English Version
English

دستورجلسه این هفته: وادی دوم و تاثیر آن روی من

دستورجلسه این هفته: وادی دوم و تاثیر آن روی من

هیچ مخلوقی ، جهت بیهودگی ، قدم به حیات نمی نهد ، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم ، حتی اگرخود به هیچ فکر کنیم.  

 در وادی اول ، آموختیم که با تفکر ساختارها آغاز می شود . بدون تفکر ، آنچه هست رو به زوال می رود . آموختیم که باید تفکر کنیم ، درست فکر کنیم، قبل از هر  انجامی ، به انجام و چگونگی  انجام فکر کنیم ، سعی کنیم به خیلی چیز ها فکر نکیم ، آموختیم  که تفکر  یک حرکت درونی است که ترسیم کننده رفتارهای بیرونی است . تفکر ، حرکت از یک نقطه مجهول برای رسیدن به یک نقطه معلوم است برای اینکه مجهول به معلوم تبدیل شود .

تفکر مثبت ، رفتار مثبت  و رویداد مثبت و تفکر منفی ، رفتار منفی ، حال بد و اتفاقات بد را به دنبال خواهد داشت .آموختیم که تفکر ، آغاز خلق است و هر رویداد ، اتفاق و یا هر وضعیتی در زندگی ما بوجود می آید و خلق می شود ، نقطه آغاز آن ، از تفکر ما بوده است .آموختیم برای درمان اعتیاد باید فکر کنیم و نقشه ای دقیق و حساب شده ترسیم نماییم که راه به عقب نداشته باشد .

و اما وادی دوم : هیچ مخلوقی ، جهت بیهودگی ، قدم به حیات نمی نهد ، هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم ، حتی اگرخود به هیچ فکر کنیم

زمانی که مصرف کننده مواد مخدر ، برای شروع درمان و آغاز سفر اول ، به وادی اول می رسد و به آن عمل می کند ، وقتی فکر می کند به خودش  و کارهایی که انجام داده و تخریب هایی که به وجود آورده  ، چه موقعیت ها و چه فرصت هایی را از دست داده ، چه ضربات سهمگینی به خود و اطرافیان خود وارد کرده است ، چه آسیب هایی در جسم خود به وجود آورده ، زمانی که فکر می کند  که چه راه سخت و طولانی  را باید برای رسیدن به درمان اعتیاد و جبران تخریب ها طی نماید و در پیش روی دارد ، در مقابل این هجمه ، ممکن است ضعف و ناامیدی بر او مستولی شود . به دنبال نا امیدی ، احساس پوچی به او دست می دهد ، از خودش و هستی و حتی از خداوند گله و شکایت دارد .

اصولاً ، حرکت در مسیر ضد ارزشها و روی آوردن به مسائل منفی و مخرب و خارج شدن از صراط مستقیم ، ایجاد حس منفی می نماید ، مانند احساس ناامیدی و پوچی. این احساسات خاص زمانی است که انسان از مسیر صحیح زندگی خارج شده است .
در این حالت ،از خداوند می پرسد که چرا مرا خلق کردی ، چرا بایستی من این همه بدبخت باشم ، چرا این همه خرابکاری کردم چطور می توانم این همه خراب کاری را درست کنم ؟

زمانی که مصرف کننده مواد مخدر تصور می کند که همه چیز تمام شده  و دیگر نمی تواند به زندگی برگردد ، آنطور که وادی دوم اشاره می نماید ، در وحله اول ، این توجیه است برای فرو رفتن بیشتر در تاریکی ها و نشان از دست دادن اعتماد به نفس می باشد . تسلیم در مقابل نابودی محض و عدم تلاش برای رهایی .

رسیدن به این نقطه ، درست چیزی است که شیطان یا نیروی منفی یا نیروی بازدارنده می خواهد. آرزوی هر فرمانده جنگی این است که حریف ، قبل از نبرد ، خودش عقب نشینی کند .

عقب نشینی ما در مقابل نیروی منفی و دست از تلاش برداشتن و تسلیم شدن در مقابل نابودی ، پیروزی  راحت و بدون زحمتی  است برای نیروی بازدارنده یا شیطان .

وادی دوم ، در این مقطع و برای از بین بردن این تفکرات مخرب و ویرانگر و احساس پوچی ، بیهودگی و نا امیدی ، مطرح می شود .

نا امیدی ، یکی از مخرب ترین حس هایی است که ممکن است به سراغ انسان بیاید .

انسان موجود قدرتمندی است و خداوند نیروها و قدرت های عظیمی را به او داده است . نیروی منفی خوب می داند که انسان با وجود این نیروها و قدرت ها ، شکست ناپذیر است . شیطان ، خوب می داند که انسان را از بیرون نمی تواند شکست دهد . به همین دلیل ، تمام توان خود را به کار می گیرد ، تا این نیروها را از درون ، خنثی کند . نا امیدی ، یکی از همین ترفندها است .

نیروی منفی ، با استفاده از حس نا امیدی ، موتورهای تولید کننده نیروهای انسان را از درون خاموش می کند . اینجاست که انسان از حرکت باز می ماند . خودش ، خودش را متوقف می کند ، این حس ، به قدری خطرناک است که حتی ممکن است انسان را به جایی برساند که خودش ، خودش را نابود کند و دست به انتحار و خودکشی بزند . همانطور که قبلاً اشاره شد ، این ، درست چیزی است که نیروی منفی می خواهد . توقف و سکون .

 در اینجا مفهوم  بازدارندگی نیروی بازدارنده را تا حدی درک می کنیم . شکست انسان با استفاده از نیروی خود انسان . این تکنیک نیروی منفی است . شیطان در مقابل انسان ، از تکنیک های بسیار پیچیده و پیشرفته ای استفاده می کند .

هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد . هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم ، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم .

وادی دوم با پیام بسیار زیبای خود ، ما را در مقابل این نقشه نیروی منفی ، تجهیز و آماده می کند .

وادی دوم به ما می گوید : هیچ مخلوقی در این جهان و در این هستی به جهت بیهودگی خلق نشده است ، همه و همه از ریز و درشت و از اول تا آخر، همه دارای نقش و عملکرد خاص خودشان هستند که هیچ چیزی نمی تواند جای آن نقش و عملکرد را پر کند . هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم ، همه ما دارای خصوصیات و توانایی های خاص خودمان هستیم که نظیر آن وجود ندارد. هر یک از ما ، نسخه ای منحصر به فرد از قدرت ها و توانایی هایی هستیم که خداوند به ما داده است .

وادی دوم می گوید : اگر به تمام هستی نگاه کنیم ، خواهیم دید ، امکان ندارد چیزی را پیدا کنیم که به جهت بیهودگی پا به هستی گذاشته باشد ، اگر هم به مطالبی برسیم که تصور کنیم بیهوده است ، باز هم باید مطمئن باشیم که این پندار و تصور نادرست ماست و نتوانسته ایم به هسته درون یا فلسفه وجودی آن پی ببریم .

بنیان کنگره 60 در صحبت های خودشان در روز چهارشنبه این هفته ( 28/7/95 ) به موضوعات بسیار مهم و جالبی اشاره کردند و توضیح دادند که هر موجودی برای ورود به زمین ، گویی که باید پذیرش بگیرد و بعد وارد زمین شود ؛ در حالیکه نقش و عملکرد آن کاملا مشخص شده است . همه مجودات نقش خاص خودشان را دارند . از جمادات گرفته تا نباتات و حیوانات . همه با بالاترین راندمان مشغول فعالیت هستند و به هستی خدمت می کنند . چرخ روزگار و هستی برای چرخیدن نیاز به عملکرد همه موجودات دارد . برای مثال غذایی که ما می خوریم محصول فعالیت بسیاری از عوامل است که حتی در فهم نمی گنجد . به شما عزیزان توصیه می کنیم سخنان آقای مهندس در روز چهارشنبه را در همین سایت ببینید و بشنوید .

به هر حال انسان هم موقعی پا به هستی گذاشت ، نیروی مافوق یا قدرت هستی ، او را به یک دوراهی هدایت کرد و این دوراهی ، یکی تاریکی هاست و یکی روشنایی ها .

یک مصرف کننده مواد مخدر ، ندانسته ، راه تاریکی ها را انتخاب نموده و در این راه به نقطه ای رسیده است  که توانایی های او ، زیر خروارهای اعتیاد و تخریب های آن ، مدفون شده و اثری از آن دیده نمی شود . طبیعی است که در چنین حالتی ، شخص  احساس پوچی و نا امیدی و بی خاصیت بودن کند .یکی از نتایج حرکت در مسیر ضد ارزش ها ، همین احساس گناه کار بودن و پوچی است .

 باید دانست که این وضعیت و این احساس قابل  تغیر است و اگر بخواهیم ، می توانیم آن را تغیر دهیم . البته  اگر بخواهیم !

 آری ، اگر بخواهیم می توانیم  همه چیز  را عوض کنیم  و از پایین ترین نقاط ، به بالاترین نقاط و جایگاه ها برسیم . اگر به آرم کنگره 60 دقت کنید ، یک مثلث را در درون دایره می بینید . مثلث ، تمثیل حرکت از پایین ترین نقطه است ، مثلث تبدیل شدن از خط به سطح است . مثلث ، اولین شکل هندسی است که شکل می گیرد و به معنی حرکت از پایین ترین نقطه است . مانند وضعیت یک مصرف کننده مواد مخدر  که می خواهد سفر خودش را برای رسیدن به درمان و جبران تخریب ها ، با وجود مشکلات گوناگون ، آغاز کند .

 اما دایره بر خلاف  مثلث ، دارای بی نهایت ضلع است ، به معنی بیکران ، یعنی بالاترین نقاط و جایگاه ها . به معنی رسیدن  به اوج ، یعنی  نزدیک  شدن به فرمان عقل ، یعنی حرکت در صراط مستقیم . مثلث در درون دایره ، ثمثیل  انسا نی است که سقوط کرده ، اما با خواست خودش و به کارگیری نیروهای خفته  و خواست الله حرکت می کند  و خود را دوباره به اوج می رساند .

فرازی از کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر

در بعد حیات مادی ، چنین است که می بینید ، انسان گاهی مانند پرنده ای است که بر یک کشتی سوار است و دنیا را از همین روزنه می بیند ، و گاهی با یک بلم کوچک تا بیکران می رود و می اندیشد که حتی بلم را به پرواز در آورد و زمانی در جایی می ماند و به علت و معلول های آن ، فکر نمی کند .

نیک می داند که باید مکان را تغییر بدهد ؛ اما در میان آب های پرتلاطم ، اسیر می شود تا به خشکی برسد .

طوفان همچنان ادامه دارد و در این مقوله ، باید به نیروهای درون خود ، فکر کند و از قدرت آن ها قوت بگیرد .

بایستی خوب جوانب امر را در نظر آورد که چگونه از نیروهای الهی خفته درون ، برای آزادی خود از گیر آب سود جوید.

باید از آنچه که توسط حق تعالی در وجود آدمی نهاده است به جای خود ، مورد استفاده قرار بدهیم که معلمی خواهیم بود ، برای آینده .

در اندیشه های بهتر ، وسعت عمل به وجود آورید و برای کشتی خود که لازمه هستی و ادامه حیات در آن است ، نوعی دیگر باشید .
می دانید که کار ابتدا مشکل است ، اما لنگر کشتی را از آب بکشید .

شروع حرکت در بیکران و آغازی تازه برای جان بخشیدن می شود.

مصرف کننده مواد مخدر که به شدت احساس پوچی ، یاس ، نا امیدی  و بیهودگی می نماید ، فقط کافیست حرکت کند ،  فقط کافیست که سفر خودش را آغاز کند و در صراط مستقیم قرار گیرد . در این حالت خیلی زود احساس او تغییر می کند . دیگر احساس پوچی و نا امیدی نخواهد . دیگر احساس ضعف نخواهد کرد ، بلکه احساس بودن ، مفید بودن و موثر بودن در او به وجود می آید و با ادامه حرکت و مخصوصاً ، آموزش دیدن و خدمت کردن ، این احساس به شدت تقویت می شود .

تا جایی که دیگر اثری از نا امیدی و پوچی در او مشاهده نمی شود . مصرف کننده مواد مخدر در اوج تخریب ، وقتی سفر اول خود را آغاز می کند ، حتی  بعد از گذشت چند روز و کاهش حتی یک استپ از مقدار مصرفش ، تغیرات را در او به وضوح می بینیم ، احیا و تحرک او را می بینیم . تغیرات چهره و تغیرات تفکر و دیدگاه .

در ادامه سفر ، او در می یابد که نه تنها به جهت بییهودگی قدم به حیات ننهاده  ، بلکه برای هدف بسیار والا ، مقدس و ارزشمند، پا به عرصه حیات نهاده است . در این حالت ، برای خودش و برای زندگیش و برای خدمتش و برای نقشی که ایفا می کند ، بسیار ارزش قائل است ، خودش را دوست دارد و دیگران را هم دوست دارد و برای دیگران و برای توانایی های دیگران هم ارزش بسیاری قائل است ، همانگونه که برای خودش ارزش قائل است .

به شما عزیزان توصیه می کنیم ، متن کامل وادی دوم نوشته بنیان کنگره 60 در کتاب عشق و همچنین سی دی مربوط به سخنرانی آقای مهنس پیرامون وادی دوم را تهیه ، مطالعه و گوش کنید و ببنیم  مصرف کننده مواد مخدر برای شروع حرکت و درمان اعتیاد با چه مشکلاتی مواجه است و چه باید بکند .

 


با احترام ، مسافر علی خدامی
 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .