هر چه میخوانم و هر چه بیشتر تحقیق میکنم ، از اخلاق و ادب ،حکمت و معرفت، اصلاً هرچه از علوم مطبوع و مسموع هست فرقی ندارد ،چکیدهای از جملگی در کتاب 14 وادی عشق با تسلط و استادی و اشراف کامل بزرگمرد معاصر آقای مهندس دژاکام، باظرافت و کلامی قابلفهم آورده شده است. در زیر بهطور مختصر و بافهم اندک خود مطالبی راجع به علم از منظر کتاب شریف استخراج نمودم که امیدوارم گامی باشد هرچند کوچک در شناخت هر چه بیشتر و جایگاه کسب علم برای انسان.
علم از منظر کتاب شریف (قرآن کریم)
همين ارزش براي علم کافي است که خداوند معلم نخست است. در سورهی علق، نخستين سورهی قرآن میفرماید:
بخوان به نام پروردگارت که آفريد(1) او انسان را از علق (خون بستهشده) آفريد (2) بخوان و درياب که پروردگارت از همه گرامیتر و بزرگوارتر است(3) همان پروردگاري که با قلم آموخت(4) به انسان آموخت آنچه را نمیدانست(5)
و در سورهی بقره، آیهی 31 میخوانیم: (و همه نامها را به آدم آموخت و سپس آن معاني را به فرشتگان عرضه داشت و گفت نامهای اینها را به من خبر دهيد اگر راستگوئيد و گفتند تو از هر نقص و عيبي منزهي، ما را دانشي جز آنچه خود به ما آموختهای نيست) (مطلبی که جناب مهندس در وادی دوازدهم ،کتاب چهارده وادی عشق بیان میکند.)
و در سوره الرحمن (آيات اول تا چهارم)، خداي عزوجل، خود را تعلیمدهندهی قرآن میداند و پس از آفرينش انسان، بيان را به او آموخته است: خداوند پيامبران را براي همين اصل اساسي رسالت داده تا آنچه را مردم نمیدانند به آنها ياد دهند و بر اين اصل انبياء را پس از خداوند، معلم حقيقي میدانیم.
در سوره بقره آيه 151 آمده است:
(همانطور که در ميان شما پيامبري از خودتان فرستاديم که آيات ما را براي شما میخواند و شمارا پاک و پيراسته میگرداند و به شما کتاب و حکمت میآموزد و چيزهايي را که از پيش نمیدانستید، يادتان میدهد) (بقره 151/2).
نکته: براي ارزش علم همين کافي که چون انسان را بدون علم معرفي کنيم و بحث از خوردن باشد، انسان در کنار چهارپايان ذکر میشود:
از آنها بخوريد و دامهایتان را بچرانيد که بهراستی در اين نظام آفرينش براي خردمندان و انديشمندان نشانهها و آيات فراواني است (طه 54/20)
اما چون اين انسان به زيور علم آراسته گردد و از او به «اوتوالعلم» تعبير شود، او را کنار ذات کبريايي حقتعالی و ملائکه میبینیم:
خداوند که برپادارندهی عدل است گواهي میدهد که جز او معبودي شایستهی پرستش نيست و فرشتگان و دانشمندان نيز گواهي میدهند. آري هيچ معبودي شایستهی پرستشي جز او نيست همانکه توانمند است و کارهايش هدفدار و حکيمانه است. (آلعمران 18/3)
و نيز خداوند به هرکس حکمت و دانش عنايت فرمايد از آن به خير کثير تعبير میفرماید:
و خلقت همهی جهان آفرينش بر اين اصل استوار است که انسانها عالم شوند و حقايق را دريابند. (بقره 269/2)
خدا همان است که هفتآسمان را آفريد و از زمين نيز مثل آنها را آفريد؛ و فرمان او در ميان آنها (ميان آسمان و زمين يا ميان آسمانها و ميان زمینها) فرود میآید تا بدانيد که خداوند بر هر چیزی تواناست و اینکه خدا دانشش همهچیز را فراگرفته است (طلاق 12/65)
نکته: دانايي، ناداني در اصطلاح قرآن و شرع مقدس، عالم مقابل جاهل قرار نمیگیرد بلکه پيوسته از لغت منفي علم استفاده میشود. در آيه 30 سورهی بقره میخوانیم:
(.... قال اني اعلم مالا تعلمون)
نمیفرماید «ماتجهلون» و در آیهی 32 همين سوره میخوانیم:
( قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا ...)
سؤال : آيا کلمات « جهاله، جاهلون، تجهلون» که در قرآن آمده چگونه بايد تعبير شود؟ و مورد استعمال آنها کجاست؟
پاسخ: شما در اول اصول کافي میخوانید: « کتاب العقل و الجهل» و پسازآن کتاب «فضل العلم» میآید و اولين حديث با اين عبارات شروع میشود: قال رسولالله: ( ... عن ابي عبدالله عليه السلام قال)
«طلب العلم فريضه علي کل مسلم الا ان الله يحب بغاه العلم»
فراگرفتن علم بر هر مسلماني واجب است آگاه باشيد خداوند طالبان علم را دوست میدارد.
نفرموده است « کتاب العلم و الجهل» بلکه جهل برابر عقل قرارگرفته است. توضيح آنکه : برابر روايت سوم «کتاب العقل و الجهل» عقل را اینچنین مییابیم : قال: قلت له ما العقل، قال « ما عبد به الرحمن واکتسب به الجنان» آنچه در پرتو آن خداوند عز اسمه عبادت مي شود و بهوسیلهی آن بهشت حاصل آيد، آن را «عقل» نامند، لذا آنچه انسان را از حقايق و تعالي الي الله دور کند « جهل» ناميده میشود گرچه عالم به علوم ظاهر هست.
اين آيات، مؤيد اين فرق است:
(انما التوبه علي الله للذين يعملون السوء بجهاله ...)
جز اين نيست که پذيرش توبه بر خداوند براي کساني است که از روي ناداني کار ناپسند انجام میدهند و بعد پشيمان شده، زود توبه میکنند. آناند که خداوند توبهشان را میپذیرد، چه آنکه خدا دانا و حکيم است. (نساء 17/4).
(و اذا جاءک الذين يومنون بايتنا فقل سلام عليکم ...)
و چون آنان که به آيات و نشانههای ما ايمان آوردهاند نزد تو آيند، بگو: سلامعلیکم ( سلام و سلامت بر شما باد) پروردگارتان مهرباني و رحمت را بر خويش نوشته و لازم نموده است. نوشته است که هر کس از شما مؤمنان از روي ناداني کار بدي انجام دهد و پسازآن پشيمان شده و گذشته را اصلاح کند، او را ببخشايد و بر او رحمت آورد چراکه خداوند بسيار بخشاينده و مهربان است (انعام 54/6)
ادامه دارد...
نویسنده: مسافر دانیال رهجوی آقای سعید نمکی
تهیه و تنظیم: مسافر روح الله
منبع: کنگره 60، نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
2960