جمعیت احیای انسانی کنگره 60 یک NGO است، یعنی یک سازمان مردمنهاد است. سازمان مردمنهاد یعنی سازمانی که توسط مردم تشکیلشده برای کمک به حل مشکلات مردم و از هیچ لحاظی به دولت وابسته نیست. همانطور که در سی دی لژیون مالی آقای مهندس توضیح میدهند:
هر سازمان و یا نهادی برای اداره به سه پارامتر احتیاج دارد 1- دانش و علم 2- نیروی انسانی 3- پول و مسائل مالی.
پارامتر اول یعنی علم و دانش که در کنگره توسط آقای مهندس و امین دژاکام پشتیبانی میشود و بسیار کامل و هرروز در حال پیشرفت است و پارامتر دوم یعنی نیروی انسانی که خدا را شکر در کل کنگره همه اعضاء خواهان خدمت و آمادهبهخدمت هستند و پارامتر سوم پول و مسائل مالی است. همانطور که میدانیم دربند یازدهم قوانین کنگره 60 به آن اشارهشده که منابع مالی کنگره 60 کمکهای داوطلبانه اعضاء است. در تمامی جلسات سبد پول به گردش درمیآید و اعضا داوطلبانه مبالغی را به این سبد واریز میکنند که مبالغ سبد برای مخارج یومیه کنگره مثل برق، آب و..... است اما کنگره مخارج دیگری هم دارد مانند ورزش، تحقیقات و زمین که برای این مخارج به دستور آقای مهندس لژیون مالی و حساب زمین پایهگذاری شده است.
هدف از تشکیل لژیون مالی چند مورد است 1- تأمین مخارج اموری مانند ورزش، تحقیقات و خرید زمین 2- زمینهسازی برای خدمت افرادی که خواهان خدمت هستند و شرایط مالی خوبی دارند ولی شرایط خدمت در دیگر جایگاهها را ندارند 3- پیشبینی خرید زمین آکادمی.
اعضای کنگره 60 افراد کارتنخواب نیستند و غالباً با از افراد موجه جامعه هستند. انسانهای توانا و نیرومند ازلحاظ مالی در کنگره زیاد داریم. شاید افرادی در کنگره باشند که خواهان خدمت هستند ولی وقت لازم برای حضور در کنگره را ندارند، این افراد میتوانند در لژیون مالی به خدمت مشغول شوند یکی از برنامههای آینده کنگره 60 ساختن آکادمی اعتیاد است، آکادمی بینالمللی به زبان انگلیسی در سطح جهانی در رشتههای پزشکی، فیزیولوژی، فلسفه و روانشناسی برای درمان، پیشگیری و مهار اعتیاد.
شرط ورود به لژیون مالی پرداخت 5 میلیون تومان است و این حق عضویت برای یک سال است و هرسال باید 5 میلیون بهحساب زمین واریز کنند.
بدانید هرقدر میتوانید، برای دانستن، توانایی و قدرت فکر لازم است پس باید بتوانید تا بدانید (سردار)
که در این جمله مشخص میشود که در یک پروسه آموزشی ما ابتدا باید توان مالی داشته باشیم تا شرایط یادگیری برای ما فراهم شود برای مثال اگر من بخواهم زبان انگلیسی را یاد بگیرم باید توان مالی داشته باشم تا بتوانم کلاس ثبتنام کنم و آموزش بگیرم.
ما باید یاد بگیریم که برای چیزهایی که دریافت میکنیم پرداخت داشته باشیم درست است که از ابتدا به ما گفتند که کنگره بهصورت رایگان در اختیار شماست تا به درمان و آرامش برسید. ولی وقتیکه تحت آموزشهای کنگره قرار گرفتیم پی بردیم که باید برای چیزهایی که به ما میدهند بهایی را پرداخت کنیم. در کنگره به ما یاد دادند که باید نفس را تربیت کرد و برای تربیت نفس باید یاد بگیریم که ببخشیم و برای بخشیدن لازم است که از خواستههای خود بگذریم. بخشش چیزی بهجز خوبی وارد زندگی ما نخواهد کرد. این مطلب را خیلی از ما نمیدانیم و باید به درکش برسیم، بگذریم از چیزهای باارزش پایینتر برای رسیدن به چیزهای باارزش بالاتر. قبل از اینکه چیزی باارزش بالاتری دریافت کنید باید یکچیز کمارزشتری را قربانی کنید.
شاید اگر روز اولی که وارد کنگره شدیم به ما میگفتند که فلان مبلغ را باید بهحساب کنگره وارد کنید تا مسافرتان درمان شود ما هر طور که بود آن مبلغ را تهیه میکردیم ولی حالا چه؟! آیا حاضریم برای نعمتی به این بزرگی که خداوند به ما عطا کرده شکرگزاری کنیم و آیا شکرگزاری از خداوند بهغیراز خدمت به خلق است و آیا خدمتی بالاتر از اینکه ما بتوانیم سهمی در زنده کردن انسانها داشته باشیم با کمک کردن به خرید مکانی برای احیای انسانها مکانی که خیلی پیشازاین زندگی مرا و مسافرم را به ما برگردانده؟!!!.
بخشش برای جایی که در حق من خیلی سخاوتمند بوده، نباید سخت باشد بلکه لذتبخش است. جایی که زندگی، آرامش، تعادل و انسانیت را به ما بخشیده است. آیا قدمی برای چنین مکانی برداشتن بهغیراز فرمان عقل است؟! مگر نه اینکه ما هر بار که در کنگره حضور پیدا میکنیم دعا میکنیم و از خداوند میخواهیم که ما را بهفرمان عقل نزدیک کند. و در آخر باید بگویم که تنها عملکرد و نوع اندیشه من است که جایگاه مرا مشخص میکند.
با احترام کمک راهنما همسفر اعظم امینی
ویرایش: وب نمایندگی شیخ بهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1483