English Version
English

شیشه ؛ پیچیده‌ترین مواد افیونی

شیشه ؛ پیچیده‌ترین مواد افیونی

شیشه چیست ؟

بی‌شک " شیشه " یکی از پیچیده‌ترین مواد افیونی است؛ که تاکنون به‌درستی شناخته‌نشده است. ماده‌ای که شیطان در ساخت آن همکاری مستقیم داشته است، چون این ماده از نقاط ضعف انسان بهره برده است. بیشترین نقطه‌ای که در ابتدا، شیشه تحریک می‌کند، نقاط جنسی انسان است. در جامعه‌ی امروزی قرن بیست‌ویک به دلیل رسوخ فرهنگ غربی در جوامع، که لذت‌جویی را خوب می‌شناسد و در جهان ارتباطات، که با نصب ماهواره‌ها و هزاران کانال، که بیشترشان روابط نامشروع و بی‌بندوباری را ترویج می‌کنند، پرده حجاب را دریده و این فرهنگ غلط، حتی در مسائل جنسی در ایران هم تأثیر گذاشته و سادگی که در قبل بوده به پیچیدگی گراییده است!!!
شاید برای من که اسیر این ماده بوده‌ام، نوشتن این مطالب سخت باشد؛ ولی وظیفه خود می‌دانم، برای آشنایی دیگران این توضیحات را به رشته تحریر درآورم. در مورد شیشه فقط از توهم آن صحبت می‌شود و در روزنامه‌ها هرروزه یک تیتر از قتل و ضرب و شتم آدم‌های شیشه‌ای چاپ می‌شود و همه معتقدند، که افراد شیشه‌ای دیوانه‌اند و جایشان در تیمارستان است. من خودم همیشه از اسم شیشه وحشت داشتم. چند سال پیش که تصمیم گرفتم، تریاک را ترک کنم، یکی را در حال کشیدن شیشه دیدم؛ وقتی‌که پرسیدم چرا می‌کشی؟ گفت: من تریاک را با شیشه ترک کردم؛ چون شیشه مرفین ندارد و بدن را صاف می‌کند و وقتی شیشه را مصرف می‌کنی بعد از چند روز یکسره خواب هستی و بدن‌درد هم نداری.
آری، این حرف‌ها برای کسی، که از تریاک هم خسته شده و دنبال راه‌حلی برای ترک اعتیادش می‌گردد؛ بسیار زیبا بود و تصویر زیبایی را از این ماده در ذهن من ایجاد کرد؛ انگار خدا این ماده را برای بندگانش فرستاده است. پس آیا بهتر نیست، درباره‌ی آدم‌هایی که به این ماده معتاد شده‌اند، قضاوت نکنیم و فکر نکنیم همه برای لذت بردن رو به شیشه آورده‌اند؟ گرچه بعد از کشیدن اول و لذت کاذب آن‌که بسیار بالاست؛ دیگر نمی‌توان آن را فراموش کرد و فقط برای لذت به‌سوی شیشه کشیده می‌شوی! ولی مثل دیگر لذت‌های کاذب، این لذت هم بعد از مدتی، کم می‌شود. شخص برای رسیدن به آن درجه کم‌کم مصرف را بالا می‌برد و در دوز های بالا توهم هم به آن اضافه می‌شود. مصرف شیشه با تریاک توهم در حد بالا ایجاد نمی‌کند؛ ولی با مواد دیگر که آن‌ها هم از عناصر شیمیایی تشکیل می‌شوند، مثل کراک و سه دود و .... اثرات بسیار مخربی در فرد می‌گذارد، حتی قتل‌هایی که در روزنامه‌ها اخبار آن را می‌خوانیم نمونه‌ای از این تخریب‌ها می‌باشند. شیشه با هر چه مصرف شود، در خود فرد هم تخریب بالایی می‌گذارد، که شاید از بیرون مشخص نباشد، چون از درون شروع می‌شود و همه‌ی آن لذت‌هایی، که در ابتدا به شخص دست می‌دهد؛ به‌مرورزمان از بین می‌رود و فقط مصرف بیشتر و بی‌رویه برای فرد باقی می‌ماند، چون عادت به پایپ هم خودش دردسر است.


شیشه ماده‌ی پیچیده‌ای است و مانند شیطان تمام نقاط ضعف انسان را زیر نظر می‌گیرد. شیشه زمانی وارد بازار شد، که شاید بتوان گفت بهترین موقع و زمان بود، چراکه اگر در قرن پیش می‌آمد شاید تا این اندازه طرفدار پیدا نمی‌کرد!
چون مردم این فرهنگ داشتن روابط نامشروع در این سطح و بی‌حیائی را ندیده بودند و خانواده‌ها بیشتر در هم گره‌خورده بودند و مواظب هم دیگر بودند و بی‌بندوباری حتی در غرب هم محکوم بود. سرعتی که در اعتیاد به این ماده است در هیچ ماده دیگری نیست و فرصت فکر کردن را از شخص می‌گیرد  و راه‌حلی که من برای ترک کردن می‌دهم دقیقاً همین سرعت عمل در تصمیم‌گیری است؛ یعنی اگر وارد کنگره 60 شدید و راهنما گفت از همین‌الان ترک کن؛ باید از همین‌الان شروع کنی و فرصت را از این ماده بگیری و حتی برای فردا نگذارید، که دیر است؛ چون اگر یک‌بار دیگر بکشی و با گفتن: (برای آخرین بار بکشم) و یا این‌که (بعد بگذارم کنار)  نمی‌توانی به‌راحتی از دست این ماده نجات پیدا کنی؛ چون همان یک‌بار کشیدن در ذهن شما تغییر ایجاد می‌کند و هرروزی یک‌بار کشیدن را برای شما دیکته می‌کند، مانند اتفاقی که برای من افتاد، شمارا هم چند ماه دیگر درگیر می‌کند و شاید هم در یک فرصت مناسب رابطه‌ی شمارا با کنگره قطع کند، چون شیطان تمام سعی خود را می‌کند، که انسان‌های بیشتری را با خود به جهنم ببرد با جاذبه‌ای که به‌دروغ درست کرده است.
از همان ابتدا، که حوا را با این جذبه‌ی دروغین فریب داد و آدم مجبور شد؛ بهشت زیبا را ترک کند، شمارا هم مجبور می‌کند، که بهشت زمین و آسمان را، که خداوند برای شما آفریده به جهنمی تبدیل کنید و با دست خود و با خوردن گندمی به وعده‌ی عمر جاوید به‌جایی برسید، که جز تاریکی هیچ نیست، چون خود شیطان جایش در تاریکی مطلق است و حتی روزنه‌ی نوری به درون آن راه ندارد؛ ولی خداوند همیشه برای انسان روزنه‌ی امید باز می‌گذارد، چون خداوند همه‌ی آفریده‌هایش را دوست دارد و به خواسته‌هایش اگر اصرار بورزد جامه عمل می‌پوشاند، چه درراه درست باشد، چه درراهی غیرازآن. حتی به خواسته‌ی شیطان هم وقتی دید می‌خواهد تا روز قیامت زنده باشد و انسان‌ها را گمراه کند، که به خیال خود ثابت کند، انسان برتر است، چون آن‌قدر کبر وجود او را گرفته بود و فراموش کرده بود، که خداوند در همه‌چیز مطلق است به خواسته‌ی او گوش داد و چیزی را که خداوند می‌داند، غیر از او کسی نمی‌داند. در این جنگ انسان شیطان را بارها به‌زانو درآورد؛ ولی برای شیطان راه برگشتی نیست، چون جهنم را او از خدا خواست و معامله کرد با عمری، تا قیامت در گمراهی.

متن: سید مهدی اکبری
لژیون پنجم، کمک راهنما محمود بافنده
نگارش: همسفر یاسمن حداد شیرازی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .