حرکت درست؛ جشن اولین سال رهایی نیکوتین مسافر مجتبی

چهاردهمین جلسه از دور سیزدهم جلسات ویلیام وایت (درمان وابستگی به مصرف سیگار به روش DST) به نگهبانی علیرضا بهارلو، استادی "مسعود خیری" و دبیری فؤاد احمدی با دستور جلسه "وادی پنچم و تأثیر آن روی من" رأس ساعت 8:30 مورخ 10/10/95 در پارک طالقانی شروع به کارکرد.

سخنان استاد:

صرفاً تفکر مسائل ما را حل نمی‌کند، بلکه بایستی تفکر و تصمیمات خود را به مرحله عمل درآورد. وادی اول تفکر را مطرح می‌کند و وادی 2، 3 و 4 خط و خطوط آن را برایمان مشخص می‌سازد. مبحث جهان‌بینی را بارها شنیده بودیم ولی در کنگره بحث جهان‌بینی کاربردی مطرح است. در وادی 5 هم موضوع همین کاربردی بودن است. سابق بر این در مورد معضل سیگار بارها تفکر کردیم، ولی آن تفکر هم مانند موضوع مصرف مواد شامل عباراتی نظیر از فردا صبح یا شنبه یا سر ماه یا بعد از عید بوده و در مرحله تفکر متوقف می‌شد.

آقای مهندس این وادی را به همین جهت مطرح می‌نماید که هر چه تفکر کردی کافی است و در حال حاضر این تفکرات را باید عملیاتی کرد و در ادامه مسیر ممکن است تفکرات جدیدی به ذهن برسد که آن‌ها هم در جای خود بایستی به مرحله اجرا درآورد. لذا اگر دقت کرده باشید در ابتدا تفکر درمان مواد مطرح و عملیاتی شد و سپس با موضوعی که برای آقای مهندس پیش آمد، خود شروع نقطه تفکر جدیدی بود که توسط آقای مهندس به مرحله اجرا درآمده و به دنبال او افرادی این تفکر را ادامه داده و آن را به مرحله عمل درآوردند و در حال حاضر ما هم در حال عملیاتی کردن همین نقطه تفکر هستیم.

پارامتری که در مرحله اجرایی کردن به کار می‌آید فرمان‌برداری و استفاده از نشریات و آموزش‌های منظم و دسته‌بندی‌شده کنگره و عملیاتی کردن و اجرای این آموزش‌هاست و برای مثال در وادی 5 توصیه‌شده که یکسری اقدامات عملی ازجمله دوری از ضد ارزش‌ها، صبر، خودداری، توکل و تسلیم را انجام دهیم.

لذا من هم با توجه به اینکه آقای مهندس در آخرین سی دی "مشکل" فرمودند: "استاد جلسه نباید بیش از 5 دقیقه صحبت کند." در همین‌جا صحبت خود را در مورد دستور جلسه به پایان می‌رسانم.

سخنان استاد:

امروز جشن تولد یک سال رهایی آقا مجتبی از راهنمایان شعبه ابن‌سینای رباط‌کریم است. ایشان وارد لژیون ویلیام وایت شده و تفکرات خود را به مرحله ظهور رساند. در حال حاضر لژیون بسیار قوی تشکیل داده و آموزش‌های کنگره را دست‌به‌دست به ره‌جوهای خود انتقال می‌دهد. برای او آرزوی موفقیت و کسب جایگاه‌های بالاتر راداریم.

سخنان مجتبی:

مجتبی هستم؛ مسافر سیگار. آخرین آنتی ایکس؛ سیگار. مدت 10 ماه و 10 روزبه روشDST، با داروی آدامس نیکوتین دار و به راهنمایی استاد بزرگوار؛ آقای مسعود خیری سفر کردم. در حال حاضر رهایی یک سال و شش ماه.

در خارج یک جمله معروف دارند که یک می‌گویند: "دکتر نمی‌تواند یک بیمار خوب باشد." من هم خود یک راهنما بودم که اقدام به سفر سیگار کردم ولی به‌عنوان یک رهجو موضوع فرمان‌برداری را کاملاً پذیرفتم و برنامه‌ها و دستورات راهنما را چشم‌بسته انجام دادم.

من همیشه انتظار داشتم که از یک جای خوب شروع کنم. زمانی شروع کنم که همه‌چیز طبیعی و اوضاع کاملاً تحت کنترل باشد. برای مثال بعد از محرم یا عید یا بعدازاینکه کارم سبک‌تر شد. ولی تجربه سفر قبل من را به این نتیجه رساند که باید از سخت‌ترین زمان شروع کنم.

در تجربه قبلی که در خدمت آقای شمس بودم، 4ماه سیگار نکشیدم ولی قلیان و پیپ استفاده می‌کردم، به‌نحوی‌که وقتی‌که مجدداً سیگار را شروع کردم، احساس بهتری داشتم.

دفعه بعد در سخت‌ترین شرایط که تازه لژیون زده بودم و با شرایط کاری دشوار شب‌کاری هم مواجه بودم با خود گفتم نباید انجام این کار را به تعویق بی اندازم و در انتظار روز شنبه بمانم. بنابراین از سخت‌ترین شرایط شروع می‌کنم و امروز همان شنبه معروف است. اگر قرار باشد از جای ساده شروع کنم، فردا یا پس‌فردا که مسائل است چه خواهم کرد. بالاخره که همیشه همه‌چیز مرتب پیش نمی‌رود.

چقدر خوب است که فرصت خدمت کردن در کنگره رادارم که در اصل فرصت خدمت به خودم است. بعضی‌ها به آن سر دنیا می‌روند تا نیروی تاریکی را نابود کنند ولی در کنگره ما نیروی تاریکی را نابود نمی‌کنیم، بلکه آن را آموزش داده و به روشنایی تبدیل می‌کنیم و همان نیرو در صراط مستقیم قرار می‌گیرد و به ما در پیشبرد اهداف کمک می‌کند.

کل تخریب من 8 سال شد، ولی وقتی به پزشک مراجعه کردم مرا ازلحاظ تخریب ریه با بچه‌های شیمیایی مریوان مقایسه کرد. حال که گاهی تصویری از گذشته در حال کشیدن سیگار می‌بینم واقعاً خجالت می‌کشم.

سیگار 400 نوع ترکیبات سمی دارد به‌طوری‌که وقتی سیگار را ترک کردم 17 کیلو وزنم اضافه شد. مهندس می‌فرمایند: "کنگره به سمتی رفته که اگر کسی مواد بزند تعجب نمی‌کنیم و شاید بتوان او را مجدد پذیرفت ولی کسی که سیگار می‌کشد را نمی‌پذیریم."

خوشحالم که فرمان بنیاد کنگره 60 را اجرا کردم.

از حضورتان متشکرم و خود را درخور این‌همه محبت نمی‌دانم. از مسئولین لژیون آقای خدامی و آقا کامران (رک) که چراغ اینجا را روشن نگه داشتند و امکان حضور و بهره‌برداری را برای ما را فراهم ساختند، تشکر می‌کنم. همچنین از نگهبان پرانرژی جلسات "آقای علیرضا بهارلو" ممنونم و قطعاً نگهبان جدید آقا هاشم هم در این راه موفق خواهند بود و به او این جایگاه را تبریک می‌گوییم. از آقای علی‌اکبر که وقتی صحبت از نیم‌قرن تخریب خود می‌کنند قطعاً حجت بر من تمام می‌شود و آقا محمد که به تشویق‌ها خط می‌دهند و انرژی لژیون هستند و همه شما اعضای لژیون سپاس گذارم. تشکر ویژه از آقای خیری که بنده را به‌عنوان یک رهجو پذیرفتند و با القائات و فرمان‌ها خود مرا به سمت رهایی هدایت کردند. ممنون از اینکه توجه نمودید.

جمعه؛ پارک طالقانی؛ 17 دی‌ماه 1395

با آرزوی موفقیت برای همه شما.

نگارنده: احسان "مسافر سیگار"

رهجوی آقای حامد شمس از شعبه آکادمی