کارگاه آموزشی عمومی نمایندگی آکادمی، لژیون مالی

دستور جلسه این هفته لژیون مالی هست که امسال سال دومین است که درباره این دستور جلسه صحبت می‌کنیم. ما در کائنات دو یا سه اصل‌داریم که اگر این اصل‌ها را خوب شناخت پیدا کنیم و خوب درکشان کنیم خیلی از مسائل برای ما حل می‌شود، یکی از آن اصل‌هایی که همیشه برقرار است، اصل تعادل هست،  یعنی همیشه همه‌چیز باید روی تعادل باشد تا ما دچار اشکال نشویم، یک اصل دیگر هست به نام بده و بستان که این اصل همیشه تکه کلام قدیمی‌ها بوده است. در زندگی فیزیکی  ما، این اصل خیلی خوب برقرار هست  یعنی ما دائماً این قانون طبیعت را بکار می‌بریم به‌عنوان‌مثال وقتی به بانک مراجعه می‌کنیم برای دریافت پول، قبلاً باید مبلغی را در حسابمان داشته باشیم یا مبلغی را به بانک پرداخت کرده باشیم تا به ما پول بدهند و این همان اصل بده و بستان معروف است یعنی ما اول باید بدهیم تا بتوانیم بگیریم

 یا اینکه وقتی یک درخت را در زمین می‌کاریم باید به آن، آب و کود بدهیم تا آن به ما میوه بدهد. در این جهان فیزیکی اصل بده و بستان توی هر زمینه‌ای برقرار است؛ اما در زندگی معنوی یا ماورا الطبیعه این قانون را ما رعایت نمی‌کنیم و دقیقاً عکس آن را انجام می‌دهیم مثلاً وقتی می‌خواهیم نذر کنیم یا حاجتی داریم یا مشکلی به وجود می‌آید می‌گوییم من فلان چیز را نذر می‌کنم و اگر انجام شد آن را ادا می‌کنم ولی اگر انجام نشود، نمی‌دهم یعنی دقیقاً این قانون را برعکس انجام می‌دهیم.

درصورتی‌که این قانون چه در جهان فیزیکی و چه در جهان معنوی به یک صورت عمل می‌کند و ما این موضوع را جدی نمی‌گیریم اما اگر ما این قانون را در جهان معنوی هم به اجرا درآوریم بسیاری از مشکلاتمان حل خواهد شد و باید به این مسئله دقت کنیم که در صور پنهان هم اول باید بدهیم تا بتوانیم دریافت کنیم. منتهی چون قابل‌رؤیت نیست و نمی‌توانیم آن را لمس کنیم نتیجه کار برای ما مشخص نیست و برای همین ما از این قانون قابل هستیم درصورتی‌که اگر ما بیاییم و این کار را انجام دهیم اثراتش را خیلی بیشتر از آن چیزی که در جهان فیزیکی می‌بینیم برای ما نمایان می‌شود.

تمام اُدبا و شعرای ما این مطلب را به زبان‌های مختلف بیان کرده‌اند. ما یک اصل هم داریم  ، به نام اصل بخشش و گذشت و اگر این دو اصل را در زندگی به کار ببریم، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد. اصولاً بیشتر مسائل و مشکلات زندگی ما از اجرایی نکردن همین دو اصل هست. زمانی می‌توانیم این دو اصل را خیلی خوب و راحت در زندگی کاربردی کنیم که بتوانیم نتایج این دو اصل را به چشم ببینیم و ایمان بیاوریم که در این صورت، کاربردی کردن این دو برای ما خیلی سهل خواهد شد.

آقای مهندس دژاکام در سی‌دی‌های خودروی دو یا سه مطلب همیشه  تأکیددارند که روی من خیلی اثرگذار بوده، یکی از آن‌ها این بود که: شما آب خوش از گلو  پایین نمی‌برید مگر اینکه از آن چیزی که دوست دارید ببخشید و یا در جای دیگری ایشان می‌فرمایند: یک بسته بیسکوئیت اگر داشته باشید نمی‌توانید یک عدد آن را ببخشید درصورتی‌که ماورا بسیار به شما می‌بخشد یعنی اگر یک عدد از آن چیزی که در اختیار داری را به دیگران ببخشی، ماورا چند برابر آن را به شما برمی‌گرداند.

متأسفانه ما بسیاری از مطالب را هم می‌خوانیم هم می‌شنویم و هم می‌دانیم اما وقتی می‌خواهیم مطالب را به اجرا بگزاریم، عقب‌نشینی می‌کنیم، چرا؟ چون آن را لمس نمی‌کنیم و یا نمی‌بینیم و فقط از شنیدن آن لذت می‌بریم و به‌به چهچه می‌کنیم اما وقتی می‌خواهیم اجرا کنیم برایمان سخت می‌شود. از تمامی شما ممنونم که توجه کرده‌اید.