اولین جلسه از دور سیزدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی آقای دکتر مسعود، نگهبانی آقای مهندس دژاکام و دبیری خانم دکترندا با دستور جلسه "سم زدایی و سم نزدایی" در تاریخ 1395/11/01 ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.
سخنان استاد: آقای دکتر مسعود
در سی دی؛ بحث در مورد این است که آیا تریاک سم است یا نیست؟ در زمان گذشته وقتی شخصی میخواست خودکشی کند یا مسمومیتی پیش بیاورد، معمولاً تریاک استفاده میکرد، بعد او را به بیمارستان میبردند تا سم را از بدنش خارج کنند. باکمال تأسف این پایه درستی که مصرف 1 تا 5/1 گرم تریاک میتوانست یک شخص سالم و بالغ را به کشتن بدهد بهعنوان سم بهغلط در ذهن مردم قلمداد شد، چون ماهیت تریاک را نمیشناختند. بعد تبدیل شد به بحثی به نام سمزدایی که باید سم را از طریق URD یا UROD از بدن خارج کنیم یا حتی اصطلاح غلطی که میگفتند باید خون شخص را عوض کنیم، چون در خون او سم وجود دارد. میدانیم که در بخش دیالیز شش ساعت خون فرد در حال رفتوآمد است و در آخر نمیتوانیم بگوییم: کل خون را عوض کردیم. این اصطلاحات غلط به خاطر مادهای به وجود آمد که شاهکار خلقت است.
در سالهایی که من وارد کنگره شدم شربت تریاک نبود بلکه خود تریاک بود. من در آن زمان ستاد میرفتم و گاهی تا نیمهشب در کتابخانه مطالعه میکردم. برایم جالب بود که مثلاً آیا تریاک سم است؟ آیا چیز بدی است؟ در این فکر بودم که آیا خدای قادر متعال چیز بد میآفریند. بعد کمکم به این نتیجه رسیدم که نه هیچکدام بد نیست بلکه نحوه استفاده ما بد است و گاهی بیرویه یا زیاد مصرف میکنیم. همه میدانیم که وقتی فشار اکسیژنی که ما به آن نیاز داریم در خون بیشازحد شود و اکسیژن زیاد تنفس کنیم، مویرگهای مغز پاره شده منجر به مرگ میشود. ما مسمومیت ویتامینی هم داریم، در اثر مصرف بیشازحد ویتامین C ممکن است شما سنگ کلیه بگیرید و در اثر مصرف بیشازحد ویتامین A ممکن است شبکوری و عوارض آن را بگیرید. اینجا بحث در مورد مصرف بیرویه یعنی بیشازحد یا کمتر از حد و نامتعادل است و بعد بحث بر سر این است که آیا ما حقداریم این ماده را بهعنوان ماده سمی معرفی کنیم یا نه؟
آقای مهندس در سی دی معما خیلی به این بحث نزدیک هستند. در سی دی معما؛ بحث روی حل معما است و گفته میشود معما یعنی چه؟ معما یعنی دانش کشف نشده. در دنیا این دانش هست ما باید مطمئن باشیم که روزی داوری درمان سرطان نیز پیدا خواهد شد. ممکن است برگ بیارزشی در گوشهای افتاد باشد و ما از آن آگاه نباشیم. ما باید بگردیم، کار ما به قول خارجیها abzerver یا researcher است.resercher یعنی کسی که بگردد، جستجو کند و ببیند. معما دانش کشف نشده است، وقتی معما حل شود میشود چیز کشفشده و علم.
معمایی که مهندس در سی دی معما روی آن بحث میکند؛ این بود که ما دانش کشف نشدهای در مورد مواد مخدر داشتیم باکمال تأسف هنوز هم در قسمت بزرگی از دنیاداریم و برای تعریف اعتیاد میگویند: اعتیاد بیماری مرموز، پیش رونده، کشنده و غیرقابل علاج است. در زمان قاجار وقتی تریاک را به ایران آوردند در کنارش، اصطلاح لبی که خورد به وافور، شسته میشد با کافور را به مردم دادند؛ یعنی امکان ندارد فرد خوب شود. درحالیکه امروز چنین چیزی نیست، چرا؟ چون تریاک یک داروی بسیار کامل است. شاید سؤال شود که متادون که از تبایین تریاک گرفتهشده است، پس چرا نتوانست منجر به درمان شود؟ چون تبایین جزء کوچکی از تریاک بود درحالیکه تریاک دارای مجموعه کاملی است.
زمانی که شما بد مصرف میکنید، منجر به اعتیاد میشود و تمام سیستم نوروترانسمیتری بدن به هم میخورد، خیلی چیزها از بین میرود، خیلی چیزها زیاد میشود و گیرندهها تغییر میکنند؛ اما زمانی که من وابسته به مادهای شدم، اگر بخواهم درمان شوم نه ترک بکنم، چون مهم است که ما تفاوت این دو روش را بدانیم؛ ترک همیشه عود را به همره دارد، اما درمان چیزی است که به قول مهندس اگر من هروئینی را در انبار پر از هروئین بگذارند، رختخواب من را هم آنجا بی اندازند راحت خوابم ببرد، نه اینکه خواب مواد را ببینم، به این میگویند درمان.
درمان چطور به وجود آمده است؟ یک انسانی دردکشیده، معما را دیده و دنبال راه درمان گشته و مشاهده کرده که این معما یا درمان سه جزء دارد؛ یک جزء خود معما است، یک جزء اینکه چه کسی این معما را حل کند و جزء دیگر اینکه چطور معما را حل کند.
ایشان معما را فهمیده و گفتند غیرقابل علاج نیست، چه کسی باید آن را حل کند؟ خود فرد سالها رنجکشیده و در این کار بوده است حالا چطور باید حل کند؟ اینجاست که آن الهامات که در قرآن هم آمده فالهمها فجورها الهام میشود، چون شما روی مسئلهای متمرکز میشوید خودبهخود جرقههایی در مغز زده میشود و راه پیدا میشود.
راه پیدا شد، دارو چه بود؟ همانی که میگفتیم سم و باید سمزدایی کنیم. تریاک یک داروی کامل بود؛ انزال زودرس میگیرند، پاپاورین دارد. اسهال میگیرند، ضد اسهال است، بیقراری و بیخوابی به آنها دست میدهد، آرامبخش و خوابآوراست. مجموعهای است که میتواند تمام علائم را از بین ببرد. این فقط صور آشکار معما است، اگر به صور پنهان برویم؛ خواهیم دید که روش بینظیری است. من عاشقانه سالها اینجا هستم چون احساس میکنم مسیر درست است، دارو درست است روش تجویز دارو هم درست است. وقتی به بیمار متادون میدهیم، عمر متادون مگر چقدر است و چقدر میتواند فرد را سرحال نگه دارد؟ شب که میشود خماری شده و شروع به ناراحتی و دعوا با زن و بچه میکند. ولی در کنگره وقتی DST میکنند و در سه مرحله به بیمار دارو میدهند، جلوگیری از خماری و عوارض فرد میکند.
ما وقتی صورتمسئله اعتیاد را نفهمیدیم، تریاک را سم تلقی کردیم. خواستیم سم را از بدن خارج کنیم درحالیکه نهتنها نباید سم را به شکل قطع ناگهانی و شوکهایی که ازنظر روانی و جسمی و هورمونی وارد میشود از بدن خارج کنیم؛ بلکه باید از همین مسئله استفاده کنیم. میدانیم که ضد هر اسلحهای خود اسلحه است. در اینجا موادی مثل تریاک میتوان ضد تریاک و ضد مواد مخدر عمل کند.
در دانشگاه خواجه نصیر طوسی طرحی داشتیم در مورد الگوی رانندگی افرادی که محرکی مثل شیشه یا مخدر مصرف میکنند در مقایسه با افراد سالم. در حین اینکه پشت سیمیلاتور هستند از آنها به مدت یک ساعت نوار مغز گرفته میشود. دیروز آقای نحوی باکمال خوشحالی به من گفتند که ما یک معجزه دیدیم. بعد نوارهایی را به من نشان داده و گفتند: این نوار مغز و موجهای آلفا و تتای مغز رانندهای است که فقط پنج روز از حضور او در کنگره میگذشت؛ یعنی هنوز آثار مواد در بدن او بود. نوار مغز بعدی، مغز همین شخص را در دو سه ماه بعد نشان میداد که نمودارهای مغزی فرد تغییر کرده بود، موجها تغییر کرده بود و زمانهای عکسالعمل تغییر کرده بود و این چیزی است که ما باید به تمام دنیا بگوییم: انسانی که تمام حرکات یک اسکیزوفرن را دارد و CNS او خیلی پرکار است و شدیداً کار میکند ظرف دو سه ماه این تغییرات در او رخداده است. خواهش کردند که جناب مهندس اجازه بدهند؛ آنها در آنجا بمانند تا دو ماه دیگر، چهار ماه دیگر دوباره این افراد را آنجا برده تا ببینند نمودار آنها ازنظر عملکرد مغزی بهطرف مغز یک انسان سالم و سیستم عصبی سالم رفته است؟ و امیدوار خواهند شد که در سال آینده این فرد، مشابه سالم گروه شاهد خواهد شد.
آقای دکتر اردشیر
وقتی ما اعتیاد را در چند وجه در نظر بگیریم، آن موقع میتوانیم؛ بگوییم که سمزدایی و سم نزدایی در کجای داستان ما قرار میگیرد. اوایل بعضی از افراد اعتیاد را یکبعدی میدیدند و میگفتند اگر خون فردی را عوض کنیم و او را سمزدایی کنیم فرد به رهایی و درمان میرسد.
مدتی این کار در کشور ما به دلیل کمتجربگی انجام گرفت ولی بعد از مدتی اقرار کردند که انجام این کار درست نیست. اول باید بیس کار را ببینیم و بر اساس بیس کار حرکت کنیم که درمان در کجا قرار میگیرد. وقتی اعتیاد جنبه روانی، اجتماعی و اقتصادی دارد، پس درمان باید روی این سه اصل صورت بگیرد. کسانی که فقط روی بعد فیزیولوژی کار میکردند، موفقیتی در کار خود مشاهده نکردند و به این نتیجه رسیدند که در کنار بعد فیزیولوژی باید بعد روان نیز موردتوجه قرار بگیرد.
در کنگره 60 در کنار اپیوم همزمان روی بعد روانی افراد نیز کارکردند، وقتی بعد روانی در افراد قویتر میشود همزمان فیزیولوژی افراد نیز با مصرف شربت اپیوم بهتر شده و نتیجهی بهتری به دست میآید.
آقای دکتر رضا
در تقسیمبندی که در طب سنتی وجود دارد، ما با سه دسته از مواد سروکار داریم؛ موادی که یا غذا هستند یا غذا دارو هستند و یا دارو هستند. موادی مثل برنج و گندم صرفاً یک غذا است، بعضی از موادی که استفاده میشوند همغذا و هم دارو است و تأثیرات دارویی نیز روی انسان دارد مثل سیب یا زیتون، بعضی از مواد دارو هستند و در عرصهی مصرفی خود ما هم وجود دارند. فرضاً قهوه ازلحاظ طب سنتی غرب بهعنوان یک دارو مطرح است. سیر یا نعناع نیز بهعنوان یک دارو مطرح است. هیچ فردی دارو را بهصورت مکرر و ادامهدار مصرف نمیکند. استفاده دائم از دارو کار درست و تجویزشدهای نیست.
تاریخچهی استفاده تریاک توسط بشر به قبل از میلاد مسیح برمیگردد. در طب غرب هم اپیوم بهعنوان دارو وجود داشته است. جایگاه خود تریاک بهعنوان دارو وجود داشته است. جایگاه خود تریاک بهعنوان دارو بود، نه بهعنوان سم. دوستان پزشک میدانند که اصل اولیه داروشناسی این است که داروها در دز بالا بدترین سموم هستند و سموم در دز پایین بهترین داروها هستند. بنابراین جایگاه تریاک یا اپیوم بهعنوان دارو بوده است.
در بحث استفاده دارویی اینکه فردی دارو را بهصورت مکرر و طولانیمدت استفاده کند تجویزشده نیست. استفادههای درست و بهجا، از تریاک چه در حال حاضر، چه در طب قدیم و چه در طب غربی منشأ خیرات و برکات متعددی بوده است؛ اما درجایی که فرد تریاک را از قسمت دارویی وارد قسمت غذایی کرده عوارضی به وجود آورده است. در بحث طبی ممکن است فردی ازلحاظ یک فاکتور کمبود داشته باشد مثلاً فردی که آهن بدنش کم باشد، اگر شما به او آهن بدهید فرد منفعت آن را دریافت میکند؛ اما اگر فردی آهن بدنش تکمیل باشد و شما به او آهن بدهید علاوه بر اینکه فایدهای برای او نخواهد داشت مضراتی نیز به همراه خواهد داشت.
در سیستم کنگره 60 ما تریاک را بهعنوان سم، شناسایی نکردیم. تریاک دارو بوده که استفاده نادرستی از آن شده است و الآن که میخواهیم روی درمان کارکنیم بایستی با شیوه تیپرینگ از همان دارو استفاده کنیم و در کنار آن بحثهای روانشناختی، جهانبینی و به تعادل رساندن سیستم ایکس راهم انجام بدهیم.
آقای دکتر نوری
از سال 1383 تا 1386 روش سمزدایی سریع و فوقسریع که درواقع URD را سمزدایی سریع و UROD را سمزدایی فوقسریع میگفتند، من یکی از پرکارترین پزشکان در این کار بودم و هزار نفر را URD کردم. در بیمارستان 505 ارتش که مرکز روانپزشکی بود به کمک متخصص بیهوشی این کار را انجام دادم. بیماران را به اتاق عمل میبردیم و آنها را تحت بیهوشی کامل انجام میدادیم. وقتی به هوش میآمدند افراد واکنشهای مختلفی را نسبت به مرفین نشان میدادند؛ بعضی علائم کمتری داشتند و دو ساعت بعد شروع به خوردن آبمیوه میکردند و بعضی از افراد هم بودند که سه چهار روز با آنها مشکل داشتتیم، تشنج، اسهال و حالت تهوع داشتند. البته این واکنشها بستگی به شرححال اولیه آنها داشت.
درروش سمزدایی 2 لیتر سرم را با میکروست هر 100 سیسی را جدا میکردیم. در ابتدا یک نالوکسان در آن میریختم وقتی بدن آرامآرام جلو میرفت ده تا ده تا نالوکسان به بیمار میزدیم، اوایل صد تا نالوکسان به مریض میزدیم، بعد دیدیم زیادی است و مقدار را پایین آوردیم و به چهلتا رساندیم. اوایل خیلی خوب بود و دیر عود بیماران را میدیدیم. بعد از یک سالی که گذشت متوجه شدیم که بیماران 6 ماه بعد، 3 ماه بعد یا دو هفته بعد عود میکنند. سپس نالوکسان را بهصورت زیرپوستی 3 ماهه یا ششماهه در بدن بیمار قرار میدادیم تا نالوکسان در بدن آنها باشد و اگر بخواهند مصرف کنند برای آنها لذتی نداشته باشد. ما از همهی نقاط ایران بیمار داشتیم هنوز هم بیماری داریم که میگوید: من هشت سال پیش سمزدایی کردم هنوز هم پاک هستم، الآن یکی از اقوام خودم را آوردم تا او را سمزدایی کنید. من به او میگویم: نه اعتقادی به این کاردارم و نه توصیه میکنم که این کار را انجام بدهید. اگر شما پاک ماندید قطعاً چیز دیگری باعث پاکی شما شده است، حتی به آنها میگویم حتماً جهانبینی شما تغییر کرده است.
بیمارانی که بعد از سمزدایی دوباره برگشت میخوردند ما رواندرمانیهای بعدی را کنار آن انجام میدادیم و آنها را به مراکز دیگری فرستاده و میگفتیم آنجا گروهدرمانی است و همدردان شما تجربیات خود را به شما میگویند و با رفتن به آنجادیرتر عود میکردند.
مولانا میفرماید:
هر چه که خواهی در نگر در من که نشناسی مرا |
زیرا از آن کم دیدهای من صد صفت گردیدهام |
در دیدهی من اندر آ وز چشم من بنگر مرا |
زیرا برون از دیدهها منزلگهی بگزیدهام |
من از برای مصلحت در حبس دنیا ماندهام |
حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیدهام |
زیرا قفس با دوستان خوشتر ز باغ و بوستان |
بهر رضای یوسفان در چاه آرامیدهام |
منظور مولانا این است که تا جهانبینی تو تغییر نکند و ما هم جهانبینی فرد را نشناسیم نمیتوانیم او را درمان و کمک کنیم.
آقای دکتر صمد
دستور جلسهی سمزدایی و سم نزدایی، دستور جلسهی مهمی در کنگره 60 است و فرضیهای است که عملاً و علمی در کنگره 60 ثابتشده است. مخدر برای کسی که مصرفکننده نیست، سم است و در زمان قدیم از مخدر برای خودکشی استفاده میکردند. ولی برای کسی که مصرفکننده مخدر است یک جایگزینی مزمن است و سم نیست؛ بلکه ثابتشده یک دارو است. این دارویی که جایگزین مزمن شده است به مدت ده، یازده ماه با روش DST و داروی OT میشود از فرد مصرفکننده جدا کرد.
خانم دکتر فرشته
در مورد اینکه مواد مخدر سم است یا نه ما باید تعریف سم را بدانیم. وقتی سم وارد بدن بشود مسئله اورژانس برای فرد پیش میآید. اگر ماده مخدر یا دارویی بیشازحد مصرف شود خطر جانی برای فرد به همراه داشته بهعنوان سم تلقی میشود و برای آن فرد سمزدایی انجام میشود که مدتزمان آنهم خیلی مهم است. آیا ماده مخدری که فرد مصرف میکند سمی است که وارد بدن او شده یا نه؟ وقتی مادهای باعث خوشحال فرد شود و بدون آن نتواند زندگی کند دیگر مسئله سم در میان نخواهد بود که ما بخواهیم او را سمزدایی کنیم، چون سیستم ایکس او بههمخورده و مواد مخدر درونی او اصلاً تولید نمیشود نیاز داشته از جایگزینی استفاده کند تا وضعیت او حاد نشود. پس سمزدایی کردن او ممکن است تأثیرات بدی که روی کبد یا کلیه او میگذارد با توجه به سمزدایی از بین برود ولی آیا CNS و مواد مخدر درونی او شروع به فعالیت خواهد کرد؟ چون این اتفاق صورت نمیگیرد سمزدایی کار کاملاً اشتباه و غلطی است و باید از روش جایگزینی خود ماده مخدر حل شود.
در سی دی معما نیز به این موضوع اشارهشده است؛ وقتی چیزی حلنشده باشد بهصورت معما باقی میماند اما وقتی معما حل میشود احساس خوبی به انسان دست میدهد. در کنگره 60 صورتمسئله اعتیاد را فهمیدند و آن را بهعنوان معما و بیماری پیشرونده لاعلاج تلقی نمیکنند. در کنگره به راه و روش درمان رسیده و معمای اعتیاد تقریباً حلشده است.
آقای دکتر جهان فر
سمزدایی ترجمه اصطلاح توکسین است، ازآنجاییکه ما مترجمهای خوبی هستیم مرتب ترجمه کرده و سم را نامگذاری میکنیم. سم در فرهنگ ما چیزی است که از مار و عقرب گرفته میشود و چیز خطرناک و کشندهای است.
در بحث اعتیاد، اعتیاد یک مقوله پیچیده و یک معما است و از طرفی هم متأسفانه روانپزشکان و دانشمندان از این مسئله غافل شده بودند و الآن نیز بعضی از آنها غافل هستند؛ دامنه درمان کشیده شده بود سمت افراد متفرقه و هر شخصی که میآمد، برای خودش نظریهای صادر میکرد. بحث درآمد، سودجویی و کسبوکار هم به آن اضافهشده بود.
من از سال 83 که وارد مقوله اعتیاد شدم، وقتی به کتابهای مرجع مراجعه میکردم؛ تنها چیزی که برای درمان اعتیاد در آنها نوشتهشده بود، قرص کلونیدین بود که بعدها روش URD و UROD نیز اضافه شد که عوارض جانبی بسیاری همراه داشتند. درنتیجه این معما همینطور باقیمانده و هنوز هم گرههای زیادی در آن هست که باید باز شود.
وقتی ما میگوییم سمزدایی و سم نزدایی، این مواد اپیودی در سیستم اعصاب مرکزی ما گیرنده دارند و این گیرندهها وقتی فعال میشوند بهمرورزمان تغییراتی در داخل سلولهای عصبی گیرندهها به وجود میآورد و حالتی در شخص به وجود میآورد به نام عادت کردن و خو گرفتن به ماده و این تغییرات آنقدر وسیع است که اگر بخواهیم تغییرات را ناگهانی برطرف کنیم؛ یعنی سمزدایی تهاجمی انجام بدهیم تمام سیستم فیزیولوژی بدن را مختل میکند و عوارض جانبی بسیار را به وجود میآورد.
در کنگره 60 جناب مهندس با استفاده از تجربیات شخصی که داشتند معما را فهمیده و با توجه به تجربیاتی که داشتند متوجه شدند که روش کار باید تغییر کند؛ یعنی تغییراتی که سالها در سیستم نوروشیمیایی مغز به وجود آمده بهآسانی از بین نمیرود و احتیاج به زمان و تغییر دارد و باید تدریجی از بین برود و بهبودی و تعادل به وجود بیاورد.
سیستمی هم ابداع کردند به نام سیستم ایکس، ایکس یعنی مبهم یعنی خیلی از جنبههای آن را نمیدانیم. با استفاده از شربت اپیوم که روی گیرندهها اثر میگذارد و با قطع تدریجی آن توانستند به موفقیت خوبی برسند. نگاه روانشناسانه و نگاه جهانبینی به مسئله اعتیاد و گروههایی که باهم تلاش میکنند برای رفع مشکل و نظم و دیسیپلینی که در کنگره وجود دارد کمک میکند که در فرایند سفر یازدهماهه شخص به درمان برسد و سیستم اندورفین و انکفالین بدنش به تعادل برسد.
آقای دکتر محمدعلی
با سؤالی که من مکرراً درزمینهٔ سمزدایی و سم نزدایی از طرف دوستان مواجه میشوم؛ این است که مگر ما گفتیم تریاک سم است که مهندس بحث سم نزدایی را مطرح میکنند؟ در مورد نگارش مقاله سمزدایی در سال 2003 یا 2004 بود که شعار سازمان بهداشت جهانی در مورد اعتیاد، این بود که اعتیاد مسمومیت مزمن است. شاید حرکتی که به سمت سمزدایی اتفاق افتاد ناشی از همین شعار سازمان بهداشت جهانی بود که عنوان کردند. من فرض را بر این گرفتم که مقاله جناب مهندس در پاسخ این شعار به سازمان بهداشت جهانی بود که اعتیاد مسمومیت مزمن نیست بلکه جایگزین مزمن است.
هر اتفاقی که در طول تاریخ افتاده است باید میافتاد، اگر این حرکت اتفاق نمیافتاد شاید الآن عدهای به سمت سمزدایی میرفتند. خاطرم هست که در سالهای 74 الی 76 اگر کسی مسمومیت با تریاک و مخدرها داشت تنها کاری که برای او انجام میشد شستشوی معده بود. اگر برای تزریق این افراد میخواستیم نالوکسان بگیریم باید نالوکسان را بهعنوان داروی مخدر مکاتبه میکردیم؛ یعنی روندی که برای دریافت مرفین باید طی میکردیم همان روند را در دریافت نالوکسان هم باید طی میکردیم.
خوشبختانه اکنون میتوانید نالوکسان را راحت و بهوفور در اورژانس و مراکز مسمومیت در اختیار داشته باشید. کسانی که با مواد مخدر مسموم میشوند نه معتادان، مرگومیر آنها به صفر رسیده است. آقای مهندس توانستند معما را حل کنند، معنای لغوی معما یعنی جیزی که کور شده است. ما در گره کور باید به دنبال سر نخ بگردیم. وقتی سر نخ را پیدا کنیم، معما حل میشود. آقای مهندس با پیدا کردن سر نخ و مسیری که خود طی نمودند، کمک کردند تا معما حل شود و در سالهای آینده گرهای درزمینهٔ اعتیاد وجود نداشته باشد.
احسان
آقای مهندس با آمریکا مکاتباتی دارند تا کشفی که اینجا شده را به کشورهای دیگر نیز انتقال بدهند. در همین راستا آقای وایت پیشنهاد دادند که یک سری کارهای تحقیقاتی بهصورت مشترک بین ایران، آمریکا و انگلستان انجام شود تا مطالب را به گوش کسانی که هنوز نرسیده برسانند. ایشان یک ایمیل معارفه از کنگره 60 به نه نفر از معروفترین محققانی که در کشور آمریکا و انگلستان حضور دارند ارسال کردند. آقای وایت معروفترین چهره تاریخنویس ریکاوری دههی اخیر آمریکا هستند، بین اسامی که ایشان به آنها ایمیل زدند از دانشگاههای استنفورد و هاروارد و خیلی جاهای دیگر برای انجام کارهای تحقیقاتی، دکتر جیسون جواب داده و متن بلند بالایی نوشته و از کاری که در کنگره 60 انجام میشود چقدر متحیر شدند. آقای وایت هم دوباره به ایشان ایمیل زدند و ایشان را تشویق کردند تا بهطور مستقیم با جناب مهندس در تماس باشند. طبق نظر مهندس ایشان صلاحدیدند که من این مطالب را بازگو کنم، چون قرار است کار تحقیقاتی، مشترک باشد و آقایان پزشکان هم با صحبتهایی که کردند علاقهمندی خود را نشان دادند که میشود یک کار تحقیقاتی بین ایران، آمریکا و انگلستان درباره کشفی که همه معتقدیم در کنگره اتفاق افتاده انجام بگیرد.
آقای دکتر بهنام
به نظر من در سطح جامعه همه به این باور رسیدند؛ یعنی همان وزارت بهداشتی که دوازده سال پیش مجوزهای رسمی این قضیه را صادر میکرد، بعد از چهار، پنج سال همه را باطل کرده و الآن عملاً اجازهای برای انجام URD و UROD صادر نمیکند، مگر در مراکز درمانی آموزشی بیمارستانها آنهم برای شرایط خاص.
در جداولی که بهعنوان تعرفههای درمانی کلینیکها داده میشود، هنوز ردیفی به نام سمزدایی با بوپره نورفین طی زمان هشتتا بیستویک روزه وجود دارد. اگر از تجربیات شخصی خودم بگویم، در کلینیک، من برای دودسته از افراد که بوپره نورفین استفاده میکنم نتیجه میگیریم؛ یکی بهعنوان مکمل درمان و دوم در مورد اعتیادهای کوتاهمدت که خیلی هم مؤثر بود.
خانم دکتر شیوا
در اینجا یک جایگزینی مزمن داریم که به کلمه اعتیاد که یک عادت است، منجر میشود. ما در زندگی خود عادتهایی را بهصورت روزمره انجام میدهیم؛ مثل عادت به پرخوری، اینترنت، تلگرام و خیلی عادتهای بد دیگر که داریم. اگر عادتهای مناسب جایگزین آنها نشود، قطعاً عادتهای غلط جایگزین آنها میشود.
در کنگره 60 روی سه پارامتر؛ جسم، روان و جهانبینی کار میکنند و با داروی OT که به بیمار داده میشود، سیستم ایکسی که سرکوبشده و مرفین بدن بیمار که از بین رفته را از بیمار نمیگیرند، بلکه آن را بازسازی و ترمیم میکنند و بیمار با فراگیری جهانبینی و همچنین ورزش میتواند این مسیر را طی کند.
خانم دکتر سمیه
در سی دی هفتهی قبل؛ جناب مهندس معتقد بودند که مرفین و آمفتامین بهطور طبیعی در بدن تولید میشود. امروزه روشهای سمزدایی، باعث اختلال در آمفتامین و مرفینی که از بیرون وارد بدن میشود وهم باعث اختلال در آمفتامین و مرفینی که در بدن تولید میشود به وجود میآورد. اختلالی که به وجود میآید باعث میشود سیستم ایکس نتواند کار خودش را انجام بدهد. سمزداییهایی که در کل دنیا انجام میشود باعث میشود در ابتدای درمان، مواد از بدن گرفته شود. ولی روشی که در کنگره 60 وجود دارد، مواد آخرین چیزی است که از بیماران گرفته میشود و بیشتر موفقیت به خاطر همین است که شما تا آخرین مرحله مواد را از بدن و سیستم که عادت به مواد کرده نمیگیرید؛ بلکه بهصورت تدریجی مواد را میگیرید و در مدتی که بیمار تحت درمانی است با تغییر جهانبینی و آموزشها به او کمک میشود.
مهندس
بحث امروز مسئله سمزدایی و سم نزدایی بود. البته خوشبختانه مسئله معما حلشده و اگر معما صد در صد هم حل نشد، اگر آب دریا را نتوان کشید هم بهقدر تشنگی بتوان کشید ما آنقدر فهمیدیم که الآن میتوانیم درمان خوب و راحتی داشته باشیم و افراد را از جهنم اعتیاد بیرون بیاوریم. موضوع چون حلشده است مسئله ساده است ولی آدم تعجب میکند که چگونه ممکن است انسان اشتباه بزرگی را انجام بدهد؟ به نظر من بزرگترین اشتباه فاحش که انسان انجام داد همین مسئله سمزدایی بود. ولی چون بعضی از بزرگان این را مطرح میکردند یا در کتب نوشتهشده بود، بزرگان و کتابها شأن و جایگاهی داشتند که کسی جرئت نمیکرد بگوید ممکن است |آنها غلط باشد. چون شأن استاد دانشگاه یا کتاب آنقدر بالابود که کسی جرئت نمیکرد بگوید که این غلط است و درست نیست.
سیستم پزشکی در اعتیاد از روی سیستم مردم معمولی الگوبرداری کرد و کاوش انجام نگرفت؛ یعنی چه؟ یعنی اگر یک فرد معمولی را زندانی میکردند که مواد مصرف نکند به او چیزی دادند که اگر مواد مصرف کرد بر او اثر نکند؛ مثلاً اگر ما فرد را به تخت میبستیم یا زندانی میکردیم تا به مواد دسترسی نداشته باشد، آنها گفتند: ما چیزی را پیدا میکنیم که اگر فرد مواد مصرف کرد دیگر در او اثر نکند یا آمد، گفت که من یکچیزی به اسم کلونیدین به من او میدهم و فشار او را پایین میآورم، مغز او خوب کار نمیکند، خوب تشخیص نمیدهد، چون خوب تشخیص نمیدهد، خماری را هم نمیفهمد. قرص فشارخون هم همین کار را میکند؛ قرص را به مریض میدادیم، مریض قرص را میخورد، فشار او پایین میآمد و خون خوب به مغز او نمیرسید و بهخوبی تشخیص نمیداد به همین دلیل میگفتند در زمان قرص دادن باید فرد یک همراه با خود داشته باشد.
الآن هم حرفهایی را میزنید که نشاندهندهی این است که قضیه خوب جا نیفتاده است. مهم این نیست که شخص خوب شود و آزمایش ادرار او منفی شود، چون ملاک ترک اعتیاد، آزمایش ادرار شد. مثل کسی که قند دارد، وقتی قند او را پایین میآوریم دومرتبه بالا میرود. تشخیص اینکه فرد سالم است یا نیست شد آزمایش ادرار، الآن هم همینطوراست؛ بنابراین راههایی در نظر گرفته شد که زودتر به آزمایش منفی برسد؛ یعنی همهی راهها منجر شد به آزمایش منفی.
گذاشتن نالوکسان یا نالتروکسان زیرپوست هم از همان قضایا بود که کاری کنیم تا در بدن بیمار باشد و مواد به او نرسد. اگر تاریخ درمان اعتیاد را نگاه کنیم، هیچوقت نگاه واقعبینانه به آن نشده است. به قول دکتر مکری که میگفت: خیلی از افراد کپسول از عطاری گرفتند و خوب شدند، خیلی از افراد در زندان خوب شدند، خیلی از افراد در ابوالفضل درمانی خوب شدند، خیلی از افراد هم لوطیگری قطع کردند و خوب شدند. خوب در هزار نفر دو نفر خوب شدند. خوب کننده کپسول عطاری نبوده؛ بلکه خوب کننده خود شخص بوده است. ما از درمان اعتیاد چه میخواهیم. آیا منظور از درمان اعتیاد این است که فرد دیگر مواد مصرف نکند؟ آیا فقط این است یا منظور ما از درمان اعتیاد این است که او به تعادل لازم برسد. منظور ما از درمان اعتیاد این است که اگر اختلال زناشویی دارد، اختلال زناشویی او برطرف شود. اگر از زندگی لذت نمیبرد از زندگی لذت ببرد. اگر خوابش خراب است، خواب او درست شود. ما کیفیت خوب را از درمان اعتیاد میخواهیم. الآن اگر آمار بگیرید، مرگومیر بین افرادی که سقوط آزاد کردند یا سمزدایی کردند بسیار زیاد است، سکته در میان آنها زیاد است. اگر استخوان پای آنها بشکند استخوان آنها جوش نمیخورد، اگر عمل جراحی شوند، بخیهها دیرتر جوش میخورد؛ چون سیستم ایمنی آنها فلج است، چون نوروترانسمیترها و ناقلهای عصبی را از بین بردیم و بالانس آنها بههمریخته است. الآن آرامآرام نگاه صحیحی در رابطه با آن انجام میدهیم.
در کنگره 60 ما اصلاً اینطور نیست که نخواهیم شخص مواد مصرف کند یا موادش را قطع کند، ما میخواهیم به مرحله لازم برسد. فقط ما این را میدانیم که این سیستمی که اسمش را سیستم ایکس گذاشتیم و ناقلهای عصبی مثل انکفالین، دینورفین، اندورفین، کاهشیافته و بالانسش بههمریخته، ما میخواهیم بالانس را به حالت اول برگردانیم. کاری که در کنگره 60 میخواهیم انجام بدهیم این است که بالانسی که به هم خوردگی آن باعث افسردگی، اختلالات زناشویی، بیخوابی، میل به خودکشی و هزار و یک مرض میشود را بالانس کنیم. برای اینکه بخواهیم آن را بالانس کنیم؛ فهمیدیم که اگر تریاک را که بین 25 تا 50 نوع آلکالوئید دارد به او بدهیم، تریاکی که همه نوع ترکیبات را که با سیستم مغزی جور است، دارد، اگر بهصورت مشخصشده به فرد بدهیم و در اختیار مغز قرار بدهیم تا خودش را بازسازی کند، وقتی خودش را بازسازی کرد ما ذرهذره آن را کاهش میدهیم. شما اگر بخواهید چاه نفت بکنید، باید چاه را بکنید تا به منابع نفتی زیرزمین برسید. وقتی رسیدید خود نفت بالا میآید. ما به این دلیل شریت OT میدهیم و به این دلیل کم میکنیم که سیستم را بالانس کند.
ما کیس های بسیاری در کنگرهداریم که سرطان پروستات دارد، ناراحتی قلبی دارد، نقرس دارد، کولیت استرائید دارد، اماس دارد، همه این بیماریها خوب میشود؛ چون سیستم مرکزی ناقلهای عصبی را بالانس میکنیم. نمیدانیم چطور بالانس میشود. باید نگاه ما به درمان تغییر کند. خیال نکنید هرچه در کتاب ما نوشتهشده درست است. ما ده هزار مقاله در مورد شیشه داریم آیا یکی از این مقالهها میتواند فردی را درمان کند؟ صد هزار مقاله در مورد تریاک داریم آیا میتواند فردی را درمان کند؟ اعتیاد چندوجهی نیست. اعتیاد مولتی فاکتور نیست، اعتیاد سه فاکتور دارد؛ جسم، روان، جهانبینی.
ما در سال 2016 یازده هزار نفر آمار داشتیم که از این یازده هزار نفر، شش درصد بیکار بودند و نودوچهار در صد شاغل بودند. ما سه فاکتور داریم، مولتی نیست. فقط سه تا است؛ جسم یا فیزیولوژی، روان و تفکر که باید این سه را بالانس کنیم. نگاهی که ما الآن داریم باید به خود اعتماد کنیم، از تمام کشورهای آمریکا به تحقیقات ما علاقهمند شدهاند. ما کیس های زیادی داریم.
کنگره 60 مثل اقیانوس میماند این اقیانوس بکر است و همه نوع تحقیقات میشود در آن انجام داد. در آمریکا تحقیقات را روی پنج نفر یا ده نفر انجام میدهند، ما یازده هزار پرسشنامه کامل داریم بعضی هم فالو شدند. اگر موضوعات خاصی برای تحقیق دارید ما کمک میکنیم تا انجام بدهید. گروه تحقیقاتی تشکیلشده که مسئول آن آقای حاج رسولی، آقای خدامی و خانم کماندار هستند، اگر تحقیقاتی دارید به این سه نفر مراجعه کنید. امیدوارم بتوانیم اطلاعات را منتقل کنیم اگر این کار را انجام بدهیم کلینیکها هم شلوغ خواهد شد. کار معنوی بار مادی همراه خواهد داشت.
گزارش تصویری جلسات فنی پزشکان توسط مهندس:
حضور غیاب پزشکان:
تهیه و تنظیم : علیرضا نیکروش
- تعداد بازدید از این مطلب :
6534