English Version
English

بند عشق، جشن هفتمین سال رهایی ایجنت محترم آقای محمد علیرضایی

بند عشق، جشن هفتمین سال رهایی ایجنت محترم آقای محمد علیرضایی

جلسه دوازدهم از دور نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی امین قم در مورخ 95/10/30 با دستور جلسه "سم‌زدایی یا سم نزدایی"با استادی دیده‌بان محترم تحقیقات آقای علی خدامی و نگهبانی آقای ابوالفضل فلاحی و دبیری آقای محمد خسرو بیگی رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود و در ادامه جشن تولد هفتمین سال رهایی ایجنت محترم آقای محمد علیرضایی را جشن گرفتیم.

خلاصه سخنان استاد:

من همیشه می‌گویم که به دستور جلسات خیلی اهمیت بدهید، درواقع الآن که ما اینجا نشسته‌ایم، اسم این نشست ما کارگاه آموزشی عمومی کنگره 60 است، چرا کارگاه آموزشی؟ چون یک سری از مطالب ردوبدل می‌شود و هر کس از تجربه خودش در مورد دستور جلسه صحبت می‌کند، حالا چرا عمومی؟ برای اینکه هم‌سفرها هم می‌توانند شرکت کنند.

در کارگاه آموزشی آن موضوعی که به‌عنوان محتوای آموزشی در کارگاه قرار می‌گیرد، دستور جلسه است، بنابراین دستور جلسات برای ما خیلی مهم است چون محتوای آموزشی این کارگاه‌های آموزشی را تشکیل می‌دهند و از طرفی این 50 دستور جلسه‌ای که برای 50 هفته سال در نظر گرفته‌شده، یک چیدمان خاصی دارد و یک تفکری پشت آن قرار دارد، که یک شخص در طول یک سال به چه مطالبی نیازمند است تا به‌واسطه همین یادگرفتن‌ها به درمان و رهایی برسد.
بنابراین از دست دادن یکی از این دستور جلسات، یعنی نفهمیده و یاد نگرفته و متوجه نشده از روی این دستور جلسات رد شویم، یک‌بخشی از آموزش‌ها را یاد نگرفته‌ایم و قطعاً در یکجایی خودش را نشان می‌دهد و کارگاه آموزشی این نیست که فقط به صحبت‌های استاد گوش بدهیم، استاد هم یک فردی است مثل همه مسافران، همه ما و تک‌تک ما در این آموزش نقش داریم، حتی صحبت‌های یک سفر اولی که 15 روز است به کنگره می‌آید هم به‌اندازه صحبت‌های استاد مهم است و به این دلیل است که می‌گوییم کارگاه آموزشی، چون همه در این آموزش نقش دارند.

دستور جلسه سم‌زدایی و سم نزدایی ازنظر درمان و فیزیولوژی خیلی دستور جلسه تخصصی و مهمی  برای کنگره است، چون ما وقتی به محافل علمی که در مقوله اعتیاد فعالیت می‌کنند می‌رویم، می‌بینیم که اولین کلمه‌ای و اولین صحبتی که در رابطه با درمان اعتیاد می‌کنند، کلمه سم‌زدایی است که طرف اعتیاد دارد و مواد مخدر مصرف می‌کند و این مواد سم است و برای اینکه درمان شود باید این سم را از بدن او خارج کنیم، سم‌زدایی یعنی خارج کردن اثرات مواد مخدر از بدن.
حالا این اثرات مواد مخدر به‌هرحال از بدن خارج می‌شود، اما آن‌ها می‌گویند که باید یک عملیاتی انجام شود و این سم را باید ما خارج کنیم که هزینه‌های آن خیلی سرسام‌آور است، خوشبختانه الآن خیلی کم شده است، حدود 15 سال پیش سم‌زدایی خیلی در اوج و گران بود، چند میلیون پول می‌گرفتند داروهای آنتاگونیست و ضد مرفین را تجویز می‌کردند تا بقایای مرفین را از بدن خارج کنند، تا این شخص بتواند درمان شود، آنتاگونیست داروهایی بود مانند نالترکسون که به‌صورت قرص بود و یک آمپول هم داشت به اسم نالوکسان، که اصطلاحاً به آن‌ها آنتاگونیست می‌گویند، اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم آنتاگونیست یعنی ضد مرفین و خنثی‌کننده مرفین و اگر خلاصه‌تر بگوییم یعنی خمار کننده، یعنی دارویی که اگر به یک شخص مصرف‌کننده بزنی خیلی زود خمار می‌شود.
کسانی که این کار را انجام می‌دادند بیشتر برای آن‌ها جنبه مادی داشت، خوشبختانه بااطلاع رسانی که شد، مخصوصاً کنگره 60 در این مسئله خیلی تلاش کرد که الآن دیگر یو آر دی و یو آر او دی خیلی کم شده است و خیلی به‌ندرت  تبلیغات آن‌ها را می‌بینیم.

 

حالا اطلاع‌رسانی کنگره 60 از آنجایی شروع شد که آقای مهندس دژاکام بنیان کنگره یک مقاله‌ای را  تحت عنوان سم‌زدایی یا سم نزدایی مطرح کردند و زیر آن نوشتند که معتادان را مار نگزیده که آن‌ها را سم‌زدایی کنیم، بله یک نفر را که مارگزیده است را باید به بیمارستان برسانیم و سم‌زدایی کنیم، نه مصرف‌کننده‌ای که مواد مصرف می‌کند، این چه سمی است که وقتی مصرف می‌کند حالش خوب می‌شود؟ این چه سمی است که وقتی از او می‌گیریم تازه حالش بد می‌شود؟ این بحث سم نیست، بحث وابستگی است.
مواد مخدر برای آدم‌های سالم سم است 1/5 گرم تریاک یک آدم سالم را می‌کشد، ولی برای کسی که مصرف‌کننده است و به آن عادت دارد که سم نیست 5 گرم مواد می‌خورد تازه حالش خوب می‌شود اینجا دیگر بحث سم مطرح نیست بحث جایگزینی مطرح است.
در مقاله سم‌زدایی یا سم نزدایی آقای مهندس کاملاً توضیح داده‌اند که اینجا بحث مسمومیت نیست، این داستان مسمومیت یک انحراف بسیار بزرگ علمی بود که در حوزه اعتیاد اتفاق افتاد و واقعاً جهان گمراه شد در این مسئله و به خاطر همین تعریف غلط چقدر روش‌های غلط و بیهوده به کار گرفته شد و چه کسانی چقدر پول خرج کردند و هیچ‌چیزی هم به دست نیاوردند، حالشان که بهتر نشد هیچ، بدتر هم شد و از اعتیادهای سبک به اعتیادهای سنگین سوق پیدا کردند، شخص تریاکی ساده بود و بعد از سم‌زدایی قرصی هم شد آمپولی و تزریقی هم شد.
انشا اله که بتوانیم این جزوه را کامل و با دقت بخوانیم، چون در امتحان کمک راهنمایی هم این جزوه خیلی مهم است و ما در کنگره 60 معتقد هستیم که بیماری اعتیاد اصلاً مسمومیت نیست و مواد مخدر سم نیست، بلکه اعتیاد جایگزینی مزمن است نه مسمومیت مزمن، جایگزینی مخدرهای بیرونی به‌جای مخدرهای طبیعی بدن.

 بدن انسان مخدرهای طبیعی فوق‌العاده قدرتمندی تولید می‌کند، آن‌هایی که مواد مخدر مصرف نمی‌کنند به‌طور طبیعی نشئه هستند، دینورفین 200 برابر مرفین قدرت دارد، اندورفین، انکفالین، دوپامین و سروتونین در بدن تولید می‌شود، آدم‌های سالم واقعاً نشئه هستند، شب راحت می‌خوابند و صبح راحت بیدار می‌شوند، وقتی‌که مواد مخدر از بیرون وارد شد، این سیستم دچار اختلال می‌شود و در ادامه کاملاً از کار می‌افتد و مخدری که باید شب این شخص را به خواب ببرد دیگر ترشح نمی‌کند، صبح مخدرهای طبیعی بدن مارا از خواب بیدار می‌کند، اگر ترشح نشود و تولید نشود از خواب بیدار نمی‌شویم، خواب خماری یعنی اینکه ماده‌ای که باید ما را از خواب بیدار کند، ترشح نمی‌کند، مخدرهای طبیعی بدن خستگی ما را برطرف می‌کنند، مخدرهای طبیعی بدن در ما تولید شادی می‌کنند، این‌ها یک بالانس خیلی حساسی دارد که اگر ما یک ماده از بیرون وارد کنیم، مثل الکل، مشروب، مواد مخدر یا حتی سیگار که همه آنتی ایکس هستند این بالانس به هم می‌خورد و ما دچار مشکل می‌شویم، آنتی ایکس یعنی ضد و خراب کننده سیستم ایکس.

قسمت دوم هفتمین سال رهایی آقای محمد علیرضایی:

من هفتمین سال رهایی آقای محمد علیرضایی را تبریک می‌گویم، آقای علیرضایی هم‌سال 86 وارد کنگره شد، ما در شعبه انقلاب بودیم که محمد با یک قیافه به‌هم‌ریخته و موهای بلند آمد و درمانش را شروع کرد، خیلی دپرس بود، عجیب توی خودش بود، حرف نمی‌زد و توجه نمی‌کرد، ولی خوشبختانه خیلی خوب آموزش‌های کنگره 60 را گرفت و خیلی تغییر کرد، یعنی جزو آن بچه‌هایی بود که تغییرات در او خیلی مشهود بود و هم ازنظر چهره و هم ازنظر تفکرات تغییر کرد.
محمد جزو سفر اولی‌های خوب لژیون بود و در وقت استاندارد خودش هم به درمان رسید، در امتحان کمک راهنمایی شرکت کرد و لژیون خودش را در نمایندگی شادآباد راه‌اندازی کرد، یک دوره به‌عنوان مرزبان خدمت کرد و از آن موقع هم که شعبه قم راه‌اندازی شد به اینجا آمدند و در اینجا مشغول خدمت شدند.
خانه محمد در کرج بود و از کرج به قم می‌آمد که خدا می‌داند چند صد هزار کیلومتر آمدند و رفتند تا این شعبه برای من و شما که به‌عنوان یک سفر اولی به اینجا بیاییم و به رهایی برسیم راه‌اندازی شد.
این‌ها مسائلی است که نمی‌شود به‌سادگی از کنار آن‌ها گذشت، بعضی وقت‌ها نمی‌شود اصلاً در مورد آن حرف زد، بیرونی‌ها که می‌بینند می‌گویند که طرف دیوانه است، حقوق که نمی‌دهند پس چه چیزی به تو می‌دهند که این کار را می‌کنی، نه پولی در کار است، نه مقامی در کار است، این چیزی جز عشق و عقل و ایمان نیست، چیزی جز محبت و بند عشقی است که به تک‌تک ما زده می‌شود که در پیام سفر اول هم خوانده می‌شود که می‌گوید اگر کارت را درست انجام بدهی آنگاه تو را پاداشی نیکو خواهد بود و این پاداش بند عشقی است که بین تو و قدرت مطلق الله برقرار می‌گردد، این بند عشق همین است که دوست داری خدمت کنی، دوست داری چیزی که به تو داده‌اند تو هم به دیگران بدهی دوست داری شربتی که در کنگره 60 به تو دادند و تو حالت خوب شد، سرحال و سرزنده شدی را به دیگران هم بدهی این چیزی است که کنگره 60 به‌صورت غیرمستقیم از همه ما می‌خواهد و همه ما این را می‌فهمیم.
این پیام هم از وادی چهاردهم است که چقدر قشنگ است که به همین موضوع اشاره می‌کند و داستان همه ما است که می‌گوید:

هنوز خیلی‌ها قرار است به کنگره بیایند، چه کسی قرار است به آن‌ها کمک کند، شما که در سفر اول هستید و باورتان نمی‌شود، باورتان بشود که شما هم یک روزی به درمان می‌رسید و راهنما می‌شوید و لژیون تشکیل می‌دهید که به کسانی که در آینده می‌آیند کمک کنید.
به‌هرحال من به آقای علیرضایی تبریک می‌گویم که در دوره ایجنتی هم بسیار تا بسیار خوب عمل کردند و شعبه قم در این مدت خیلی خوب رشد کرده و خیلی قوی‌تر شد و این از برکات آموزش‌های کنگره 60 است، من بازهم به آقای علیرضایی و شاگردهایی که خیلی خوب تربیت‌کرده و به همه شما تبریک عرض می‌کنم.

 

 

اعلام سفر مسافر:

آنتی ایکس مصرفی: تریاک، روش درمان DST با داروی اپیوم، مدت سفر 13 ماه رشته ورزشی: شنا، راهنمای گران‌قدر: آقای علی خدامی، رهایی از بند اعتیاد: 7 سال و 5 ماه.

آرزوی آقای محمد علیرضایی:

من آرزو می‌کنم که روزی برسد هرجایی که یک مصرف‌کننده خواهان رهایی از مواد مخدر وجود دارد، یک نمایندگی از کنگره 60 هم وجود داشته باشد.

 

خلاصه سخنان آقای محمد علیرضایی:

اول خدا را شکر می‌کنم که این فرصت را به من داد تا بتوانم این مسیر را طی کنم، از همه عزیزانی که مشارکت کردند تشکر می‌کنم، خوبی‌هایی که درون خودشان بود و صفات خودشان بود را به من نسبت دادند.
همان‌طور که آقای خدامی گفت من هم مثل خیلی از مصرف‌کنندگان مواد مخدر که در ابتدا وارد کنگره می‌شوند با یک وضعیت نامناسب وارد کنگره شدم، آقای خدامی واقعاً با تخفیف گفتند، خیلی وضعیت ناراحت‌کننده‌ای بود.
شروع مصرف من با الکل و مواد دیگر مثل حشیش و خیلی از چیزهای دیگر شروع شد و تریاک و شیره که در آن سال‌ها ادامه داشت، واقعاً هم با تمام وجود می‌خواستم و دنبال یک‌راهی بودم که خودم را درمان کنم.
دوستانی که آن موقع باهم مواد مصرف می‌کردیم هر بار که من را می‌دیدند، مسخره می‌کردند و می‌گفتند الآن چه کار می‌کنی؟ ترک کردی یا قرص می‌خوری؟
چند سال من دنبال یک‌راه بودم و خیلی از راه‌هایی را که دیگران امتحان کرده بودند منم سعی می‌کردم که تجربه نکنم، سال 81 بود که با آقای علیرضایی به کنگره آمدیم و آقای هنربخش بودند که ما را مشاوره کردند، چند ماهی را به کنگره آمدیم و دوباره برگشتیم به اعتیاد.
دوباره سال 86 بود که به نمایندگی انقلاب رفتم، هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم روزی را که می‌خواستم انتخاب لژیون کنم و آقای خدامی نشسته بودند و من وارد لژیون شدم.
آقای علیرضایی خیلی خوب گفت، من مطمئنم که اگر در هر لژیونی قرار می‌گرفتم به درمان نمی‌رسیدم و آقای خدامی واقعاً با صبرشان و محبتشان کمک کردند تا من به درمان برسم.

ما لحظه‌شماری می‌کردیم تا 10 دقیقه آخر لژیون برسد و آقای خدامی برای ما صحبت کند و چنان صحبت‌های ایشان دوست‌داشتنی بود و اثر می‌کرد که ما بی‌صبرانه منتظر صحبت‌های آقای خدامی بودیم.
آقای خدامی یک‌وقت‌هایی اصفهان می‌رفتند و شاید کمتر در لژیون بودند، ولی همان وقت‌هایی هم که بودند به ما خیلی کمک می‌کردند.
کنگره واقعاً سرزمین عجیبی است و همه در حال آموزش گرفتن هستند، سفر اولی یک آموزش می‌بیند، سفر دومی یک آموزش می‌بیند و کمک راهنما هم یک آموزش می‌بیند و این جای تعجب دارد که چطور می‌شود که همه با یک سی دی و کتاب آموزش ببینند و همه هم سیراب بشوند و همه ارتقا پیدا بکنند، هر کس در هر جایگاهی اگر بخواهد حرکت کند و ارتقا پیدا کند، می‌تواند این کار را انجام بدهد.
این چه آموزشی است، واقعاً انسان را حیرت‌زده می‌کند، خیلی‌ها خواستند که اعتیاد را درمان کنند ولی هیچ‌کس نتوانسته کلید این قفل و راه‌حل درمان اعتیاد را پیدا کند، فقط فکر کردن به این موضوع که هیچ‌کس نتوانسته این راه را پیدا کند و الآن یک شخصی این راه را پیداکرده و هیچ ادعایی هم ندارد، در پارک و استخر شیرودی می‌توانید ایشان را ببنید، هر سؤالی داشته باشید می‌توانید از ایشان بپرسید، چهارشنبه‌ها از صبح زود در آکادمی است و بعد از رهایی‌ها هر کس هر سؤالی دارد می‌تواند از ایشان بپرسد و بهترین آموزش‌ها را در اختیار ما قرار داده و قرار می‌دهد.
آقای مهندس از همه جهات به موضوع نگاه می‌کند، واقعاً هیچ جور نمی‌شود از آقای مهندس تشکر و قدردانی کرد، یکی از زیباترین چیزهایی که در دنیا است، این است که آدم یک کاری را انجام بدهد و یک خدمتی که به درد یک نفر بخورد را انجام بدهد.
شاید آدم از همه لذت‌ها یک روزی زده بشود، ولی من فکر کنم که این تنها لذتی است که آدم هیچ‌وقت از آن سیر نمی‌شود و در این خدمت است که خیلی از گره‌هایی که در اعماق است بالا می‌آید و آدم می‌بیند.
شاید مصرف‌کننده‌هایی الآن هستند که ظاهر خوبی دارند و صبح سرکار می‌روند و زن و بچه هم دارند، ولی در صور پنهان این قضیه چطور است؟ صور پنهان قضیه را که همه نمی‌بینند، هرکسی خودش می‌داند و خدای خودش که از کجا و چه سرزمینی آمده است.
من خودم مصداق همان آیه قرآن که نشسته و خوابیده و ایستاده واقعاً از خدا می‌خواستم که من را نجات بدهد، این تولدها هم برای من و هم برای کسانی که در سفر دوم هستند و برای سفر اولی‌ها، برای همه پیام دارد.

امیدوارم که هیچ‌وقت فراموش نکنم که از کجا آمده‌ام و با چه مشکلاتی روبه‌رو بودم و کنگره چقدر از این گره‌ها را و چقدر از این مشکلات من را حل کرده و چقدر به من کمک کرده است.
من از تک‌تک کسانی که امروز زحمت کشیدند و تشریف آوردند، آقای آقایی و پسرعمویم آقای اکبر علیرضایی، آقای حسین شعبانی، آقای امیر غفاری و آقای امین حمله‌داری که امروز از صبح با آقای خدامی در استانداری جلسه داشتند و اینجا بودند و از بنیان کنگره بی‌نهایت سپاسگزارم، من در خواب هم نمی‌دیدم که بتوانم سیگارم را هم درمان کنم، الآن حتی یادم نمی‌آید که چطور سیگار مصرف می‌کردم.
خدا را شکر می‌کنم، بازهم از آقای خدامی تشکر می‌کنم، از خانواده، برادر و خواهرانم هم تشکر می‌کنم که خیلی در درمان و رهایی من نقش داشتند، امیدوارم که در ادامه حرکت طوری باشد که خداوند و آقای مهندس و راهنمای عزیزم آقای خدامی راضی باشند، من از تک‌تک اعضای نمایندگی قم آموزش می‌گیرم و سعی می‌کنم که خدمتی که انجام می‌شود و تا زمانی که در نمایندگی امین قم هستم مفید واقع بشوم.

 

 تهیه و تنظیم: یوسف دارایی

عکاس : مجید اسفندانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .