English Version
English

سفر درمانی و تعادل در خانواده

سفر درمانی و تعادل در خانواده

با عرض سلام و تشکر از اینکه در این مصاحبه شرکت کردید، در ابتدا خودتان را معرفی کنید و به رسم کنگره 60اعلام سفر نمایید.

سلام دوستان زهرا هستم یک مسافر،آنتی ایکس مصرفی:ترامادول و شیره، مدت سفر اول :14 ماه و 17 روز-روش درمان:DST با داروی OTراهنما:خانم مونا، مدت رهایی:یکسال و2 ماه

 

چند سال مصرف کننده بودید؟

حدود 7 سال داروهای آرامبخش استفاده کردم و یکسال و 8 ماه هم فقط شیره و ترامادول مصرف کردم.

 

چرا برای درمان اقدام کردید؟ آیا قبل از کنگره اقدام به درمان کردید؟

مصرف ترامادول چهره ام را زشت کرده بود و زمانی که از جلوی آیینه رد میشدم و خودم را میدیدم متوجه این مسئله شدم و باید کاری میکردم. برای درمان دوبار سقوط آزاد را تجربه کردم که دفعه اول یک هفته گریه میکردم و طاقت نیاوردم و دفعه دوم هم چهار روز طول کشید و به دکتر مراجعه کردم و ایشان هم دوباره داروهای آرامبخش برایم تجویز کرد.

 

چطور با کنگره آشنا شدید؟

همسرم از طریق پدرم با کنگره آشنا شده بود و به من هم توصیه کرد که بیایم و ببینم اصلا چطور مکانی است و آیا مرا قبول میکنند؟ زیرا من ترامادول را به راحتی از داروخانه تهیه میکردم وبه همین دلیل فکر میکردم ترامادول مواد مخدر نیست.

 

ترامادول چه عوارضی برایتان داشت؟

اولین تاثیر آن روی چهره ام بود که زشت شده بودم و اعتماد به نفسم پایین آمده بود و فکر میکردم همه متوجه میشوند من مصرف کننده هستم، از لحاظ جسمی هم معده درد گرفته بودم که در طول سفر بهبود پیدا کرد.

 

آیا در زمان مصرف شاغل بودید و مصرف مواد تاثیری در روند کاری شما داشت؟

بله در منزل خیاطی میکردم. اوایل مصرف فکر میکردم مواد انرژی بدنم را چندبرابر میکند زیرا از 7 صبح تا 8 شب یکسره کار میکردم و حتی گاهی یادم میرفت غذا بخورم .بعداز مدتی دیدم اصلا توانایی ندارم و با کار زیاد آسیب زیادی به زانوهایم رسانده بودم تا جایی که در سن 32 سالگی احساس می کردم پیر شده ام و در حال نابودی هستم و در کنگره متوجه شدم مواد انرژی را مجانی به من نمی دهد و از پوست و گوشت و استخوانم کشیده می شود .

 

آیا در طول درمان احساس خماری داشتید؟

در زمان پله عوض کردن یک مقدار انرژی ام پایین می آمد که با گذشت چند روز به حالت نرمال می رسیدم و کاملا قابل تحمل بود. می توانم بگویم خماری من در پاهایم بود که احساس ضعف داشتم و با جلو رفتن سفر درست شد ولی در کل سفر خماری نداشتم.

 

بعد از قطع مواد توسط جناب مهندس چه حالی داشتید؟

بعد از قطع مواد حالم خیلی خوب بود و از آنجایی که یاد گرفتم هر بیماری دوران نقاهت دارد و اعتیاد هم که یک نوع بیماری است از این قضیه مستثنی نیست و من فقط مقداری در خوابم اختلال ایجاد شد وبه جای ساعت 10 ساعت 12 میخوابیدم که بعد از بیست و یک روز این مسئله بر طرف شد و الان در هر وضعیتی که هستم شب ها خواب بسیارخوبی دارم .

 

در کنگره زندگی شخصی شما از لحاظ مادی و معنوی چه تغییری کرد؟

مهمترین تغییر در زندگی ام این بود که نظم را آموختم و می توانم بگویم وادی پنجم تاثیر زیادی روی من داشت و قناعت، صبر بردباری و پس انداز و ...  را آموختم و فهمیدم از هرچه دارم به بهترین شکل استفاده کنم که از لحاظ مادی بسیار کمکم کرد و مطلب دیگر اینکه اگر در زندگی مشکلی داشتم برایم بسیار سخت بود و نمیدانستم چکار کنم  اما در کنگره آموختم که صبر کنم و حرکت کنم تا مسائل آرام آرام حل شود .

 

بعد از گذشت یکسال و دو ماه چرا در کنگره مانده اید و در حال خدمت هستید؟

زیرا تمام زندگی ام روی آموزش های کنگره می چرخد. از زمانی که در کنگره خدمت می کنم برکت زندگی ام زیاد شده و آموزش ها باعث می شود بهتر خدمت کنم. ما در حال آمادگی آزمون کمک راهنمایی هستیم و من از سی دی ها مطالب جدیدی آموختم که کمک زیادی به من کرد مثلا استاد امین در سی دی خدمت گفتند اگر شما یک خدمت داشته باشید و آن را درست انجام دهید بهتر است که ده خدمت داشته باشید و هیچ کدام را به درستی انجام ندهید، زیرا من هنوز خدمت دبیری ام تمام نشده است و دنبال نگهبانی بودم، البته من خدمت را به خاطر حال خوش خودم دوست دارم و اعتماد به نفسم را هم بالا می برد به این دلیل که احساس می کنم در جایی می توانم مثمر ثمر باشم.

 

در چه جایگاه هایی خدمت کرده اید؟

یکسال است در نشریات خدمت می کنم و دبیر جناب مهندس هستم، همینطور در حال آمادگی آزمون کمک راهنمایی می باشم و خیلی دوست دارم در قسمت تازه واردین هم خدمت کنم.

 

آیا تعریف تان از اعتیاد قبل و بعد از کنگره تغییر کرد؟

بله، قبلا فکر می کردم اعتیاد فقط مصرف مواد مخدری مانند تریاک و شیشه و ... است ، ولی فهمیدم من که هفت سال قرص می خوردم و ادعای افسردگی داشتم هم معتاد بودم و اصلا ربطی به زندگی سخت نداشت و اگر به کنگره نمی آمدم هیچگاه متوجه این قضیه نمی شدم .

 

در آخر چه پیامی برای خانم هایی که خانه دار هستند و فرزند دارند و دچار اعتیاد شده اند و به نحوی شرایط مشابه شما را دارند، دارید؟

آمدن من به کنگره مدتی طول کشید و دلیلش این بود که فکر می کردم اگر اقدام به درمان کنم از کار های زندگی ام می مانم در صورتی که خانم ها چه شاغل باشند چه خانه دار فرقی نمی کند و در کنگره یاد می گیرند که چطور به کارهایشان نظم بدهند که هم به کار منزل و هم به درمانشان برسند و مطلب بعد اینکه آنقدر آموزش های مفید دریافت می کنند که تازه متوجه می شوند چه چیزهایی را در زندگی از دست داده اند و حالا می توانند آموزش ها را کاربردی کنند و تاثیر مستقیم آن را بر زندگیشان ببینند.

 

تهیه گزارش: مسافر خانم مونا و خانم فاطمه همسفر
تایپ و ویرایش:خانم فاطمه همسفر 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .