الگو شدن

سلام حمیده هستم یک همسفر

روزی که در سایت روبروی اسمم قبولی در هر دو آزمون فنی و جهانبینی رو دیدم خیلی خوشحال شدم، تنها چیزی که می تونست من رو به آرامش برسونه صحبت کردن با راهنمای خوبم بود.

انرژی قبولی در آزمون خیلی زیاد بود، حتی برای خودم قابل وصف نبود، سریع برگه‌ها رو تهیه کردم و دوره کارآموزی رو انجام دادم، مدارک تحویل آکادمی شد و حالا باید انتظار مصاحبه رو می‌کشیدم، روز مصاحبه دخترم باید آزمایش می‌داد و استرس مصاحبه باعث حال قریبی شده بود، وقتی به آکادمی رسیدم آقای حکیمی قبول زحمت کرده بودن، همین مصاحبه برام بار آموزشی بالایی داشت، وقتی با بزرگان هم‌کلام میشی بزرگی رو یاد می‌گیری و من یاد گرفتم آموزش‌ها هرگز متوقف نخواهد شد.

از طریق سایت فراخوان اعطای شال اعلام شد، چقدر زیبا و به‌یادماندنی که این‌همه مسافر و همسفر در یک جلسه جایگاه جدیدی را تجربه خواهند کرد، پوشش کاملاً سفید که نشان از پاکی و پاکیزگی داشت، انسان‌ها را شبیه فرشتگانی کرده بود که ازاین‌پس روشنگر راه دیگران خواهند بود. بهترین اتفاق این روز برایم این بود که با دوستان عزیزم، خواهران لژیونی و دوستانی که باهم در لژیون سفر دومی درس خواندیم این روز را تجربه کردم.

روزی با دل پردرد و زندگی متلاشی‌شده وارد این بهشت روی زمین شده بودم و فرشته‌ای دستم را گرفت، از عمق تاریکی به روشنایی هدایتم کرد، یاد گرفتم با تفکر زندگی کنم، حرکت کنم، راه نمایان و نمایان‌تر شد، رهایی را تجربه کردیم، حالا با عنایت خداوند و کمک‌های فراوان کنگره به‌وسیله، مرزبانان، خدمتگزاران، راهنمایان به جایگاهی رسیدم که بتوانم دست دیگری بگیرم. وقتی آموزش‌های بیشتر و عاقلانه‌تر می‌گیری درک می‌کنی که حالا به خاطر همین شال نارنجی، الگو شده‌ای، بایدها و نبایدهایی داری، عزیزانی که دست یاریشان حمایتگر خواهد بود.

مسائلی که تابه‌حال بسیار کوچک می‌نمود، حالا بسیار مؤثر دیده می‌شد، وقت‌شناسی، رعایت قوانین، پوشش مناسب .... شاید تابه‌حال خیلی دقت نکرده بودم، ولی حالا به‌عنوان یک الگو دیده می‌شوم، بیشتر از قبل باید مراقبت کنم، بار دیگر متوجه شدم هنوز هم شاگردی کوچک در کنگره هستم که آموزش‌های زیادی نیازمندم.

درنهایت از راهنمای عزیزم بسیار سپاسگزارم، از زحمات بی‌دریغ خانم نسرین، خانم سارا نادری و پریناز عزیزم ممنونم.