English Version
English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ ششم اسفندماه 1395

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ ششم اسفندماه 1395

پنجمین جلسه از دور سیزدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی و نگهبانی مهندس  و دبیری خانم دکترندا با دستور جلسه "جهان بینی ، فرق نگاه مسافر و معتاد " در تاریخ 1395/12/06ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.

 

سخنان استاد:

مهندس

ما برنامه‌ریزی کردیم که هر پنج، شش جلسه که راجع به دستور جلسه صحبت می‌کنیم، من یک جلسه استاد تعیین نکنم و بحث فنی یا متد DST از زوایای مختلف موردبررسی قرار بگیرد که امروز در مورد زوایای متد DST صحبت می‌کنم.

هدف از جمع شدن ما در این مکان آشنایی با سیستم کنگره، متد درمانی و متد ریکاوری کنگره 60 می‌باشد که کنگره چگونه عمل می‌کند یا چه راهی را پیداکرده است. در شرایطی که جهانیان اعتقاد به درمان اعتیاد ندارند؛ ولی به ترک اعتیاد اعتقاد دارند و می‌گویند اعتیاد بیماری مرموز، لاعلاج و پیش‌رونده است؛ ولی ما توانستیم به درمان قطعی برسیم. درمان قطعی یعنی وقتی ما یک فرد هروئینی را درمان کنیم و شب در یک انبار هروئین بخوابد، بدون وسوسه شب راحت بخوابد یا اگر ما یک فرد تریاکی را درمان کنیم، پس از درمان اگر در یک انبار تریاک بخوابد، شب خواب راحتی داشته باشد. این کار ممکن است از دیدگاه افراد دیگر محال باشد؛ ولی در کنگره 60 وجود دارد.

 مبصرهایی که در کلینیک‌ها کار می‌کنند، همه‌ی آن‌ها مصرف‌کننده تریاک بودند در بعضی از کلینیک‌ها افرادی که قبلاً مصرف‌کننده تریاک بودند کمک می‌کنند، شربت تریاک را اندازه می‌کنند و به بیماران می‌دهند یا تمام راهنماهای کنگره 60 دائماً در حال نوشتن شربت تریاک برای شاگردان خود هستند؛ ولی هیچ‌گونه اتفاقی نمی‌افتد. منظور از درمان اینجاست که فرد هیچ قرصی (قرص خواب، ضدافسردگی، روان‌گردان) نخورد و ازنظر جسمی، فکری و روانی در تعادل باشد و این هدف درمان ما می‌باشد.

خوشبختانه بعضی از کلینیک‌ها در لژیون خودشان سوای درمان، مسئله ریکاوری را هم انجام می‌دهند، چون ما دو بخش‌داریم؛ بخش درمان و بخش ریکاوری، درمان مرحله‌ای است که داروها را می‌دهیم، ریکاوری بازیابی سلامت است که بیمار باید در جلسات شرکت کند و ازنظر روحی و روانی صحبت کند. در گروه معتادان بی‌نام، ریکاوری بسیار قوی است که بعد از درمان به آنجا می‌روند و ریکاوری می‌شوند. در سیستم‌های دیگر همیشه درمان صورت می‌گیرد و بعد ریکاوری شروع می‌شود؛ ولی در کنگره 60 درمان و ریکاوری باهم هماهنگ انجام می‌شود. یکی از مسائل ریکاوری، لژیون‌ها هستند که افراد در لژیون‌ها برای بازیابی سلامت فکری و روحی آموزش داده می‌شوند. طرحی که ما اجرا کردیم بعضی از لژیون‌ها سوای بحث درمان بحث ریکاوری را هم آوردند. ریکاوری به هر طریقی امکان‌پذیر است و به بیمار کمک می‌کند.

با یکی از پزشکان صحبت می‌کردم، گفتم: قبلاً بیماران به کلینیک شما می‌آمدند، شما یک چای هم به آن‌ها نمی‌دادید؛ ولی الآن بیماری که به کلینیک شما می‌آید، خودش چای درست می‌کند، یک جعبه شیرینی هم خودشان می‌آورند، یکی از آن‌ها می‌شود؛ نگهبان، دبیر، استاد یا مسئول پذیرایی و احساس می‌کنند کلینیک مال خودشان است. بعد خانواده آن‌ها و گروه هم به کلینیک می‌آیند، یک پرانتز بازکنم که به اعتقاد شخص من، بیشترین پول، علم و قدرت در دست معتادان می‌باشد. فکر نکنید معتاد فقط کارتن‌خواب است، ما در سیستم کنگره از کارتن‌خواب داریم تا برج‌ساز، پولدارهای خیلی قوی داریم، مسئولین خیلی قوی داریم. در هر صنفی که شما تصور کنید ما مصرف‌کننده داریم و می‌توانیم از پتانسیل آن‌ها استفاده کنیم، آن‌ها کمک‌های زیادی به کلینیک‌ها می‌کنند. بنابراین راه انداختن لژیون‌ها یعنی تقویت ریکاوری در مقوله درمان آورده ریکاوری در کلینیک که ممکن است برنامه ورزشی و تفریحی برای آن‌ها بگذاریم که به‌عناوین‌مختلف با کلینیک ارتباط داشته باشند که بعد از درمان می‌تواند کمک مؤثری انجام شود. پس آوردن لژیون‌ها به کلینیک یعنی تقویت ریکاوری.

 کنگره 60 در مقوله درمان، سه اصل را تحت عنوان مهندسی اعتیاد در نظر می‌گیرد که مقاله آن چند وقت پیش در فصل‌نامه طب و اعتیاد انتشار شد. مهندسی اعتیاد ما را با حساب‌وکتاب آشنا می‌کند، مهندسی یعنی میزان و اندازه، کسی که مهندس است، اندازه‌ها را می‌داند. اگر ما می‌گوییم مهندسی اعتیاد، یعنی اندازه‌ها را در سیستم درمانی بیاوریم، فقط هم مسئله OT نیست با هر دارو یا قرصی که بخواهیم، کارکنیم مسئله اندازه و دز یکی از مسائل بسیار مهم می‌باشد. در مهندسی اعتیاد، در متد DST سه مسئله مطرح می‌شود؛ یکی مسئله اشباع است، اشباع می‌گوید: هر دارویی یا هر نوع ماده مخدری تا یک اندازه اثر مناسب دارد؛ اگر از آن اندازه بگذرد، اثر مخرب دارد. اگر مواد مخدر باشد تشنگی ندارد، داروی روان‌گردان باشد، اثر شفابخشی ندارد؛ مثلاً یک لیوان ظرفیتی دارد، اگر بیش‌ازحد پر شود بیرون می‌ریزد، شکر تا یک‌میزان در لیوان آب حل می‌شود از آن میزان بگذرد دیگر شکر در آب حل نمی‌شود. بدن یک ظرفیتی در پذیرش مواد مخدر دارد، اگر مواد مصرف کند، سرحال و قبراق و نشئه است از آن مرحله بگذرد هر چه مواد را بیشتر کنیم اثری جز تخریب ندارد. همان‌طور که لیوان چای وقتی پر شد، بیرون می‌ریزد، وقتی کسی هم در مصرف مواد مخدر در مرحله‌ی اشباع باشد، جز تخریب کار دیگری ندارد.

 ما می‌دانیم یک تا یک و نیم گرم تریاک خوراکی اثر کشنده دارد؛ یعنی معادل 15 سی‌سی شربت OT است، 15سی‌سی شربت OT اثر کشنده دارد، اگر یک بزرگ‌سال عادت به خوردن نداشته باشد، باعث مرگ او می‌شود این می‌شود مرحله‌ی اشباع یعنی کسانی که بالای 15 سی‌سی شربت OT مصرف می‌کنند، همه در مرحله اشباع هستند. ما کسی راداریم که در روز 60 سی‌سی شربت OT مصرف می‌کند، این فرد 45 سی‌سی در مرحله‌ی اشباع است. قبلاً گفتم که حدود هفت، هشت سال پیش جلسه‌ای در ستاد داشتیم که آقای دکتر مکری و چند تن از بزرگان هم بودند، فردی از سازمان زندان گفت: شربت OT   به مریض‌های ما نمی‌سازد و مشکل گوارشی پیدا می‌کنند. گفتم: شما چقدر به این افراد شربت OT می‌دهید، گفت: 60 سی‌سی، گفتم: 60 سی‌سی را DAILY می‌دهید یا TDS گفت: ما یک‌مرتبه می‌دهیم. گفتم: آقای عزیز 60 سی‌سی شربت OT، یعنی 6 گرم،7 گرم تریاک، این را توی توپ بریزی می‌ترکد، شما وقتی این را به فرد می‌دهید، روده‌های او قفل می‌کند، یبوست می‌گیرد و ماه‌به‌ماه شکمش کار نمی‌کند، خوب معلوم است که ایجاد اشکال می‌کند.

شربت OT یک‌میزان دارد از 15 سی‌سی به بالا حداکثر 16 سی‌سی به بالا مرحله‌ی اشباع است و هیچ اثر تفریحی، سرگرمی، جاذبه و نشئگی ندارد، فقط اثرات معکوس می‌شود. شربت OT تا یک مرحله‌ای بالا می‌رود و اثر سازندگی دارد از آن مرحله که بالاتر برود، دیگر اثر سازندگی و نشئگی ندارد، بلکه اثر تخریبی، حال خرابی و معضلات دیگر دارد. خیلی از مصرف‌کنندگان در مرحله‌ی اشباع هستند؛ چون تریاک، شیره، قرص و غیره می‌خورد و از نشئگی برخوردار نمی‌شود. دقیقاً مرحله‌ی اشباع را در دارو نیز داریم، چون OT یک دارو است، وقتی می‌گوییم: 40 سی‌سی اشباع است؛ اگر متادون هم بدهیم، متادون هم‌اندازه‌ای دارد، 20 میلی‌گرم متادون مساوی با 100 میلی‌گرم مرفین است. چیزی که دکتر مکری به من گفت؛ یعنی متادون قوی است. وقتی یک مصرف‌کننده متادون در روز 20 تا قرص 5 میلی‌گرمی می‌خورد یا چند تا قرص 40 می‌خورد یا 50 سی‌سی شربت متادون می‌خورد، همه در مرحله‌ی اشباع است.

طبق آموزش‌ها باید بدانیم 60 سی‌سی یعنی چه؟ 50 سی‌سی متادون یعنی چه؟ 6 تا قرص متادون، 40 سی‌سی یعنی چه؟ که من گاهی اوقات آن مثال را می‌زدم که فردی عرق خورده بود، او را پیش قاضی بردند، قاضی گفت: هزار ضربه شلاق به او بزنید، گفت آقای قاضی یا شلاق نخوردی یا نمی‌دانی هزارتا چند تا می‌شود. ما باید بدانیم هزارتا چند تا می‌شود. در مسئله DST باید بدانیم 15 سی‌سی شربت OT یعنی چه؟ اگر بدانیم دیگر 40 سی‌سی یا 60 سی‌سی شربت OT را تجویز نمی‌کنیم. به عقیده‌ی من در مصرف متادون همه در مرحله اشباع هستند و حال آن‌ها خراب است. وقتی در مرحله‌ی اشباع باشند، تخریب‌ها شروع می‌شود به کبد تخریب می‌زند، آنزیم‌ها را بالا می‌برد، در کلیه مشکل ایجاد می‌کند در همه‌ی قسمت‌ها مشکل ایجاد می‌کند، پس این‌یک مرحله‌ی اشباع است و ما باید بدانیم.

 مرحله‌ی دیگر سازگاری است، از دیدگاه کنگره 60 مرحله‌ی سازگاری بحث حائز اهمیتی است و آن سازگار شدن فرد با ماده‌ی جدید است. شما اگر به منطقه‌ی گرمسیری یا منطقه‌ی سردسیر بروید باید با آنجا سازگار شوید. شخصی که هروئین را می‌کشد، یک‌جور است، وقتی هروئین را اسنیف می‌کند و به بینی می‌کشد، یک‌جور است. وقتی هروئین را دود می‌کند از طریق بزاق دهان، گلو، حنجره، شش و ریه هروئین را جذب می‌کند. وقتی هروئین را اسنیف می‌کند به بینی و سینوس می‌رود و جذب می‌کند. وقتی تزریق می‌کند، مستقیم به رگ می‌رود، پس هروئین سه نوع مصرف می‌شود؛ تزریق، اسنیف یا دود.

گیرنده‌ها با الکل متفاوت هستند و اثرات متفاوتی دارند و بدن فرد با آن سیستم سازگار شده است. پس کسی که هروئین را از راه بینی اسنیف می‌کند؛ اگر به او بگویند دود کن و بکش، اگر دود کند و بکشد، او را نشئه نمی‌کند؛ چون گیرنده‌های حنجره و جاهای دیگر نمی‌توانند آن‌ها بشناسند و درک و لمس کنند، اکثر افراد از طریق مخاط بینی عادت کردند، باید مدتی بگذرد تا هروئینی که اسنیف می‌کردند و با بینی می‌کشیدند، روی دود بیاید و به دود ذره‌ذره عادت کند و او را نشئه کند.

 تریاک هم همین‌طور است، تریاک را معمولاً یا می‌خورند یا می‌کشند. کسی که با وافور تریاک می‌کشد؛ اگر همان تریاک را با سیخ بکشد او را نشئه نمی‌کند. هر دو دود است؛ ولی اگر تغییر کنند، فرد متوجه نمی‌شود، باید با سیستم جدید سازگار شوند. فردی که هروئین به طریق دودی مصرف می‌کند و استیل مرفین است؛ اگر ما به او متادون که تبائین دارد و از مشتقات تریاک است بدهیم او متادون را می‌خورد؛ ولی چون نوع ماده فرق کرده، بدن آن را نمی‌شناسد و هر چه متادون بالاتر برود، بدن بازهم آن را نمی‌شناسد. تصور کنید مریضی که هروئین می‌کشد، پیش ما می‌آید، ما به او شربت OT   می‌دهیم، می‌گوید: من را نشئه می‌کند؟ می‌گویم: نه، هیچ تضمینی نسپردیم که به مصرف‌کننده هروئین که می‌خواهیم به او شربت OT بدهیم همان روز سرحال و قبراق باشد. بعضی‌اوقات ما تصور می‌کنیم فردی که هروئین می‌کشد، موقع دادن شربت OT باید آن‌قدر به او شربت OT بدهیم که سرحال و قبراق شود و نرود مواد بزند. فرد می‌گوید: پس چه‌کار کنم؟ می‌گویم: به خاطر این‌که هنوز بدنت سازگار نیست، شما اگر هروئین را بکشی، توپ‌توپی، پرباد و خوب، اگر نکشی و مصرف نکنی؛ اسهال، بی‌خوابی، عطسه و عرق به سراغت می‌آید؛ ولی شربت OT را که به شما می‌دهیم، کم‌باد می‌شوی. می‌توانیم بگوییم به‌جای 1 سی‌سی، 10 سی‌سی بخور ولی 10 سی‌سی تو را نشئه می‌کند، جز اینکه موادت بالا می‌رود و سیستم گوارشت را خراب می‌کند و مشکلات دیگری ایجاد می‌کند، پس برای اینکه با داروی جدید سازگار شوی، باید از حداقل شربت OT استفاده کنی.

 ما در درمان شیشه با 0/3 سی‌سی،2 /0 سی‌سی OT را شروع می‌کنیم؛ ولی برای هروئینی دز اولیه ما 3 سی‌سی است. یک سی‌سی صبح، یک سی‌سی ظهر و یک سی‌سی شب یعنی اگر یک هروئینی تیر بیاید به او 3 سی‌سی OT می‌دهیم و او را توجیه می‌کنیم که تو باید سازگار شوی. زمان سازگاری بیست روز تا دو ماه است و بیست روز تا دو ماه طول می‌کشد تا بدن کاملاً سازگار شود. اگر کسی شیره می‌خورده، بخواهد تریاک بخورد، طول می‌کشد تا سازگار شود. اگر ما بحث سازگاری را بدانیم، وقتی مریضی که روی هروئین یا چیز دیگری است، او را روی داروی OT یا متادون ببریم، نباید تعهد بدهیم که او حتماً نشئه می‌شود، اگر هم نشئه نشد، بگوییم: ما کارمان را بلد نیستیم، باید کاملاً او را توجیه کنیم که الآن نشئگی لازم را به شما نمی‌دهد، باید تحمل‌کنید، اگر تحمل‌کنید هرروز از روز قبل بهتر و بهتر می‌شوید. اگر ما سازگاری را در نظر نگیریم؛ وقتی بیمار می‌گوید: حالم خراب است، ما دارو را زیاد می‌کنیم.

 در متد DST، دُزها فرق می‌کند، ما همه را به یک‌چشم نگاه نمی‌کنیم. ممکن است در پروتکل شما، همه به یک‌چشم باشند و بگویید: به همه 110 سی‌سی بدهید، کم بود زیاد می‌کنید، زیاد بود کم می‌کنید، این‌طور نمی‌شود. متد DST می‌گوید: هر فردی که می‌آید ما با او صحبت و مذاکره می‌کنیم و دز و اندازه‌ی آن را درمی‌آوریم. فری می‌گوید: من روزی سه گرم شیره می‌خورم، فردی می‌گوید: هفت گرم تریاک می‌خورم، فردی می‌گوید: من نیم گرم تریاک را با سیخ می‌کشم، ما به همه‌ی این افراد که نمی‌توانیم 10 سی‌سی OT بدهیم و بگویم بخورید، ببینیم چه می‌شود. مثل یک خیاط که متر خود را روی کمر، سرشانه، قد می‌گذارد و اندازه می‌گیرد یا برای خرید کفش سایز را می‌پرسند. هرکجا بروی اندازه‌گیری می‌کنند. پس ما در متد DST، اگر بخواهیم برای کسی شربت بدهیم، اول اندازه‌گیری می‌کنیم که چقدر مصرف می‌کنی، چی مصرف می‌کنی، چقدر مصرف می‌کنی، برمبنای مصرف، تجویز را روز اول انجام می‌دهیم.

بنابراین کاغذهایی که به OT می‌آید یکی 3 دهم سی‌سی است، یکی سی‌سی است، یکی 7 سی‌سی است، یکی 15 سی‌سی است و هرکدام با دیگری فرق می‌کند. از مرحله‌ی سازگاری که بگذریم، می‌رسیم به تغذیه دارویی، داروی که می‌دهیم؛ داروی مناسب، اندازه مناسب، زمان مناسب داشته باشد. حالا این دارو را چه موقع بخورد؟ خیلی مهم است که دارویی که تعیین کردیم چطور بخورد یک‌مرتبه بخورد، دو وعده بخورد یا سه وعده و نقش بسیار مهمی دارد. در کنگره 60 تمام پروتکل و روش‌های ما همه روی DST، سه بار در روز است، دو بار نداریم، اگر ده بار در روز مصرف کند، می‌کنیم سه بار، اگر بگوید: من روزی یک‌بار تریاک می‌کشم ما DST را سه وعده می‌کنیم، این را به تجربه فهمیدیم. ممکن است، طول عمر متادون زیاد باشد ولی اثر مؤثر آن مهم است که مثال تیراندازی را در مقاله زده بودم، تفنگ ژسه ممکن است، سه هزار متر، چهارهزار متر برد داشته باشد، اینکه چندم‌تری می‌کشد، ممکن است 300 متری اثر کشندگی داشته باشد در 500 متری اثر زخمی شدن داشته باشد و در 3000 متری هم مثل سنگ می‌ماند که به ما می‌خورد. برد آن 3000 متری،4000 متری هست؛ ولی اثر کشنده‌ی آن 300 متر یا 400 متر است. تریاک هم همین‌طور است، ممکن است اثر عمر آن زیاد باشد ولی اثر لازم آن هفت، هشت ساعت اولیه است.

 معتادی که در روز ده بار مواد مخدر مصرف می‌کرده، یک‌مرتبه می‌خواهید آن‌ها یک‌بار در روز بکنید؛ مثال جالب آن‌که همه می‌توانیم حس کنیم، روزه گرفتن است، مگر در روزه گرفتن ما چه‌کار می‌کنیم در روزه گرفتن شق‌القمر که نمی‌کنیم سه وعده‌غذا می‌خوردیم، می‌کنیم دو وعده، سه وعده‌غذا خوردن که می‌شود دو وعده، چقدر سخت است و عبادت هم هست. ما یک وعده را حذف می‌کنیم، صبح و شب هم می‌خوریم، چقدر مشکلات داریم؛ حرف نمی‌زنیم، هیچ کاری نمی‌کنیم، گاهی خودمان را لوس می‌کنیم که ما روزه هستیم، اعصاب نداریم با زبان روزه با من بحث نکن و از این قبیل صحبت‌ها، بعد چطور معتادی که روزی‌ ده وعده مصرف می‌کند را یک وعده می‌کنیم؟ صبح متادون را می‌خورد و تا ساعت یک و دو حالش خوب است، بعدازآن اثرش پایین می‌آید و به دنبال قرص، تریاک، شیره یا الکل می‌گردد. وقتی ما TDS می‌کنیم زمانی که فرد وعده اول را خورد، هفت، هشت ساعت که گذشت، دومرتبه به او می‌دهیم، بازهم وقتی اثرش خواست تمام شود، دوباره به او می‌دهیم، کاری که ما در کنگره 60 و در DST   انجام می‌دهیم این است که همیشه معتاد را نشئه نگه می‌داریم تا زمانی که به قطع مواد برسد.

همه‌ی افرادی که در پارک طالقانی هستند، همه که سفر دومی نیستند، یک سری از آن‌ها سفر اولی هستند. چرا باهم دعوا و درگیری ندارند؟ به خاطر اینکه همه نشئه هستند، یعنی دز دارو را گرفتند. ما به‌قدر کافی به آن‌ها می‌دهیم تا بخواهند خمارشوند، فوری می‌گوییم: نوبت بعدی، 21 روز که گذشت و خوب عادت کردند 20 درصد دارو را پایین می‌آوریم. بیمار 16/5 سی‌سی است، وقتی به وعدهای 3/. سی‌سی می‌رسد بازهم نشئه است. ما همیشه بیماران را نشئه نگه داشتیم چون مصرف‌کننده تا زمانی که نشئه است، می‌شود با او حرف زد، نشئه یعنی متعادل؛ ولی وقتی خمار باشد، نمی‌شود با او حرف زد. ما اگر شربت OT را DAILY می‌کردیم و روزی یک‌بار به آن‌ها می‌دادیم اصلاً موفق نمی‌شدیم تا هفت، هشت ساعت خوب بود، بعد گریز می‌زدند و مکافات و اعصاب خورد کنی داشت. پس ما تغذیه که داروی مناسب در اندازه مناسب و رمان مناسب است به آن‌ها دادیم.

 تمام بچه‌های ما بافاصله هشت ساعت، نمی‌گوییم صبح، ظهر، شب چون صبح، ظهر، شب قدیم مشخص بود؛ ولی الآن مشخص نسبت. صبح قدیم طلوع آفتاب بود، وقتی آفتاب وسط آسمان می‌رسید، ظهر می‌شد، وقتی خورشید غروب می‌کرد، شب می‌شد؛ ولی الآن معلوم نیست. ما روی ساعت کار می‌کنیم، صبح و ظهر و شب نداریم. وعده‌ی صبح در کنگره 60 درروش DST، پنج صبح یا شش صبح یا هفت صبح است.؛ یعنی بچه‌های ما باید دارو را پنج صبح یا شش صبح یا هفت صبح بخورند، ما دارو ساعت هشت صبح یا نه صبح نداریم. فردی می‌گوید: من تا ساعت 12 ظهر می‌خوابم، می‌گوییم: مانعی ندارد موبایلت را کوک و آماده کن، بگذار بالای سرت، میزان شربت OT را هم در شیشه پنی‌سیلین بریز و بالای سرت بگذار، موبایلت که زنگ زد، بلند شو آب‌میوه یا چای همراه کیک بخور، بعد شربت را بخور و دوباره بگیر بخواب. زمان مصرف شربت OT ازنظر من می‌شود شش صبح، دو بعدازظهر، ده شب که دقیقاً باید هشت ساعت باشد در شرایط استثناء فاصله می‌تواند هفت ساعت یا نه ساعت شود؛ یک هشت ساعت، یک هفت ساعت و یک نه ساعت، هیچ ایرادی ندارد، تغذیه باید به این شکل در متد DST باشد. این سه اصل را اگر در متد DST در نظر بگیریم، می‌توانیم به شرایط مطلوبی برسیم، حتماً هم لازم نیست، شربت OT باشد، اگر این سه را بدانیم، اثرات خیلی خوبی خواهد داشت.

 مهندس در ادامه صحبت‌های خود از دکتر محسن سؤال کردند که

یک نفر روزی 1/5گرم تریاک می‌خورد، اگر بیش شما بیاید چقدر به OT می‌دهید؟

دکتر محسن در جواب گفتند:

1/5گرم تریاک خوراکی معادل، 15 سی‌سی شربت OT است به همین خاطر باید سه وعده، 5 سی‌سی به او شربت OT داد.

مهندس پرسیدند:

سه گرم تریاک، معادل چند سی‌سی شربت OT است؟

دکتر محسن جواب داد:

3 گرم تریاک معادل 30 سی‌سی شربت OT است ولی چون محدودیت داریم و حداکثر شربت OT که در کنگره داده می‌شود، 16.5 سی‌سی است، برای سه گرم تریاک خوراکی همان 16.5 سی‌سی شربت می‌دهیم.

مهندس در ادامه صحبت‌های خود فرمودند:

ما در کنگره 60 بالاترین دزی که می‌دهیم 16/5سی‌سی است؛ یعنی از 16/5 سی‌سی بالاتر شربت نمی‌دهیم، اگر بگویند این16/5 سی‌سی را از کجا آوردید، هیچ پاسخ خاصی ندارد. به همراه دکتر مکری مرکز مطالعات علمی اعتیاد بودیم و به قول امروزی‌ها باهم چلنج داشتیم، من می‌گفتم: بیماران باید TDS روزی سه وعده بخورند، او می‌گفت: نمی‌شود باید هرروز بیایند اینجا و شربت OT بخورند. می‌گفتم دکتر نمی‌شود کسی که خانه‌اش قیطریه است، صبح بیاید، میدان قزوین و OT بخورد و برگردد. خود این کار می‌شود یک شغل، اصلاً امکان‌پذیر نیست. کار به‌جایی رسید که گفت: من از این شیشه‌ها یک‌دانه بیشتر نمی‌دهم. شیشه‌ها هم 140 سی‌سی بود، ما 140 را حساب کردیم. روز اولی که داروی OT را به‌صورت هفتگی می‌دهیم برای هشت روز می‌دهیم؛ مثلاً از این دوشنبه OT را می‌دهیم تا دوشنبه‌ی بعد که هشت روز می‌شود؛ یعنی دوشنبه آینده که می‌خواهد OT بگیرد تا شب شربت داشته باشد، بقیه هفته‌ها می‌شود 7 روز، وقتی حساب کردیم تقریباً 17 سی‌سی در روز می‌شود، البته بعداً تصادفی متوجه شدیم که مقدار اشباع تریاک که 15 سی‌سی در روز است، تقریباً باهم همخوانی دارند. البته قبلاً 17 سی‌سی بود؛ الآن ما آن‌ها 16/5سی‌سی کردیم تا وعده‌ها باهم یکسان باشد.

 در متد DST وعده‌ها تغییر نیست. وعده‌ها دقیقاً باهم برابر است که سیستم فیزیولوژی بداند که چطور از آن‌ها استفاده کند. فردی 3 گرم تریاک می‌خورد می‌شود 30 سی‌سی، ما نمی‌توانیم به او 30 سی‌سی بدهیم یا 5 گرم تریاک می‌خورد که می‌شود 50 سی‌سی، ما به او 50 سی‌سی نمی‌دهیم، چون به مرحله‌ی اشباع می‌رود. ما در این مواقع از پروژه خاخام استفاده می‌کنیم. داستان خاخام هم این است که یهودی بود که پیش خاخام (آخوند یهودی) می‌رود و می‌گوید: من وضع زندگی‌ام خیلی خراب است، خانه‌ی ما هم جا ندارد، خاخام می‌گوید چند تا بچه‌داری می‌گوید: هشت‌تا بچه‌دارم یک اتاق و یک به زهم دارم. خاخام می‌گوید: بز کجاست؟ می‌گوید بز در حیاط است وزندگی ما خیلی سخت است. خاخام می‌گوید: بز را ببر توی اتاق، یهودی قبول می‌کند، بعد از گذشت مدتی جای آن‌ها تنگ‌تر و مشکلات بیشتر می‌شود، بزهم آسایش آن‌ها را به هم زده بود، دوباره پیش خاخام می‌رود و می‌گوید: مشکلات من خیلی زیادتر از قبل شده، خاخام می‌گوید: خیلی خوب حالا بز را ببر بیرون، وقتی بز را از اتاق بیرون می‌برند، اتاق را تمیز می‌کنند، می‌بینند چقدر اتاق بزرگ‌تر شده، بعد برای خاخام کلی کادو می‌برد.

 ما از همین پروژه برای کسانی که بالای 16/5 سی‌سی هستند، استفاده می‌کنیم. کسی که 30 سی‌سی مصرف می‌کرد به او 5 /16 سی‌سی نمی‌دهیم به‌جای آن 9 سی‌سی می‌دهیم؛ یعنی دارو را نصف می‌کنیم، می‌گوییم: هر وعده‌ای 3 سی‌سی صبح، 3 سی‌سی ظهر، 3 سی‌سی شب بخور، چون نمی‌توانیم دز بالا به او بدهیم دز را پایین می‌آوریم، می‌گوییم: سه روز این 9 سی‌سی را بخور، بعد از سه روز، دز دارو را روی 16/5 سی‌سی یا17/5 سی‌سی می‌بریم؛ یعنی کسانی که بالا هستند، مقدار دارو را پایین می‌آوریم و نصف می‌کنیم حداقل تا سه روز، شاید یک هفته هم این کار را انجام بدهیم. دز پایین‌تری به آن‌ها می‌دهیم، فشار بیشتری به آن‌ها وارد می‌شود؛ وقتی فشار وارد شد، دز را بالا می‌بریم، آن موقع احساس لذت می‌کنند و به مقدار جدید عادت می‌کنند که ما نتیجه‌ی خیلی خوبی از این گرفتیم، پس این تبدیل تریاک خوراکی به OT است.

 مصرف کشیدنی در سیستم کنگره 60 فرقی نمی‌کند، حالا چه هروئین کشیدنی باشد، چه با وافور بکشد، چه با سیخ بکشد و چه هروئین اسنیف کند، به‌جز شیشه، به خاطر بحث سازگاری به همه‌ی آن‌ها 1 سی‌سی صبح، 1 سی‌سی ظهر،1 سی‌سی شب می‌دهیم، سه شبانه‌روز با این دز کار می‌کنند، بعد از سه شبانه‌روز، روی 6 سی‌سی می‌بریم؛ 2 سی‌سی صبح، 2 سی‌سی ظهر، 2 سی‌سی شب می‌دهیم، 21 روز روی این برنامه می‌ماند و بستگی به شرایط می‌توان آن را افزایش داد تا 10.5 و 12 بالا برویم و بعد پایین بیاییم. کسانی که غیر از تریاک خوراکی هستند، چون باید سازگاری مطرح شود با دز پایین این کار را انجام می‌دهیم.

سؤال دکتر اعظم از مهندس:

بیمارانی که زمان قطع دارو به 3/. می‌رسند بی دی و بعد DAILY می‌شوند، چیزی که در مراجعین می‌بینیم زمانی که DAILY می‌شوند، 3/. می‌شوند و به قطع می‌رسند، احتقان و گرفتگی بینی پیدا می‌کنند و مثل‌اینکه سرماخوردگی مزمن دارند. وقتی پیش ما می‌آیند، می‌گویند: سرما خوردیم آن‌ها را پیش راهنما می‌فرستم، راهنما می‌گوید: این حالت شبیه سرماخوردگی است. چون نزدیک قطع آخرشان است. برخورد با این ره‌جوها که در این مرحله هستند باید چگونه باشد؟

مهندس در جواب فرمودند:

 درست است که سرمای 60 درجه زیر صفر است و DST   خیلی راحت انجام می‌شود؛ ولی حداقل فشار را دارد. شما هر موقع که پله را کاهش می‌دهید در متد DST باید شخص سه هفته یا 21 روز روی پله بماند، هفته‌ی اول شاید مقداری لنگی داشته باشیم، بیست درصد داروی او را کم کردیم که شوک کوچکی به فرد وارد می‌کند. همان شک کوچک است که باعث می‌شود، سیستم بدنش فعال شود و بدن خودش را سازگار کند. پس هر پله‌ای که پایین می‌آوریم قابل‌تحمل است.

 بعد از یک هفته کاملاً سازگار می‌شود، وقتی پله را پایین می‌آوریم بیست‌وچهار ساعت اول، هیچ اتفاقی نمی‌افتد؛ چون بدن ذخیره دارد، بعد از 24 ساعت لنگی دارد که تا آخر هفته کاملاً برطرف می‌شود، هفته‌ی دوم بدن کاملاً به آن عادت می‌کند و هفته‌ی سوم کاملاً شربت او را نشئه می‌کند. وقتی فردی روی TDS و سه وعده هرروز است، وقتی شما یک وعده را برمی‌دارید کمی این مسئله را دارد و مثل سرماخوردگی می‌ماند؛ ولی بعداً برطرف می‌شود و در کل مسئله مهمی نیست؛ مثلاً وقتی ما پله را کم می‌کنیم، بیمار می‌گوید: پایم درد می‌کند، ما می‌گوییم: عیبی ندارد، چون می‌دانیم دو، سه روز پایش درد می‌کند؛ ولی بعداً پایش خوب می‌شود پله‌ها که پایین می‌آید مشکلاتی هست ولی کوتاه و گذرا است و طی یک هفته خوب می‌شود.

 سؤال دکتر مصطفی از مهندس:

خیلی از بیماران که به پله آخر می‌رسند، ادعا می‌کنند که وقتی دارویشان بخواهد، قطع شود، ممکن است حالشان بد شود و حتی ممکن است لغزش کنند و برگشت بخورند در مقابل این بیماران باید چه‌کار کرد؟ آیا باید بگوییم دارویت حتماً باید قطع شود، حتی اگر لغزش کنی و برگردی؟

 

مهندس در جواب فرمودند:

این را ما اصطلاحاً باوری در ناباوری می‌گوییم؛ یعنی قطع کردن مواد و مصرف نکردن مواد، برای شخص مصرف‌کننده چیزی هست در حالت رؤیا، اصلاً برای خودش قابل‌قبول نیست؛ یعنی فکر می‌کند، روی همه جواب می‌دهد؛ ولی روی خودش جواب نمی‌دهد. می‌بیند همه قطع کردند و چیزی نشده؛ ولی وقتی نوبت خودش می‌رسد شک و تردید دارد و گاهی دچار اضطراب می‌شود. وقتی می‌خواهد شربت را قطع کند، گاهی اوقات شب‌ها تا صبح خوابش نمی‌برد. بچه‌هایی که برای رهایی می‌آیند، من به آن‌ها می‌گویم: خوب خوابیدی؟ می‌گوید: چون می‌خواستم شربت را قطع کنم، دو سه شب هست که نخوابیدم.

اگر در کتاب 60 درجه نگاه کنید، خود من وقتی رسیدم به 1 گرم سی روز 3/. سی‌سی، روز اول که قطع کردم تا روز بعد که 5 صبح می‌خوردم وقتی دارو را نخوردم تا ساعت یک تحمل کردم؛ ولی یک بعدازظهر از ترس اینکه مشکلات سراغ من بیاید 3/. را خوردم، ولی روزهای بعد تردید داشتم تا این‌که سه، چهار روز گذشت و من اصلاً چیزی نخورده بودم و این ترس و اضطراب را داشتم. این احتمال ممکن است، برای بچه‌ها باشد که بگویند: وقتی 3/. را قطع می‌کنیم، دچار مشکلاتی می‌شویم؛ ولی من می‌گویم: شما خیلی وقت پیش قطع کردید، این 3/. یک سری بازی است که با شما انجام می‌دهیم. فقط وقتی مصرف‌کننده با شما صحبت می‌کند، باید با او محکم صحبت کنید. موقع می‌توانید محکم صحبت کنید که خودتان کاملاً زیروبم‌ها را بدانید؛ یعنی اطمینان داشته باشید، وقتی با او محکم صحبت کنید او هم این قضیه را می‌پذیرد.

سؤال دکتر بهرام از مهندس:

من می‌خواستم خواهش کنم، نحوه افزایش دز OT در مورد مواد مختلف را توضیح دهید؟

 مهندس پاسخ دادند:

اگر تریاک به‌صورت خوراکی باشد و ما بخواهیم تیپر کنیم، سقف بالا را می‌گیریم؛ مثلاً کسی که 1/5 گرم می‌خورد، 15 سی‌سی برای او شربت OT در نظر می‌گیریم و بعد تیپر می‌کنیم و به صفر می‌رسانیم. ولی اگر تریاک کشیدنی، هروئین کشیدنی، هروئین اسنیف و هروئین تزریقی باشد، ما اول با TDS  ، یک سی‌سی شروع می‌کنیم باگذشت سه شبانه‌روز TDS می‌شود 2 سی‌سی، بعد با ضریبی که در جدول‌ها است، محاسبه می‌کنیم. اگر 6 سی‌سی را تقسیم‌بر 8/. کنید رقم بعدی درمی‌آید که تقریباً 7/5سی‌سی می‌شود، باز 7/5 را تقسیم‌بر 8/. می‌کنیم و وقتی بخواهیم بالا برویم تقسیم‌بر 8/. می‌کنیم. موقع که به 9 سی‌سی یا 10/5سی‌سی رسید بستگی به برداشت شما است که شما چقدر آن را بالا ببرید و بستگی به خود افراد، مقدار ماده، نوع ماده، وضعیت روحی و روانی آن‌ها دارد. سقف ممکن است 9 سی‌سی باشد، ممکن است 10/5باشد، ممکن است 13/5 سی‌سی باشد تا آنجا بالا می‌بریم و دو پله نگه می‌داریم، پله‌ها هم 21 روزه است؛ موقعی که به بالاترین رقم رسیدیم 42 روز نگه می‌داریم، بعد از 42 روز، ذره‌ذره پایین می‌آییم. این برای مواد است و شیشه فرق می‌کند، چون از 3/. سی‌سی شروع می‌شود، اگر فرصتی بود راجع به آن صحبت می‌کنم که معمولاً تا 6 سی‌سی،7/5 سی‌سی بالا می‌رویم و بعد پایین می‌آییم. پله‌های کنگره 60 این‌ها هستند، پله اول اگر بالا باشد 16/5است، بعد می‌شود، 12/5، 10/5، 9 و7/5 که DEILY و روزانه است، اگر بخواهیم وعده را حساب کنیم، 5/5، 4/5، 3/5، 3، 2/5، 2، 1/5، 1/2، 1، 0/8، 0/6، 0/5، 0/4، 0/3 ، TDS  است.

گزارش تصویری جلسات فنی پزشکان توسط مهندس:

 حضور غیاب پزشکان: 

جشن بزرگداشت روز مهندس توسط بچه ها ی کنگره  وتبریک به جناب مهندس

تهیه و تنظیم : علیرضا نیکروش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .