در کنگره آداب و معاشرت را به ما یاد آموختند که به طور مثال باید به مرزبانان احترام بگذاریم و این موضوع که ما پنج سال رهایی داشته باشیم و یا تازه رهاشده باشیم و یا حتی سفر اول باشیم مطرح نیست و شاید مرزبانان از ما دیرتر به کنگره آمدهاند ولی باید احترام گذاشته شود و جلوی پای آنها باید بلند شویم و یا راهنما سر لژیون میآید باید بلند شویم و یا برای سلام و علیک کردن باکسی که در کنگره جایگاهش از ما بالاتر است، باید صبر کنیم که او دستش را ابتدا دراز کند و ما دستمان را دراز نمیکنیم و یا برای مخاطب قرار دادن از فعل شما استفاده میکنیم و از فعل تو استفاده نمیکنیم و یا حتی به راهنما از فعل (خوبی) نباید استفاده کنیم و باید از فعل جمع استفاده کنیم و بگوییم (خوب هستید) و از این قبیل رفتارها که بسیار زیاد هم هستند و بسیار مفید که پیروی از آنها واجب و مفید است در غیر این صورت کنگره از آن دیسیپلین و قضیه درمان خارج میشد.
آقای مهندس دژاکام حتی به این نکته توجه داشتند که در خطاب قرار دادن یکدیگر از پسوند جان یا جون استفاده نکنید، چون اگر قرار بود یکدیگر را با جان خطاب کنیم از جنبه درمان خارج میشد. ما حتی در ادارات افراد را با جان خطاب نمیکنیم و مثلاً مدیر کارمندان را و کارمندان مدیر را با جان خطاب نمیکنند و اگر هم اینچنین باشد نتیجه مطلوبی گرفته نمیشود.
شاید در ابتدا کسانی که وارد کنگره میشوند با این شرایط و دیسیپلین کنگره مشکل داشته باشند و یا رفتار تازه و جدیدی برای آنها باشد ولی اگر به همین رفتارها عمل کنند و آنها را اجرایی کنند بازتابش در درون خودشان نشان داده میشود و حتی سلولهای بدن ما با همین دیسیپلین از ما فرمان میگیرند و همینطور صور پنهان و افکار و اندیشه ما شکل میگیرد و به همین دلیل است که شخصی که با این روش به رهایی میرسد سعی و میکنند آداب و معاشرت را به سبک کنگره رعایت کند آدمی میرود که حالش خوب است و به صلح و صفا نزدیکتر میرود.
من به این اعتقاددارم که مصرفکنندهای که سعی کند آداب و معاشرت خودش را درست کند خودبهخود در مسیر درمان و رهایی قرار میگیرد و مسیر را پیدا میکند. در سفر قرار است که سیستمهای تولیدکننده مواد شبه افیونی ساخته شوند؛ چون در این مدت یک سری از این سلولها ازکارافتاده و یا از بین رفتهاند و اگر ما نتوانیم در بیرون یک همچنین نظمی را برقرار کنیم چگونه سیستم داخلی ما میتواند چنین نظمی را برقرار کند؟
اگر رهجویی مقداری از اوتی خود را گم کرد و یا به زمین ریخت، میتواند از جایی تهیه کند ولی درستترین کار این است که این مسئله را باراهنمای خود مطرح کند و راهنما به صلاح رهجو عمل کند و یا سقوط آزاد بدهد و یا تصمیم دیگری بگیرد؛ چون این کار بازتابش به درون آن شخص میرود و او را میسازد. اگر ما نظم داشته باشیم و از شربت خود مواظبت کنیم و نگهداری آن تلاش کنیم و به حرف راهنما گوش کنیم و از او پیروی کنیم به نظم داخلی و بیرونی میرسیم.
مسافر امین حمله حمله داری
تایپ: مسافر فرهود
تهیه و تنظیم: مسافر احمد
نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
2980