پیام برای کسانی که به دنیای تازه قدم نهادهاند:
تازه به خود رسیدهاند و در پی همان پیماناند که پذیرفتهاند خداوند پروردگار آنهاست و این در حالی است که ذرات به وجود آورنده جسم آنها نیز ذرات الهی است، درواقع باید بهجایی رسید که جز خداوند چیز دیگری ندید، لذا باید حرکت کرد و عملاً نشان داد و در این مسیر شیطان نیز همواره انسان را به مسیر فسق و فجور دعوت میکند. انسان از یک پیامبر درونی «عقل» و از یک پیامبر بیرونی که فرستادگان الهی هستند مدد میگیرد و با اختیار مسیر را میپیماید تا به جایگاه قبلی خود که همان پیشگاه خداوند است برسد و یا کماکان به نافرمانی و ستم به نفس خود ادامه دهد.
فرمان چیست که بر اثر نقض آن از خویش ِخویشتن یا به عبارتی جایگاه انسانی خویش فاصله گرفتیم؟ دروغ مگو، دزدی نکن، رشوه نخور، غیبت مکن، گمان بد مبر، در امور شخصی دیگران تجسس مکن، کمفروشی مکن، نزول نگیر، تجاوز مکن، عیبجوی و طعنهزن مباش، پیمانشکن مشو، سؤالکننده را از خود مران، فساد مکن، ظلم مکن، ارث دیگران را نخور، یتیمان را نوازش کن، درماندگان را یاری برسان، به فقرا کمک کن، زکات خود را پرداخت کن و درنهایت دور خمر را قلم بکش یعنی ازآنچه روی شخصیت و اندیشه و تفکر تو پرده حجاب یا پوشش میکشد دوریکن، چراکه اصلیترین ضررش به نفس و خویش خویشتن میرسد. هر چه ما نقض فرمان کنیم و به سمت ضد ارزش برویم و دعوت شیطان را بپذیریم از مسیر تقوا و رستگاری که پیامآوران الهی دعوت کردهاند دور میمانیم، این ما را از خود یا خداوند دور میکند. ازاینروست که در کتاب 60 اشارهشده است؛ «انسان مقام انسانی خود را درجایی جاگذاشته است و خود بر این آگاه نیست، آن مکان را باید بیابد و ما میرویم و میرویم و پیمودن این مسیر کاری بسیار سخت است، چراکه هر عمل ضد ارزش بسیار جذاب و دستیافتنی است، امّا آیا عمل سالمی خواهد بود؟
حال مواد مخدر که بهنوعی بزرگترین ضد ارزش است و حجابی بر افکار و حواس ما میشود و ذرهذره ما را به ضد ارزشهای دیگر سوق میدهد. در این وادی ما باید همانطور که تدریجاً قدم به دنیای ضد ارزش گذاشته و نقطه تحمل خود را در امور منفی بالابردهایم، باید پلهپله اعمال ضد ارزش را کنار بگذاریم، امّا ضد ارزشها باید در یک مقطع زمانی کنار برود چراکه هر عمل ضد ارزش اگر در ما ریشه دوانده باشد دوباره ما را به سمت اعمال ضد ارزشی دیگر، برمیگرداند.
اینک نقطهی تحمل: گیاهان، حیوانات، انسانها و همه یک نقطه تحمل خاصی را دارا میباشند چنان چه از آن حد بگذرد در آستانه آشوب و فروپاشی قرار میگیرند. ناگفته نماند انسان دارای نقاط تحمل مختلف با دامنههای وسیعی هست. در وادی 1 اشاره شد به اینکه اگر انسانها به سمت ضد ارزش بروند، نیروی مافوق بهصورت خودکار او را در فرورفتن به سمت تاریکی یا اگر به سمت ارزش بروند او را به سمت تقوی هدایت میکنند و حال در این مسیر برای ایستادگی در مقابل نیروهای منفی و فاصله گرفتن از مسیر ضد ارزشی، باید ذرهذره به مسیر ارزشی آییم و نیروهای مافوق نیز هدایتگر و حامی ما خواهند بود؛ اما برای این امر مهم باید نفس را تربیت کرد آنهم با شناخت و آگاهی.
بزرگترین دشمن نادانی خود شخص است، انسان دانا مرتکب گناه نمیشود. دانایی تعیین میکند کدام خواسته نفس اجابت شود و اینجاست که عقل قوت میگیرد، هر چه حکم عقل (رسول باطنی) را در جسم و جان خود پذیرا شویم و به دستورات او توجه نماییم، به صراط مستقیم نزدیکتر خواهیم شد و ازآنجاکه اطلاعات غلط توسط حواس به عقل منتقل میشود تا زمانی که تزکیه و پالایش در ما صورت نگیرد و از اعمال ضد ارزش فاصله نگیریم، حس سالم نخواهیم داشت و اطلاعاتی درست به عقل نمیدهیم و بهفرمان عقل نخواهیم رسید و این آموزشها، دانایی و حتی سختیها و ناملایمات در طول مسیر، تحمل و ظرفیتهای روحی و روانی و جسمی را بالا میبرد و به بیان بهتر اضداد و هر آنچه سدی است برای ما و آن را لعنت خدا میدانیم مثل ترس، نفرت، بیسوادی، کفر، تاریکی و ... در اصل برای بالا بردن نقطه تحمل و سکوی پرتاب ما به سمت خداوند است. داشتن نقطه تحمل در انسان نقطه عطفی است تا او را قوی سازد، چنان چه هر کس قدرت نداشته باشد، همواره از بهشت وجودی که جاری است و شامل حال خوش و تعادل هست، خارج میشود، پس آن کنیم که فرمان است.
نویسنده: مسافر محمدهادی، لژیون شماره 9
تهیه و تنظیم: مسافر روزبه
منبع: کنگره 60، نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
3090