English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی کنگره 60؛ وادی دوم و تاثیر آن روی من

کارگاه آموزشی جهان بینی کنگره 60؛ وادی دوم و تاثیر آن روی من

بسمه تعالی

دومین جلسه از دوره پنجاه و هفتم سری کارگاههای آموزش کنگره 60 با دستور جلسه وادی دوم وتأثیر آن روی من در روز چهارشنبه مورخ 98/7/28 به استادی و نگهبانی مهندس و دبیری فاطمه رأس ساعت 11:40 آغاز به کار نمود.

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر

امیدوارم حالت همه شما خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است.

باز رسیدیم به وادی دوم، پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست، چهارده وادی که تمام می شود، باز دوباره وادی ها از اول شروع می شود.

ما اگر بخواهیم خوب نگاه کنیم، می بینیم که کل هستی (منظورم کل حیاتی که در کره زمین است)، مثل یک کارخانه می ماند، همینطور دیمی نیست، یعنی تا وقتی کارخانه هست، احتیاج به کار و تولید دارد. این همه انسانها می خواهند خوراک بخورند و احتیاج به غذا دارند، غذا را چه کسی باید درست کند. لوبیا، عدس، گندم، پرورش گوسفند، گاو و مرغ اینها تولید هستند. پس اگر نگاه کنیم می بینیم که کل هستی مثل یک کارخانه است و در این سیستم و کل هستی، هیچ موجودی اجازه ندارد که بدون هدف پا به هستی بگذارد. هر موجودی چه گیاه، چه نبات، چه حیوان، اگر بخواهد پا روی کره زمین بگذارد، باید پذیرش بگیرد و برای گرفتن پذیرش، باید کارش معلوم باشد. هیچ موجودی جهت خوشگزرانی پا به هستی نمی گذارد. حتی گیاهان بیابائی را در نظر بگیرید، آنجا هم آن گیاه کلی خواص و خاصیت دارد. اگر آن گیاهانی که در کویر هستند، نباشند، شن و ماسه کویر، تمام شهرها را به نابودی می کشند.

بارها گفته ام، اگر کوسه در دریاها نباشد، عفونت و مریضی دریاها را به نابودی می کشد. اگر کفتار و کرکس و لاشخور در کره زمین نباشد، بیماری ها و میکروب ها یک موجود را جائی زنده نمی گذارد. چون هر موجودی که مُرد، کفتارها و لاشخورها بلافاصله تمام لاشه ها را می خورند و می روند. اگر اینها نباشند، بوی تعفن و کثیفی همه جا را فرا می گیرد.

همه در هستی کار دارند و وظیفه دارند، ولی اینگونه نیست که یک کار را انجام بدهند و بروند حقوق بگیرند، اینگونه است که اتوماتیک این کارها انجام بگیرد.

ما تصور می کنیم گرگ ها موجودات بدی هستند و نباید باشند، فرض کنید اگر گرگ ها نباشند، الآن در بعضی مناطق گرگها را رها می کنند، چون اگر اینها نباشند، موش ها وخرگوش ها همه چیز را از بین می برند.  گرگ ها اضافه موجودات را برداشت می کنند، موجوداتی را که ضعیف هستند و توانائی ندارند شکار می کنند، وگرنه اگر تمام خرگوش ها و موش ها از بین بروند، باز هم مشکلات دیگری بوجود می آید.

اگر پلنگ و ببر در جنگ های آفریقا نباشند، گاو های وحشی و گوزن ها، آنقدر می خورند و می خوابند که بیماری قند و چربی می گیرند و از بین می روند. اگر گوزنها چالاک و دونده هستند، بخاطر وجود شیرها و پلنگ هاست. شما نمی توانید یک چیزی در هستی پیدا کنید که جهت بیهودگی آمده باشد. حتی ویروسی که جهت بیماری ایدز است، از روی حساب و کتاب آمده و جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته است. آنهم آمده است انسانهائی که از تعادل خارج می شوند، به بدبختی و نابودی بکشاند.

قند یکی از بهترین مسائل حیاتی است که باید در وجود ما باشد. قند باید تولید شود، انرژی ما از قند در بدن گرفته می شود، ولی اگر قند بالا برود، ایجاد مشکل می کند. وقتی قند در بدن بالا می رود، یک چیز دیگری می آید و آن قند را پائین نگه می دارد. یعنی در سیستم، خود سیستم خودش را حفظ می کند.

