لطفا خودتان را معرفی کنید:
من وحید دولت آبادی هستم و مصرف تریاک داشتم و 12 سال هست که رها شده ام.
نظر شما در مورد بالابردن سطح پایه های مالی کنگره چیست ؟
این کار باید به صورت تدریجی انجام بشود و میتواند حتی از یک شکلات و یا یک رقم خیلی پایین شکل بگیرد و مثل کار بدنسازی می ماند که وقتی شما شروع می کنید ابتدا یک وزنه 5 کیلویی را بلند می کنید و بعد در ادامه به وزنه 30 کیلوئی خواهید رسید و همه کارها به همین شکل می باشد و شما اگر بخواهید از همان ابتدا وزنه 30 کیلوئی را بزنید نمیتوانید این کار را انجام بدهید.
شما در جلسه در مورد بخشش و محبت صحبت کردید میتوانید برای ما بیشتر در مورد آن توضیح بدهید؟
این یک مقوله خاص است و من این سوال را از آقای مهندس کردم و گفتم داستان آن چه هست و ایشان فرمودند: شما حالا در جهان مادی زندگی می کنید و اگر بخواهید از این جهان مادی گذر کنید وارد جهان دیگری خواهید شد که با این جهان کاری ندارد و معیارهایی که ما در این جهان داریم همه مادی هستند و امواجی هستند که طول موج آن ها فرق می کند و مثل یک باد بادک می ماند که شما نخ آن را گرفته اید و آن را به هوا کرده اید و هر وقت نخ آن را قطع کنید این باد بادک پرواز خواهد کرد و به همه جا خواهد رفت و بخشش نیز همین گونه است و ما باید آن نخ را قطع کنیم و البته جهان مادی دارای جاذبه بسیار زیادی است.
به نظر شما اثرات کمک های مالی چه چیزهایی می باشند؟
خیلی ها مشارکت می کنند و می گویند که ما این کار را کردیم و وضع ما خوب شد و یا چند برابر آن به ما برگشت و من ندیده ام که کسی مشارکت کند و بگوید که از لحاظ معنوی وضع من خوب شد و هر که را دیدم گفت من برای مثال 500 تومان دادم و چند برابر گیرم آمد در صورتی که این گونه نیست یک پرده ای به شکل کرکره در جلوی چشم تمام آدم ها وجود دارد از من گرفته تا بقیه و این پرده که هست باعث می شود انسان آن چیزی را که هست نبیندو فقط هم با همین عمل است که این پرده کرکره میلی متر به میلی متر کنار خواهد رفت و اثرش این است اثر آن مادی نیست و وقتی که این پرده کنار رفت خودکار عمل خواهی کرد و اگر دفعه قبل 100 تومان داده ای این بار 120 تومان خواهی داد و بعد 140 تومان و در نهایت ترست خواهد ریخت .
اکثرا در مورد اثرات مادی آن صحبت می کنند ولی اثرات معنوی دارد که برای مثال حس هایت قوی می شوند و پاکیزه و از یک کار هایی بدون آنکه خودت بخواهی دوری می کنی و با این کار این مسئله امکان پذیر می باشد.
چرا آقای مهندس کمک هر کسی را قبول نمی کنند؟
این کار واقعا ترس دارد و نباید از کسی توقع داشت زیرا بعضی ها وقتی می بینند که کسی این کار را انجام می دهد ناراحت می شوند و البته حق هم دارند زیرا این کار اصلا کار راحتی نیست و کار مشکلی است و مهندس در این زمینه به کسی فشار نمی آورد و من خودم دیده ام که کسانی برای کمک به کنگره آمدند و مهندس از آن ها قبول نکرد و زمین حتی آمده اند بدهند و با این که سفر دومی هم بودند باز هم مهندس از آن ها قبول نکرد و گفتند که چرا و مهندس گفتند زیرا اگر شما کمک کنید بعد به شما آسیب خواهد رسید و ناراحت خواهی شد و من می دانم که از چه کسی قبول کنم و از چه کسی نه.
آیا بخشش و محبت آخرین ویژگی یک انسان تکامل یافته است ؟
ما انسان های خوب زیاد داریم که دروغ نمی گویند و خیانت نمی کنند و امانت دارند ولی وقتی به این مسئله که بخشش است می رسند و باید ببخشند و محبت داشته باشند یعنی اگر کسی کاری کرد ببخشند و از مال خود ببخشند نمیتوانند این کار را انجام بدهند و ترمز می کنند.
ما برای بخشیدن درست باید چه از چه چیزهایی بگذریم؟
آقای مهندس می گویند که باید از آن چیزی که دوستش داری و از عصاره جانت باید ببخشی و برای مثال من دست یک کوری را می گیرم و از این طرف خیابان به آن طرف می برم و بخششی که ما صحبت آن را می کنیم این نیست و چیزی است که من باید از خودم بگذرم و اگر من او را به آن طرف خیابان بردم از خودم چیزی نبخشیدم و اگر من پولی را در داخل سبد انداختم کار خوبی است ولی این گونه نیست که من از عصاره جانم ببخشم برای رسیدن به بخشش حقیقی باید از عصاره جانت بدهی.
در نهایت پیشنهاد شما برای تمام افراد با هر وضعیت که خواهان کمک کردن به پایه های مالی کنگره هستند چیست؟
من هر جا که می روم مسئله 1 درصد را مطرح می کنم و شما فکر کنید که اگر 50 درصد از شما ها به این یک درصد عمل کنند خواهید دید که چه اثرات عظیمی خواهد داشت و اگر کسی وضع مالی خوبی ندارد ما با وضع او کاری نداریم و میگوییم فقط 1 درصد، برای مثال من ماهی 100 ملیون تومان در آمد دارم 1 درصد آن می شود 1 ملیون تومان و من اگر از 100 ملیون 1 ملیون آن را بدهم کاری به داشتن و نداشتن من ندارد و یک نفر هم 1 ملیون تومان دارد و 10000 تومان آن را بدهد و بنا بر این کاری به پولدار بودن و یا پولدار نبودن افراد ندارد.
نگارنده: مسافر هادی
عکس از مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
2785