English Version
English

نوروز شادی آفرین و مهر افزا بازآمد و یک سال دیگر در زمین طی شد

نوروز شادی آفرین و مهر افزا بازآمد و یک سال دیگر در زمین طی شد

به راستی این اعداد از کجا آمده اند که سالها و ماه‌ها و روزها را بشمارند و تقویم زندگی در زمین و زمان را رقم بزنند؛ گویی این اعداد ظرف قوانین جهان‌های هستی هستند که از پی هم می‌آیند و می‌روند و ذرات و اجزاء هستی، استوار بر قانون آنها، مانند حلقه‌های زنجیر به یکدیگر وصل شده اند، تا فضا و مکان در دل آنها معنا بیابد و زمان متولد شود.

شاید زمان، این معجزه شگفت انگیز، هدیه نوروز و نورزوها را برای زمین و زمینیان به ارمغان آورده است. همه آنچه در این کره خاکی فرصت حیات یافته است، در زمانی یک ساله به گرد خورشید خود می‌چرخد و اکنون به نقطه آغاز حرکت خود باز می‌گردد. این بازگشت اما، با اندوخته ای از آگاهی در هر نقطه، به قامت زمانی یک ساله همراه است. یک سالی که اگرچه زمانی محدود است، اما دانش اندوخته اجزاء هستی در آن بی‌انتهاست، چه که اجزاء هستی بی انتها هستند.

طبیعت و تمامی موجودات آن، نوروز و این بازگشت را جشن می گیرند، چرا که با تمامی غمها و شادی ها، شکست ها و پیروزی ها، کاستی ها و افزونی ها و سقوط ها و صعودها ، می توانند ایمان و امید داشته باشند که هر آنچه گذشته در جهت تکامل آنان بوده است و هستی به میزان خواست و تلاش و ظرف آنان، ایشان را کامیاب و یا به ظاهر ناکام کرده است.

به راستی نوروز محشر است؛ آری نوروز، نشانی از آن محشر موعود می تواند باشد، از آن جهت که نفسهایی که در این دوره یک ساله فرصت حیات داشته اند، به نقطه آغاز حرکت خود بازگشته اند؛ اکنون به کارنامه یکساله خود با بیم و امید می نگرند و با آنچه اندوخته اند برای حیاتی دیگر و آزمونی دوباره محیا می شوند.

نوروز برای زمین و زمینیان مختصات محیا شدن است، لحظه روییدن و رستن، جشن شکرانه برای فرصت حیات در سالی که گذشته و جشن شادمانه بازگشت و آغاز زندگی دوباره.

اما شاید نوروز، در ورای زمین و زمان، محمل خاطره ای تلخ وشیرین برای انسان باشد، خاطره ای که یاداور هبوط انسان در زمین و لحظه پیمان روز نخست است. شاید از همین روست که لحظه تحویل سال بغض و شادی آمیخته و مبهم و وهم انگیزی را در خود دارد که انسان را به جایی دور می خواند و دعوت می کند، گویی نوروز و لحظه تحویل سال، لحظه تجدید پیمان روز نخست است.

پارسیان در نورزو سفره هفت سین می گسترانند و در لحظه گردش سال دعای تحویل سال را بر لب و در دل می خوانند که؛

ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها، ای تدبیر کننده روز و شب، ای دگرگون کننده احوال، حال مارا به بهترین حال دگرگون کن.

و نیز باور دارند که در لحظه تحویل سال هر خواسته یا آروزی در دل داشته باشی و از ایزد یکتا بخواهی برآورده می گردد. انگار که سیاهه یک ساله را به شعله های نار درون می سوزانی و به نور دل پیمان می بندی و آنچه خواسته در جهت دگرگون شدن به بهترین حال در دل داری، به امواج نسیم نوروزی می سپاری، باشد که پیمانی میان تو و قدرت مطلق باشد.

نوروز در آکادمی کنگره 60، برای اعضای کنگره، روز دیدار یاران و نگهبان است. آنانی که اینجا دوباره احیا شده اند و احیا می شوند؛ یارانی که می خواهند و می کوشند درست پیمان باشند، مانند رودهایی روان که به اقیانوس سرازیر می شوند، برای دید و بازدید روز عید به این نقطه جاری می شوند، یکدیگر را با مهر و شادی در آغوش می گیرند؛ چه که اینجا گوشه ای از بهشت وعده داده شده برای ایشان است؛ که در آن سخن لغوی نمی شنوند و حسابی جز سلام و آرزوی سلامت با یکدیگر ندارند. مست و مسرور برای این فرصت دیدار دوباره ، مانند جوانه های سرسبز نورس بهاری، شکرگزار خداوند و نگهبانان هستند که وصلها را انجام می دهند و امید دارند که با عمل سالم و مهرورزی، نوروز برایشان نوید بخش سالی پر از ساختن و آراستن به درستی ها و نیکی های حقیقی باشد.

نوروز می‌آید و طبیعت سردادن نغمه بی قراری را آغاز کرده است، چشم و گوش جان می گشایم؛ برای دیدن آن آمدن و شنیدن این موسیقی، که لحظه طرب و دلدادگیست.

آمد نوبهار، طي شد هجر يار                         مطرب ني بزن، ساقي مي بيار

 

مسافر امین حمله داری
وب سایت کنگره 60

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .