توسط کنگره 60، اما بزرگ‌ترین آن همان تغییر خودم هست

خدمتهایی که در کنگره انجام داده اید را برایمان بازگو کنید و از نحوه‌ی انجامش قدری توضیح بدهید؟ 

زمانی که لژیون خدمتگزار بودیم به من خدمت میکروفون گردانی و مهمانداری را تجربه کردم که اول برایم سخت بود مطمئناً اگر جایی غیر از کنگره بود قبول نمی‌کردم چراکه خودم را می‌شناختم به دلیل اینکه از جمع فراری بودم و حالا باید در یک جمع یک حضور پررنگ‌تری داشته باشم. سخت که بود ولی حس و انرژی بعدازآن وصف‌نشدنی است و بدون هیچ استرس و اضطرابی بر سر لژیون قرار گرفتم و حال خوبی داشتم. 

 

یک دستاورد و محصول از کنگره را بگو تا بشنویم؟ 

درمان مسافرم بزرگ‌ترین دستاورد من بود

 

طرز نگاهتان به کنگره از ابتدا تا حال چگونه بوده؟ 

نگاه من به کنگره برای امروز و دیروز من نیست. این موضوع به سال‌ها پیش برمی‌گردد. من تقریباً هفده سال پیش با کنگره آشنا شدم  وقتی فقط یک بچه‌مدرسه‌ای بودم. یک روز تابستانی هنگامی‌که پای تلویزیون نشسته بودم صدایی گیرا مرا به خود مجذوب کرد و با شنیدن کلمه به کلمه صحبت‌های اینکه سلام دوستان من حسین هستم یک مسافر غرق در آن برنامه شدم و تا آخر برنامه را دنبال کردم و من آن روز شیفته‌ی مردی بنام مهندس دژاکام شدم که یک مصرف‌کننده بود و خیلی چیزها را ازدست‌داده و حالا روشی را ابداع کرده که هم خودش و هم دیگران را درمان می‌کند و موسسه‌ی بنام کنگره 60 را به راه انداخته‌اند که این روش در آنجا پیاده می‌شود و بعد هم دوست داشتم آن مرد را ببینم و باز سخن بگوید و نمی‌دانستم که خود نیز قرار است عضوی از این تشکیلات باشم و یک مسافر در زندگی باشد که نمی‌دانستم مصرف‌کننده است ولی از کنگره 60 و آن مرد برایش صحبت می‌کردم و سرانجام اینجا هستم و با مسافرم سفر می‌کنیم (سفر دوم) و این کائنات بودند که من را به اینجا رساندند.

رابطه‌ی امروزتان با کنگره 60 چگونه است؟

بسیار عالی؛ روزی که می‌خواهم به شعبه بیایم حال خوبی دارم و صدالبته حضور راهنمایان و خانم ضابطی و خانم مریم امینی عزیز به من انرژی می‌دهند و برای همه‌ی کمک راهنمایان و خدمت رسانان کنگره 60 آرزوی سلامتی و تندرستی دارم.

 

حرف آخرتان را می‌شنویم:

بسیار از خانواده‌ی بزرگ خودم، کنگره 60 ممنونم و شعبه‌ی ابن‌سینا سپاس گزارم. همین‌طور از راهنمای مسافرم آقای ابراهیم رجبی که قطعاً تلاش زیادی برایمان داشتند تا به رهایی برسیم از اسیستانت شعبه خانم ضابطی که دیدن ایشان در شعبه برای من حکم حجت را دارد و باعث دلگرمی بنده است ممنونم. از خانم سمیرا بسیار ممنونم که برای من زحمت کشیدند، در رأس هم از بزرگ‌مرد کنگره 60 جناب مهندس و خانواده‌ی محترمشان سپاس گزارم  و ممنونم از شما بابت گفت و گو با بنده.

 

ما هم از شما تشکر می‌کنیم بابت موافقت مصاحبه و آرزوی روزهای بهتر و موفقیت‌های بالاتر برای شما و خانواده محترمتان راداریم

 

تهیه گزارش: همسفر سمیرا جعفری
عکاس: همسفر سولماز

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .