روز یکشنبه مورخ ۱۳۹۵/۸/۲ اولین جلسه از دور نوزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی وحید با استادی مسافر آقای مهدی حبیبیان و نگهبانی مسافر رضا دهقان و دبیری مسافر هادی سخاوتی با دستور جلسه وادی دوم و تأثیر آن روی من رأس ساعت ۱۷ آغاز بکار نمود.
خیلی خوشحالم که در این جایگاه قرار گرفتم و از نگهبان و دبیر محترم سپاسگزارم.
هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد. هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
عنوان وادیها بیانگر موضوع کلی آنها است، تمام موجودات که در هستی هستند دارای هدف و رسالت میباشند از قبیل حیوانات، گیاهان و ... همگی بهصورت غریزی به سمت هدف خود درحرکت هستند ولی انسان بهواسطه اختیاری که دارد مسیر حرکت خود را تعیین میکند یعنی همیشه از روز الست بر سر دوراهی قرار میگیرد و باید یک مسیر را انتخاب کند، مسیر ارزشها یا روشنایی و دیگری مسیر تاریکی یا ضد ارزشها. در کتاب ادموند و هلیا خیلی روان در مورد اختیار و انتخاب انسان توضیح داده شده است و انسان بهواسطه انتخابی که انجام میدهد، میتواند از هدف یا رسالتش دور شود یا نزدیک شود.
لازمه انتخاب درست، داشتن تفکر مناسب است یعنی اگر تفکر درست نداشته باشیم مسیر را اشتباه انتخاب میکنیم، همانطوری که با انتخاب اشتباه درگیر اعتیاد شدیم و این انتخاب اشتباه شامل خیلی چیزها میشود مثل اعتیاد، دزدی، رشوهخواری و... قرار گرفتن بر سر دوراهی و تجربه کردن تاریکیها همگی نیاز انسان هستند یعنی تا زمانی که انسان تاریکی را تجربه نکند، نمیتواند روشنایی را متوجه بشود چون هستی بر پایه اضداد استوار است. مثل همین نور و روشنایی که در این مکان هست و ما زمانی قدر آن را متوجه میشویم که برق قطع شود و همهجا تاریک شود.
فردی که درگیر اعتیاد میشود بهمرورزمان ناامیدی به سراغش میآید و با خود سؤالهایی مطرح میکند که چرا معتاد شدم و همیشه افسوس گذشته را میخورد و این ناامیدی تشدید میشود و همین امر سبب میشود که در مسیر تاریکی درجا بزند. تفکر ناسالم و نداشتن دانایی و استفاده نکردن از تجربه دیگران باعث شد درگیر اعتیاد شویم و مسیر را اشتباه برویم و حالا برای تغییر مسیر دادن و حرکت در مسیر روشنایی باید تفکر نمود، یعنی قبلاً برای رهایی از اعتیاد هیچ تفکری نمیکردیم و به هر روش و راهی که به ما پیشنهاد میشد قدم میگذاشتیم مثل قرصهایی که در ماهواره تبلیغ میشود که اعتیاد را میتوان در چند روز ترک کرد و بهواسطه همین تفکر نکردن حرکتمان به بنبست میخورد و ناامیدی به سراغمان میآمد.
وادی دوم به ما میگوید باید حرکت کرد و ناامید نشد و باید نیمهپر لیوان را دید، در زندگی باید داشتههای خود را ببینیم و هیچوقت نباید به نداشتهها فکر کرد و ناامید شد، باید تلاش کرد و سعی کنیم به هدفهایمان برسیم ولی نباید نامعقول فکر کرد چون همین فکرهای غلط ایجاد ناامیدی میکند. در کنگره ۶۰ این امید به فرد داده میشود که اگر در مسیر درمان تلاش کند درنهایت امر به درمان میرسد. شاید خیلی چیزها را ازدستدادهایم ولی اینها نباید مانع حرکت ما بشود، ما میبایستی از سد محکمی به اسم ناامیدی عبور کنیم، چیزهای بهتری را تجربه کنیم تا به آرامش برسیم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
2293