گزارش لژیون ویلیام وایت؛ درمان اعتیاد به مصرف سیگار

دومین جلسه از دور پانزدهم جلسات ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار به روش( DST به نگهبانی مسافر  امیر ، استادی مسافر کامران رک و دبیری مسافر سهراب با دستور جلسه " الهام از ماه مبارک رمضان" راس  ساعت 8:30 مورخ 29/2/96 در پارک طالقانی شروع به کار کرد

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان کامران هستم مسافر سیگار.

بخش اول دستور جلسه در خصوص موضوع دستور جلسه و در بخش دوم تولد 4 سال رهایی آقای "ماشاءالله" را جشن می گیریم.

هفته دیگر آخرین جمعه قبل از آغاز ماه رمضان است.
در انتهای گزارش دبیر جلسه در خصوص تعداد حاضرین در جلسه قبل 81 نفر اعلام شد. لحظه ای به یاد دوره ای افتادم که جلسات لژیون ویلیام وایت تازه شروع به فعالیت کرده بود. آقای مهندس، در زمینی گل آلوده و ناهموار و سرمای شدید ، تنها با یک بخاری که با چوب می سوخت با تعداد اندکی که اغلب از انگشتان دست تجاوز نمی نمود جلسات را تشکیل می دادند و شاید کسی فکرش را هم نمی کرد که در حال حاضر جلسات به این کیفیت و کمیت برگزار می شود.

در حال حاضر که همراه آقای خدامی در حالی تفکیک آمار رهایی ها و نوع مواد مصرفی و ... هستیم به عددی بالغ بر 3 الی 4 هزار نفر رهایی در سال رسیدیم و آمار رهایی سیگار ما از 1500نفر هم فراتر رفته است.

تمامی موفقیت های کنگره از جمله پیدا شدن روش درمان سیگار ، چاقی و به دنبال آن لژیون ویلیام وایت و لیدی جونز و باقی مسایل در کنگره همه و همه روشDST  را ملاک عمل قرار می دهد. روش DST را هم مرهون ماه مبارک رمضان هستیم.

در کلام الله شریف به این موضوع اشاره شده است که : " و نفس و ما سوی ها فعلهمها فجورها و تقوی ها " وقتی نفس به مرحله میانه می رسد به او هم فجور و هم تقوا الهام می شود .

آقای مهندس در شروع ماه مبارک رمضان حرکتی را شروع کردند تا بتوانند نظمی به مصرف مواد خود بدهند و همانطور که بارها اعلام نموده در ابتدا به هیج عنوان رهایی از مصرف را حتی تصور هم نمی کرد. ولی در ادامه راه و مسیر روشDST و درمان اعتیاد در ماه رمضان به او الهام شد.

موضوع تمام دانشمندان و تمامی انسان هایی که کارهای بزرگی در حیات خود به انجام رساندند نیز همینگونه بوده است. یعنی هنگامی که در مسیری در حرکت و تلاش بودند ، نیروهایی تحت شرایطی و در زمانهایی خاص به آنها موضوعاتی را جهت رسیدن به نتیجه مورد نظر الهام نمودند.برای ما هم همینطور بوده و حرکت ساده آقای مهندس در جهت نظم دادن به مصرف مواد شان در نهایت منجر به چنین دستاورد عظیمی می شود و اساس کنگره را بنا می گذارد.

البته این ما هستیم که از بین الهامات و القائات بایستی در نهایت تصمیم گرغته و راه درست را بیابیم. برای مثال آقای مهندس بعد عارضه قلبی که دچار شدند روش درمان DST را برای سیگار الهام گرفتند و در حال حاضر همان سکته قلبی آقای مهندس باعث شده ما در این مکان به آسودگی به درمان خود مشغول باشیم. در صورتی که همین اتفاق برای یکی از افراد فامیل ما هم افتاد و دکتر به او همین خطر را گوشزد کرد ولی او در عوض همان مسیر قبلی را ادامه داد و در حال حاضر در قید حیات نیست.

لذا خدا را شکر می کنیم که بنیانگزار کنگره 60 اینگونه همیشه حواسش به ما هست و توانسته با الهام از ماه رمضان روش و مسیری را برای ما مشخص نماید که ما به راحتی اینجا به درمان خود بپردازیم و تنها کاری که باید بکنیم این است که در مسیر باشیم.

استاد : امروز جشن تولد چهار رهایی از آنتی ایکس سیگار آقا ماشاءالله است به راهنمایی آقای زرکش و من خوشحالم که در این جایگاه به همراه شما این تولد را جشن می گیریم.چشم به هم بزنید این سال ها می گذرد و شما هم همین جایگاه را تجربه می کنید.

ماشاء الله عزیز هم مانند علیرضا و محمد و علی اکبر و ... حضور مستمری در این جلسات داشتند و در حال حاضر این 4 سال رهایی را جشن می گیرد. ماشاء الله بعد از 30 نفر اولی که مهندس انتخاب نمود از اولین نفراتی بود که اقدام به شروع سفر سیگار نمود و این پیشقدمی در خدمت کردن به خصوص در قسمتهای مختلف لژیون ویلیام (دبیری ، مسئول صوتی و نگهبانی و ...) هم در همان ابتدا و همان شرایط سخت که گفتیم با او بود و همین به او کمک کرد به این جا برسد. او حتی بیشتر از راهنمایش اینجا بود و این را برای آن عده می گویم که نبودن راهنما را بهانه ای برای عدم حضور در جلسات ویلیام وایت می دانند.

در ابتدای کار لژیون ویلیام وایت ، موضوع به همین راحتی نبود و این روش برای درمان سیگار هنوز امتحان خود را پس نداده بود و حتی بعضی از راهنماها توصیه می کردند فعلاً زود است و یا اینکه شور حسینی شما را گرفته و یا اینکه اون آقای مهندسه که بعد از 15 -16 سال رهایی داره این کار رو می کنه( اون زمان حتی آقای مهندس هم به رهایی نرسیده بودند و آدامس می خوردند) و این موضوع تا زمانی که مهندس رسماً اعلام کرد دیگر هیچ راهنمایی نباید با چنین اظهارنظرهایی از ورود رهجوها به سفر سیگار و لژیون ویلیام جلوگیری کند.

در همین شرایط به خاطر ایمانی که در ماشاء الله به مهندس و کنگره بود او پیشقدم شد و در حال حاضر جزو معدود کسانی است که 4 سال رهایی دارد و همین افراد بودند که با پذیرش این سختی ها راه را اینگونه برای ما هموار نمودند.خیلی برایش خوشحالم و آرزوی بهترین ها را برایش دارم و 4 سال رهایی را به او تبریک می گویم و انشاء الله 40 سال رهایی ماشاءالله را جشن بگیریم.

سلام دوستان ماشاالله هستم مسافر سیگار .
پیام : من از دیروز تا حالا داشتم فکر میکردم که چی بگم و به این نتیجه رسیدم که خود همین تولد برای من یک پیام است برای کسانی که تازه وارد هستند و میایند اینجا و می نشینند و مطمئن میشوند و اعتماد بنفس پیدا میکنند که همین تولد یک روز هم برای همین تازه واردین گرفته میشود .
وقتیکه اقا کامران در رابطه با ماه رمضان داشت صحبت میکرد، اگر اشتباه نکنم روزهای اول که آقای مهندس این اتفاق برایش افتاد، آن زمانیکه خدا میخواهد یک چیزی به ما بدهد، اول یک چیزی از ما می گیرد و بعد به ما می دهد.
اقای مهندس میگوید که اگر من سکته نمیکردم روش DST سیگار پیدا نمیشد و واقعا این برای من درس خیلی خیلی بزرگی بود و حتما چیزی هست و حتما اقای مهندس نفر خاصی هست که آمده و در این برهه از زمان حال مرا خوب بکند و روشهایی برای من ایجاد کند که من بتوانم زندگی بهتری را داشته باشم.
زمانیکه من سیگار میکشیدم خیلی سیگار را دوست داشتم، از سیگار کشیدن لذت میبردم. فکر میکردم که با سیگار کشیدن یک شخصیت دیگری برایم بوجود می اید.
یک اعتماد بنفسی به من میداد و به همین خاطر سعی میکردم که سیگار را با ولع خاصی بکشم و از سیگار کشیدن واقعا لذت میبردم و این کار را هم میکردم .
من یک خاطره ای دارم که بارها گفته ام. برادری دارم که میگفت اگر شما سیگار نکشید یک میلیون تومان بهت جایزه میدهم، این جریان برای ۱۲ سال قبل است و یک میلیون هم خیلی پول بود ، ولی من نتوانستم که سیگار نکشم.
زمانی که ماه مبارک رمضان می آمد من چون نظامی بودم خیلی میترسیدم ، واقعا ، هم خوشحال بودم و هم میترسیدم .خوشحال از این که منو کسی دیگر به آزمایش نمی فرستاد چون آزمایش در ماه رمضان تعطیل بود ، خیلی خوشحال بودم و از آن طرف ناراحت بودم که می دیدم که ماه رمضان هیچ بویی نیست همه چون روزه هستند اگر من سیگار بکشم از ده متری بویش معلوم میشود ، چه کار باید بکنم .
به همین خاطر در ماه رمضان خیلی اذیت میشدم، روزه هم که نمیگرفتم چون واقعا نمیتوانستم زمانی که من سیگار می کشیدم با هزار ترفند سعی میکردم که بویش را از بین ببرم که واقعا نمی شد و به همین خاطر همیشه از جمع ، دوری میکردم و همیشه معذب بودم تا اینکه آقای مهندس این روش را ابداع کرد . من نمیدانم چگونه سپاسگزاری کنم، خدا را شکر میکنم که در آن برهه از زمان آنجا بودم و یکی از نعماتی که خداوند به من داد همین آقای مهندس بود و زمانی که روش DST سیگار درست شد سعی کردم که بمانم . منتظر ماندم تا ببینم نتیجه آن 30 نفری که به عنوان دستیار کار خود را شروع کردند چه میشود و به محض اینکه نتیجه اش به من ثابت شد ،جزو اولین نفراتی بودم که بعد از آن ۳۰ نفر نماینده شروع کردم
هر هفته تلاش میکردم که زودتر جمعه بیاید و من حتما بیایم لژیون سیگار و از آقای مهندس استفاده بکنم و آمدم از آقای مهندس ، از دوستان و از همه استفاده کردم و خدا را شکر هر چند سخت بود اما چون که در مسیر کنگره قرار گرفتم و هر چی که بزرگترها گفتند انجام دادم خیلی برایم سهل و آسان شده بود .
بعد از ده ماه و یک هفته رها شدم و هفته بعد آمدم به اقای مهندس گفتم من هفته گذشته رها شدم ،آیا الان میتوانم لژیون بزنم و آقای مهندس هم یک نامه داد و من پر کردم و گفت از امروز شما میتوانید لژیون سیگار بزنید، چون داشت این را گسترش میداد که هر چه سریعتر بچه ها بیایند و به درمان برسند و خدا را شکر میکنم و تشکر میکنم از همه دوستان ،مخصوصا آقای کامران رک.
دوستانی که گفتند من باعث علاقه آنها شدم ، واقعا خوشحال شدم و افتخار کردم که خدا را شکر که منم میتوانم کمک کنم که یکی را حداقل تشویق کنم که دلگرم بشود تا به رهایی برسد.
پاداشی که برادرم به من داد به جای یک میلیون ده میلیون تومان به من جایزه داد ولی اولین پاداش من همان لذتی بود که از رهایی بردم. اگر هم خدمتی کردم چون میخواستم خودم حالم خوش شود. خدا را شکر می کنم و از همه شما ممنونم.