شاید زمانی که بنیان گذار کنگره60 در تاریخ پانزدهم آذر 1378 برای اولین بار توانست از دنیای اعتیاد خارج گردد کسی فکر ش را نمیکرد که این موضوع از چه اهمیتی برخودار است . آن زمان که پروسه سفر ایشان و درسهایی که توسط استادانشان به نگارش در می آمد در واقع فونداسیونی بود برای آنکه امروز ما بتوانیم بنایی مستحکم از اندیشه و افکار خود را بسازیم.
زمانی که ما هم برای اولین بار پای صحبتهای مشاور تازه واردین نشستیم متعجبانه به دلیل شکست های پی در پی خود در خروج از جهان اعتیاد و ترک های متعدد خود آگاه شدیم و برایمان روشنشد که علاوه بر تخریبی که مصرف مواد مخدر بر جسم ما می گذارد ، شاهد تخریبی پنهان اما به مراتب عمیق تر بر نوع نگاه ، جهان بینی و یا افکار و اندیشه مان هستیم که متاسفانه درهیچ کجا به این شکل به آن پرداخته نشده است .
ناگفته نماند بحث ، گفتگو و ایرد نظر در مورد این بخش (جهان بینی ) منوط به این است که ابتدا و یا در موازات آن به ترمیم و بازسازی جسم پرداخته بسازیم . بنابراین پس از شرح متد درمانی DST متوجه شدیم که مصرف موادمخدر ، علاوه برتخریب سیستم X یا همان سیستم های تولید کننده مخدرهای طبیعی ، نوروترانسمیترها ، ناقل های عصبی ، واسط های ها شیمیایی ، موجب تغییردر برداشت ، ادراک ، دریافت و احساس مصرف کنده مواد مخدر شده وطبعات خطرناکی خواهد داشت .
از این رو برای درک بهتر موضوع می بایست به تعریف درمان اعتیاد در کنگره 60 بپردازیم و آن را دوباره مرور کنیم . در این تعریف برای ما روشن می شود که درمان اعتیاد از سه بخش مجزا و در عین حال در هم تنیده تشکیل می گردد که عبارتند از جسم ، روان و جهان بینی .اگر مثلثی رسم کنیم و هر ضلع آن را به یکی از قسمتهای جسم ، روان و جهان بینی اختصاص دهیم می بایست اظلاع این مثلث به موازات هم رشد کرده و به تعادل برسد تا بتوانیم مسئله درمان را مطح کنیم .
با توجه به موضوع مورد بحث بیشتر توجه خود را روی مسئله جهان بینی گذاشته و تاثیر آن روی انسان بررسی میکنیم .از ای رو شخص مصرف کننده بر اثر تاثیر موادمخدر بر شهر وجودی دچار تغییر نوع نگاه می شود و دنیا ، هستی ، زندگی ، کائنات و همه و همه را از دریچه تنگ مواد مخدر و اعتیاد می بیند و برای او همه چیز در نشئگی و خماری تعریف میشود ، که ما آنرا جهان بینی افیونه و یا معتادگونه مینامیم و مشخص می شود که اعتیاد فقط مصرف مواد مخدر نمیباشد .
مصرف کننده مواد مخدر اگر به سفر برود دائما در حال تصویر سازی است که اینجا و یا آنجا برای مصرف خوب است و یا بد ، اگر عروسی باشد و یا عزا فرقی نمیکند او مصرف مواد را بر هر کاری ترجیح می دهد ، لذا می بایست برای تغییر این نگاه فکر کرد ! .نکته حائز اهمیت این است که صحبت از تغییر افکار و اندیشه و جهان بینی برای شخصی که از عدم تعادل نسبی در جسم خود رنج میبرد کاری است بیهوده و بسان آب در هاون کوبیدن است ، شخصی که خمار است و توان تحمل خود را هم ندارد ، گوشی هم برای شنیدن نخواهد داشت ، بنابراین همان طور که برای ترمیم و بازسازی جسم از داروی شفا بخش OT آستفاده می کنیم و آن را در حالت مطلوبی قرار می دهیم، برای تغییر جهان بینی افیونی هم نیاز به ابزاری داریم تا بتوانیم با کمک آن تغییرات را آغاز کنیم.
همان گونه که در ابتدا به آن اشاره کردیم ، مهمترین ابزار ما برای این تغییر بزرگ ، مکتوباتی است که در اختیار داریم . این مکتوبات با کتاب عبور از منطقه 60درجه زیزصفر که مهمترین بخش آموزشی ما می باشد آغاز و در ادامه به 14 وادی یا قانون که پل های نیرومندی برای افکار و اندیشه ما می باشد ، می رسد .البته مکتوبات دیگری هم در اختیار داریم که جزوه جهان بینی کاربردی 1 و 2 نوشته آقای امین دژاکام را می توان تخصصی ترین مکتوب نامید که هدفش تغییر جهان بینی افیونی است.
در ابتدای این جزوه به ماخذ آن که شاه کلیدهای استادان کتاب 60 درجه ، وادی ها و تجربیات شخصی ایشان از درگیری با نیروهای منفی اشاره شده است که نشان از اهمیت موضوع دارد .طبق تعریف ایشان جهان بینی یعنی آنچه ما نسبت به جهان پیرامون (درون و بیرون) برداشت ،دریافت ، ادراک و احساس می نماییم .نکته حائز اهمیت کاربردی بودن آن و تمرکز نیروهای منفی برعدم اجرای آموزشها می باشد .
تعاریف بسیار زیبا و ساده از تفکر، آموزش ، تجربه ، و یا ترس ، منیت و نا امیدی ، مفهوم سفر ، دانایی موثر ، ساختارها ، چاکراها ، سطح انرژی ، نفس ، قلعه عقل ، قوانین بازی و هاله تابان که موضوعات مورد بحث در کارگاهای آموزی و لژیونها میباشد ، همه و همه توسط ایشان در اختیار ما قرار گرفته تا پای در راهی بگذاریم که تلفاتی نداشته باشد .
اگر بخواهیم اشاده کوچک به تاثیر شگرف ضلع جهان بینی بر جسم و روان نماییم ، میبایست نگاهی بر عملکرد خودمان بیاندازیم . شخصی را در نظر بگیرید که سابقه مصرف مواد مخدر نداشته و جسمش در بهترین وضعیت قرار دارد ، اما متاسفانه افکار منفی و طلبکارانه ای دارد که خود هم نمی داند چه آسیبی به او خواهد زد . فقط کافی است این افکار به سمت داشتن یک نوع بیماری رفته تا شخص دچار همان بیماری گردد . اگر هم دچار احساس حسادت ، کینه ، نفرت و ... شود ، زمانی به طول نمی انجامد که جسم او هم تخریب و تاثیرش را می بیند. این اتفاق موجب اثر گذاری بر روان شخص هم گشته و او دچار رفتارهایی میشود که شامل عصبانیت ، ترس و ... میباشد.همان طور که درد و احساس ناراحتی در قسمتی از جسم میتواند بر روی روان و جهان بینی ما تاثیر بگذارد ، عکس آن هم صادق است .
این اثر گذاری از نوع غیر مستقیم و یا همان بیسیم است که بارها در مورد آن شنیده ایم ، بنابراین زمانی نوع نگاه ما نسبت به موضاعات تغییر میکند ، می توانیم اثر آن را به وضوح در جسم خود مشاهده نماییم . اگر احساس و یا تفر درستی نداشته باشیم و یا طلبکارنه به هستی و خداوند نگاه کنیم ، خبری از حال خوش و سرخوشی نیست . اما اگر نگاه مان در پرتوی آموزش درست تغییر کند ، شادی و شعفی وصف ناپذیر راحس خواهیم کرد.
اما مسئله ای که میبایست به آن توجه کرد این است که همه افراد از فقیر و پولدار ، وزیرو کیل ، دکتر و مهندس ، مصرف کننده و ... دارای جهان بینی می باشند و این نوع جهان بینی آنهاست که مشخص می کند چه قدمهایی بردارند . تغییر جهان بینی به حرف و سخن نیست و همان گونه که روی جزوه جهان بینی آمده است ، جهان بینی کاربردی است و این مهم فقط به همراه آموزش و بالابردن دانایی میسر خواهد بود بنابراین داشتن سواد و یا جایگاه خاص اجتماعی و یا هر امتیازی نمیتواند باعث شود تا شخصی از جهان بینی مطلوبی برخوردار گردد .
اگر کمی تامل کنیم متوجه خواهیم شد که ما جزو معدود افرادی هستیم که در کنار گذاران زندگی و در پرتوی آموزشهای کنگره60 نسبت تغییر نوع نگاه و جهان بینی خود میکوشیم . لذا از این فرصت میبایست نهایت استفاده را کرد تا نشان دهیم تغییرات به همراه آموزش درست، آهسته و اندک اندک اتفاق می افتد و با اجبار و تهدید میانه ای ندارد.
با احترام کامران رک
- تعداد بازدید از این مطلب :
8987