هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
در آفرینش رسالتی داریم که با دو ویژگی متمایز میشود و رسالت سنگینی به عهده انسان است و مدام ذهنیت با انسان بوده و منشأ آن عملکرد کفرآمیز ماست که فکر میکنیم بیهوده است. رسالت هدف مشخصی است که در کائنات هستی وجود دارد و دارای حسابوکتابی است و بیجهت خلق نشدهایم و باید انسان به دانایی برسد و باید مثبت به قضیه فکر کند و با دید منفی دچار ترس و ناامیدی و حقارت میشود.
از ذرات جرقه میشود به روشنایی وسیعی رسید و آیات الهی هم بهروشنی پیداست که هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود ما به هیچ فکر کنیم. از ذرات علم و دانش کنگره میتوانیم به منبع روشنایی که صراط مستقیم است برسیم و از تواناییهای درون که نهفته است و مانند آتشفشان آرام و بیصدا هستند کافی است به آنها توان و قدرت بدهیم بعد میفهمیم چه میشود. خاصه در جهت نیروی الهی صراط مستقیم باشیم که تصاویری تولید یا ظهور میکند که سعود انسان است که از درک به دورند و چشمهای خواهد شد اما باید دانست مشکلات درراه وجود دارد.
هر رودی که از جایی بیرون میآید همهی تلاشها را میکند و خود را به تختهسنگها قلوهسنگها میزند تا راهش را هموار نماید راه سخت است اما امکانپذیر میشود چون به اقیانوس ملحق خواهد شد. دیگر باید آن طوق و قلاده جهالت را از گردن خود بردارید بدانید هیچ نیستیم که به هیچ فکر کنیم با اختیاری که دادهشده تا به اینجا کافی است که در جهل زندگی میکردیم
این وادی پیام میدهد: که با چشم سر نگاه نکنید اول تفکر کنید بعد زندگی را ادامه دهید. کنگره سرنخی بود که ما دنبال آن نخ را بگیریم و ادامه بدهیم که سرنخ درمان اعتیاد بود که پیدا شد و ادامه دارد تا انسانها را آگاه کند که اعتیاد را میتوان درمان کرد میتوان از جسم نگهداری کرد که دچار بیماریها نشود برای جسم فیزیولوژی ارزش قائل شویم صبر داشته باشیم و استقامت به خرج دهیم.
زمانی که مشکل داشتیم میخواستیم همهی زندگی را بدهیم تا اعتیاد به درمان برسد. آیا توانستیم از حرکت کنگره راه درست را بشناسیم؟ آیا میتوانیم کارهای نیک و ارزشی انجام بدهیم؟ کاری که کنگره 60 کرد رهایی انسانها بود که آنها احیا شوند و قیام کرد و حقیقت را عنوان کرد که هر کاری کلیدی دارد و فاعل میخواهد.
ما سالها جهت و راه را گمکرده بودیم و پیدا نمیکردیم اما اذن آن صادر شد و به این مکان رسیدیم پس بنابراین راه کنگره ارزشمند است اول باید بدانی که در کجا قرار داری تا در جهت درست حرکت کنی و شهر وجودی و سلولها و خودشناسی را بیاموزی که انسان را بشناسی که سلولها هوشمند هستند که اگر استخوانی شکست خودش جوش میدهد و جالب است که ما میخواهیم حکمفرمایی کنیم.
وادی گفت حرکت و بازگشت اتفاق میافتد مثل بلایی که بر سر نهر وجودیمان آوردیم چهرهها را خراب کردیم و کنگره به ما گفت تغییرات وجود دارد زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست. با خودتان حمل نکنید. یاد گرفتیم که کینه نفرت خشم و ضد ارزشها ... را از کولهپشتیمان برداریم و جای آن محبت عشق ایمان را جایگزین نماییم در کتاب 60 درجه زیر صفر در حلقهی آفرینش افرادی سخن گفتند راهنمایی کردند که از هیچ میتوانیم به هیچ فکر نکنیم جملات را تکتک آنها را تکرار کنیم تا در ذهنمان جای بگیرد و ملکهی ذهنمان شود در مسیر مشکلات محکم باشیم و ریشهی خود محکم و قوی کرد که با طوفانی شکسته و خرد نشویم و از بین نرویم زیرا درختان همیشه ایستاده میمیرند.
در مسیر ارزشها حرکت کنیم تا به جایگاه بالاتر برسیم و همهچیز دست خود انسان است که به این باور برسد که دیروز در کجا بوده و امروز در کجا قرار دارد و آن حصارهایی که به دورمان کشیدیم در ناامیدی مچاله شدیم آنها را پاره کنیم و خارج بشویم.
وقتی حتی یک کرم برای خودش فلسفهی عظیمی دارد پس هیچ موجودی الکلی و معتاد به دنیا نیامده اگر هست میتواند برگردد و آگاه باشد وادی این پیام را میدهد که از تاریکی میتوان به روشنایی وسیع رسید و حرکت کنید برای خود جسم و روان و ارزش قائل شوید و آن را با هیچ بهایی ارزان نفروشید و آن را مشکلساز نکنید و دچار بیماریهای صبرالاعلاج و سایکوزماتیک نشوید.
برای رها شدن از مشکلات و رهایی از اعتیاد باید از گذرگاههای سختی عبور کرد و برای رسیدن به حال خوش و آرامش استقامت به خرج بدهید. دیدگاهتان را عوض کنید. عینک بدبینی را از چشم بردارید و از زندان انفرادی که برای خود درست کردهاید خارج شوید.
اگر مشکلات را حل کنیم و از آنها عبور نماییم درمییابیم که لعنتها برای ما رحمت خداوند بوده که بخواهیم حرکت کنیم چه اتفاقی میافتد. مثلثی را در نظر بگیریم صبر و استقامت و آرامش. صبر یک ضلع آن باشد یعنی صبر پشت سر گذاشتن یا طی کردن مسائل زندگی ماست که دست روی دست نگذاریم که دیگر از من گذشت عمرم کفاف نمیدهد. انسان در هیچ مرحلهای نباید ناشکری کند و دست از کوشش و تلاش برندارد، سکون اختیار نکند که شکست میخورید باید روان و جاری بود و همواره پیوسته و درحرکت باشید.
یکی از بیشمار نعمتهای بزرگی که در کنگره یاد گرفتیم بروز رسالتی صحیح بود که بخواهیم حرکت کنیم همیشه به دنبال راهحل و کلید مناسب برای باز کردن قفلهایی باشید که با تفکر باز میشود و در زمان مشکلات و سختیها باید صبور بود و صبوری کرد. صبر تمام زخمهای درون و بیرون را مداوا میکند و مرهمی از آرامش روی آن قرار میدهد تا زخمهای شما خوب بشود.
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور/ خانهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
در پایان هرغمی آرامش در پیش دارد پایان شب سیه سفید است. انسانی که صبر و استقامت به خرج میدهد و بداند بیهوده خلق نشده معجزه اتفاق میافتد و به وقوع میپیوندد. باید از سختیها گذشت صبر کنیم و در صبر بیصبری نکنیم. بدانیم ما مخلوق خداوند هستیم و بیهوده خلق نشد ه ایم. باید دنبال سرنوشت و ساختن آن باشیم و این دست خود انسان است چون نقاشی ما تمام نشده باید آن را ذرهذره کامل کنیم.
بادید مثبت به زندگی و حیات بنگریم و از خداوند سپاس گذار باشیم و رسالتمان را بهخوبی انجام دهیم. چون از انسانها یک خوبی و یک بدی میماند با شماست و با ماست که کدام راه را انتخاب کنید. راه بهتر زیستن و یا شکست اهریمن را یاد بگیرید.
برای روزهای زندگی هزاران شکر به درگاه احدیت روانه کنیم. عدل ایمان محبت و عشق را جایگزین نماییم. آنوقت از ذرات جرقه به انوار نور الهی و منبع نور کنگره که علم بیکران آن است خواهید رسید و بدانید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد و ارزشمند است چون هدیهی خداوند همیشه باارزش و ماندنی است. انسان خردمند اول تفکر میکند بعد مانعها بهراحتی از سر راه برداشته خواهند شد.
نویسنده: همسفر صدیقه
نگارنده: همسر سمیرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
4664