خداوند سرنوشت هیچ قومی را عوض نمیکند مگر که آن قوم خواستههای نامعقول خودشان را کنار بگذارند و دل به خواستههای معقول بدهند و در جهت اجراشدن خواستههای معقول خودشان را کامل کنند، وادی دوم دقیقاً این موضوع را بیان میکند: اگر کسی وارد تخریبهای مواد مخدر شده است، دچار یک انزوا شدید شده، تخریبهایی که مواد ایجاد میکند این است که فرد مصرفکننده احساس پوچی و ناامیدی میکند، احساس حقارت میکند تا جایی که آرامآرام دست به خودکشی میزند یا آنقدر ناامید میشود که اگر اسم ترک میآید تمام وجودشان به لرزش میافتد. خود من و خیلی از دوستانم این موضوع را کاملاً تجربه نمودیم، من خودم خاطرم هست که خیلی دوست داشتم وضعیتم عوض شود زمانی که مصرفکننده بودم، تجربههای غلط و آن تکرار تاریخ برام اتفاق میافتاد و چندین بار ترک میکردیم چند ماه بیخوابی و خماری را تحمل میکردم بعد به نقطهای میرسیدم که ازآنجا شروع کرده بودم و دوباره به مصرف مواد مخدر روی میآوردم.
یکی از مشکلات بزرگی که انسان میتواند داشته باشد این است که نتواند سرنوشت خود را بهنوعی که میخواهد رقم بزند، بنابراین برای سؤالاتی که در درونش وجود دارد نتواند پاسخ صحیح پیدا نماید. من سعید زمانی میتوانم یک مشکلی را در زندگیام حل نمایم که بتوانم از حل آن مشکل پاسخ صحیحی دریافت نمایم، یعنی صورتمسئله آن برای من شکافته شده باشد و آن مسئله کاملاً برای من بازشده باشد تا بتوانم از مشکلی که با آن روبرو هستم عبور نمایم.
استاد در ادامه فرمودند: انسان خواستههای فراوانی دارد انسان دارای یک ذهنی هست که این ذهن آنقدر داخلش سرعت دارد که اگر کمی اطلاعات غلطی داشته باشد، خودش را ضعیف و بدبخت میداند که واقعاً در آن موقعیت قرار میگیرد این موضوع در جهت صحیح هم به همین شکل است، اگر اطلاعاتم و آموزشهایم صحیح باشد، در یک متد و یکراهی درست قرار بگیرد بهقدری آن امواج ذهن قدرتمند هستند که آن امواج ذهن میتواند یک کار خوب یک زندگی سلامت را برای من بسازد. الآن که با چند نفر از دوستان در اینجا صحبت میکردیم، صحبت از مناظر و زیبایی که در این منطقه وجود دارد بود که واقعاً انسان را شگفتزده و حیرتانگیز میکند.
زمانی که از این زیباییها صحبت میشود اگر انسان درگیر اعتیاد باشد قطعاً این احساس زیبا را نمیتواند درک نماید، یعنی اگر من مصرفکننده مواد مخدر باشم وقتی حسهای من حسی منفی و حسی آلودهای باشد، تمامی حسهایم افیونی است، نمیتوانم از این منظره لذت ببرم بارها و بارها شده در زندگیام در دوران مصرف مواد مخدر در این موقعیتها قرار گرفتم ولی هیچ احساسی نداشتم، امروز اگر یک حس خوبی به من دست میدهد این به خاطر همان تزکیه و پالایش حسهای من میباشد یعنی همان درمان و رهایی من از اعتیاد است که باعث این حس زیبا شده است. پس باید بدانیم انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش و این فرموده خداوند است: که اگر انسانی بخواهد از بیهودگی، از پوچ بودن خارج شود هیچ راهی ندارد، جز تفکر صحیح و سعی و تلاش و تا در ادامه بتواند به نتیجه مطلوبی برسد اکثر ما یا در حال تجربه کردن هستیم یا قبلاً تجربه نمودهایم. باید برای درمان استمرار کنیم یعنی در آن موضوع که قرار میگیریم باید مدام برای ما تکرار شود تا با آموزش صحیح مطالب جدید را یاد بگیریم.
یک مسافر باید پلهپله طبق برنامه راهنمای خود حرکت نماید تا بعد از ده ماه رهاییمان را بگیریم که این رهایی پاداش کار ماست، حال من که یک مصرفکننده بودم و دهپانزده سال مواد مصرف میکردم، همه جور تخریبهایش را به وجود آوردم حالا انتظارش را داشته باشم که بیست روز یکجا بخوابم تا در آن بیست روز همه مشکلات من حل شود اما باید بدانیم، شاید ازلحاظ فیزیکی ده دوازده روز من هیچ دارویی هم مصرف نکنم در ادامه اعلائم خماری از قبیل پادرد و غیره از بین میرود، اما مشکلات صور پنهان من حل نخواهد شد باید یاد بگیریم از نیروهایی که در اختیار ما قرار دادهشده است بهدرستی استفاده نماییم.
حال باید همه سعی و تلاش خود را انجام دهم تا از نیروهایی که در پیرامونم هست بهدرستی استفاده نمایم، از راهنما، از کنگره، از ورزش، از مقالات آموزشی، اگر این نیروها را کنار هم و در یکجهت قرار بدهم قدرت و توانایی من برای خارج شدن از تاریکیها صدچندان خواهد شد. اگر در طول درمان یا در طول سفرم من احساس میکنم که زمان سفر برایم سخت میگذرد علتش اینکه نیروها را همجهت نکردهام یعنی از دانش راهنمایم بهطور کامل استفاده نکردهام، از سیدیها و آموزشها استفاده درست را نبردهام، پس صد در صد به من سخت میگذرد چون فکر من نسبت به انجام آن کار کم است، شاید من سعی کنم و تلاش نمایم اما این تلاش و کوشش برای یک نقطه تعالی و تکامل و برای رسیدن به آن رهایی نیروهایی درست را میخواهد.
خیلی وقتها سطح انرژی من پایین بوده اما وقتی به کنگره آمدم کاری کردم که سطح انرژی خود را بالا ببرم، انرژی خودش یک نیرویی است که میتواند به انسانی توانی بدهد تا بتواند مشکلاتش را حل نماید. در پایان مجدداً بگویم بسیار خوشحالم که در جمع شما هستم و این باعث افتخار است که من میبینم کنگره 60 در بیشتر نقاط کشور شعبه دارد و این شعب بسیار قوی و قدرتمند به کار خودشان ادامه میدهند حتی با کمترین امکانات که البته برای ما همیشه کمترین امکانات بهترین امکانات بوده و این را تجربه کردیم چون در وادی دوم هم میگوید: انسان باید تاریکیها را تجربه کند تا به قدرت و عظمت روشناییها پی ببرد یعنی بعضی وقتها کم بودن امکانات مثل جرقهای میماند که ما را به سمت آن منبع نور هدایت میکند، از روزی که این شعبه راهاندازی شده است به همت دوستان خیلی پیشرفت کرده و قطعاً در آینده خیلی بهتر خواهد شد و این موفقیت را به همه شما تبریک میگویم و برای همه آرزوی موفقیت میکنم.
در ادامه جلسه مراسم پیمان و اهدای شال مرزبانان جدید با حضور دیدهبان محترم آقای سعید نمکی و مسافران نمایندگی بهشهر انجام شد.