English Version
English

بي نشان ولي اثر گذار؛ جشن سومين سالروز رهايي مسافر فرهاد

 بي نشان ولي اثر گذار؛ جشن سومين سالروز رهايي مسافر فرهاد

سومین جلسه از دور بیستم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به نگهبانی مسافر مهدی، دبیری مسافر مهدی و استادی مسافر کامران در روز پنجشنبه ۲۹ مهرماه ۹۵ با دو دستور جلسه وادی دوم و تأثیر آن روی من و جشن تولد سومین سال مسافر فرهاد در ساعت ۱۷ برگزار شد.

عنوان وادی دوم چنین است هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی‌نهد هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

تیتر وادی خود دنیایی از مطلب است، این وادی برگرفته از یکی از آیات صریح کلام‌الله است که خداوند می‌فرماید: ای انسان شما تصور می‌کنی من شمارا بیهوده آفریدم؟ یعنی هدفمند بودن و دارای یک سرشت و انگیزه مهم در حیات انسان تعریف‌شده است.

کلام‌الله به این نکته صریحاً اشاره‌کرده که انسان موجودی هدفمند است و بی‌دلیل خلق نشده است شاید در زندگی خیلی با این سؤال مهم مواجه شده باشیم که انسان چه موجودی است؟ و برای چه آفریده‌شده است؟ این سؤال‌ها از سؤال‌هایی است که از بدو خلقت بوده و تا دنیا هم به اتمام برسد این سؤال خواهد بود.

در کنگره خیلی صریح به این سؤال پاسخ‌داده‌شده است که تنها دلیل خلق انسان آموزش گرفتن و خدمت کردن است که این آموزش و خدمت پایه، اساس و شالوده انسانی است، یعنی وقتی یک انسان پا به هستی می‌گذارد اساس حرکتش در این دنیا باید بر این دو مبنا آموزش گرفتن و خدمت کردن باشد، خدمت کردن به همنوع، خدمت کردن به انسان‌ها، خدمت کردن به جامعه، این‌ها چیزهایی هستند که ما در کنگره می‌آموزیم و فرامی‌گیریم.

اینجا ما خودمان نیستیم بلکه به‌عنوان یک انسان باید در زندگی دیگر انسان‌ها اثرگذار باشیم ما نمی‌توانیم نسبت به انسان‌های دیگر بی‌تفاوت باشیم، این موضوعِ بی‌تفاوت نبودن نسبت به دیگر انسان‌ها، انسان را خودبه‌خود در زندگی دارای یک مختصات حرکت می‌کند، انسان را در زندگی هدفمند می‌کند. انسان‌هایی که چرایی برای زندگی خود ندارند عموماً انسان‌هایی هستند که هدف مشخصی برای زندگی ندارند.

چهار وادی اول فونداسیون و شالوده جهان‌بینی ما را در زندگی بنا می‌کند به این معنا که از وادی چهارم به بعد باید ساختارهای فکری خود را به اجرا بگذاریم و سازندگی را شروع کنیم برای حرکت ما تعیین‌کننده هستند. چهارده وادی کنگره چهارده قانون‌اند و قانون چیزی است که بلا تغییر است و هیچ فردي نمی‌تواند آن را سلیقه‌ای تغییر دهد شما چه بخواهید و چه نخواهید وادی دوم یک قانون است یعنی شما نمی‌توانید بگوئید: نه! من موجودی هدفمند نیستم و هدفی از آفرینش من وجود ندارد، اگر انسانی به موضوع هدفمندی خود پی نبرده به دلیل مسائلی است که درروند حیات او اتفاق افتاده است.

حتماً شنیده‌ایم که انسان نیمی از عالم بالا و نيمی از عالم پست است ما این مطلب را در کنگره به‌عنوان جهان اضداد بیان می‌کنیم که انسان شالوده‌ای از خوبی‌ها و بدی‌ها، زیبایی‌ها و زشتی‌هاست یعنی دارای یک‌نیمه تاریک و روشن هست، غلبه نیمه‌تاریک بر نیمه‌روشن یعنی اینکه ما توانائی‌ها را ازدست‌داده‌ایم یعنی اینکه انسان در گمراهی و در سرگردانی به سر می‌برد و نتیجه‌ای جز سرگردانی و ناامیدی و پوچی در پی نخواهد داشت، غلبه روشنایی بر تاریکی یعنی انسان در مسیر درستی قدم گذاشته و مختصات حرکت خود را در مقام انسانی پیداکرده و حرکت در این مسیر، حرکت به سمت انسانیت، ارزش‌های انسانی و صفات خداوندی است.

برای پیدا کردن این مختصات در زندگی و برای اینکه به یک انسان هدفمند تبدیل شویم شرط اول حرکت به سمت ارزش‌هاست و این به‌نوعی حرکت در صراط مستقیم یعنی در مسیر انسانی قدم گذاشتن است، تمامی آموزش‌های کنگره بر این مبنا استوار است وقتی انسان به این‌سو حرکت کند خودبه‌خود انسانی مسئولیت‌پذیر و دارای تعهد می‌شود و این تعهد می‌تواند در تمام زوایای زندگی‌اش خود را نشان دهد. اگر انسان بخواهد به ارزش‌های انسانی خود برگردد راهی جز تزکیه و تصفیه نیست.

هر انسان مثل هر یک از گره‌های قالی تکرار نشدنی است، اگر یک قالی بخواهد شکل اصلی خود را بگیرد باید هر گره در سر جای خودش قرار بگیرد، ارزشمند شدن یک قالی به همین گره‌هایی است که می‌خورد، انسان اگر جای خودش را در نظام هستی پیدا کند که تکلیف انسانی و تکلیف الهی که به او محول شده چه چیزی است؟ و باید چه‌کاری انجام دهد؟ این نقطه تازه نقطه شروع و حرکت به سمت رشد و تعالی انسان است اگر ما آن نقطه را پیدا کنیم بقیه مسائل حل است.

امیدوارم وادی دوم را به‌عنوان یک قانون در تفکر و اندیشه خود بکاریم و به‌عنوان یک انسان هدفمند در زندگی قرار بگیریم، روز اولی که من هم وارد کنگره شدم با دنیایی از ناامیدی و پوچی روی صندلی نشستم ولی کم‌کم همین آموزش‌های کنگره بود که مرا به اینجا سوق داد و اگر امروز در زندگی صلح و آرامشی هست به دلیل حرکت کردن به سمت همین آموزش‌هاست.

و اما سومین سال تولد مسافر فرهاد

فرهاد معرف حضور همه در کنگره هست او فردی است که اثرش در جای‌جای کنگره چه در سفر اول و چه در سفر دوم هست. فرهاد از بچه‌هایی بود که حدوداً ۵ سال پیش وارد کنگره شد، من آن زمان شناخت آن‌چنانی نسبت به ایشان نداشتم ولی اوج تخریب در تفکر، اندیشه و جسم فرهاد نمایان بود یعنی وقتی من از سابقه تخریب فرهاد اطلاع پیدا کردم تصور کردم تا اینجا رسیدن خودش معجزه است مگر می‌شود بااین‌همه تخریب جان سالم به در بُرد؟ آیا می‌شود او بااین‌همه آسیب جسمی هنوز بتواند زندگی کند؟ تنفس کند و راه برود؟

امروز اگرچه فرهاد بی‌نشان است ولی نشان او را می‌توان در جای‌جای کنگره دید و اثرگذاری او را در تمام نقاط یافت، اگرچه خیلی دوست داشت کمک راهنما شود و در قسمت آموزشی کنگره هم‌دستی داشته باشد اما در کنگره فقط گرفتن شال مهم نیست تا من بتوانم خدمت کنم اینکه من یک نشانه درست و یک انگشت اشاره صحیح برای دیگر بچه‌ها باشم نیز خدمتی بزرگ است. بعد از انجام درمان در بخش‌های اوتی خدمت کرده، ایشان دو دوره مرزبانی را پشت سر گذاشته و تا اینجا توانسته وظیفه خود را به‌خوبی انجام دهد، ان‌شاءالله خداوند از حرکت او راضی باشد و برکت این حرکت در زندگی و خانواده‌اش خود را نشان دهد.

من برای او آرزوی سلامتی می‌کنم به خانواده‌اش تبریک می‌گویم که پا به‌پای فرهاد جلو آمدند و هیچ‌وقت فرهاد را در هیچ مرحله‌ای از زندگی تنها نگذاشتند، چه در تخریبش، چه در کنگره و به اشکال مختلف فرهاد را حامی بودند، به دخترخانم‌های فرهاد تبریک می‌گویم که از آن موقع که فرهاد وارد کنگره شد پا به‌پای فرهاد پیش آمدند و همراه پدرشان بودند، به خودم تبریک می‌گویم که سعادت دوستی با این خانواده محترم را پیدا کردم، امیدوارم سالیان سال پاینده و همچنان در کنگره و در جهت اهداف کنگره قدم بگذارند به راهنمای هم‌سفرشان خانم مرجان وهم سفرشان هم تبریک می‌گویم.

اعلام سفر مسافر فرهاد: مدت تخریب:27 سال، آنتی ایکس مصرفی: تریاک، متادون، کراک، هروئین، تزریق هروئین، نام راهنما: آقای کامران، طول سفر: ۱۷ ماه و ۵ روز، روش درمان: دی اس تی، داروی درمان: شربت اوتی، مدت رهایی: ۳ سال و ۳ ماه و چند روز

در ادامه ۱۰ ماه و ۵ روز سفر نیکوتین داشتند، داروی درمان: آدامس نیکولایف، نام راهنما: آقای کامران، رهایی از نیکوتین: ۴ ماه

آرزوی مسافر فرهاد: از خداوند می‌خواهم زیر هیچ سقفی ناله‌ای از هیچ بیماری بلند نشود.

آرزوی همسفر صبا: آرزو می‌کنم هیچ فرزندی به خاطر اعتیاد در خانواده سرافکنده نشود.

آرزوی همسفر صفا: آرزو می‌کنم اعلامیه هیچ جوانی را به خاطر اعتیاد روی دیوار نبینم.

آرزوی همسفر فریده: آرزو می‌کنم آرزوی تک‌تک شما عزیزان برآورده شود.

صحبت هاي مسافر فرهاد:

یاد خوبان حساب نیست، فراموش شود

نه چراغ است که خاموش شود

و نه سال است که به آخر برسد

جویباری است ز محبت که همیشه جاریست

پس بدون هیچ چشمداشتی حراج محبت کنید که همه ما فقط خاطره‌ایم

در این دنیا که پایانش مرگ است

به دردهم خوردن قشنگ است

ابتدا از همه شما مسافران عزیز و همسفران تشکر می‌کنم که تاکنون در تولد ما حضور دارید، من خدمات کوچکی انجام داده‌ام ان‌شاءالله توانسته باشم آن خدمات را به نحو احسن انجام داده باشم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشكر می‌کنم و همچنين از آقای کامران کمک راهنمایم تشکر می‌کنم، چراکه ایشان توانستند چنین جایگاهی را برایم فراهم کنند که هنوز در مقابل خیلی از افراد هیچ هستم، از کمک راهنمای همسفرم خانم مرجان تشکر می‌کنم چون ایشان هم با هدایت‌هایشان همسفرم و دو همسفر کوچکم را به اینجا رساندند.

از ایجنت محترم و همه کمک راهنمایان نمایندگی تشکر می‌کنم، از مرزبانان عزیز که چنین جایی را برای ما تهیه کردند و آرامش را به کلیه مسافر و هم‌سفرها دادند تشکر می‌کنم. گاهی اوقات انسان در کار خدا می‌ماند، من مرتب ناشکری می‌کردم که چرا من دچار اعتیاد شدم ولی خدا را شاکرم که پا در آن تاریکی‌ها گذاشتم تا بتوانم نور کنگره را ببینم و حس کنم.

من سال ۹۰ وارد کنگره شدم و در آن زمان 2/5 گرم هروئین مشامی و ۵ گرم تریاک به‌صورت خوراکی مصرف می‌کردم اصلاً باور نمی‌کردم که بتوانم یک روز بدون مواد زندگی کنم و برای ترک هم به‌جایی مراجعه نکرده بودم فقط چند بار ترک سقوط آزاد داشتم که مدت ترک نهایتاً ۲ ماه بود.

و این خواست خدا بود که من توانستم کنگره را پیدا کنم اگر راهنما می‌گوید سی دی گوش بدهید و بنویسید مطمئن باشید این نوشتن به دردتان می‌خورد لازم است فردی که به کنگره می‌آید خواسته قوی و ایمان راسخ داشته باشد و بدون چون‌وچرا دستورات راهنما را انجام دهد؛ کسی که پایش به کنگره باز می‌شود حتماً کار خیری انجام داده است پس قدر جایی که در آن قرار دارید را بدانید، خیلی از افراد می‌خواهند به کنگره بیایند ولی هنوز پایشان به دم درب کنگره نرسیده است.

از خداوند می‌خواهم در هیچ خانواده‌ای از اعتیاد خبری نباشد، افراد بلندمرتبه و بزرگ، قدبلندی نداشته‌اند، ثروتمند نبوده‌اند آن‌ها فقط محبت داشتند. باید از آقای مهندس تشکر کرد چراکه ایشان تمام آنچه داشتند به‌رایگان در اختیار ما گذاشتند حال حیف نیست که ما استفاده نکنیم؟ باید از فرصتی که در اختیارتان قرار داده‌شده استفاده کرده، به حرف راهنما گوش دهید و مثلث درمان خود را به‌درستی و به‌موازات هم درست کنید.

مصرف مواد مخدر صفاتی چون دروغ، غیبت، قضاوت و کبر را با خود می‌آورد و اگر در سفر اول درسش را نگیریم که چطور آن‌ها را درست کنیم باید در سفر دوم مثل من باید به این‌طرف و آن‌طرف چنگ بزنید و خیلی سخت‌تر می‌توانید آن را درست کنید. دو چیز از یاد انسان نمی‌رود، دوستان خوب و روزهای خوب ولی یک‌چیز همیشه در قلب انسان می‌ماند و آن روزهای خوبی است که با دوستان خوب سپری شود.

صحبت‌های خانم مرجان راهنمای همسفر فریده:

خدا را شکر که امروز هم این توفیق و این لیاقت را داشتم که در جمع شما همسفران و مسافران باشم و بخصوص اینکه در جشن تولد ۳ سالگی آقای فرهاد و خانم فریده عزیز باشم، این جشن بسیار باشکوه را خدمت مهندس دژاکام تبریک می‌گویم، فردی که بعد از درمان خودشان ماندند و فکر کردند که باید از این روش دیگران هم استفاده کنند وگرنه همان موقع می‌توانستند به دنبال کار وزندگی خودشان بروند و خوشحالم که شاگرد چنین مرد بزرگی هستم.

به این خانواده صمیمانه تبریک می‌گویم، اگر امروز از دردها و رنج‌های دوران تاریک اعتیاد شنیدیم ولی به دنبال آن شاهد سرافرازی، عزت و سربلندی این عزیزان هم هستیم، خانواده‌ای که هم پدر وهم مادر خدمتگزار کنگره ۶۰ هستند و باید به چنین خانواده‌ای واقعاً تبریک گفت به این خاطر که یاد گرفتند در مقابل چیزی که دریافت کردند حتماً باید چیزی را به دیگران پرداخت کنند به همنوعان خودشان به درماندگانی که در تاریکی اعتیاد بودند امیدوارم تا همیشه جزء ماندگاران کنگره ۶۰ باشند و برایشان آرزوی سلامتی و موفقیت می‌کنم، برای خانم فریده عزیز که همچنان مهربان و عاشق به‌پای مسافر و فرزندانشان ایستاده‌اند و تلاش می‌کنند که بهترین زندگی را برای خود و فرزندانشان رقم بزنند آرزوی سلامتی می‌کنم، به آقای فرهاد مجدداً تبریک می‌گویم و به دو دخترشان هم از طرف دخترهای خودم تبریک می‌گویم و خدمت آقای کامران هم تبریک صمیمانه دارم.

صحبت‌های همسفر فریده:

خدا را شاکر و سپاسگزارم که ما را در مسیر کنگره قرارداد تا بتوانیم این جشن و شادی‌ها را ببینیم، اگر امروز جشنی هست، اگر امروز شادی هست همه را مدیون بنیان کنگره آقای مهندس هستیم. سومین سال رهایی‌مان را در رأس به آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین به راهنماهای عزیزمان آقای کامران و خانم مرجان عزیز تبریک می‌گویم و از تک‌تک شما مسافران و همسفران عزیز که با حضور گرمتان شادی ما را کامل کردید سپاسگزاری می‌کنم.

خدا را شکر می‌کنم که در این ۳ سال معنی آرامش وزندگی را فهمیدم، آن زمان مشکلات زیادی داشتیم ولی مشکل اعتیاد از همه بدتر بود، بااینکه الآن بر مشکلاتمان اضافه‌شده ولی با آموزش‌هایی که در کنگره دیدم، یاد گرفتم که چطور در برابر مشکلات پایداری کرده و با آن‌ها کنار بیایم. مجدداً از آقای مهندس و استاد امین سپاسگزارم چراکه من فکر می‌کنم این جهان‌بینی کنگره است که باعث شده کنگره سرپا بماند، جهان‌بینی به من کمک کرد که بتوانم با دید باز به زندگی نگاه کنم، کمکم کرد بتوانم بهتر مسافرم را بشناسم.

من فرد طلبکاری بودم ولی با آموزش‌های کنگره یاد گرفتم باید روی پای خودم بایستم، دوباره از راهنمایان عزیزمان آقای کامران و خانم مرجان عزیز تشکر می‌کنم و به پسرهای گُلم تبریک می‌گویم که در دوران تخریب و مشکلات زیاد، صدمه‌های زیادی به آن‌ها زدیم. به دخترهای خوبم تبریک می‌گویم و به مسافرم تبریک می‌گویم که خوب و استوار حرکت کرد و از همه شما عزیزان تشکر کرده و برای همه آرزوی موفقیت دارم.

صحبت‌های همسفر فرزاد:

عرض ادب و ادای احترام خدمت همه مسافران و همسفرانی که در این جمع حضور دارند دارم، خیلی خوشحال و خرسندم و خدا را شاکرم که عمری به من داد که سومین سال رهایی پدرم از این قدرت عظیم به نام اعتیاد را ببینم و شاهد روزافزون سلامت فکر، روح و جسم او در این ۳ سال باشم امیدوارم همه شما مسافران عزیز در سفری که دارید با استفاده از شریعت و طریقت به حقیقت مطلق برسید.

صحبت‌های همسفر صفا:

پیام برای کسانی که به دنیای تازه قدم نهاده‌اند و به خویشِ خویشتن توجه می‌نمایند، بر شما واجب و ضروری است که از سخن به نقطه عمل حرکت بنمانید وبر زمین و سماء توجه کنید با اندیشه ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشید و بدانید که پاداش شما دست همیاری شمارا خواهد داد.

آنگاه بذر نیکو بکار و یا تخم و دانه باارزش، هم قوت کافی وهم سایبان‌هایتان برافراشته خواهد شد.

پس آن کنید که فرمان است.

من هم سومین سال رهایی پدرم را در رأس به مهندس دژاکام و خانم آنی، به راهنماهای پدر و مادرم آقای کامران و خانم مرجان تبریک می‌گویم و یک تبریک ویژه خدمت پدرم دارم امیدوارم که همیشه سالم و سلامت باشند.

صحبت‌های همسفر صبا:

بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم و آتش را تبدیل به بزرگ‌ترین پرنده نماییم که سرعت صوت را همراه داشته باشد و سرعت نور با نمایش بهترین رنگ‌ها تا به مکانی برسیم که ازآنجا انشعاب یافته‌ایم به جهت فرمان، نوری باشیم که خداوند می‌خواهد نه آتشی که همه‌چیز را ویران نماید و نمایش نور از شعله آتش و استادی باشید برای شعله‌های آتش که می‌خواهند؛ سوار بر نور بشوند

و از خاکستر شدن، گریزان هستند.

من هم به‌نوبه خودم سومین سال رهایی پدرم را ابتدا به پدر و مادر کنگره ۶۰، آقای مهندس و خانم آنی تبریک می‌گویم بعد به راهنماهای پدر و مادرم آقای کامران و خانم مرجان عزیز تبریک می‌گویم که صبوری‌های آن‌ها پدر و مادرم را به اینجا رساند، یک تبریک ویژه خدمت خانواده و پدرم دارم، امیدوارم پدرم، همیشه سالم و تندرست بوده و سایه‌شان همیشه بالای سر ما باشد.

پیام تولد مسافر فرهاد

در ادامه شما را به دیدن عکس هایی از این تولد دعوت می کنیم.

 

عکاس: مسافر کاظم لژيون سوم
تهیه گزارش و نویسنده: همسفر آرزو
 لژيون يكم
ارسال: مسافر محمد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .