English Version
English

وادی دوازده: صبر و امید

وادی دوازده: صبر و امید
در این وادی مباحثی مطرح می‌شود که شاید از ابتدای خلقت انسان تا کنون ذهن بسیاری از انسان‌ها به‌طور عام و بسیاری از اندیشمندان به‌طور خاص را مشغول به خود کرده است و باعث مطرح‌شدن نظریات گوناگون در این زمینه‌ها شده است که اکثر این سؤالات و ابهامات یا بدون جواب مانده و یا صورت مساله در هزارتوی جواب‌های پیچیده گم‌شده است.......

اما مانند تمامی مطالب کنگره، وادی دوازدهم نیز از کلامی شیوا و ساده و درعین‌حال پر معنا و نافذ برخوردار است و به بسیاری از ابهامات پاسخ می‌دهد که به‌اختصار به این مطالب اشاره‌ای گذرا می‌نماییم.

1- دلیل انشعاب بزرگ و زاییده شدن تاریکی‌ها از دل روشنایی‌ها نقض فرمان است. حال نقض فرمان خود دارای انواع مختلف است و اولین نقض فرمان توسط اهریمن انجام شد که از جنس کِبر بوده و این حلقه‌ی اول زنجیره‌ی تاریکی‌ها شد.

 حلقه دوم نافرمانی توسط انسان انجام گرفت که جنس آن از شِرک بود، پس نقض فرامین الهی در هر زمان و مکان دلیل اصلی سقوط در تاریکی و سختی‌هاست.

2-در این وادی خصوصیات خلق جدید یا همان انسان مطرح می‌شود که اهم آن اینگونه بیان می‌شود:

 انسان موجودی است متشکل از:

 صور آشکار: جسم که از عناصر موجود در جهان خاکی به وجود آمده است.

 صور پنهان: شامل ذهن، عقل، فکر، آرشیو و ... می‌باشد و جنس صور پنهان از نار است و نار به معنای آتش ناخالص می‌باشد و دارای یک خاصیت شامل نیمی از عالم بالا یا نور و نیمی از عالم پائین یا تاریکی است

3-از برخی توانایی‌های انسان اینگونه صحبت می‌شود:

اکثر صفات خداوند در انسان قرار داده شد.

انسان موجودی با اختیار کامل بر سرنوشتش محسوب می‌گردد.

تمامی علوم به انسان آموخته‌شده و در درونش نهادینه است.

و...

http://up.c60.ir/repository/15138/Motefareghe/kazem/omid.jpg

4-چگونگی خلق جهان خاکی و عناصر تشکیل‌دهنده آن به جهت فراهم نمودن بستری مناسب برای جبران اشتباهات و بازگشت انسان به‌طرف خالق خود از طریق آموزش و خدمت به هستی و همنوعانش.

 نکته‌ی کلیدی و جالب اینجاست که شاکله و خمیرمایه خلق جهان مادی، امواج سحرآمیز عشق است. موهبتی بی‌بدیل از طرف خالق برای مخلوقین و انسان، شاه‌کلید تمامی قفل‌های موجود در زندگی و نقشه‌ی راه حرکت به سمت تکامل البته برای قومی که تفکر کنند.

5- راه‌ها مشخص می‌شود:

یکی به سمت ارزش‌ها و روشنایی که راهی دشوار است ولی درنهایت با میوه‌های گوارای شادی و شعف به آرامش و آسایش ختم می‌گردد.

راه دیگر راهی به سمت ضد ارزش‌ها و تاریکی، مسیری فریبنده و به‌ظاهر سهل و آسان که درنهایت با میوه‌هایی تلخ و زهرآگین از جنس ترس، حقارت، ناامیدی و اضطراب به‌سختی ها و شکست‌ها منتهی می‌شود.

6- یکی از اساسی‌ترین و مهم‌ترین مسائل مطرح‌شده در وادی دوازدهم، مقوله بسیار حیاتی زمان می‌باشد.

در این نوشتار نحوه‌ی به وجود آمدن زمان و دلیل آن که همانا فرصت دادن به هستی و انسان‌هاست تا از طریق آزمون‌وخطا به سمت تکامل حرکت کنند، توسط جناب مهندس به زیباترین شکل ممکن توضیح داده می‌شود.

مقوله زمان آن‌قدر اهمیت دارد که خداوند در کلام‌الله شریف به آن قسم‌خورده و می‌فرماید:

قسم به زمان، همانا انسان در خسران است (خسران به ضرر غیرقابل جبران گفته می‌شود) مگر کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام می‌دهند و دیگران را به صبر، حق و حقیقت توصیه می‌کنند.

یعنی از دست دادن زمان ضرری است که قابل جبران نخواهد بود و این نکته‌ای کلیدی و قابل تأمل برای همگان است.

از دیدگاهی دیگر، در بعد جهان خاکی، هیچ راهی برای حذف زمان وجود ندارد. اما شعبده‌بازی معمار بزرگ هستی اینجا جلوه‌گر می‌شود که برای رسیدن به آخر امر، نیروهایی قرار داده‌شده که در صورت استفاده از آن‌ها هستی و انسان، زودتر به خواسته‌ها و اهدافش می‌رسد و آن نیروهای احیاکننده هستند که در ادامه در موردشان توضیح داده می‌شود.

7- قوانین لازم الاجرا به جهت گذراندن مراحل گوناگون در زندگی:

تغییر

تبدیل

ترخیص

برای توضیح این سه مرحله، چگونگی تبدیل انسانی کم‌خرد به انسانی خردمند مورد سؤال قرار می‌گیرد که اینگونه جواب داده می‌شود:

برای تبدیل انسانی کم‌خرد به انسان خردمند بایستی بدانیم که انسان دارای یک خاصیت است و آن خاصیت این است که بشر دارای دو نیمه تاریکی و روشنی است و باید با کسب علم، معرفت و دانایی و تجربه کردن آن‌ها به‌آرامی و اندک‌اندک، با طی فاصله زمانی موردنیاز، تغییرات انجام شود تا درنهایت تبدیلات صورت گیرد و پس از تکمیل شدن این مرحله، به مرحله ترخیص برسد و دوباره وارد مرحله‌ی جدیدی گردد.

8-نکته اینجاست که نیروهای تخریبی و بازدارنده برای طی کردن سه مرحله تغییر، تبدیل و ترخیص نقش مکمل را ایفا می‌کنند. یعنی هر جا مخلوقین و انسان دچار سکون و یا خطا شوند، حاضر می‌شوند و مأموریتشان برای حرکت به سمت تکامل را انجام می‌دهند.

اما بایستی بدانیم که در صورت قرار گرفتن در چنگ این نیروها، کار بسیار تا بسیار سخت و مشکل می‌گردد و برای خلاصی از این نیروها باید تاوان سنگینی پرداخت شود.

9-نیروهای کمک‌کننده:

القاء

احیا

تحرک

القاء به معنای انتقال آگاهی چه خوب و چه بد است و به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم و تمام هستی از این نظر فعال است و علاقه‌مند‌است که آموخته‌هایش را به همنوعانش انتقال دهد. نکته مهم اینجاست که انتقال آگاهی‌ها و اطلاعات از قوی به ضعیف است. پس ما برای جلوگیری از دریافت القائات منفی و نیز دادن القائات مثبت، هیچ راهی نداریم مگر اینکه خودمان را هم در صور آشکار و هم در صور پنهان قوی نماییم.

احیا به معنای زنده کردن است و بزرگ‌ترین احیاگر خداوند است.

اما انسان‌ها و نیروهایی که در زنده کردن همنوعانشان کمک می‌کنند، نیروهای احیاکننده هستند و این نیروها به‌صورت کاتالیزور عمل می‌کنند، یعنی برای رسیدن انسان به خواسته‌هایش، به او کمک می‌کنند و نکته اینجاست که احیا در مسیر روشنایی فقط و فقط از یک‌راه امکان‌پذیر است و آن راه صراط مستقیم است. پس حرکت در صراط مستقیم، تنها راهی است که ما را زودتر و در شرایط بهتر به خواسته‌هایمان خواهد رساند. اصولاً زرنگ‌ترین و داناترین انسان‌ها مسیر صراط مستقیم را انتخاب می‌کنند.

نیروی تحرک:

تمامی آموخته‌ها و ابزارهای انسان که در مسیر زندگی کسب می‌کند با حرکت و انجام‌ها کامل می‌گردد و بدون حرکت، هستی در لحظه‌ی فرومی‌پاشد و انسان‌های بدون حرکت، مانند صخره‌های گلی، فرومی‌ریزند و نابود می‌شوند. یعنی اینکه انسان چیزی نیست، مگر آنچه تلاش می‌کند.

10- این مطلب که برای متولد شدن و یا انجام هر کاری در هستی دو شرط وجود دارد:

یکی خواست و دوم فرمان یا اجازه پذیرش است.

با دانستن این مطلب دید انسان نسبت به بستر و شرایطی که در آن به دنیا می‌آید و نوع برخوردش با مشکلات و نحوه زندگی، کاملاً تغییر می‌نماید، زیرا با علم به اینکه خودش همه‌چیز را انتخاب کرده و بی‌دلیل وارد بازی زندگی نشده و مأموریتی در زندگی دارد که باید آن را به انجام برساند، با آگاهی و با شرایط بهتری با مسائل روبرو می‌شود.

11-توصیه به اینکه زندگی کن و نیز اجازه بده دیگران هم زندگی کنند. اگر کسی فقط همین یک جمله را سرلوحه کارهایش قرار دهد، بی‌شک در آرامش و آسایش بیشتری زندگی خواهد کرد.

نکته پایانی اینکه:

انسان به‌واسطه داشتن اختیار، می‌تواند از خط قرمزها عبور کند اما بایستی با تمام وجود به این حقیقت ایمان بیاورد که رد کردن چراغ‌قرمزهای زندگی، جرم است و مجازات این نافرمانی، در درون همان نقض فرمان نهفته است. مثل‌اینکه اگر به آتش‌دست بزنیم، خواهیم سوخت. دست زدن به آتش می‌شود نقض فرمان و مجازات این عمل منتهی به سوختن می‌شود و این عین عدالت است. در انتهای این وادی توصیه می‌شود به نشانه اجرای فرمان‌ها الهی، بازپرداخت نسبت به طبیعت، کمک به‌سلامت محیط زندگی و درک جمله در آخر امر، امر اول اجرا می‌شود:

هرساله درختی بکاریم و از آن مراقبت نماییم، چرا که دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما هم بکاریم تا دیگران بخورند.

ان شا الله در پناه حق باشید و 120 درخت بکارید.

 

 

با تقدیم احترام کمک راهنما مسافر فرزاد سقایی

طراح تصویر: مسافر کاظم جمالی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .