جلسه چهارم از دور دوم سری لژیون های آموزشی "درمان وابستگی به نیکوتین ویلیام وایت" به استادی کمک راهنما مسافر "محمدرضا رحمت الهی" در روز یکشنبه مورخ 1396/2/24 با دستور جلسه"وادی نهم و تاثیر آن روی من" آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
وقتی عنوان میشود که نقطه تحمل به درجه بالا و بالاتر برود منظور سقوط نیست بلکه سعود و رسیدن به تکامل است. با توجه به اینکه نقطه تحمل پایانی ندارد؛ نباید گمان کنیم که وقتی بهجایی رسیدیم کار ما آنجا تمامشده است. چون پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. ما برای صعود و بالا رفتن نیاز به دانش و دانایی داریم. تحمل به معنای تابوتوان و بردباری است. نقطه تحمل مثل وجود خط قرمز و حد و مرز است. مثل یک خط مرزی بین دو کشور است؛ که نباید از حدود تعیینشده عبور کرد. جمادات و نباتات و حیوانات دارای یک نقطه تحمل به خصوصی هستند. مثلاً یک آسانسور در یک ساختمان ظرفیت جابجایی چهار نفر را دارد. یا فلزات هرکدام دارای نقطه ذوب مختص خود میباشند.
تعادل یعنی قرار گرفتن هر چیز سر جای خود؛ اما انسانی که مصرفکننده مواد شد یا یک فرد سیگاری از تعادل لازم برخوردار نیست. بهجای اینکه در زمان تشکیل کارگاه آموزشی در جلسه حضور پیدا کند بیرون از ساختمان در حال کشیدن سیگار است؛ یعنی در لحظه در جایگاهی که باید باشد نیست. هدف بالا بردن نقطه تحمل افراد است و به همین دلیل گفته میشود درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان. وقتی به شخصی گفته میشود رأس ساعت مقرر باید در کنگره حاضر باشی به این دلیل است که او باید آموزش ببیند. اگر زغال خاموشی را در کنار یک زغال روشن قرار دهیم کمکم آن زغال هم روشن میشود. ما نیز وقتی در کنار افرادی قرار بگیریم که روی نقطه تحمل و دانایی خودکار میکنند. صد در صد روی ما هم تأثیرگذار خواهد بود.
از نقطه تحمل که عبور کردیم به آستانه آشوب میرسیم. وقتی ظرفیت آسانسور 800 کیلوگرم باشد اما وزنی بالاتر از آن وارد کنیم باعث سقوط آن خواهیم شد. این ما هستیم که تعیین میکنیم دیگران با ما چگونه برخورد کنند. وقتی کسی عصبانی شده باید از او فاصله گرفت. و وقتی خودمان هم به آستانه آشوب رسیدیم باید از آن محیط خارجشده و درجایی با خودمان خلوت کنیم تا زمانی که به حالت تعادل لازم برگردیم. مثل ماشینی که جوش آورده است آیا به حرکت خود ادامه میدهد تا دچار مشکل شود یا اینکه در کناری پارک میکند و پس از سرد شدن به راه خود ادامه میدهد. نقطه تحمل دارای صور آشکار و صور پنهان است؛ و همچنین کسب کردنی و قابلتغییر است و با کسب دانایی این تغییر صورت میگیرد. هر چیزی که بهصورت منظم تکرار شود نقطه تحمل پیدا میکند. مثل یک درخت که اول یک نهال است و کمکم به آن آب بدهیم و مراقبت کنیم قویتر شده و محکم میگردد؛ اما کسی که فقط برای گرفتن دارو به کنگره میآید و حضور مستمر در کنگره ندارد مانند درختی است که ریشههایش را قطع کرده باشیم مسلماً دوام و پایداری نخواهد داشت.
نقطه تحمل هم در جهت مثبت وهم در جهت منفی میتواند حرکت کند. فرق نیروهای مثبت و الهی با نیروهای منفی یا شیطانی در این است که نیروی الهی به ما میگوید اول باید زحمت بکشی سپس پاداش بگیری برعکس نیروهای شیطانی اول پاداش میدهند و بعد ما را در سختیها گرفتار میکنند. دوچرخهسواران یا دوندگان دو ماراتون اول نیروی زیادی مصرف نمیکنند و بهآرامی رکاب میزنند و نیروی خود را برای مراحل سخت ذخیره میکنند.
در وادی هشتم صحبت از پیمان و بازپرداخت بدهی است ما اول باید مسیر اشتباهی که رفتیم را برگردیم این کار سختی است که باراهنمایی و کسب دانایی قابل انجام است. باید اول ضد ارزشهایی مثل دروغ گفتن، غیبت کردن و ... . را کنار بگذاریم تا بتوانیم سیگارمان را هم درمان کنیم. وقتی به وادی نهم میرسیم هشت وادی در کولهپشتی خودمان داریم. وقتی رهایی را گرفتیم باید به حدی دانایی خود را افزایش داده باشیم که بتوانیم در برابر ناملایماتی که در سفر دوم بر سر راه ما قرار میگیرد را بهسلامتی پشت سر بگذاریم. کسی که وادی هشتم را بهدرستی پشت سر نگذاشته باشد نمیتواند به وادی نهم وارد شود. پیمانی در وادی هشتم داریم که دارای دو مرحله است. ما نیاز داریم که با خود خلوت کنیم و نگاهی به عیب و ایرادهای خود بیندازیم؛ و در جهت رفع آن سعی و تلاش کنیم. ما ممکن است بتوانیم کارهای ضد ارزشی خود را از دیگران پنهان کنیم و دور از چشم پدر و مادر یا همسر مواد مصرف کنیم اما وقتی با خودمان خلوت کنیم دیگر قادر نیستیم که به خودمان دروغ بگوییم. یعنی نقاب زدن تا یکجایی به ما کار میدهد، ولی بعد از چندی نقاب کنار میرود و تا زمانی که ما مسئولیت کارهایمان را قبول نکنیم و سختی را متحمل نشویم مجبور هستیم این نقاب را حفظ نماییم ولی باید دانست که روزی نقاب دیگر کارایی خود را از دست میدهد. درست مثل ساختن یک ساختمان است که همهجا نمیشود از مصالح پیشساخته استفاده نمود و اگر مثلاً بخواهیم بجای فونداسیون بتنی از گچ پیشساخته استفاده نماییم باید مطمئن باشیم که با کوچکترین بادی این ساختمان فرو خواهد ریخت.
شما تا زمانی که نقطه تحمل خود را بالا نبرید نمیتوانید تغییر کنید. در کنگره 60 راهنما به رهجو شماره تلفن نمیدهد که هر وقت حالش بد شد زنگ بزند. در اینجا راهنما راه را نشان میدهد. پیدا کردن نقطه تحمل یعنی کسب تواناییهای جدید و زدن یک سری پیوند به خود و دور کردن پیوندهای بد و ناپسند از خود. یک غده در بدن اول کوچک است اما وقتی سرطانی شد دیگر بهراحتی قابل جدا شدن نیست. با امید به اینکه همه ما بتوانیم با کسب معرفت و دانایی نقطه تحمل خود را بالابرده و به وادی 14 که وادی عشق و محبت است، برسیم.
نویسنده: مسافر علی اصلانی
عکس: مسافر اسفندیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
4085