بازهم رهایی، رهایی از دامن خبیث باورهای بهظاهر سالم با محتوایی پوشالی، رهایی از زندان جسمی به ظاهر سالم با درونی پر از تخریب و ویرانی.
رهایی وضعیتی است که حس میکنیم جوانه های دانایی نفس را فیلتر می نماید. صبر و صبر کردیم با همان کفشهای آهنین؛ یادش برایمان شیرین و این نقطه آغاز راهی است برای شروعی دوباره؛ ما نیز این رهایی را صمیمانه تبریک میگوییم و توجه شما را به این گفتگو جلب می کنیم
با سلام لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
سلام دوستان معصومه هستم یک همسفر
به ما بگویید چگونه با کنگره ۶۰ آشنا شدید؟
از طریق همسایه خودمان که امروز یکی از بهترین تصمیمیترین دوستان ما محسوب میشوند با این بهشت آشنا شدیم.
از حال و هوای روز رهایی و این روزهای خود برای ما بگویید؟
روز اول که پا به کنگره گذاشتم حالم خیلی بد بود. ناامید، ناامید از همهجا چون راههای مختلفی را امتحان کرده بودیم که از هیچکدام جواب نگرفته بودیم، فکر میکردیم اینجا هم مثل همه آن راههای که رفتیم بیفایده است، ولی بعد از یک مدت که آمدیم با دیدن تغییرات در خود و مسافرم نظرمان بهکل عوض شد و با آموزشهای که از راهنمایم گرفتم و آرامش نسبی که در من به وجود آمد تازه اصل ماجرا را بعد از مدتی فهمیدم. تا اینکه شکر خدا به رهایی رسیدیم. هنوز هم یاد کردن از روز رهایی و آن ساعتها انرژی خاص به من میدهد.
نظر شما در مورد کنگره ۶۰ چیست؟
به نظر من کنگره ۶۰ منطقیترین و زیباترین راهحل را برای درمان مصرفکنندگان که برچسبهای مختلفی مثل معتاد به آنها زده میشود رادار است که یکی از کارهای خوب کنگره برداشتن این برچسبها از روی آنها و دادن اسم پرمعنی مسافر به آنهاست و زیبایی دیگرش در پوشش انتخابی است که همه باید پیراهن سفید بپوشند و این واقعاً آنها را از آلودگی گذشته جدا میکند.
آیا با حضور در جلسات تغییری در خود احساس میکنید؟
بله صد در صد چون در کنار درمان کنگره به من آموخت که بتوانم مسئله و مشكلات خانوادهام را هم حل کنم و این جلسات در زندگی روزمرگیام هم تأثیر زیادی داشته است. البته باید در این مورد دیگران نظراتشان را بیان کنند ولی تا جایی که بتوانم کمکم آموزشها را کاربردی میکنم. زمان لازم است تا یک فرد بتواند ضد ارزشها را کنار بگذارد و ارزشها را جایگزین یا پررنگ کند.
آیا دوست دارید در کنگره بمانید و خدمت کنید؟
بله اگر بتوانم. حتماً این سعادت بزرگی است. ایکاش لایق باشیم. احساس میکنم در قبال کمک کنگره به من، من هم باید به کنگره کمک کنم درست است که کنگره به کمک من نیازی ندارد و بازهم خدمت کردن بیشتر به خود من آرامش و آموزش میدهد حتماً میمانم و خدمت میکنم اگرخدابخواهد.
چه توصیهای برای همسفران دارید؟
توصیه میکنم در هر کاری باراهنمای خود مشورت کنند و آنها را در زندگی کاربردی کنند. حتی برای دعوا کردن با مسافرتان، به نظر من مشورت کنید تا ببینید که چه باید بگویید.
خانم معصومه لبخندی میزنند البته مزاح میکنم.
حتماً آموزشها را جدی بگیرند و قدر راهنماهای خود را بدانند.
به نظر شما حضور همسفر تا چه اندازه در سفر مسافر اهمیت دارد؟(از تجربیات خودتان دراینباره بگویید)
همانطور که گفتهشده همسفر بال پرواز است. حضور همسفر باعث میشود مسافر در سفر خود ثابتقدمتر باشد. من همیشه خیلی نگران مسافرم بودم روزهای که دیر به منزل میآمد یا شبهای که دیر میخوابید. ولی اینجا به من آموزش دادند که کاری به کار مسافر نداشته باشم و این نگرانیها از خود دور کنم؛ و رفتار من با مسافرم از قبل خیلی بهتر شد چونکه رهایش کردم تا رها بشود و خودمم هم به آسودگی خیال رسیدم و نقش راهنما در این آرامش خیلی پررنگ است. این آرامش کمکم روی مسافرم هم تأثیر گذاشت و من معنی بال پرواز بودن را فهمیدم.
پیام شما برای همسفران سفر اول تازه واردین چیست؟
شاید در روزهای نخست صحبت با این عزیزان در مورد داشتن صبر سخت باشد چون شاید هنوز ایمانشان به کنگره صد در صد نشده (مثل خود من) باگذشت زمان و بهموقع حاضر شدن در جلسات این صبر حاصل میشود و میوه میدهد و این عزیزان هم به آرامش میرسند انشالله.
در آخر اگر صحبتی برای خوانندگان این مصاحبه دارید بفرمایید؟
از رهایی خودمان بسیار خوشحالم و بیشتر از آن برای آرامش مسافر و پسر عزیزم خوشحالم. امیدوارم این رهایی پایدار باشد.
از بنیانگذار کنگره ۶۰ آقای مهندس و خانواده محترمشان، از راهنمای خوب خودم خانم لیلا خجسته و راهنمای مسافرم آقای آرش خردمند کمال تشکر رادارم. ممنونم.
تهیه گزارش: همسفر زهرا
نگارنده: همسفر زینب
- تعداد بازدید از این مطلب :
2987