English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه، وادی دوازدهم و اجرای آن

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه، وادی دوازدهم و اجرای آن
بنام خدا
 
جلسه پنجم از دوره پنجاه و هشتم، سری کارگاههای آموزشی کنگره 60، با دستور جلسه وادی دوازدهم و اجرای، در روز چهارشنبه مورخ 95/11/27 با استادی و نگهبانی آقای مهندس و دبیری مهدی راس ساعت 11:30 آغاز به کار نمود.
 
 
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
امیدوارم حال شما خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است. 
مقداری جاده ها برف و بارندگی است، و بچه ها کمتر می آیند. 
دستور جلسه این هفته وادی دوازدهم است که در آخر امر، امر اول اجراء می شود. 
این وادی به ما آموزش می دهد که هر کاری را که ما بخواهیم انجام بدهیم، باید پارامتر زمان را در نظر بگیریم. هر زمان خواستیم پارامتر زمان را حذف کنیم، با مشکلات عدیده مواجه شدیم. ما نمی توانیم، پارامتر زمان را ندیده بگیریم. 
مثلاً امتحان کنکور دارید، می خواهید امتحان بدهید، اصلاً نمی خوانید و هفته آخر را می خوانید، یعنی شما پارامتر زمان را حذف می کنید و شما قادر نیستید که این کار را انجام بدهید.
یا مثلاً می گوئید من فعلاً مصرف می کنم و در آخر یک هفته ای مواد را قطع می کنم، این کار میسر نیست.
ما در تمام امور، پارامتر زمان را نیاز داریم. وقتی می خواهید ساختمان بسازید، نیاز به خلق ساختمان دارید. برای خراب کردن، زمان نیاز نیست، ولی برای درست کردن زمان نیاز داریم و باید زمان را صرف کنیم. همین کار را می خواستیم در مورد اعتیاد انجام بدهیم. سالها گذشت که انسانها می خواستند با حذف پارامتر زمان اعتیاد را درمان کنند. گاهی اوقات هم مسابقه می گذاشتند که این زمان را هرچه می توانند کوتاهتر کنند، اول سم زدایی آمد گفتند ترک سریع و بعد یک دانشمند دیگر آمد که گفت روش فوق سریع. ما باید از نظر فیزیکی به بدن فرصت و زمان بدهیم. در مسئله درمان اعتیاد، ما تصمیم گیرنده نیستیم، ما یک جزئی از این قضیه هستیم، ما فقط در قسمت مغزمان بیش از حدود 100 میلیارد سلول داریم، هرکدام از اینها برای خودشان سیستم دارند، هر سیستم برای خودش نیروگاه دارد، که انرژی سلول را تولید می کند. درست مثل نیروگاه رجائی در جاده قزوین. در یک سلول هم یک نیروگاه وجود دارد که نیروی مورد نیاز سلول را تامین می کند. من نمی توانم بگویم که من اراده دارم و سلول ها را در نظر نگیریم و به درمان برسم. اینجا اراده به کار نمی آید، اینجا سلول است، اینجا صدها هزار نان خور دارید که باید به همه آنها برسید و شرایط دارند، اگر اینها را حذف کنید، به مشکل بر می خورید. 
 
 
می خواهید خودتان را ظرف یکسال پولدار کنید، این امکان پذیر نیست، اگر بخواهید این کار را بکنید، خودتان را دزد می کنید. پس ما نمی توانیم زمان را حذف کنید.
در این وادی می گوید: آخر امر، امر اول اجراء می شود، یعنی آنچه را که می خواهید بعد از سپری شدن زمان به دست می آید. شما اگر لیسانس بخواهید بگیرید، باید زمان بگذارید و بعد از چندسال لیسانس را بگیرید. 
این وادی به ما آموزش می دهد که آن چیزی که خواسته ما است، آخر کار و بعد از تلاش و کوشش فراوان به دست می آید. حتماً سی دی را استفاده کنید.
پس این زمان در تمام سطوح زندگی، کاربرد دارد.
مسئله دیگر، درختکاری است که بسیار موضوع پررنگ و مهمی است. 
ما دو کار عملی داریم، یکی پیمان در وادی هشتم و دیگر درختکاری در وادی دوازدهم.
ما همانطور که باید خودمان را حفظ کنیم تا بیمار نشویم، باید خانواده، روستا، شهر و کشورمان را هم حفظ کنیم. ما اکثراً شده ایم، ویروس. ویروسی برای کره زمین، در صورتی که باید نور امیدی برای کره زمین باشیم. همه باعث تخریب کره زمین شده ایم. 
شیشه اتومبیل را پائین می کشیم و سیگار را در جاده پرت می کنیم، مسافرت می رویم و محل مسافرت را پر از زباله می کنیم. الآن نزدیک عید نوروز هستیم و طبیعت گریه می کند که این آدمها چه می خواهند به روز من بیاورند. دوباره آدمها می خواهند بیایند کنار من و لذت ببرند و بعد تولید زباله کنند. یعنی می آئیم و جواب خوبی را با بدی می دهیم.
یک داست: یک شخصی بود که برادرش را مار می گزد و می کشد ، بعد می گوید که من هرچه مار ببینم می کشم، در گرفتن مار هم مهارت پیدا می کند، بعد دنبال یکی از مارها می رود، مار به پشت بزرگی می رود که در حال نماز خواندن بود، حضرت به او می گوید که بیا برو داخل آستین من، بعد که مرد می رود، حضرت می گوید بیا بیرون، آنکسی که دنبال تو بود، رفت. بعد مار می گوید که حالا من کجای تو را بزنم، حضرت می گوید: چرا؟ من به تو پناه دادم. مار می گوید: چون سزای نیکی بدی است. بعد می گویند که برویم و بپرسیم. از درخت می پرسند که آیا سزای نیکی بدی است؟ می گوید: بله. چرا؟ شخص می آید در گرمای بیابان زیر سایه من و بعد از استراحت، بلند می شود و با اره شاخه های من را می برد. بعد از رودخانه هم می پرسند و رودخانه هم می گوید: بله همینطور است، سزای نیکی بدی است. بعد حضرت می گوید: که حالا بیا نوک انگشت مرا بزن. مار نوک انگشت را می زند، بعد نوک انگشتش را که خون می آمده، روی سر مار می کشد و بعد تا انتهای دمش این رد خون جاری می شود و بعد به این مار می گویند: مار جعفری.
 
 
یکسری آشغال ها را داخل رودخانه می ریزند، در زمان قدیم من هم همینکار را می کردم و تمام آشغالها را داخل رودخانه می ریختم. خیال می کردم که این درست است، می گفتم اگر اینجا نریزم، کجا بریزم. من فکر می کنم که من فقط تنها می ریزم، در صورتی که همه مردم اگر اینکار را بکنند، چه اتفاقی می خواهد بیفتد. این یک رقم خرابی است. 
یکسری می آیند و در حریم رودخانه ها خانه و کافه می سازند و به حریم رودخانه تجاوز می کنند.
یکسری هم درختان را از بین می برند. یکسری هم فاضلاب کارخانه ها را داخل دریا و رودخانه ها می ریزند. حالا اگر ما ویروس نیستیم، پس چه هستیم؟ من هرکدام به عناوین مختلف این کار را انجام می دهیم. 
همانطور که در شهر وجودی خودمان الکل و حشیش و تریاک وارد می کردیم، همینطور هم در زمین اینکار را انجام می دهیم، به زمین و رودخانه احترام نمی گذاریم.
اعضای کنگره، وقتی به پیک نیک می روند، با خودشان لیوان می برند، پیک نیک می برند و حتی ما در پارک طالقانی دیگر لیوانهای پلاستیکی را جمع آوری کردیم و اینها از دامن طبیعت جمع آوری شد. در همین کنگره چقدر ما لیوان یکبارمصرف به زباله دان می ریختم؟ الآن همه جمع شده اند، اینها یک فکر بود و از تولید زباله جلوگیری کردیم. حالا هم به مرحله ای رسیده ایم که باید این فرهنگ را لااقل خودمان گسترش بدهیم.
جلوی درب خانه تان درخت بکارید، مهم نیست که کجا می کارید؟ فقط کاشتن درخت مهم نیست، البته نگهداری و آب دادن به آن هم مهم است. 
خوشبختانه اردوی کنگره 60 فعالیت های خوبی داشته است. چند وقت پیش هم با روسای جهاد و منابع طبیعی نشست هایی برگزار شد و تفاهم نامه ای هم در دست بررسی و تنظیم است که محلی را به کنگره 60 اختصاص بدهند و ما این کار را به خوبی انجام بدهیم. 
تا حالا گروه خانواده در این قضیه نبوده اند، امسال هم نیستند. ولی صحبتی کردیم که ترتیبی اتخاذ کنیم که در سال آینده هم گروه خانواده در مکانهای خاصی همکاری کنند. باید ساز و کار آن را مهیا کنیم. اول چاه را بکن و بعد منار را بدزد. اول باید شرایط را برای آقایان مهیا کنیم و بعد گروه خانواده را وارد این قضیه کنیم. 
در این قضیه خانواده ها بدانند که ما آنها را نادیده نگرفته ایم.
 
 
مسئله دیگر امتحان است، در سایت نوشتم که مهم نیست که درسها زیاد است یا کم، اصلاً مهم نیست که منابع آموزشی کم است یا سخت یا آسان، چون یک موقع ما می گوئیم نمره قبولی از 12 است و هرکس زیر 12 گرفت مردود می شود. وقتی نمره قبولی بالای 12 باشد، می توانید اینطور برداشت کنید که شرایط سخت است. ولی سیستم ما مثل کنکور است، اصلاً نمره مطرح نیست، بهترین مثالش این است که 2000نفر می دوند، ما از این 2000 نفر 100 نفر اول را می خواهیم. مهم این است که اطرافیان و رقبای شما چه نمره ای می آورند، اگر از شما بیشتر بیاورند، آنها می روند. یک موقع ممکن است شما 19 بگیرید و قبول نشوید. یک زمانی امتحان آسان گرفتم، بعد دیدم که نمرات 19 و 20 خیلی زیاد هستند و فقط نمره های 20 را قبول کردیم. امسال ما لااقل 200راهنما می خواهیم. امیدوارم که موفق باشید.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.
 
نام فایل تاریخ مدت زمان حجم (MB) لینک
فایل صوتی سخنان مهندس 95/11/27 00:24:32 11.2 دانلود
فایل صوتی رهایی ها 95/11/27 01:24:40 29.5 دانلود

نگارنده: مسافر احمد شریفیان
عکاس: مسافر سیروس
منبع: کنگره 60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .