خواسته درمان؛ جشن اولین سالگرد رهایی مسافر اشکان

پنج‌شنبه 4 خرداد ماه 1396 جلسه سوم از دور سی و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60؛ نمایندگی سلمان فارسی به استادی کمک راهنما؛ مسافر اصغر منصوری؛ نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مجتبی با دستور جلسه "در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره من چه کرده‌ام و  جشن اولین سال رهایی مسافر اشکان کیوانی" رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

پیشاپیش فراسیدن ماه مبارک رمضان را به همه عزیزان و در رأس به آقای مهندس دژاکام تبریک می‌گویم. ان شاء الله بتوانیم از این ماه بهترین استفاده را ببریم.

هر ساختاری برای رشد و توسعه به دو اصل مهم نیاز دارد. هم باید پایه‌های علمی آن قوی باشد و هم مالی. خوشبختانه پایه های علمی کنگره مستحکم هست به خاطر وجود شخصی به نام آقای مهندس دژاکام که در ابتدا روش DST را کشف کردند و سپس مطالب جهان بینی را در اختیار ما قرار دادند. ما در کنگره چیزهای زیادی یاد گرفتیم. شاید بعضی از ما  سواد کمی داشته باشیم ولی در خیلی از مکان‌های علمی می‌توانیم صاحب سخن باشیم و این را مدیون محکم بودن پایه‌های علمی کنگره هستیم. اگر حرمت‌های کنگره را انجام دهیم و حضور ما همراه با عمل باشد، مطمئناً بی‌سواد و باسواد نتیجه خوبی خواهند گرفت.

بحث بعدی پایه‌های مالی در کنگره است. من زمانی که وارد کنگره شدم خیلی از نظر مالی ضعیف بودم و به دستور راهنما و به خاطر شرایط جسمی نمی‌توانستم سر کار بروم. در آن زمان نمی‌توانستم به کنگره کمک کنم و همان جا از خداوند خواستم تا به من کمک کند تا بتوانم به کنگره در حد خودم کمک کنم و تلاش کردم و توانستم خدمتگزار کنگره باشم. کنگره هم به من شغل داد و هم خانه و من هم توانستم بدهی های خود را پرداخت کنم. برای اداره خانه و خانواده هم ما نیاز به علم داریم و هم باید از لحاظ مالی بتوانیم خانواده خود را تأمین کنیم. ما به کنگره می‌آییم تا آموزش ببینیم و بتوانیم آموزش‌ها را در زندگی خود به کار ببندیم. پس برای تشکیل یک ساختار و حفظ آن ما به هر دو مقوله نیازمند هستیم.

کسی که از علم کنگره استفاده کند و مشارکت نکند یک سارق محسوب می شود. او سارق علم است. من هم باید تلاش کنم و در جلسات مشارکت کنم. سی دی گوش بدهم، مقاله نویسی کنم. برای مقوله مالی هم باید هزینه کنیم. در زمان مصرف چقدر برای ضدارزشها و مواد هزینه کردیم و در نهایت به بدبختی ختم شد. ولی هزینه در کنگره موجب آخر و عاقبت به خیری می‌شود. این بستگی به علم من دارد که چه چیزی برداشت کرده باشم. آیا برداشت من این بوده است که فقط به کنگره بیایم تا ترک کنم؟! کسی می‌تواند به کنگره از لحاظ مالی کمک کند که علم کنگره را به خوبی دریافت کرده باشد. یعنی بداند که این پولی که می‌دهد بیهوده نیست. اینها نشانی است در بی نشان. انسان‌هایی در آینده خواهند آمد و از این فضا و مکان استفاده خواهند کرد و نتیجه آن به ما هم خواهد رسید.

به قول آقای مهندس وظیفه کسی که به کنگره می‌آید یک مثلت است. کار، خانواده و کنگره. ما باید به این مثلث عمل کنیم. الآن نزدیک به ماه مبارک رمضان هستیم. هر چیزی که کمک می کنید به شما برمی‌گردد. شما یک پنجم تریاک را می‌دهید چندین برابر دریافت می‌کنید. این وعده خداوند است. مال را در راه خودم خرج می‌کنم. نباید منت آن را بر سر خداوند بگذارم.

 دستور جلسه دوم: اولین سال رهایی و آزادی مسافر اشکان

دو سال پیش در یک چنین روزی آقای اشکان همراه با همسرشان تشریف آوردند اینجا.  البته نه مثل الآن. مثل روز اول خودمان که به کنگره آمدیم. آقای اشکان مشهدی هستند. با اینکه یک بیماری هم داشتند ولی خیلی سفر خوبی داشتند. اشکان خیلی در رابطه با مسائل جهان‌بینی سوال می‌کرد و هیچ وقت گله و شکایتی نداشت. ما  می‌خواهیم سفری انجام بدهیم که دنیا در آن مانده‌اند. پس باید علم خود را بالا ببریم. ان شاء الله که شال کمک راهنمایی را بر گردن اشکان می‌بینیم. من مطمئنم که اشکان به درجه کمک راهنمایی می‌رسد. وقتی به کنگره می‌آیید فقط به درمان فکر نکنید به چیزهای بزرگتر فکر کنید. باید به شال کمک راهنمایی فکر کنید. فقط دفترچه درمان را از کمک راهنما بگیرید و سه وعده مصرف کنید و به چیز دیگری فکر نکنید. در این سفر پستی و بلندی‌های زیادی وجود دارد. شیطان به زیباترین شکل ممکن به سراغ شما می‌آید. باید خیلی مراقب باشید.

اشکان طوری خودش را در سفر اول نشان داد و گفت من آماده خدمت هستم که خود مرزبانان او را برای خدمت انتخاب کردند و توانست در کنگره خدمتگزار باشد.

اعلام سفر مسافر اشکان:

به مدت 10 ماه و بیست روز به استادی و کمک راهنمایی جناب آقای اصغر منصوری سفر کردم. روش درمان DST. داروی درمان OTو الان یک سال است که آزاد و رها هستم.

آرزوی مسافر اشکان: آرزو می کنم که تمام بچه هایی که برای امتحان کمک راهنمایی امتحان داده اند و خواسته دارند قبول شوند و انشاء الله به این درجه نائل بشوند.

آرزوی همسفر: من هم آرزو می کنم این سعادت نصیب کسانی که مصرف کننده هستند بشود و بتوانند راه کنگره را پیدا کنند و درمان بشوند.

خلاصه سخنان مسافر اشکان:

تشکر می کنم از همه عزیزانی که لطف داشتند به من و در مشارکت‌هاشان از من تعریف کردند. اگر بخواهم خاطره تعریف کنم قبلاً همه چیز خیلی سخت و بد بود ولی الآن هرچقدر به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم تمام آن سختی‌ها هم شیرین و قشنگ بوده.

امیدوارم بتوانم از چیزهایی که در کنگره برداشت کرده‌ام استفاده کنم و بتوانم به دیگران هم آموزش بدهم. صادقانه باید بگویم که کوچکترین کاری که در کنگره انجام می‌دهیم ارزش خیلی زیادی دارد. من این را در سفر اول متوجه شدم. یک شب در سفر اول من به کما رفتم و صحنه‌ای که همیشه به خاطرم هست این است که وسط یک صحرا بودم دو نفر آمدند و داشتند من را با خودشان می‌بردند. من به آنها التماس می‌کردم و می‌گفتم من نمی‌توانم با شما بیایم. من نامه OT بچه‌ها و یک سری سی‌دی دارم که آنها را باید برگردانم. من باید برگردم و آنها اجازه دادند که من بروم. وقتی چشم‌هایم را  باز کردم داشتند من را به اورژانس می‌بردند و همسر و پسرم بالای سر من گریه می‌کردند. زنده بودن و نفس کشیدن خودم را مدیون آن نامه‌های OT و سی‌دی‌ها هستم. ارزش خدمت در کنگره واقعاً زیاد است. خدمت‌ها را بگیرید به خاطر خودتان، نه به خاطر شخص دیگری. انشاء  الله که همگی موفق و سلامت باشید.

خلاصه سخنان کمک راهنما خانم آمنه:

من هم خدای خودم را شاکر هستم که در این جایگاه قرار گرفتم خیلی خوشحال هستم که در جمع دوستان محبت شعبه سلمان فارسی هستم. من پیشاپیش فرارسیدن ماه مبارک رمضان را به تمام اعضای کنگره 60 تبریک می گویم. یک سال است لطف خداوند شامل حال این خانواده شده و از بیماری اعتیاد رهایی پیدا کرده‌اند. تمام تعریف‌هایی که در مورد آقای اشکان گفتید در مورد خانم اعظم هم صدق می کند. نشده بود که من یک خدمتی را به خانم اعظم پیشنهاد بدهم و ایشان قبول نکنند. با اینکه مشغله زیادی دارند و از راه دور می آیند خیلی خوب مشارکت می کنند. من از بابت داشتن چنین رهجویی به خودم می‌بالم. این روز زیبا را به اعظم عزیز تبریک می‌گویم. به مسافر ایشان آقای اشکان و کمک راهنمای محترم ایشان جناب آقای منصوری و در رأس به آقای مهندس و خانواده محترمشان و تک تک اعضای کنگره 60 این جشن زیبا را تبریک می گویم.

خلاصه سخنان همسفر خانم اعظم:

بابت دیدن چنین روزی و قرار گرفتن در چنین جایگاهی از ته دل خوشحال هستم و خداوند را شکر می کنم. از مشارکت‌های دوستان عزیز تشکر می‌کنم. ما در زمانی که کاملاً از بهبودی اشکان ناامید شده بودیم کنگره را پیدا کردیم. با اینکه اشکان حال خراب و تخریب بالایی داشت ما آمدیم و خیلی راحت سفرشان را طی کردند. و من اصلاً متوجه نشدم که این دو سال چگونه گذشت. و این را مدیون کمک راهنمای محترم‌شان آقای منصوری هستم. از ایشان تشکر می‌کنم. از راهنمای خوب خودم خانم آمنه خیلی ممنونم. از آقای مهندس به خاطر کشف متد DST واقعاً تشکر می‌کنم. ما راه‌های خیلی  زیادی را رفته بودیم ولی هر دفعه با حال خراب‌تر و ناامیدتر برمی‌گشتیم. از خانم  آنی و خانواده محترم آقای مهندس تشکر می‌کنم. از هم لژیونی‌های عزیزم که از شعبه امین گلی زحمت کشیدند و امروز تشریف آوردند واقعاً سپاسگزارم. از پسر عزیزم خیلی ممنون هستم. به مسافر عزیزم تبریک می‌گویم. انشاء الله که هر آرزو و خواسته‌ای دارد برآورده شود. سپاس از همه.

نگارش: هم‌سفر ندا

عکس: مسافر محمد

ویرایش: مسافر حمیدرضا

نمایندگی سلمان فارسی