هفتمین جلسه از دور سیزدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی آقای دکتر مسعود، نگهبانی آقای مهندس دژاکام و دبیری خانم دکتر ندا با دستور جلسه "اهمیت خواب شب و بیداری در صبح زود و سی دی کاروان " در تاریخ 1395/12/20 رأس ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
آقای دکتر مسعود
بحث ما در مورد دو سی دی است؛ یکی مربوط به آقای امین و یکی هم مربوط به مهندس است. جالب است که موضوع اصلی هر دو سی دی در مورد خواب است و باهم شباهت دارند.
در مورد اهمیت خواب بحث بر سر این است که ما انسانها چرخهٔ خوابوبیداری داریم در این چرخهٔ خوابوبیداری، معمولاً خواب زمانی است که بدن ما انرژیهای ازدسترفته در طول روز و انجام فعالیت، بتواند بازسازی و جبران کند و به انرژی برسد؛ اما یک شرط بزرگ دارد، آنهم اینکه خواب، خواب خوب و مناسبی ازنظر ساعت، کیفیت و عمق خواب باشد. مهم این است که ما کیفیت خواب را چگونه بهبود بدهیم؟ چون بحث ما در مورد اعتیاد است، میدانیم که کسانی که مصرفکننده مواد هستند، خواب خوبی ندارند و معمولاً تا نیمههای شب، بیدار هستند و صبح هم تا نزدیکی ظهر میخوابند، در اعتیاد خوابوبیداری مختل میشود. بدتر از آن زمانی است که آنها بخواهند با روش نادرستی به درمان اعتیاد برسند که آنهم مشکل بزرگتری به وجود میآورد؛ یعنی بیقراریها، دردها، وسوسهها و خیلی موارد دیگر در وقت استراحت به سراغ آنها میآید به همین دلیل خواب مسئله بزرگی است بهطوریکه اگر دقت کرده باشید، زمانی که رهاییها را خدمت جناب مهندس میآورند، یکی از مهمترین سؤالات ایشان این است که آیا خوابت خوب است؟ در خواب مشکلی نداری؟ این نشاندهنده این است که خواب در حوزهٔ درمان اعتیاد بینهایت مهم است.
حالا ما چهکار کنیم که خواب ما بهبود پیدا کند؟ در سی دی میگوید ممکن است شما مثلاً ساعت چهار خوابتان ببرد و بخواهید تا ساعت یازده بخوابید، بهتر این است که نگویید، من امشب سعی میکنم ساعت دو یا سه شب بخوابم؛ یعنی بخواهید خواب شب را تغییر بدهید، بهتر است که از ساعت بیداری، خواب شب را تغییر بدهید؛ یعنی سعی کنید صبح زودتر بیدار شوید و بعد به یک مشغولیت جذاب بپردازید که در سی دی توصیه به ورزش و تشکیل جلسات صبحگاهی میشود. توصیه میشود که در ساعات اولیه صبح بیدار شوید و در جمع باشید. شاید یکی از خواص روش درمان کنگره 60 و لژیونها این است که انسانها تنها نیستند، بالاخره بیماری یا خوب میشود یا نمیشود؛ ولی بیماری که تنها است، خیلی سختتر خوب میشود تا بیماری که عدهای اطراف او باشند، پرستار خوب داشته باشد و خانواده از او حمایت کند.
یکی از بزرگترین کاری که در کنگره انجامشده، تشکیل لژیونهایی است که اگر من خواب مختلی دارم، اگر مصرفکننده بودم، اگر مشکلات روانی و عاطفی دارم، خودم تنها نباشم؛ بلکه در یک جمع باشم در این جمع همه یک هدفدارند به یک کار مشغول هستند، یک دستور جلسه هست یا احتمالاً یک تیم ورزشی و هنری هستند، وقتی در کنار هم باشند، روند درمان را خیلی بهبود میدهد.
در سی دی کاروان؛ جناب مهندس جهانبینی را اینطور تعریف میکنند که همهچیز در دنیا بر مبنای مثلث شکل میگیرد؛ یکی از این مثلثها اضلاع آن تشبیه شده به سوار، سوارکار و فضایی که در آن این سوارکاری انجام میشود. سوارکار، روان انسانها است، سوار یا اسب، جسم انسانها است و جهانبینی فضای فکری و ذهنی است که این شخص در آن حرکت میکند و به یکجهتی میرود. این جهت را چطور میرود؟ این فضا چگونه فضایی است؟ اگر این فضا یک فضای مثبت، زیبا، انسانی باشد و همهچیز در آن قشنگ و مرتب باشد، مطمئناً سوار و سوارکار ما خیلی بهتر میتوانند به مقصد برسند.
متأسفانه در بعضی از روشهای درمان و حتی در کنه پزشکی، همیشه بحث بر سر بهبود جسم است و تبعات روانی و اجتماعی در نظر گرفته نمیشود درصورتیکه در کنگره اعتقاد براین است که حتماً باید به جسم رسیدگی شود، چون مثل اسب میماند و یک اسب لنگ نمیتواند، سوارش را به مقصد یا قهرمانی برساند. در بعضی از مکاتب میگویند: فقط به مسائل روانی بپرداز، مسائل روانی فقط سوارکار را تربیت میکند؛ ولی سوارکار با اسب ناتوان و ضعیف نمیتواند به مقصد برسد. نکتهٔ بزرگی که به نام جهانبینی مطرح میشود این است که ما چه فضایی را برای خودمان، برای آینده و برای درمان خود ترسیم میکنیم؟ آن فضایی که پیش روی ما است، محوطهای است که اسب و سوارکار در آن به هدف خود میرسند؟ اگر این فضا درست باشد ما بهتر و زودتر به هدف خود میرسیم.
نکتهٔ مهمتر این است که فضا ممکن است خیلی قشنگ باشد و همهٔ شرایط مهیا باشد؛ اما جهت حرکت درست انتخابنشده باشد. من در زندگی خودم به این نکته رسیدم که اگر ما جهت خود را درست انتخاب نکنیم، هرقدر هم تلاش کنیم به بیراهه میرویم. من انسان پرتلاشی بودم؛ ولی مسیرهای خودم را درست انتخاب نمیکردم که نتیجهٔ آن برای من شکست و ناراحتی در برداشت.
در طی مدت دوازده، سیزده سالی که به کنگره آمدم، تلاش کردم که بفهمم کی به کی است و چه چیزی میگویند، واقعاً چه طور میشود، شخص مصرفکنندهای که عزیزترین چیز برای او تهیه و مصرف مواد است، تبدیل به انسانی میشود که در این محوطه یک ته سیگار هم نمیاندازد، سعی میکند به همه کمک کند و بامحبت و مهربانی زندگی کند. این میسر نمیشد، مگر اینکه جسم او با ورزش و فعالیتهای بدنی ساخته میشود. ازنظر روانی هم با قرار گرفتن در گروه، لژیون و جمع ساخته میشود و مهمتر اینکه جهانبینی او نیز ساخته میشود. ما خیلی وقتها در جهانبینی خود فکر میکنیم، مرگ پایان دنیاست. جهانبینی برای همین است که آیا مرگ یعنی پایان همهچیز یا یک چرخه است وزندگی تداوم دارد؟ ما هر شب وقتی به خواب عمیق فرومیرویم یکبار مرگ را میبینیم، دنیاهای دیگر و تصاویر دیگری را میبینیم که همه واقعی است؛ اما وقتی بیدار میشویم بهسرعت رشتهٔ پیوند ما با آن جهان فراموش میشود که شاید یکی از حکمتهای خداوند و خلقت باشد که ما ارتباط با جهان دیگر را حس نکنیم؛ یعنی گیج نشویم که بالاخره من آن فردی هستم که در خواب بودم یا این فردی هستم که امروز هستم. در خواب بهسرعت میرویم به آن دنیا و بهسرعت هم برمیگردیم.
آقای دکتر اردشیر
وقتیکه ما بیماری اعتیاد و پارامترهای دیگر آن را میبینیم، متوجه میشویم که هر بیماری ویژگی خاص خودش را دارد و در این بیمار آلارمی وجود دارد که خیلی مهم است. در بیماری اعتیاد خواب از اساسیترین نکاتی است که باید به آن توجه کنیم. افرادی که اعتیاددارند، وقتی نزد روانشناس یا روانپزشک بروند و از آنها سؤال شود که خواب شما خوب است یا نه؟ وقتی بیماران در جواب بگویند نه درنهایت به بیماران یک سری قرص خواب میدهند؛ ولی در کنگره 60 زمانی که بیمار وارد میشود از او میپرسند، خوابت خوب است یا نه؟ با این سؤال میخواهند به این نتیجه برسند که یکچیزی درروان شما درستکار نمیکند.
در کنگره 60 مسائل روانی، جهانبینی و فیزیولوژی فرد را در نظر میگیرند. وقتی سهپایه مسائل اعتیاد حل میشود درواقع مانند پازل برکنار هم قرار میگیرند و محصولی به نام خواب را تشکیل میدهند. وقتی فیزیولوژی، روان و جهانبینی تنظیم شود، وقتی فرد هنگام شب میخوابد، انرژیها توسط کالبد دوم به جسم او برمیگردند. وقتی در روز همهٔ انرژیها به جسم برمیگردد، فرد خیلی خوب میخوابد. چنانچه فرد درزمینهٔ فیزیولوژی درمان شود ولی مسائل روانی او حلنشده باشد، هنگام خواب با اضطراب و مسائل دیگر رو به رومی شود، چون خوابش تنظیم نیست. اگر مسائل روانی فرد حل شود و مسائل فیزیولوژی وجهان بینی او حل نشود با علائم دیگری مواجه میشود و بازهم خوابش منظم نیست؛ ولی در کنگره 60 این سه پارامتر را همزمان درست میکنند، وقتی هر سه پارامتر درست شود؛ محصولی به نام خواب به وجود میآید که برای افراد خوشایند میباشد به همین خاطر مهندس از فردی که به پایان سفر رسیده، سؤال میکند که خواب شبت چطور است، اگر خواب این افراد درست نباشد، تشخیص میدهند که شاید این فرد درمانش خوب نبوده است و باید یک سری کار برای این فرد صورت بگیرد.
آقای دکتر رضا
دیدگاهی که ما در طب نسبت به خواب داشتیم با مراحل خواب، خواب REM، خواب NUN-REM، اینکه خواب دیدن در چه سیکلی انجام میشود، مراحل چهارگانه خواب REM و نوع امواج و مسائلی که در مراحل مختلف است، همهٔ ما آگاه هستیم.
در کتب طب معمولاً حیطه درمان خواب اینطور است که از داروهای بنزودیازپین یا کمک خوابآور استفاده کنیم و بگوییم که یکی بلند اثر، یکی کوتاه اثر است ویکی متوسط الاثراست؛ اما بحث خواب نیاز به نگرش وسیعتر وتو جه ویژهتری دارد.
به نقل از جناب مهندس، انسان سالم باید مثل سنگ بخوابد. فردی که دچار مشکل خواب است، این مشکل صرفاً یک علامت برای خواب نیست؛ بلکه زندگی او دچار مشکل شده است؛ یک گرهای وجود دارد، یک عدم تعادل در خودآگاه و ناخودآگاه این فرد وجود دارد، اگر تشویشی در قسمت روح، روان، جهانبینی و فیزیک ما پیش بیاید خواب ما دچار اختلال میشود.
بحث خواب نشان میدهد که تعادل در قسمت خودآگاه و ناخودآگاه پیشآمده است در کتب طب سنتی قدیم اگر نگاه کنیم چه طب غرب و چه در طب ایرانی بحث خواب علامت ویژهای دارد. خواب و اختلالات خواب دیدی وسیعتر از این را دارد که ما صرفاً برای خواب علامت درمانی کنیم، اگر فردی قرار است خواب سالمی داشته باشد؛ بایستی تبدیل به انسان سالمی شود و انسان سالم باید جسم، روان و جهانبینی سالمی داشته باشد.
خانم دکتر فرشته
وقتی ما در مورد زندگی صحبت میکنیم، میگوییم: وقتی به انسانها آب و غذا نرسد موجب مرگ آنها میشود؛ ولی نکته سومی هم به نام مسئله خواب وجود دارد که اگر انسان چند روز بیخواب بماند بازهم موجب مرگ او میشود؛ یعنی خواب آنقدر مهم است که در حد آب و غذا اهمیت دارد. ما در طی روز چندین ساعت فعالیت میکنیم، استرس، مطالعه و فعالیتهای دیگری نیز داریم که باعث از بین رفتن انرژی ما میشود. همیشه با یک خواب خوب ما این انرژیها را دوباره به دست میآوریم و بازیافت میکنیم.
طبق اطلاعاتی که یاد گرفتیم، میگویند: شبهای کنکور بهتر است بچهها خیلی خوب بخوابند تا انرژی آنها سر جای اصلیاش قرار بگیرد، بنابراین خواب آنقدر مهم است که باید به آن رسیدگی شود. همانطور که جناب مهندس میفرماید؛ بهترین حالت برای تنظیم خواب این است که از صبح شروع کنیم، چون چندساعتی که ما بیدار هستیم، باعث میشود، شب زودتر خسته شده و بخوابیم و صبح زودتر بیدار شویم تا شب زودتر خواب به سراغ ما بیاید.
در سی دی کاروان؛ مسئلهای که جناب مهندس اشاره کردند؛ سوارکار و اسب است درزمینهٔ درمان بیماران و هرگونه مشکل دیگر، جسم ما همان اسب است. ما در کلینیکها بیشتر به جسم فرد یا همان اسب رسیدگی میکنیم، مقدار دارو را کم میکنیم، او را تیمار میکنیم، این موارد شرایط اسب را خوب میکند ولی سوارکار هنوز روانش درست نشده است. پس وقتی در مسیر قرار میگیرد بااینکه کاملاً سالم است، نمیتواند از مانع اول هم بپرد. پس سلامت فقط سلامت جسم نیست، سلامت روان هم مهم است.
آقای دکتر مجید
ما یک فرمان داریم و میدانیم که وقت صبح مغتنم است و یک فرد مثل پرنده باید صبح بیدار شود و تا غروب در کار و تحصیل، علم ورزش فعالیت کند. برای همین ما میگوییم: خواب شب خوب نمیشود، مگر اینکه روز فعال وجوبی داشته باشیم، برای داشتن یک روز خوب باید سحرخیز باشیم. تمام بزرگانی که در کتب و تاریخ معاصر نام آنها آمده، همه افراد سحرخیزی هستند در هر رشتهای فعالیت میکند، افرادی نیستند که تا نُه، ده صبح بخوابند و بعد بیدار شده و به دانشگاه، اداره و ورزشگاه بروند. این افراد، افرادی هستند که صبح را با ورزش صبح گاهی بیدار میشوند.
در کنگره 60، پارک لاله، پارک طالقانی و ورزشگاه شیرودی برای مسافران است که ساعت شش صبح باید آنجا باشند. با روش تدریجی افراد با سحرخیزی کمکم عادت میکنند که صبح خوبی داشته باشند، این صبح خوب باعث میشود، فعالیت بهتری داشته باشند، صبحانه بهتری بخورند، روز بهتری داشته باشند و شب با آرامش بهتری بخوابند درهرصورت خواب شب تعریف نمیشود؛ مگر با یک روز خوب و پرنشاط.
آقای دکتر صمد
دستور جلسهٔ امروز اهمیت خواب شب و بیداری صبح زود است. برای عملکرد بهتر جسم، انسان نیاز به تعادل هورمونی و سمزدایی دارد که متعاقباً باید هرروز انجام شود. این سمزدایی توسط ارگانهای بدن برحسب ساعت شب انجام میشود، اگر خوب پیش نرود؛ عملکرد جسم و روان به هم میخورد. اهمیت خواب شب در این است که اختلالاتی که در روز پیش میآید؛ مثل فشارخون، قند خون، اضطراب و افسردگی این موارد در طی شب درمان میشود. برای بازیابی مجدد در روز بعد بیداری در صبح زود مهم است؛ برای اینکه بهترین زمانی که هورمونها ترشح میشوند، صبح زود است.
در قدیم میگفتند: روزی را صبح زود تقسیم میکنند، بیشترین انرژی را صبح زود به انسانها میرسانند. کنگره 60 به این موضوع خیلی اهمیت میدهد، کسی که شب خواب خوبی نداشته باشند و سمزدایی نشود، عملکرد هورمون مختل میشود. اختلال در اثر مصرف مواد که این بیوشیمیایی سبب میشود که هورمونهای بدن مختل شود و تا تنظیم نشود، هورمونها تنظیم نمیشوند.
آقای دکتر مجید
یکی از مشکلاتی که در خواب وجود دارد، تغییر در چرخهٔ خواب است؛ یعنی انسانها بهاندازه هشت، نُه ساعت لازم بخوابند ولی خواب آنها درزمان مناسب نباشد و این بهعنوان اختلال خواب شبانه شناختهشده است. بسیاری از افرادی که به مسافرت خارجه میروند، افراد ورزشکار و کسانی که از غرب به شرق میروند، چندین روز طول میکشد تا شرایط چرخهٔ خواب آنها بهبود پیدا کند و اگر به این مسئله توجه نکنند، عملکرد آنها مختل میشود. فردی که نزد ما میآید، فرقی نمیکند که بیماری او اعتیاد باشد یا بیمار دیگری باشد، اگر ما چرخه خواب را در او اصلاح کنیم در بهبود او کمککننده میباشد.
نکتهٔ دیگر اینکه خوابی که حدوداً از ساعت یازده، دوازده شب تا حدود چهار صبح باشد، اکثر بهرهای که از ترمیم بدن و بهبود انرژی میگیریم درهمان ساعت است؛ یعنی ساعت خواب اگر درست انجام شود، میتواند کمککننده باشد. نکته دیگر خطایی است که ما پزشکان انجام میدهیم، اینطور نیست که هرکسی پیش ما میآید و مشکل خواب دارد، بلافاصله و بدون بررسی دست به نسخه ببریم و دارویی به او بدهیم، خیلی اوقات مشکلات خواب بهتنهایی یک مشکل نیستند؛ بلکه نشانهای از یک مشکل دیگر هستند. در موضوعات روانشناسی ما سندرم داریم و خواب یکی از عواملی است که مثلاً در اختلال افسردگی یا خیلی از اختلالات دیگر وجود دارد. پس علامت درمانی در بسیاری از مواقع نباید انجام شود، اگر ما خود سندرم را درمان کنیم، بهطور خودکار اختلال خواب که مجموعهای از علائم یک سندروم است، بهبود مییابد.
نکته سوم، مسئله بهداشت خواب است، موضوعی که مهندس هم بهدرستی آن را مطرح کردند، اینکه در طول روز و حتی شب قبل از خواب اگر کار بهدرستی انجام شود، نیازی به درمان نیست. متأسفانه خیلی از ما پزشکان به این مسئله توجه نمیکنیم، خیلی از همکاران میدانند که شاید اولین قدم در درمان خواب، بهداشت خواب میباشد؛ یعنی بیماری که به ما مراجعه میکند، در ابتدا ببینیم از ساعت هفت، هشت صبح تا دوازده شب چهکار میکند؟ چقدر چای، قهوه و نوشابه گازدار میخورد؟ بیشتر اوقات با توصیههای قطع این خوراکیها، با یک دوش آب داغی که فرد میگیرد یا ریلکسیشن و خیلی از کارهای دیگر که ما اصطلاحاً بهداشت خواب میگوییم؛ میتوانند مشکل راحل کنند و احتیاج به مصرف دارویی هم نباشد.
خانم دکتر اعظم
در مورد سی دی کاروان و اینکه آقای مهندس نام سی دی را کاروان گذاشتند، به نظر من، کنگره 60 تشبیه به یک کاروان شده که قافلهسالار آن آقای مهندس هستند و توشههایی که همراه او هستند؛ سیدیها، آموزشها، اطلاعات و کمک راهنمایانی هستند که همه باهم پیش میروند و این مسیر را پیدا میکنند.
مسئلهای که جناب مهندس در سی دی صحبت کردند؛ این بود که به بچههای کنگره سفارش کرده و گفتند: اگر میخواهید همراه این کاروان باشید، باید چیزهایی فرابگیرید که به درد ما بخورد در رشتههایی مانند مشاوره، روانشناسی، علوم مددکاری، پرستاری و چیزهایی که کاربرد دارد، درس بخوانید. چیزی که مدنظر مهندس میباشد، همکاری کلینیکها با کنگره 60 در آینده میباشد، همکاری که منسجمتر، بهتر و آکادمیک تر باشد و در کنار هم همکاری را ادامه بدهند.
آقای دکتر جهان فر
ما اختلالات خواب را در چهار زمینه بررسی میکنیم؛ اولینتم بهعنوان بیخوابی، تم دوم، پرخوابی، تم سوم، اختلال در چرخهٔ خواب و تم چهارم، اختلال در کیفیت خوابمی باشد. اختلال در کیفیت خواب شامل؛ دیدن کابوس، اختلال حرکت در خواب، وحشت در خواب، حرف زدن در خواب، راه رفتن در خواب یا اختلال جویدن در خواب است که مطالعات زیادی در مورد آنها انجامشده است. پزشکان با استفاده از دستگاهی به نام پلی سِمنو گرافی که در خواب اختلالات فیزیولوژی مغز یعنی امواج مغز، تنفس، ضربان قلب و حرکت جدار قفسه سینه را ثبت میکند، میتوانند تشخیص بدهند که اختلالی مثل وحشت شبانه در کدام مرحله از خواب صورت میگیرد.
ما چهار مرحله خواب NUN-REM داریم که اختلال در هرکدام از این مراحل میتواند؛ اختلالی در کیفیت خواب ایجاد کند. مسئلهای که در افراد معتاد زیاد دیده میشود، دیدن کابوس است، کابوس اختلال در REM خواب است درصورتیکه وحشت شبانه اختلال در مرحلهٔ، چهارِخواب است. شایعترین اختلالی که در خوابدیده میشود، اختلال بیخوابی است. بیخوابی یکی از نشانههایی است که هر پزشک یا روانپزشکی باید از بیمار بپرسد؛ چون بیخوابی نشان از اختلال روانی است و افرادی که اضطراب، افسردگی، اسکیزوفرن و اعتیاددارند، همگی دچار بیخوابی هستند. درمان بیخوابی در ابتدا فقط درمان دارویی نیست، باید تشخیص داده شود که علت بیخوابی چیست؟ و یا درمان اولیه بیماری برطرف شود.
بحث بعدی پرخوابی است که پرخوابی هم علتهای بسیاری دارد. یکی از علتهای آن آپنه اِنسدادی است، آپنه در هنگام خواب در افرادی که مسن، افراد چاق، افرادی که گردن کوتاه دارند و افرادی که لوزه دارند بهوفور دیده میشود که باید بررسی شود. اختلال خواب باعث بسیاری از تصادفات میشود و ما میتوانیم با پیشگیری از اختلال خواب ازاینجهت هم به کشور خود خدمت کنیم.
آقای دکتر بهنام
یکی از بیمارانی که حدود هفت، هشت ماه پیش وارد کلینیک ما شد، آقای 45 سالهای بود که حدود دوازده سال مصرف شیره داشت، خیلی آدم منضبطی است، چه ا ز نظر دارویی که تیپرینگ او خیلی خوب انجام شد و چه در جلسات فردی و گروهی که مرتب در آن شرکت میکرد. اتفاقی که در این شخص افتاد؛ این بود که حال خوبی پیدا نکرد.
چکابهای مختلفی برای او انجام دادیم که در چکابهای جسمی مشکلی نداشت. فرض اینکه بحث افسردگی مطرح باشد، پیش روانشناس هم فرستادیم که چیز خاصی پیدا نشد. بعد از مدتی دچار ورم پا شد بعد از بررسیها چیز خاصی در مسئله عروقی پیدا نکردند. حدسی که ما میزدیم، علا رقم اینکه ساعت خواب او منظم بود و زمانی خوبی میخوابید، او را به کلینیک خواب فرستادیم. در آنجا تشخیص دادند که این شخص آپنه های خواب وحشتناکی دارد، بااینکه تعداد ساعت خواب زیاد او زیاد است؛ ولی عملاً خواب معنیداری در طول شب ندارد، از وقتی بحث درمان را شروع کردند، وضعیت و شرایط روحی و جسمی او برطرف شد.
مهندس
اکثراً همهٔ ما موبایل داریم به اعتقاد من انسان مانند ماشین است و نیاز به سوخت دارد. همهٔ ما از موبایل استفاده میکنیم؛ ولی موبایل هم باید شارژ شود، وقتی شارژ شدن موبایل دیگر نمیتوان درحرکت و راه رفتن از آن استفاده کرد. حتماً باید درجایی متوقف شود به نیروگاه وصل شده و شارژ شود. بعضی از افراد بهموقع و سر ساعت موبایل خود را به شارژ وصل میکنند و موبایل آنها همیشه شارژ دارد، بعضی از افراد شب موقع خواب موبایل خود را به شارژ میزنند و صبح شارژ نشده برمیدارند، بعضی از افراد در روز این کار را میکنند، بعضی صبح زود این کار را میکنند، بعضی از افراد هم موبایل دستشان است و در خیابان دنبال مغازه میگردند که موبایل خود را شارژ کنند؛ یعنی نمیتوانند موبایل خود را مدیریت کنند که شارژ آن همیشه مرتب و منظم باشد. همیشه شارژ آن روی پنجدهم، دودهم، دو و سه است و وسط کار شارژ آنها تمام میشود.
انسانها هم بهطورکلی همینطور هستند؛ بعضی از افراد خوابشان خیلی مرتب و منظم در یکساعتی انجام میگیرد؛ ولی بعضی از افراد خوابشان نامنظم است. ما باید بدانیم خواب خوب چی هست؟ ما میگوییم: رنگ چیست؟ ما انواع و اقسام رنگ راداریم؛ ولی خودرنگ چیست؟ به اعتقاد من خواب یعنی ریسِت کردن و خاموش کردن سیستم. این سیستم اگر موقتی خاموش شود، خاموش شدن سیستم است، اگر سیستم خاموش شدنش همیشگی باشد؛ میشود مرگ، اگر موقتی سیستم خاموش شود، میشود خواب، در حقیقت خواب ترک غیرارادی جسم است به اعتقاد من فردی جسم، ماشین، اسب یا سیستم خود را ترک میکند.
خواب یکی از مسائلی بسیار شگفتانگیز است، ما میگوییم فرکانسهای خواب تغییر میکند. کسی که خواب میبیند اسمش را کابوس یا خواب میگذاریم و خیلی عادی از آن عبور میکنیم؛ ولی این سؤال برای ما پیش میآید که کسی که فکر میکند خیال و توهم است، اگر این سؤال را مطرح کنیم که وقتی شما خواب میبینی، اگر از شما سؤال کنیم که حقیقت کدام است، آیا در آن شرایط که خواب میبینی، فکر میکنی که خواب است؟ آن موقع که خواب میبینی کاملاً دست داری، پا داری، صحبت میکنی، مزهها را میچشی، حرفها را میشنوی در خواب ما با یک شخصیت کاملاً مستقل سروکار داریم، آن شخصیت حی وزنده و فعال است و اگر از او سؤال کنیم حقیقت کدام است؟ میگوید: حقیقت همین است که من در آن هستیم. موقعی که ما خواب میبینیم، مطلق برای ما آن است در آن زمان ما فکر نمیکنیم که خوابیم، در آن زمان ما فکر نمیکنیم که بیداری وجود دارد، حتی در آن زمان فکر نمیکنیم که یک سیستم دیگری داریم. در لحظاتی که خواب میبینیم تمام حقیقت مطلق برای ما همان است، وقتی بیدار میشویم، حقیقت مطلق برای ما این است، حالا کدام حقیقت است؟ زندگی کدام است؟ آیا زندگی همینی است که در جریان است یا آن چیزی است که خواب میبینم و در جریان است یا کسی که کابوس میبیند برایش فرقی نمیکند که حقیقت آن است یا این.
ما در خواب میبینیم، میترسیم، فراموش میکنیم، وحشت میکنیم، نوازش میکنیم، اضطراب و ترس ما را فرامیگیرد و ذوق و شوق داریم، پس آن، جهان جداگانهای میتواند باشد، کسانی که دیدگاه ماتریالیسم دارند، میگویند: ما تنها چیزی را قبول میکنیم که قابللمس باشد. خواب هم قابللمس کردن است و ما در خواب لمس میکنیم. خواب بالاتر از آن چیزی است که ما در مورد آن صحبت میکنیم، مسئله حائز اهمیتی است، همانطور که عزیزان گفتند؛ براثر یک سری اختلالات ممکن است بدخوابی به وجود بیاید، اگر فردی خوابش درست شود، معمولاً تا نودونه درصد سیستمهای دیگر او خوب شده است؛ ولی وقتی اختلال در خواب باشد مشکلات متعددی وجود دارد.
موقعی که ما درمان انجام میدهیم، باید شخص را هرس کنیم. کسانی که کشاورزی کردند، میدانند که در بعضی از فصلها درختان میوه را هرس میکنند. ما در سیستم درمانی خودمان باید انسانها را هرس کنیم و در درمان اعتیاد و کنگره 60 چیزهای اضافه را ذرهذره هرس میکنیم تا به مرحلهٔ تعادل برسند که وقتی روی آنها بار بود بتوانند بار را تحمل کنند. ما در کنگره 60 بیماران را ایزوله نمیکنیم، نمیگوییم: با دوستان قدیم رابطه نداشته باشید، دوستان قدیم حکم بار رادارند. نمیگوییم به مکانهای قدیم نرو، کاری کن که مواد نبینی، کاری کن که خاطرات گذشته یادت نیاید، با افراد قدیم خودت را ایزوله کن. ما هیچکدام از این کارها را نمیکنیم، آنها حکم باری رادارند که روی شاخه به وجود میآید. ما سعی میکنیم این درخت را طوری هرس کرده و پرورش بدهیم که هرچه بار روی آن بیاید، بتواند آنها را تحمل کند.
رهایی دو تن از مسافران از کلینیک دکتر صمد روحی
رهایی مسافر علیرضا مجیدی و مسافر حسن فضلی با کمک راهنمایی آقای حسن غفوری و دریافت گل رهایی از دستان پر توان مهندس
حضور و غیاب پزشکان:
تهیه و تنطیم : علیرضا نیک روش
- تعداد بازدید از این مطلب :
5997