خلاصه سخنان:
خانم سمانه: هر چه دانش ما در موضوع محبت بیشتر باشد به انسان در سختی‌ها و دشواری‌های عظیم کمک می‌کند که محبت درونی خودمان است، معمولاً اتفاقاتی که انسان را خیلی شوکه می‌کند و ضربه وارد می‌کند می‌تواند خیلی سازنده هم باشد و باعث جهش شود.باید بدانیم زندگی همیشه پیش‌بینی‌هایی نیست که انسان با خود می‌کند، زیرا گاهی یک اتفاقاتی برای ما می‌افتد که به‌ظاهر خیلی دردناک است و ازنظر ما یک بلا و مصیبت است ، ولی چیزی که تعیین‌کننده است در صراط مستقیم قرار گرفتن انسان است که با اعمالش شناخته نمی‌شود و به قلب انسان است
خانم مونا: دوست داشتن به انسان احساس می‌دهد، انرژی، انگیزه و توان حرکت می‌دهد و زمانی که انسان کسی را دوست دارد پاسخی دریافت می‌کند و برای رسیدن انسان به خلوص با گذراندن آزمایش‌های زیاد، درد و رنج و فرآیند جداسازی و خالص شدن اتفاق می‌افتد.
خانم سمانه: تزکیه اصولاً دردناک است و باید بدانیم غم بزرگ می‌تواند انسان را به بالاترین نقطه یا پایین‌ترین نقطه سوق دهد، پس رنج و درد می‌تواند تبدیل به گنج شود و می‌تواند هم تبدیل به بزرگ‌ترین مصیبت شود و بستگی به نوع نگاه ما دارد، ولی برای خالص شدن الزامی است، عده‌ای ممکن است خودشان را بی‌لیاقت تصور کنند و یا در زمان مصرف نیکوتین خودم همیشه احساس گناه و پوچی می‌کردم ولی با آموزش‌های کنگره جواب درستی را برای درمانم پیدا کردم و توانستم به لطف خدا به مرحله بعد صعود کنم ولی اگر انسان جواب درستی پیدا نکند به سمت تاریکی می‌رود.
خانم ربابه: جناب مهندس فرمودند: عامل‌هایی که باعث شد در سلامتی‌شان کمک کند را بیان کردند.
1 ورزش 2- آرامش جسم و روان .چون ناامیدی ، ترس عدم اعتماد ما رابین می‌برد 3- توکل و ایمان به خدا 4- جدایی از منفی گری ، زیرا اگر منفی گر باشیم خودمان در رنج و عذاب خواهیم بود و خودمان هیزم جهنم خودمان می‌شویم.موضوع بعدی این است که عشق چیزی نیست که به نفرت تبدیل شود البته خواسته، تمایل شدید بوده ولی قالب عشق نیست و برای رشد در محبت ابتدا با مرحله نابودی و خرابی روبه‌رو می‌شویم و باید آن ساختار مخرب، خراب شود و زمانی که خراب شد می‌توان جهش پیدا کرد و اینکه دانش مکمل باشد تا شخص به منبع روشنایی برسد و اگرنه در همان تاریکی می‌ماند.
خانم سمانه: شما اگر کسی را دوست دارید نمی‌توانید آن را مجبور به دوست داشتن کنید و اسیرش کنید و به خاطر اسیر بودنش در خدمت ما قرار گیرد.چون اسمش محبت نیست ، چون اگر اعتمادبه‌نفس و قدرت تصمیم‌گیری کسی را بگیریم آن شخص برای ادامه حیات به ما وابسته می‌شود و اگر روزی بتواند از آن شرایط بیرون بیاید یک‌لحظه نمی‌ایستد.در دوست داشتن باید ببیند چه چیزی برای آن‌طرف مفید است؟ اینکه من چه می‌خواهم نیست، بلکه آنچه چیزی را دوست دارد؟
در آخر ما در کنگره آموزش می ببینیم به آغوش خانواده‌ی خود برگردیم.اگر باکسی مشکلی داریم موانع را برداریم و زمانی که با خانواده مشکل‌دارید هرگز جایگزین پیدا نکنید،چون کمکی به شما نمی‌کنند.
تهیه گزارش و تایپ: همسفر مریم