آدمی که گناهی مرتکب می شود، گناهش را روی کاغذ نمی نویسند. وقتی یک نفر مرتکب خطا می شود، خود آن خطا شخص را زمین می زند. شخصی که چک بی محل می کشد، شش ماه بعد بخاطر همان چک به زندان می رود. کسی که دروغ می گوید، فردا کسی به او اعتماد نمی کند و در گرفتاری کسی کمکش نمی کند. بزرگترین درد انسان تنهائی است. شیطان از نظر ما بیهوده است، شیطان ها آمده است که انسانهائی را لاف عشق خداوند را می زنند، امتحان کند. پس هیچ چیز جهت بیهودگی نیست.

امکان ندارد شما در هستی بگردید و یک چیزی را پیدا کنید که جهت بیهودگی به حیات آمده باشد. تمام این سیستم باید کار کند و همه مشغول کار هستند. تمام درختان، گیاهان، حیوانات مشغول کار هستند تا ما بتوانیم به حیات خودمان ادامه بدهیم. و این کار را با راندمان بالا و خیلی از ما انسانها قدرتمندتر و بزرگوارتر و شریفتر و آرامتر انجام می دهند.

درخت گردو آب خیلی کمی مصرف می کند، ولی گردوی بیشماری به شما می دهد و هرکسی هم خواست از گردوی آن استفاده کند، ممانعت نمی کند. درخت زردآلود، خرما، یک مقدار آب جزئی می گیرد و رطب شیرینی می دهد. از برگها و ساقه هایش برای حصیر و استفاده های دیگر

حالا بیائیم سر انسان. راندمان ما انسانها چیست؟ ما چه خدمتی می کنیم؟ ما در عوض آن چیزی که می گیرم چه چیزی می دهیم؟ یعنی کل هستی باید یک چیزی را بگیرند و یک چیزی بدهند. درخت گردو آب و کود دریافت می کند و به شما کلی گردو می دهد. درخت سیب مقدار جزئی آب و کود استفاده می کند و به شما کلی میوه می دهد. شما یک گندم در زمین می کارید، در عوض به شما 70 گندم می دهد.

به یک مرغ مقداری نان، آب و آشغالهای سفره را می دهید، هر روز به شما تخم می دهد. گاو ، گوسفند و ... اما ما انسانها چی؟ بعضی ها فکر می کنند که ما جهت بیهودگی به حیات پا گذاشته ایم. باید فکر کنیم که در عوض آن چیزی که دریافت می کنیم، چه چیزی به هستی و سایر انسانها می دهیم.

ما در این هستی آنچیزی که دریافت می کنیم (حیوانات، نان ، میوه و ...) در عوض چه چیزی پس می دهیم؟

اگر بخواهیم به یک نفر خدمت کنیم، اول پولش را می گیریم، تا پولش را نگیریم، خدمت نمی کنیم. می گوئیم که چه منفعی دارد برای ما که بخواهیم این خدمت را انجام بدهیم!!

ولی درخت گردو اینگونه برخورد نمی کند، به هر کسی گردو می دهد. خورشید نورش را به همه می تاباند. آیا ما به تمام انسانها خدمت می کنیم؟ آیا حاضر هستیم این کار را انجام دهیم؟ یا بهترین چیز را برای خانواده خودمان می خواهیم؟

آیا درک می کنیم که یک راهنما که به ما خدمت می کند، احترامش را داشته باشیم؟ آیا درک می کنیم که خدمت بلاعوض به ما می کند؟ آیا درک می کنیم در روزگاری که عصا از کور می دزدند، یک نفر وقتش را صرف ما کند؟ بعضی جاها برای 5دقیقه صحبت کردن باید مبلغی زیادی را بپردازید.

این است که همه ما باید به خودمان یک نگاهی بیاندازیم. از آن دختربچه کوچک گرفته تا آن خانمی که بزرگ است. ببینیم ما در عوض آن چیزی که دریافت می کنیم، چه چیزی پرداخت می کنیم.

در وادی دوم به ما می گوید که ما هیچ موجودی نداریم که جهت بیهودگی قدم به حیات بگذارد. هیچ حیوانی را نداریم که بیکار باشد و صبح تا شب حشیش بکشد و شیشه بکشد! همچین موجودی ما نداریم، که فقط به دنبال دسترنج دیگران باشد. شخص 20 سالش است و فقط می خواهد پشت کامپیوتر بنشیند و شیشه مصرف کند. این شخص چه فایده ای دارد و چه کاری انجام می دهد؟

این وادی به همه ما می گوید که در هستی باید ببینیم که ما چه کاری انجام می دهیم؟ چون هیچ موجودی جهت بیهودگی پا به هستی نگذاشته است. اگر ما بعد از 120 سال وارد بهشت هم بشویم، آنجا هم کار داریم. یعنی در بهشت خداوند هم جائی برای بیهودگی نیست. ما هیچ جائی پیدا نمی کنیم که جهت بیهودگی باشد، حتماً آنجا هم برنامه ای هست، چون هیچ چیز جهت بیهودگی نیست. چون اگر همه جا فقط جهت خوشگزرانی باشد، یک هفته که بگذرد، ما سیر می شویم. ما موقعی که مصرف کننده هستیم، به این وادی نگاه می کنیم که ببینیم جایگاهمان کجاست. در قسمت دوم می گوید: هیچ موجودی به اندازه خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی کند.

یعنی ما باید خودمان روی خودمان حساب کنیم و سرمایه گذاری کنیم. هیچکس به اندازه حسین دژاکام، راجع به حسین دژاکام فکر نمی کند. در اینجا هست که می گوید، چون ما فکر می کنیم، باید خودمان نقشه زندگیمان را ترسیم کنیم.

پس ما وقتی به کنگره می آئیم و آموزش می بینیم، باید ببینیم ما به چه دردی می خوریم. کنگره برای من این کار را کرد، من برای کنگره چه کار کردم؟

یکی از بزرگان، می گفت که نپرسید آمریکا برای من چه کرد؟ بپرسید که من برای آمریکا چه کردم؟

نپرسیم که حکومت ایران برای من چه کرد؟ بگوئیم که من برای حکومت ایران چه کردم؟

خوشبختانه بچه های کنگره بر اثر گوش دادن به سی دی ها، به این بیداری رسیده اند و این را در هفته لژیون مالی نشان داده اند. در هفته لژیون مالی شعبه شهرری 211 میلیون جمع آوری کردند. شعبه شهرری، جنوب تهران. بعضی ها می گفتند که اینجا جنوب شهر است، مردم پول ندارند، شهرری جنوبی ترین نقطه شهر است، ولی در هفته لژیون مالی، خودش را بخوبی نشان دادند. به بچه ها گفتم که شعبه شهرری و ایجنتشان را مورد تشویق قرار بدهند. در عوض شعبه چالوس، کل شعبه چالوس فقط 300هزارتومان جمع آوری کردند.

اینها تقصیر ندارند، این بخاطر این است که پرورش انجام نگرفته است و آموزش اثر نکرده است. اگر آموزش اثرکند، بسیار قوی و مستحکم خواهد بود.

ما برای موفقیت در کنگره به سه مولفه نیاز داریم:

1ـ علم کنگره ، 2ـ نیروی انسانی ، 3ـ منابع مالی

ما باید پشتوانه منابع مالی داشته باشیم، یعنی باید ما چندین میلیارد تومان فقط پول نقد، سپرده داشته باشیم. 27میلیارد دلار پشتوانه مالی دانشگاه هاروارد است.  اگر کنگره 60 پشتوانه مالی نداشته باشد، زمین خواهد خورد. همانطور که هر کشوری پشتوانه مالی دارد، هر موسسه ای برای اینکه بقاء داشته باشد، باید  پشتوانه مالی داشته باشد.

اگر پشتوانه مالی باشد، آن موسسه می تواند در خط صراط مستقیم حرکت کند و اگر پشتوانه مالی نداشته باشد، ادامه نمی تواند بدهد و زمین خواهد خورد.

یک خانواده چند نفری باید پشتوانه مالی داشته باشد.

پس به این نتیجه می گیریم که اعضای کنگره 60 این پیام ها را گرفته اند و امیدوارم که در هفته های آینده به مراتب بالاتری برسیم که بتوانیم آکادمی خودمان را دایر کنیم.

 
نام فایل تاریخ مدت زمان حجم (MB) لینک
فایل صوتی سخنان مهندس 95/07/28 00:34:57 14 دانلود
فایل صوتی رهایی ها 95/07/28 - - -
 
نگارنده: مسافر احمد شریفیان
عکاس: مسافر سعید
کنگره 60

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .