English Version
English

تفکرات درست، زندگی آسان

تفکرات درست، زندگی آسان

در مورد وادی اول خیلی صحبت‌ها می‌شود کرد، اما من مایلم مطالبی را بیان کنم که خودم تجربه کرده‌ام، زیرا که آموخته ام علمی که تجربه شده باشد، سندی بدون نقص خواهد بود.

 تفکرات درونی ما ترسیم‌کننده رفتارهای بیرونی ماست.

قبل از ورودم به کنگره 60 تصورم این بود که انسان فکوری هستم؛ تصور می‌کردم که همه‌چیز را می‌دانم؛ البته که قرار نیست همه‌چیز از طریق علم و دانشی که در کتاب‌هاست به ما انتقال پیدا کند، تجربه‌هایی که هرکدام از ما در زندگی روزانه به دست می‌آوریم هم خود علم محسوب می‌شود؛ اما گاهی اوقات این تجربیات بر اساس حس‌های ظاهری ما به دست می‌آید و نتیجه آن‌هم تکرار اشتباهات است که نتیجه تفکرات غلط ما به‌حساب می‌آید.

من با درک وادی اول فهمیدم که تفکر یعنی فقط باید به یک خواسته فکر کنی؛ اما ذهن من همیشه درگیر افکاری بود که نقطه مقابل تفکر است. من به تمام مشکلات زندگی‌ام فکر می‌کردم، اما چون توان حل آن‌ها را در خود نمی‌دیدم، ناامید می‌شدم. من همیشه برای کارهای کوچک هم وقت نداشتم برای اینکه افکار، تمام انرژی من را گرفته بود.

اما وادی اول به من آموخت که اگر به خواسته‌ی معقول در زمان نامناسب فکر کنم آن خواسته، خواسته نامعقول می‌شود.

وادی اول به من آموخت که برای ارتقاء خودم باید یک سری مشکلات را تجربه کنم؛ چون با پیدا کردن راه‌حل مشکلات، من اعتمادبه‌نفس می‌گیرم برای حل مشکلات بعدی.

وادی اول به من آموخت که مسیر تکاملی تغییر، تبدیل و درنهایت ترخیص است. 

از وادی اول آموختم که خلقت سازمان و تشکیلاتی است که همه‌چیز در آن با نهایت دقت، برنامه‌ریزی‌شده است و در هرلحظه کنترل می‌شود و یک نیروی مافوق بر آن نظارت دارد. اگر انسان به‌طرف تقوا و ارزش‌ها حرکت کند، او را در جهت روشنایی‌ها موردحمایت خود قرار خواهد داد. 

از وادی اول آموختم که تفکرات نیک ما شاید چندین سال طول بکشد تا به نتیجه برسد. همان‌طور که قبلاً اشاره کردم تفکرات درونی ما رفتارهای بیرونی ما را ترسیم می‌کند. 

درگذشته چون همه‌ی تفکرات من، تفکرات سالمی نبود، در بیرون، انسان به‌هم‌ریخته‌ای بودم؛ اما اکنون یاد گرفتم که انسان برای حال خوش خود، باید بادید مثبت به مشکلات و مسائل زندگی نگاه کند. چون گاهی اوقات مشکلاتی که ما آن‌ها را لعنت خدا می‌دانیم، رحمت خدا هستند. وقتی ما آن‌ها را حل کریم می‌فهمیم که رحمت خدا بوده‌اند.

خداوند خود می‌داند که من  بنده چه نیازهایی دارم و اوست که مسیر تکامل مرا ترسیم می‌کند؛ یعنی نیاز بوده که من در کنار یک مصرف‌کننده قرار بگیرم؛ چون اگر مواد مخدر نبود، من دانشی که امروز دارم را نداشتم. این چیزی بوده که من همیشه می‌گفتم: چرا من باید با یک مصرف‌کننده زندگی کنم؟ 

من انسان ناسپاسی بودم. ولی اکنون خدای خودم را شکر می‌کنم به خاطر تمام نعمت‌هایی که به من داده و شکر می‌کنم خدا را به دلیل تمام داده‌ها و نداده‌ها.

از مسافرم تشکر می‌کنم که همیشه در این مسیر به من کمک کرده است.

آسان شدن زندگی، نتیجه‌ی تفکرات درست ماست. 

وقتی زندگی سخت می‌شود، یعنی تفکرات درست نبوده است. 

 

نویسنده: همسفر نازنین
نگارنده: همسفر طاهره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .