English Version
English

درک حقیقت؛ در باب دستور جلسه

 درک حقیقت؛ در باب دستور جلسه
رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نمایی؛ برای یافتن راه برداشت‌هایی که پیدا می‌کنیم نشأت‌گرفته از اشتباهات گذشته، امروز و آموزش‌هایی که پیدا می‌کنیم بیشتر به حقیقت‌ها و حقیقت درون خود آشنا می‌شویم و از توانایی‌های درون کمک می‌گیریم که گنجی است که نهفته و در کنگره می‌توان استخراج کرد‌، و با نیروهای بازدارنده بیشتر آشنا خواهیم شد که اگر زلزله و یا سیل وجود نداشت نمی‌شد از یک سری ویروس‌ها حشرات، ما چیزی از علم به دست نمی‌آوردیم و به علم پزشکی نمی‌رسیدیم.

تمام پاسخ‌ها، راهکارها، درمان‌ها در وجود خودمان است که کشف نشده بود به دلیل اینکه سالیان سال راه را گم‌کرده بودیم. ما می‌آموزیم از تجربه‌های تلخ گذشته و این مسئله‌ها را به فال نیک می‌گیریم و با مشکلات روبه‌رو می‌شویم.

کنگره ۶۰ از تفکر شروع می‌شود اگر ساختاری به وجود نمی‌آمد پشتش تفکر نبود باید تفکر کنیم و جامه عمل بپوشانیم، نگاهمان را باید به زندگی  وسعت دهیم و بدانیم گذشته هیچ تسلطی در ما ندارد و به این دلیل باید با فرآیند و تطهیر و پاک‌سازی درون را شروع کنیم و حقیقت بخشی از تغییر ما است که نیمهٔ پر لیوان را ببینیم که میلیون‌ها تفکر وجود دارد و برای فکر کردن می‌توانیم انتخاب کنیم، و حقایق مربوط به خودمان است که توجه کنیم که راهش هرگز عجیب‌وغریب نیست و فکر نکنیم که دوباره شکست خواهیم خورد‌. کنگره آن‌قدر به ما تجهیزات داده که بتوانیم استفاده کنیم، دیگر سردرگمی و راه بن‌بست وجود ندارد وقتی به تفکرمان جامه عمل بپوشانیم همان دانایی مؤثر است، همان رسیدن به‌فرمان عقل است‌‌. چون مسافر و هم‌سفر مبدأ را مشخص کردند که در کجا قرار دارند زیرا مسیر وجود نداشت.

 وارد بحث دانایی می‌شویم روی وادی دهم می‌رویم و بالا بردن قدرت تشخیص وقتی‌که می‌خواهیم برسیم به خیلی از انسان‌ها به خاطر پیدا نکردن راه، جسم، روان، جهان‌بینی آن‌ها دچار مشکلات می‌شود و در وادی اعتیاد قرار دارند و از دست هیچ‌کسی کاری ساخته نیست تا راه را پیدا کنند، پیدا کردن راه بسیار مهم و حائز اهمیت است‌.

حقیقت راهی بود که امروز در کنگره هستیم و با درمان اعتیاد آشنا شدیم، اما انسان‌های دیگر هنوز در سلطهٔ نیروهای شیطانی و اعتیاد هستند و کسانی که راه را غلط به آن‌ها نشان می‌دهند و بیشتر در تاریکی فرو می‌روند.

من خداوند را شاکر هستم که مسافرم اعتیاد داشت و توانستم به خیلی مسائل ندانسته برسم، شاید هر تجربه‌ای که کسب بکنم برای آینده کمکی باشد برای دیگران که در پشت درهای بسته نشسته‌اند.

شاید بتواند آموزش‌های کنگره انسانی را که گم‌کرده راه است با راه درست آشنا شود ما اگر بخواهیم راغب باشیم در مسیر صراط مستقیم باید اول حقیقت را بفهمیم و یاد بگیریم تا مأموریت خودمان را که خدمت کردن به انسان‌ها است مؤثر واقع گردد، و اگر نیروهای بازدارنده سر راهمان قرار بگیرد میدانیم که آن‌ها هم مأموریت دارند که ما در جایگاه بهتر قرار بگیریم و معلم ما باشند انرژی‌های منفی را از خودمان دور کنیم.

با دانایی و تفکر سالم  می‌شود از سخت‌ترین راه‌های صعب‌العبور بگذریم، با صبر و بردباری به آرامی به جایگاه بالاتر برسیم، از تاریکی ها میتوان عبور کرد و به روشنایی عظیمی رسید، و احساس کنیم که به حقیقت کشف درون رسیده ایم که دیگر آنقدر قوی شدیم که اعتیاد و مشکلات زندگی نمیتواند ما را سرکوب کند و از پای دربیاورد زیرا دیگر سپرمان قوی است، زیرا در جستجوی خویشتن خویش هستیم‌.

با اندیشه و تفکر و نگرش تغییرات را میبینیم و به خود پناه میدهیم و به آن چیزهایی که مناسب امروز ما است می اندیشیم تا در آینده تأمین بشویم، از علم و دانش کنگره به بهترین شکل ممکن استفاده ببریم، و هر ازگاهی هم به پشت سر خود نگاه کنیم که دیروز در کجا بودیم و امروز در کجا هستیم و در حقیقت حل صورت مسئله اعتیاد در این جا کاملا مشخص شده و باید به گونه ای خاص حرکت کنیم.

مسئله پیدا کردن راه یکی از مهم ترین و اصلی ترین مسئله میباشد که چه بسا انسان هایی در بیرون از کنگره در رنج و عذاب هستند و بارها تصمیم گرفتند خودشان را از دست این عجوزه به صورت زیبا رها نمایند، اما هنوز موفق نشده اند و همه میگویند معتاد اراده ندارد، بیمار روانی است، اعتماد به نفس ندارد، و هزاران ترفند و ناسزا میگویند زیرا راه را پیدا نکرده اند و یا راه را اشتباه رفته اند.

ما در کنگره به خیلی چیزها رسیده ایم و بعضی مجهولات را کشف کرده ایم که مهم ترین آنها کشف درمان اعتیاد بود که همه پروندهٔ آن بسته اند و نتوانستند ادامه بدهند.

تنها کنگره ی جناب مهندس خط قرمزی روی تمام راهکارهای غلط کشید و دفتر اعتیاد و ترک اعتیاد بسته شد و درمان را به گونه ای دیگر که حقیقت بیان بود و کشف انسان و بیماریهای انسان توانست زلزله ای که در شهر وجودی مان اتفاق افتاده بود و به ویرانه ای تبدیل شده بود دوباره بسازد و آباد کند.

آری برای باز کردن قفل هر دری بایستی اول کلید آن را پیدا کرد، دوم بایستی با کلید اقدام به بازنمودن قفل نمود و به همین دلیل میگوییم قفل سازان بسیارند اما کلید سازان اندک هستند و یا خردمندان میسازند آباد میکنند انسان ها را احیا میکنند فقط با کشف راز حقیقت که حقیقت هرگز عوض نخواهد شد.

بنابراین کنگره 60 صراط مستقیمی است که هرکس در آن قرار بگیرد به سعود میرسد زیرا نشانه های راه مستقیم رسیدن به هدف و مقصد است اما این راه توسط پیشگامان و مکشفین پیدا و گشوده میشود و قانون دیگیری دارد. که از قانون الهی پیروی مینماید.

 

نویسنده" همسفر صدیقه
نگارنده" همسفر هانیه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .