English Version
English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ بیست و چهار دی ماه 1395

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی مورخ بیست و چهار دی ماه 1395

چهاردهمین جلسه از دور دوازدهم لژیون پزشکان پارک طالقانی با استادی خانم دکتر آتوسا، نگهبانی آقای مهندس دژاکام  و دبیری خانم دکترغزل با دستور جلسه "فرق عمل سالم و به ظاهر نیک" در تاریخ 1395/10/24 ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.

سخنان استاد: خانم دکتر آتوسا

دستور جلسه امروز فرق عمل سالم با عمل به‌ظاهر نیک می‌باشد.

ما سه واژه نیک، صالح و سالم داریم که به نظر می‌رسد در فرهنگ لغت این سه تفاوتی باهم ندارند ولی با گوش کردن به سی دی به تفاوت این واژه‌ها پی می‌بریم. مطلبی که در سی دی مطرح‌شده این است که پرونده‌هایی که در دادگستری وجود دارد نسبت به جمعیت کشورمان از رقم بالایی برخوردار است و اختلافات بین اعضای خانواده، دوستان یا نزدیکان بیشتر از افرادی است که یکدیگر را نمی‌شناسند. در فرهنگ ما اعمالی هستند که به‌عنوان اعمال اخلاقی، نیک و انسانی تلقی می‌شود؛ نمونه‌ی آن دو برادری هستند که باهم مشارکت می‌کنند و کاری را انجام می‌دهند، ولی مسائل قانونی و حقوقی را به‌درستی رعایت نمی‌کنند، بین خودشان عنوان می‌کنند که ما با مهم برادر هستیم، باهم رابطه خونی داریم و مشکلی در شراکت ما پیش نمی‌آید. همین مسائل در آینده برای آن‌ها مشکل‌ساز می‌شود؛ چون حد و حدودی مشخص نشده است.

 در کشور ما از این مسائل زیاد وجود دارد؛ مثلاً خانمی که از ارث پدر ملکی به او رسیده است ازدواج می‌کند و برای اینکه اعتماد خود را نسبت به همسرش ثابت کند نصف ملک را به نام شوهرش می‌کند، بعدازاین که ملک به نام شوهرش شد او قصد فروش ملک را می‌کند. همین‌طور مردانی هستند که به همسر خود اعتماد می‌کنند و تمام دارایی خود را به نام همسر خود می‌کنند، همسر هم به خاطر یک اختلاف کوچک تقاضای طلاق می‌کند و هیچ‌یک از دارایی مرد را به او برنمی‌گرداند. واقعیت این است که اعتماد اندازه دارد، دوستی و برادری جای خودش ولی معامله و شراکت قوانین خاص خودش را دارد. علت اینکه در کشورهای پیشرفته اختلافات خانوادگی زیاد نیست به خاطر این است که حد و حدود این مسائل از پیش مشخص‌شده است.

مورد دیگری مطرح می‌شود که فردی به جناب مهندس مراجعه می‌کند و به ایشان می‌گوید: مبلغ دو میلیون تومان بدهی دارم، این مبلغ در زمان خودش مبلغ زیادی بود. این مبلغ را از افرادی زیادی طلب کرده ولی هیچ‌کس این مبلغ را به او نداده است. جناب مهندس به او می‌گوید: اگر خوب فکر کنی، می‌بینی به‌اندازه دو میلیون تومان نمی‌ارزی؛ یعنی در این حد قابل‌اعتماد نیستی ولی می‌توانی از هر دوستان یا اعضای خانواده‌ات دویست، سیصد هزار تومان بگیری و بدهی خودت را پرداخت کنی و سر فرصت مبالغ را به صاحبان آن‌ها برگردانی.

 هدف از مطالبی که بیان شد این است که همه‌ی این موارد اعمال به‌ظاهر نیکی بودند، ولی اعمال سالمی نبودند، چون به صفات منتهی می‌شدند. ممکن است ما به فردی بیشتر از قدر و قیمتش بها بدهیم ولی او ظرفیت این بها دادن را نداشته باشد و به فساد منتهی شود که در این صورت هم عمل سالم انجام‌نشده است. پس عمل صالح به عمل به‌ظاهر نیک ترجیح دارد؛ و ما برای پیش‌گیری از فساد باید این موارد را رعایت کنیم. همان چیزی که در کنگره رعایت می‌شود که راهنمایان با ره‌جویان خود غیر از محیط لژیون، جلسات و مسائلی که به اعتیاد مربوط می‌شود و حدود آن مشخص‌شده است نباید باهم ارتباط داشته باشد؛ چون منجر به فساد می‌شود.

 درگذشته کلینیک جمعیت آفتاب در اوایل کار خود به بیمارانی که درمان می‌شدند و به رهایی می‌رسیدند تحصیلاتی را در نظر گرفته بود که بعد منجر به وظیفه شد؛ یعنی بیماران خود را محق آن تصحیلات می‌دانستند، ولی جناب مهندس سال‌هاست که هوشمندانه بر اساس نیاز افراد، سنجش موقعیت، شرایط آن‌ها و در حقیقت به‌اندازه قدر و قیمت افراد، کمک‌های غیر نقدی را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند.

 

دکتر اردشیر

عمل به‌ظاهر نیک و عمل سالم را باید در قالب اخلاقیات بررسی کنیم و ببینیم چرا ما قادر به انجام عمل سالم نیستیم ولی انجام عمل به‌ظاهر نیک را دوست داریم؟ برای اینکه تعاریفی برای اخلاقیات ارائه دهیم باید آن را در دو بعد بررسی کنیم؛ اخلاقی که همراه بااحساس گناه است و اخلاقی که همراه منطق است. وقتی اخلاق همراه بااحساس گناه باشد، عمل به‌ظاهر نیک وارد ماجرا می‌شود. مثلاً کودکی از قانون تخطی می‌کند پدر خانواده می‌گوید چون فرزندم هنوز کودک است پس اجازه انجام چنین کاری را دارد و نباید برای او محدودیتی ایجاد کنم. ما اگر این‌طور تعبیر و تفسیر کنیم باید بگوییم که رفتار به‌ظاهر نیک اخلاقی است؛ توأم بااحساس گناه و هیجان که در آن از منطق خبری نیست. چنین کودکی در آینده به هیچ قانونی ارزشی قائل نخواهد شد؛ اما وقتی منطق وارد اخلاقیات شود آن موقع می‌توانیم، بگویم: محدودیت عین قانون و تربیت است و باید صورت بگیرد.

وقتی افرادی که برای انجام کار خود محدودیتی قائل نیستند، وارد کنگره شوند و کارهای گذشته خود را انجام بدهند، این افراد درمان نمی‌شوند. در کنگره به آن‌ها آموزش داده می‌شود که در انجام کارهای خود محدودیت داشته باشند. وقتی محدودیت را بپذیرند و عمل سالم انجام بدهند، درمان آن‌ها شروع می‌شود؛ چون اولین قدم برای درمان پذیرفتن محدودیت همراه با قانون است.

 

دکتر حمید

یکی از مسائل مهمی که ما درمان بیماران و مددجویان خودداریم؛ این است که خانواده و اطرافیان با رفتار غلط خود موجب تداوم اعتیاد و رفتارهای اعتیاد گونه در افراد می‌شوند. ما به خانواده‌ها توصیه می‌کنیم که در آموزش‌های گروهی حضورداشته باشند و یاد بگیرند چه رفتارهایی را باید با بیمار انجام بدهند تا با انجام کارهای به‌ظاهر نیک و غلط خود موجب تداوم اعتیاد فرد نشوند.

 درمان فرد معتاد یکروی سکه و آموزش خانواده روی دیگر سکه است. در بسیاری از موارد خانواده فرد بیمار می‌گوید: وقتی خود فرد اقدام به درمان نمی‌کند ما برای چه باید به اینجا بیاییم. ما به خانواده‌ها توضیح می‌دهیم که اگر خود بیمار بیاید؛ شما یاد می‌گیرید که چگونه او را دررسیدن به درمان کمک و همدلی کنید، ولی اگر بیمار نیاید؛ یاد می‌گیرید که چه رفتارهای درستی انجام بدهید تا بیمار به درمان ترغیب شود.

 

 

دکتر ندا

جناب مهندس فرمودند که ما نباید فقط به پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک بسنده کنیم؛ بلکه نتیجه کار نیز نیک، خیر و صلاح باشد و شری در آن نباشد. در کنگره فرق بین عمل سالم و به‌ظاهر نیک همراه با تفکر و تعقل بررسی‌شده است و قوانین و حرمت کنگره بر اساس همین پایه‌ریزی شده است. مثلاً در مورد رابطه راهنما و ره‌جو، نباید رابطه کاری و مالی بین آن‌ها باشد.

اگر مثل این ضرب‌المثل که «خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند» عمل کنیم و بدون هیچ قید و شرطی محبت کنیم، همه به ضرر فردی می‌شود که تحت درمان است. امیدوارم در زندگی شخصی، اجتماعی و در درمان این موضوع را در نظر بگیریم و به‌صرف اینکه کاری خوب است، آن را انجام ندهیم؛ بلکه به نتیجه و بازده کلی آن توجه کنیم.

 

 دکتر فرشته

ما صفات نیکی خوبی داریم که همه به‌ظاهر نیک هستند؛ مثل محبت، دلسوزی، آزادی، ولی اگر به این صفات زیادی بها بدهیم، عمل سالمی نخواهد بود. اگر من مادر به فرزند بی‌قیدوشرط محبت کنم و حد و حدودی برای محبت خودم قائل نباشم این عمل به‌ظاهر نیک است که منجر به فساد در جامعه می‌شود. یا محبت کردن به یک فرد مستمند یا گدا را باید با دقت انجام بدهیم و «ماهی گیری را به آن‌ها یاد بدهیم نه ماهی دادن را.» همین‌طور آزادی بیش‌ازحد نیز نمی‌تواند عمل سالمی باشد. پس عملی سالم است که قوانینی برکنار آن باشد. انجام عمل سالم خیلی راحت نیست ولی انجام دادن عمل به‌ظاهر نیک را همه دوست دارند.

در سی دی مشکل؛ مهندس عنوان می‌کند که آفرینش با مشکل عجین شده است. ما آمدیم تا دچار چالش شویم و چالش‌ها را برطرف کنیم، مهم برخورد ما است که چطور با مشکلات برخورد کنیم که به سه حالت اتفاق می‌افتد؛ بعضی افراد مشکل را بی‌خیال می‌شوند. بعضی از افراد موقتاً مشکل را حل می‌کنند. عده‌ای هم مشکل را کامل برطرف می‌کنند، چنین افرادی درزمینهٔ اعتیاد به درمان و رهایی می‌رسند که درنهایت رستگاری را همراه خود می‌آورد.

 

دکتر محمدعلی

ما اگر اعمال را به نیک و بد یا سالم و غیرسالم تقسیم کنیم، چهار حالت مختلف خواهیم داشت؛ عملی که نیک است و نتیجه‌ی آن عمل سالم است، عملی که نیک است ولی نتیجه‌ی ناسالمی به ما می‌دهد، عملی که بد و شر است و نتیجه سالمی دارد، عملی که ظاهر آن شر است و نتیجه‌ی ناسالمی خواهد داشت. در چهار حالت گفته‌شده عمل به‌ظاهر نیک در ابتدا به نظر نیک می‌رسد ولی نتیجه‌ی آن شر است. عمل به‌ظاهر شر، عملی است که ظاهر آن خوب نیست مثلاً درجایی احساس می‌کنیم به‌جای اینکه به فردی کمک و لطف کنیم باید او را تنبیه کرده و مورد عتاب قرار بدهیم. آنجا ظاهر کار شر است و احساس می‌کنیم کار خوبی نیست ولی نتیجه‌ای که به دست می‌آوریم، نتیجه‌ی خوب و مفیدی است.

 

دکتر شیوا

 عمل سالم، عملی است که نتیجه‌ی آن خوب و خیر است و عمل به‌ظاهر نیک، عملی است که نتیجه‌ی خوبی همراه ندارد. ما برای انجام عمل سالم به مثلث درمان می‌رسیم که یکی از اضلاع آن جهان‌بینی می‌باشد. جهان‌بینی تفکر انسان است. اگر انسان تفکر خوب به‌دوراز تنفر، حسادت، کنیه و خیلی افکار مخرب دیگر داشته باشد، می‌تواند عمل سالمی داشته باشد. جناب مهندس فرمودند: پشت یک تفکر سالم، یک قلب سالم است؛ یعنی قلبی که به چیزهای خوب فکر می‌کند، تزکیه و پالایش را انجام داده و به زمان و آموزش احتیاج دارد تا به قلب سالم برسد و تفکری سالم داشته باشد تا به عمل سالم برسد.

 عمل سالم به حدی مهم است که در لو گو یا آرم کنگره 60 مثلثی را می‌بینیم که اضلاع آن متشکل از عمل سالم، معرفت، شناخت و عدالت است. اگر ما معرفت و شناخت همراه با آموزش و قلبی سالم داشته باشیم به عمل سالم می‌رسیم، اگر عمل سالم داشته باشیم، می‌توانیم عدالت را در خانواده و جامعه برقرار کنیم. با عمل سالم به حس سالم می‌رسیم، حس سالم، حسی است که اطلاعات درست را به عقل می‌رساند. اطلاعاتی که در عقل پردازش می‌شود با فرمانروایی عقل دستور سالم را می‌دهد و درنهایت به وادی چهاردهم که وادی عشق و محبت است، می‌رسیم.

 

دکتر مسعود

استاد دانشگاه بودن چهاردهمین شغلی است که من دارم. یکی از شغل‌های من نانوانی بود و من در این شغل خیلی مقرراتی بودم. در زمان‌های قبل مردم استان کردستان بیشتر به سمت مشروبات الکلی گرایش داشتند و کمتر کسی به سمت مواد مخدر روی می‌آورد. در آن زمان هر فردی می‌توانست با بیست، سی هزار تومان ابزار کار فراهم کند، من هم که فکر می‌کردم انسانی دلسوز و مردمی هستم، هر فردی که اعتیاد داشت به من مراجعه می‌کرد و می‌گفت: اگر بیست، سی هزار تومان باشد و بتوانم کاری فراهم کنم؛ قول می‌دهم که دیگر به سمت مواد نروم. صندوق قرض‌الحسنه‌ای در آنجا بود که من آن‌ها را به صندوق قرض‌الحسنه معرفی می‌کردم تا به آن‌ها وام بدهد، من هم فقط چک‌ها را امضاء می‌کردم. یک روز نگاه کردم دیدم از شش‌صد هزار تومان وامی که برای این دوستان گرفتم، فقط مبلغ هفده هزار تومان پرداخت‌شده است؛ یعنی من پانصد و هشتادوسه هزار تومان به قرض‌الحسنه بدهکار شده بودم. یک روز، نامه‌ای درب خانه‌ی ما آمد به این مضمون که اگر تا این تاریخ پول‌ها را برنگردانی ما اقدام قانونی خواهیم کرد. من هم نمی‌دانستم اقدام قانونی یعنی چه؟ فکر کردم من را به زندان خواهند برند، ناچار نانوایی را نصف قیمت فروختم و پول صندوق را دادم. بدی مسئله اینجا بود که خیلی از مصرف‌کنندگان نو پا روی من حساب بازکرده بودند باکار من نه‌تنها اعتیاد کم نشد و فردی درمان نشد؛ بلکه گرایشی پیدا شد که فلانی بیست، سی تومان به ما می‌دهد. من عمل به‌ظاهر نیکی انجام دادم که منجر به خسارت به خودم و شهرم شد.

برادر من عضو تیم بسکتبال بود، وقتی به سمت مصرف مواد گرایش پیدا کرد به خاطر اینکه محتاج کسی نباشد؛ من و مادرم مرتب به او کمک می‌کردیم. الآن متوجه می‌شوم که کمک‌هایی که عمل به‌ظاهر نیک بود، هیچ‌کدام بافکر نبود. خیلی از حمایت‌هایی که در خانواده توسط مادران و همسران انجام می‌گیرد حمایت واقعی نیست؛ بلکه فرد را به سمت بدتر شدن و خراب شدن سوق می‌دهد.

در مورد سی دی مشکل؛ خداوند می‌گوید: ما انسان را در رنج آفریدیم، این رنج به این معنی نیست که خداوند عقده دارد و ما را آفریده تا ناراحتی و درد بکشیم؛ بلکه ما را آفریده تا در مقابل مشکل قرار بگیریم و مشکل را حل کنیم. وقتی مشکلی به وجود می‌آید و در مقابل تک‌تک ما انسان‌ها قرار می‌گیرد از خود عکس‌العمل نشان می‌دهیم؛ بعضی از ما در مقابل مشکل تسلیم می‌شویم، بعضی به جنگ مشکل می‌رویم اما سرخود را به سنگ می‌کوبیم و خودمان را نابود می‌کنیم، بعضی هم مثل آب، آرام مسیر خود را پیدا می‌کنیم، سخت‌ترین سنگ‌ها را سوراخ می‌کنیم و راه نجاتی پیدا می‌کنیم به قول آن جمله‌ی معروف که یا راهی می‌یابیم یا راهی می‌سازیم یا شعاری که جناب مهندس در مورد ورزش کنگره می‌گویند: این است که ما یا می‌بریم یا می‌آموزیم، شکستی در کار نیست. من هر موقع می‌خواستم بامحبت کردن و پول دادن، مشکلی را برطرف کنم متأسفانه روزبه‌روز بدتر می‌شد؛ چون عمل من عمل سالمی نبود بلکه عملی نیک بود تا اینکه مهندس به من گفت: کارهایی که انجام می‌دهی را قطع کن تا کسی به حمایت‌های بی‌دلیل تو دلگرم نباشد. وقتی به صحبت‌های او گوش جان سپردم به یک ماه نشده مشکل من حل شد.

 

 دکتر نازنین

همه‌ی ما انسان‌ها باید تفکر سالمی داشته باشیم و در زندگی به چیزهای مثبت فکر کنیم. برای انجام یک کار ابتدا فکر کنیم و به نتیجه‌ی آن توجه کنیم تا به هدف خود برسیم. در درمان هم همین‌طور است، ما در ابتدا که شروع به کار می‌کنیم باید ببینیم نتیجه‌ی کار ما چه خواهد شد آیا مثبت است یا منفی؟ اگر تفکر ما سالم باشد؛ همه‌ی کارها روال عادی را طی می‌کنند و امید، ایمان و اعتمادبه‌نفس ما زیادتر می‌شود.

 

محمد

بیشتر مطالب کنگره علاوه بر مسافران برای هم‌سفران نیز سودمند است. من یک بیمار داشتم که خیلی ناآرام بود و شیشه مصرف می‌کرد الآن دو هفته است که درمان شده و علت درمان او هم‌سفرش بود نه من، این هم‌سفر علاقه‌مند به سی‌دی‌ها شده بود.

 آقای مهندس باذکاوت مطالبی را در سی‌دی‌ها بیان می‌کنند که در ظاهر خیلی ساده است. این هم‌سفر بیشتر از اینکه مسافرش در جلسات حضورداشته باشد خودش در جلسات حضور داشت درنهایت مسافرش را همراه خودش به کلینیک آورد و الآن رهاشده و فرد دیگری شده است.

 

 دکتر اعظم

قوانین وجود دارند و خیلی ساده به نظرمی آیند؛ مثلاً وقتی کسی می‌خواهد وام بگیرد ضامن او بشویم و کنار آن از او سفته یا چک بگیریم تا مبالغ قابل‌برگشت باشد، این کار هرچند در ظاهراً ساده است ولی در مرحله عمل اجرایی نیست. برای خود من بارها پیش‌آمده که آیا وقتی من درست رفتار می‌کنم طرف مقابل من هم همین کار را می‌کند؟ مطمئناً وقتی آن عمل درست می‌شود که طرف مقابل هم برکنار من این رفتار را داشته یا شد.

 در کنگره این دستور جلسه، دستورالعمل مهمی است و ما باید به ره‌جوها یادآوری کنیم که طبق حرمت کنگره رفتار کنند. این دستور جلسه جنبه اجرایی و ارزش خیلی بالایی دارد و کمک می‌کند در سیستم تعریفی داشته باشیم.

 

دکتر نوشین

در صحبت‌هایی که ما در خدمت دکتر مکری یا دکتر فرهودیان داشتیم، آن‌ها همیشه به ما یادآوری می‌کردند که همیشه دیسیپلین کلینیک را که شامل رابطه بین درمانگر و درمان‌جو می‌باشد را حفظ کنیم. به ما می‌گفتند: رابطه درمانی باید همیشه رابطه درمانی بماند و گوش زد می‌کردند که با بیمار دادوستد نکنیم، پول قرض نگیریم، با آن‌ها خریدوفروش انجام ندهیم و نگوییم فلان کار را برای ما انجام بدهند، خوب بیماران شغل‌های مختلفی دارند.

تجربه شخصی من این است که در بیشتر کلینیک‌ها، پرستارها این موارد را رعایت نمی‌کنند. رعایت کردن رابطه از طرف ما که درمانگر هستیم و تخصص این کار راداریم بیشتر انتظار می‌رود؛ چون مددجو یا ره‌جوی ما یک بیمار است. اگر کار به‌جای باریکی هم بکشد ازنظر قانونی این درمانگر است که زیر سؤال می‌رود. سر همین حدومرز و دیسیپلین‌هایی که رعایت نمی‌شود ما آسیب زیادی دیدیم. من بارها مریض را از کلینیک بیرون می‌کردم ولی او با قوانینی که خواسته بودم به کلینیک برمی‌گشت. خیلی از کلینیک‌ها به ما می‌گویند: ما به مریض نمی‌توانیم بگوییم: کپی مدارک شناسایی خودت را بیاور؛ چون می‌رود و دیگر برنمی‌گردد. متأسفانه اعتیاد در بین افراد باهوش و تیزهوش بیشتر است، وقتی بیمار به کلینیک می‌آید و متوجه می‌شود که در آنجا دیسیپلین حاکم نیست در مسیر درمان نمی‌ماند حتی اگر به ضررش باشد.

 

مهندس

در اول دستور جلسه ما به این نتیجه رسیدیم که بزرگ‌ترین مشکل ما خودمان هستیم، خیلی از چیزها را نمی‌دانیم و باز اشتباهی که می‌کنیم؛ فکر می‌کنیم اگر در رشته خاصی تحصیلات عالیه داریم حتماً همه‌چیز را بلدیم. ممکن است تحصیلات عالیه داشته باشیم ولی ادب، نزاکت و تربیت نداشته باشیم. دکترای فیزیک هسته‌ای باشیم ولی آداب غذا خوردن را بلد نباشیم، پرفسور ناسا باشیم ولی اخلاق نداشته باشیم و صحبت کردن با مردم را بلد نباشیم. مشکل اینجاست که عمل نیک برای ما مشکلات و گرفتاری پیش می‌آورد. یکی از دشمنان ما این است که ما هنوز فرق عمل سالم و عمل نیک را تشخیص ندادیم. عمل سالم عملی است که نتیجه‌ی آن به‌خوبی و نیکی ختم شود.

 در مثالی که مسعود زد، گفت: من می‌خواست کار نیک‌انجام بدهم نتیجه آنچه شد؟ هم وضع معتادان را خراب‌تر کرد و هم دکان خودش را فروخت و مشکلات زیادی درست کرد. هدف او نیک بود ولی سالم نبود یا در رابطه با صحبتی که یکی از دوستان عزیز کرد؛ حمایت از یک جانباز خوب و نیک است ولی به چه قیمتی تا چه مرحله‌ای؟ فردی که بگوید: من جانباز هستم باید به من دارو یا متادون بیشتری بدهید، باید یکجا جلوی او ایستاد، نباید یک کلینیک خودش را با مریض هماهنگ کند یا نباید یک مریض خودش را با کلینیک هماهنگ کند باید هر دو باهم هماهنگ باشند. ما باید از مجری چیزی بخواهیم که بتواند اجرا کند. اگر نتواند اجرا کند فایده‌ای ندارد. روز اول که می‌خواهیم متادون بدهیم می‌گوییم: باید هر فردی صحیح به مرکز ملی مطالعات بیاید و متادون را در آنجا بخورد. وقتی ما در پروژه OT بودیم و می‌خواستیم پایلوت کنیم می‌گفتند: باید بیماران به اینجا بیاید و شربتشان را بخورند. گفتیم: این حرفی که شما می‌زنید امکان‌پذیر نیست، اگر معتادان همه کارتن‌خواب بودند؛ می‌شد ولی افرادی هستند که مغازه‌دار، پزشک، معلم، کارخانه‌دار یا مهندس هستند. باید طرفین بتوانند باهم هماهنگ شوند؛ یعنی ما از مجری چیزی بخواهیم که قابل‌اجرا باشد. ما اگر به مجری بگوییم از دیوار پنج طبقه بپر پایین که نمی‌تواند بپرد، ولی یک متر را می‌تواند بپرد در اینجا عمل سالم این است که هر دو باهم هماهنگ باشند.

اگر ما به شما عزیزان می‌گویم صبح جمعه بیایید به خاطر این است که باهم هماهنگ شویم. کسانی که به اینجا می‌آیند، همکار کنگره نیستند؛ بلکه اعضای کنگره هستند. پزشکانی که اینجا می‌آیند و با کلینیک‌هایی که کار می‌کنیم آن‌ها را جزئی از کنگره می‌دانیم برای این می‌گوییم: اینجا بیاید تا هماهنگی لازم انجام بگیرد، ببینید ما اینجا چه‌کار می‌کنیم و به تجربه لازم برسیم. فقط این نیست که بگوییم: هر کس اینجا بیاید ما به او مریض می‌دهیم، اگر این‌طور بود ما باده کلینیک کارکنیم کافی است. باید شما کنگره را بفهمید تا بتوانیم باهم کارکنیم، باید سی‌دی‌ها را بگیرید و گوش کنید؛ چون جزو تکالیف شما است. در هفته به کمک شما پزشکان صد نفر، نود نفر به رهایی می‌رسند، نه ترک. درمانگر کسی است که بتواند یک نفر را به درمان برساند، شرط آن‌هم این است که مصرف‌کننده‌ای که به درمان می‌رسانید، شب در انبار هروئین بخوابد و شب خواب برود نه اینکه تا صبح زجر بکشد یا فردی که قبلاً تریاک مصرف می‌کرده و رهاشده را در انبار پر از تریاک بخوابانیم، خوابش ببرد نه اینکه به فکر او بیاید که مواد بزند. آن‌وقت می‌توانیم بگوییم: ما درمانگریم، بقیه آن علائمی و حمایتی است؛ یعنی مشکلی که موقت حل می‌کنیم.

 در سی دی مشکل؛ اگر گوش کرد باشید با مشکل سه گونه برخورد می‌کنیم؛ یا بی‌خیال مشکل می‌شویم یا مشکل را موقتی حل می‌کنیم یا مشکل را دائمی حل می‌کنیم. بی‌خیال مشکل می‌شویم یعنی مصرف‌کننده مشکل دارد ولی بی‌خیال مشکل است و به مصرف مواد ادامه می‌دهد. مشکل را موقت حل می‌کنیم؛ یعنی فقط برای امروز، به قول معتادان بی‌نام فقط امروز را می‌خواهیم حل کنیم فقط می‌خواهیم دارویی بخوریم و امروز را حل کنیم، موقتی است اگر صد هزار سال هم بگذرد آن مشکل حل نمی‌شود. یک موقع مشکل باید از ریشه و پایه حل شود، اگر ما بتوانیم مشکل را برای همیشه حل کنیم، می‌شویم درمانگر. پس رنج بیهوده نکشید یا کنگره 60 را قبول دارید یا ندارید. اگر قبول ندارید شمارا به خیر، ما را به‌سلامت، همدیگر را دوست داریم و کاری به کار هم نداریم. ولی اگر روز جمعه این‌همه راه طی می‌کنید و به اینجا می‌آیید، لااقل ببینید ما چه می‌کنیم؟ لااقل ببیند ما چه راهی رفتیم؟ ما چه‌کار می‌کنیم که مسافران از ساعت پنج و نیم صبح به پارک می‌آیند؟ کنجکاو نیستید که این‌ها چه‌کار می‌کنند. آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم یار در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم شما پزشکان باید تا به امروز پانصد مقاله ارائه می‌دادید، فردی مقاله داده که فقط شش نفر کیس داشته است. شما ده هزار کیس دارید چرا مقاله نمی‌دهید؟ چرا کارهای تحقیقاتی نمی‌کنید؟ چرا کسانی که به کلینیک خودتان آمده‌اند را مقاله نمی‌کنید؟ فقط نگویید: سادوک این را گفت، فلانی آن را گفت، خودتان عمل کنید کاری به کار هم نداشته باشید. خانم دکتر سیدی در کلینیک خودش روی بیماران عمل کرد آن را مقاله کرد به من هم چیزی نگفت. مقاله را به آمریکا فرستاد در آنجا مقاله‌اش پذیرفته شد. از او دعوت کردند به آمریکا رفت از مقاله خود دفاع کرد و بعد به ایران برگشت.

 

بعضی از دوستان فقط به این خاطر در اینجا حاضر می‌شود که اسمشان در لیست باشد ونشان بدهند که همکار کنگره هستند. این‌طور فایده ندارد برای همکاری ده تا پانزده کلینیک که پایه کار باشند، بس است. امیدوارم که سی‌دی‌ها را بگیرید و گوش کنید، ممکن است شما آنتی‌بیوتیک‌ها را خیلی خوب بشناسید، ممکن است داروها خیلی خوب بشناسید ولی بعضی از مسائل حاشیه‌ای را نمی‌شناسید. سعی کنید سی‌دی‌ها را گوش بدهید تا ما بتوانیم از نیروی شما بهتر و بیشتر استفاده کنیم. من روی لژیون پزشکان حساب می‌کنم نمی‌خواهم چیزی هم گیر من بیاید، فقط می‌خواهم این تجربه را به شما منتقل کنم.

 گزارش تصویری جلسات فنی پزشکان توسط مهندس:

حضور غیاب پزشکان:

تهیه و تنظیم:علیرضا نیکروش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .