1- تفکر:
برای چگونگی سفر، نیازی به تفکر نیست چون با روش DSTبنیان گزار محترم کنگره، تدبیر سهماهه سازگاری و... مجهولات کاملاً به معلومات تبدیلشده است و فقط تفکر من باید روی انجام سفر باشد چون سفر سیگار در ابتدا شاید با ترس همراه باشد.
اگر قبل از سفر در لژیونهای سیگار بهعنوان مهمان شرکت کنیم با تفکر صحیح با ترس روبرو خواهیم شد و قطعاً این نیروی ناب انسانی (تفکر) با القائات و الهامات پیروز خواهد شد.
2- خودفرمانی:
کسانی که سرخود و با دستور خودشان سفر سیگار را آغاز میکنند کاملاً در اشتباه هستند و قطعاً نتیجه معکوس خواهد بود. ما آموختهایم که در هرلحظه نیاز به راهنما داریم، بهتر است با مصرف سیگار نزد راهنما برویم.
هر عزیزی که به بنده برای سفر سیگار مراجعه میکند معمولاً سیگار او را درجا قطع نمیکنم، گوش دادن سیدیهای مربوطه را از او خواسته و توصیه میکنم که به چند لژیون دیگر هم برود و با کسب اطلاعات، این سفر را آغاز کند. به قول سردار: مهمترین بخش عمل شما، آغاز عمل شما میباشد.
3ـ فرمان:
به عقیده بنده شخصی که وارد کنگره میشود، فرمان حرکت به سمت جهان روشنایی برای او صادر میشود. طبق تعریف کتاب 60 درجه از تقدیر این است که: اعمال امروز ما هم در خطوط تقدیر نقش بسزا دارند که با آن شکل دیگری میدهند به عبارتی در ابتدا شخص فرمان ورود به کنگره یا سفر سیگار را میگیرد.
اینجا دیگر گرفتن رهایی به تلاش خودش بستگی دارد یا بهتر است بگویم فرمان شروع سفر بافرمان پایان سفر یکی نیست. پس بهتر است فرمان را بهانه عدم حرکت نکنیم.
4ـ خواسته:
خواستههای انسان، مراحل نفس انسان را در یک مقوله خاص مشخص میکند، یعنی اگر واقعاً خواسته درمان سیگار را داشته باشیم در اینجا مشخص میشود که در نفس لوامه برای مصرف نکردن سیگار قرارگرفتهایم و این بسیار خوب است.
شاید هم لذت مصرف سیگار وسوسه ایجاد کند ولی در ادامه با فرمانبرداری صحیح این مسئله روزبهروز کمرنگتر میشود.
5ـ سازگاری:
دوران سازگاری در سفر سیگار آغاز یک زایش و تغییر است. این پدیده باید بیرونی و درونی باشد، یعنی همانگونه که جسم در حال سازگار شدن است با اعلام سفر، خدمت کردن و مشارکت ضلع روان و جهانبینی را هم سازگار میکنیم.
در این دوره سهماهه هیچ عامل بیرونی نمیتواند شخص مسافر را به آدامس نیکوتین سازگار کند مگر خود شخص با مصرف یکنواخت آدامس و نکشیدن سیگار، خودش این پدیده را به وجود بیاورد و در ادامه مصرف همین آدامس بسیار لذتبخش میباشد و باوری است در ناباوری.
6ـ آگاهی و شناخت:
انسان اگر آگاهانه سیگار بکشد، این دوست کوچک را بهتر خواهد شناخت. این بار نمیخواهم در مورد سرطان ریه و مشکلات قلبی بنویسم. سیگار در قسمتهایی از جسم تخریب به وجود میآورد که ما حتی فکرش را نمیکنیم.
مثلاً در تراکم استخوان اختلال ایجاد میکند و در ادامه پوکی استخوان را به همراه دارد. زخم معده، سرطان پوست، عفونت گوش میانی، فساد دهان و دندان، در خانمها سرطان رحم و سقطجنین و در آقایان تغییر شکل سلول جنسی و هزاران درد دیگر. این تخریبها فقط در صور آشکار نیست بلکه روان و جهانبینی را نیز درگیر سیگار کردهایم. التماس تفکر.
7ـ حرکت:
حرکت همیشه الزاماً به معنی انجام دادن یا جلو رفتن نیست گاهی اوقات توقف و عقبنشینی خود یک حرکت بهجا است. نکشیدن سیگار هم همینطور، البته ما آدامس نیکوتین راداریم و باید برای همیشه با دنیای دود خداحافظی کنیم و دور قلیان، پیپ و ... را خط بکشیم و حتماً یکرشته ورزشی را انتخاب کنیم.
خود بنده در زمان مصرف سیگار اگر ورزشی را انجام میدادم، قبل از خسته شدن تنگی نفس به سراغم میآمد ولی الآن به لطف خدا این مشکل را ندارم.
8ـ نظم در مصرف:
در مثلث مهندسی اعتیاد که متشکل است از سه ضلع (تغذیه، اشباح، سازگاری) که ضلع تغذیه به معنی مصرف سه وعده دارو است، مانند مصرف سه وعده خوراک (صبحانه، نهار، شام).
در سفر سیگار ضلع تغذیه را نداریم و ما هر زمان که احساس نیاز کردیم یا به عبارتی وسوسه شدیم باید آدامس را استفاده کنیم. در یک صورت ما میتوانیم به مصرف خود نظم بدهیم، مثلاً اگر 15 قطعه دستور راهنما است این قطعات را تقسیمبر 3 کنیم، یعنی صبح تا ظهر 5 قطعه، ظهر تا عصر 5 قطعه و عصر تا شب هم 5 قطعه و این مدیریت زمان را داشته باشیم که البته در دوره سازگاری ما نمیتوانیم مصرف خود را محدود کنیم، طبق نیاز باید هرقدر که احساس نیاز میشود مصرف گردد.
ما باید در خورد کردن آدامس هم نظم داشته باشیم، مثلاً هر شب یا هرروز رأس ساعتی معین اندازه مصرف را قطعهقطعه کنیم، این کار باعث میشود که هرروز و هر شب یادمان باشد که در حال طی کردن یک سفر هستیم. عزیزانی که اندازه 10 روز خود را یکباره خورد میکنند با مشکل مواجه خواهند شد و مانند آن است که 170 رکعت نماز را برای 10 روز بخوانیم.
9ـ خوددرمانی:
خوددرمانی آفت سفراست، ما خوب میدانیم که درمانگر واقعی خود شخص است ولی خروج از تاریکی بهتنهایی و بدون راهنما امکانپذیر نیست. شاید در طول سفر سیگار، یک روز آدامس کم بخوریم یا اصلاً نخوریم این اتفاق میتواند آغاز خوددرمانی باشد.چون نخوردن آدامس خماری یا درد جسمی ندارد و تقریباً نکشیدن سیگار هم برایمان عادی شده است.
شاید فکر کنیم که به آدامس هم دیگر نیاز نداریم و این احساس آغاز انحراف و سقوط است. پرخاشگری از نشانههای خوددرمانی در سفر سیگار است. یک مسافر سیگار باید همیشه در محل کار، داخل ماشین و منزل یک ورق آدامس نیکوتین داشته باشد چون آدامس را نمیتوان از هر مغازه یا دکهای تهیه کرد.
10ـ ورودی و خروجی:
انسان در دو صورت آموزش میگیرد، یکی با استفاده از حسهای بیرونی از اطراف اطلاعات و آموزش میگیرد. دوم اطلاعات به حسهای درونی القاء میشود و این دو صورت ورودی محسوب میشود یعنی زمانی که در لژیونها و جلسات قرار میگیریم باید کاملاً پذیرش داشته باشیم و ما میتوانیم به دو صورت خروجی داشته باشیم، اول با کاربردی کردن آموزشها و دوم با مشارکت کردن در لژیونها، به عبارتی یک بازیگر بهتماممعنا شویم، طوری که خود را با سفر درگیر کنیم.
یادمان باشد شیطان با مسافر بیکار کار دارد و مسافری که فعال باشد برای شیطان وقتی ندارد، در بازی شطرنج بهترین دفاع حمله است.
11ـ آموزش:
متأسفانه بعضی از عزیزانی که برای سفر سیگار مراجعه میکنند احساس میکنند که چون آموزشهای کنگره را گرفتهاند در این سفر نیازی به آموزش ندارند، که البته خود بنده در اولین اقدامی که برای درمان سیگار داشتم بر این باور بودم، درنتیجه با شکست مواجه شدم.
پذیرش آموزش به دانایی و میزان منیت بستگی دارد و ما باید بدانیم که راهکارهای درمان سیگار با راهکارهای درمان مواد مخدر یکی نیستند زیرا یک مسافر سفر اولی مواد، شاید تا آخر سفر کسی را در حال مصرف مواد نبیند و اگر وسوسه داشته باشد در ذهن و تصورات اوست.
اما در سفر سیگار شخص هرروز و هرلحظه سیگار را در قالب تصویر میبیند، در سطح شهر، محل کار، کوچهبازار و ... و اگر در بستر آموزش مربوطه نباشیم با شمشیر چوبی به جنگ اژدها رفتهایم.
12ـ قضاوت:
قضاوت در جهل انسان است. تا زمانی که سفر سیگار را آغاز نکردهایم نباید در مورد آن قضاوت کنیم که سخت است یا سهل. این، ترس یا منیت یا ناامیدی است که باعث عدم حرکت انسان میشود. شاید افرادی در کنگره باشند که در حال مصرف سیگار هستند، ما نباید در مورد این عزیزان قضاوت کنیم، شاید آنها هم در حال تفکر کردن هستند و آخرین نخ سیگارشان است که میکشند.
انتخاب الگو بسیار به ما کمک خواهد کرد، ما باید الگوهایی را انتخاب کنیم که در این سفر موفق بودهاند و اگر از افرادی که سفر ناقص داشتهاند سؤالی بپرسیم قطعاً آدرس اشتباه خواهیم گرفت.
13ـ ایمان:
ایمان زمانی اتفاق میافتد که شخص نسبت به چیزی یا شخصی اعتماد داشته باشد و در کنار آن احساس امنیت کند. زمانی که بنیان محترم کنگره فرمان سفر سیگار را میدهند این فرمان را باید چشمبسته پذیرفت چون همگی ما نتیجه فرمانبرداری از ایشان را دیدهایم و بیدلیل فرمانی را نمیدهند، آنهم هرروز و هرروز.
در سی دی "شو، شود" هم میفرمایند که در جهت هدف باید تصویرسازی داشته باشیم و به سمت آن حرکت کنیم و با ایمان به خود، به راهنما و خداوند قطعاً به نتیجه مطلوب خواهیم رسید.
14ـ خدمت:
نزدیکترین و لذتبخشترین راه رسیدن به بهشت، به حال خوش و تکامل، خدمت به هستی است.
بهترین شراکت، شراکت در خندهها و موفقیتهای انسانهاست. خدمت به انسانیت یعنی عنایت قدرت مطلق بهروزی روزافزون معرفت.
نابترین خادمین، خادمینی هستند که بدون مزد و چشمداشت مادی خدمت میکنند و امروز روز این ارزش در کنگره 60 در حال انجام است.
اولین شرط خدمت به انسانها، خدمت به خود است، یعنی اگر میخواهیم به کسی محبت کنیم باید اول عشق و محبت در درون خود ما باشد. یعنی اگر میخواهیم راهنما بشویم خودمان باید قبلاً از اعتیاد رهاشده باشیم.
تا زمانی که مصرف سیگار را داشته باشیم یعنی هنوز به خودمان اهمیت نمیدهیم و اگر انسانی به خودش اهمیت ندهد پس تکلیف دیگران معلوم است.
در حال حاضر خدمتهای پایهای و اصلی کنگره به کسانی داده میشود که در حال مصرف سیگار نباشند. در آخر هم امیدوارم که همه عزیزان با نشان زیبای ویلیام همچنان به خدمت خود ادامه دهند. آمین.
نویسنده: راهنمای درمان سیگار، مسافر مجتبی خداکرمی (لژیون چهاردهم)
تایپ و تنظیم: مسافر علی