خداوند قادر است وجود هر چه را که اراده کند، ایجاد شود؛ کنفیکون قدرتی است که در کتب مقدس به تعداد از آن یاد شده است، کنفیکون در انسان هم وجود دارد اما میبایست شرایط آن را به وجود آورد.
يَا ابْنَآدَمَ أَنا أَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُونُ أَطِعْني فيما أَمَرْتُكَ أَجْعَلُكَ تَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُونُ
(اى فرزند آدم! من چون چيزى را بخواهم، به آن مىگويم: باش! پس موجود مىشود؛ مرا در آنچه امر كردهام اطاعت كن تا تو را چنين سازم كه هر چه را بخواهى، بگويى: باش! پس موجود شود.)
اما شرایط شو، شود در انسان چگونه به وجود میآید؟
خداوند انسان را به صراط مستقیم مکلف نموده است و چون انسان مختار به انتخاب دوراهیهای پیش رو میباشد برخی مسیر ارزشها را و برخی ضد ارزشها را پیشه میکنند، صراط مستقیم راهی است که بر پایهی علم، شناخت و معرفت میباشد و انسان برای رسیدن به این مرحله نیازمند تلاش و ممارست و آگاهی است، بایستی روز به روز بر دانایی خویش بیفزاید تا به هدف برسد.
بایستی در رسیدن به فرمان عقل خویش، همواره در تلاش بود و دانست که عقل موهبتی است الهی که در انسان میدرخشد، باید درصدد پالوده کردن حواس بود تا خواستههای نفس را در این بین به یغما نبرد و اطلاعات اشتباه به عقل نرسد؛ بایستی تردید کرد و به تفکر نشست و آنچه را که ممکن است انسان را از گردونهی ارزشها بیرون کند را شناخت، زیرا انسان ذرهای از بیکرانی خداوند است و خداوند علم خویش را به انسان منتقل نمود تا از آن، جهت رسیدن به کمال بهره ببرد.
انسان دارای دو بعد فیزیکی و متافیزیکی است و هر کاری را که در بعد فیزیکی انجام میدهد بر پایهی زمان، مکان، اسباب و علت است.
چه چیزی باعث میشود که انسان بر صدد ساخت غذا برآید؟
قطعاً گرسنگی و بر طرف نمودن نیازهای بدن، دلیلش میباشد، حال برای ساخت یک غذای مناسب بایستی ابزار آن مهیا باشد؛ آماده شدن غذا، خود زمان مشخصی را دارد.
در مقولهی درمان اعتیاد هم علت و اسباب آن در پروسهی زمانی مشخص، امری بسیار مهم میباشد، وقتی صحبت از درمان اعتیاد میشود بایستی دانست که بسیاری از کلینیکها و نهادهای دیگر هم در این مقوله در تلاشاند، اما چرا تا به حال به نتیجهی دلخواه نرسیدهاند، اما در کنگرهی شصت این امر ممکن است، دلیلی جز کسب آگاهی و دانشی که استاد بزرگمان جناب مهندس دژاکام در باب اعتیاد کسب نمودهاند و آن را طی جزوات و سیدیها به مسافران منتقل مینمایند، وجود ندارد.
درمان اعتیاد آغاز مسیری جدید برای رسیدن به تعادل است و زمانی که صحبت از شو، شود میشود بایستی در نظر داشت که انسان نیازمند آن است که نگرش، تفکر و اندیشهی خویش را تغییر دهد.
زمانی که انسان در موضوعی به تفکر مینشیند، در ذهن خویش تصاویری را ایجاد میکند، بایستی دانست که ذهن محدودهای خاص دارد، محدودهی ذهن در افراد مختلف متفاوت است؛ دراینبین، مهم فراتر از ذهن رفتن است تا بتوان آن تصویرهای ایجاد شده را به مرحلهی عمل وارد نمود.
انسان بر حیات مادی فرود نیامد جز به کسب علم و آگاهی، بایستی دانست رسیدن به این مرحله نیازمند تلاشی مضاعف میباشد، بایستی درون خویش را کاوش کند و بداند که کالبد وی بخشی از اوست و موجودیت وی در بخشی است که پنهان است؛ وقتی سخن از شو، شود به میان میآید بایستی در نظر داشت که مقصود انسان کامل است، همان انسانی که نفسش را از آلودگیها و تعلقها پاک ساخته و خود را به اصل خویش رسانده است، تجلیات نور خداوند را در خویش مییابد، میبایست توجه داشت که برای رسیدن انسان به اصل خویش، باید منیت و خودستایی را در خود شکست؛ انسان کامل جانشین پروردگار است و به بهترین شکل و وجه، حکایت از حق و کمالات او میکند.
حرکت بهسوی کمال منوط به شناخت است، انسان امروزی که دل به مادیات بسته است و توجهی به کمال حقیقی ندارد، میبایست به آگاهی و بیداری رسید تا بتوان در این مسیر گام برداشت، کمال حقیقی چیزی جز محبت نیست و انسانی که نتواند محبت را دریابد، ظرفی تهی بیش نیست.
با تشکر
مسافر محمد بیشکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
3870