جلسات آموزشی ویلیام وایت پارک طالقانی، درمان سیگار

یازدهمین دوره از دور دوازدهم جلسات ویلیام وایت درمان وابستگی به سیگار به روش DST به نگهبانی علی‌اکبر غفاریان و استادی آقای کامران رک و دبیری بهزاد کاشانی نیک با دستور جلسه وادی چهاردهم (عشق و محبت) وتاثیر آن روی من ساعت ۸ صبح مورخ ۱۳۹۵/۶/۱۹ شروع به کارکرد.

در یک سال تحصیلی کنگره 60 سیری از دستور جلسات نیز آغاز می‌شوند و 14 وادی کنگره 60 با تدابیر خاص بین مابقی دستور جلسات قرار می‌گیرند و جالب اینکه اگر قرار به جابجایی دستور جلسه یا حذف آن لازم باشد به‌هیچ‌عنوان دستور جلسات وادی‌های کنگره 60 تغییر نخواهند کرد.

هر یک از ما به دلیل خاصی وارد کنگره 60 شده‌ایم و قطعاً هر فردی وارد کنگره 60 می‌شود قصدش تعادل نیست بلکه بهبود بیماری اعتیاد است که درمان دارای سه مؤلفه جسم و روان و جهان‌بینی می‌باشد در غیر این صورت شاید فقط به قطع مواد بپردازیم و چیزی به‌عنوان رهایی برای فرد اتفاق نمی‌افتد.

قطع مصرف با درمان و رهایی تفاوت بسیاری دارد حتی در کنگره 60 افراد می‌توانند به قطع مواد برسند اما به تعادل رسیدن هر سه مؤلفه جسم و روان و جهان‌بینی ارزشمند بوده و زمانی که این سه باهم رشد کنند فرد می‌تواند رها باشد.

در کنگره 60 آموزش‌ها صورت می‌گیرد تا افراد از تفکر دست برداشته و با دانستن وارد عمل شوند و شروع به تغییر نمایند و از عودت‌های مجدد جلوگیری شود و آن‌هم چیزی نیست جز عشق و محبتی که در پیام سفر اول به ما نوید داده می‌شود.

در پیام سفر اول نوید داده می‌شود که وقتی طبق قول و قرار خود به پایان سفر اول برسی، آنجا تو را پاداش نیکو خواهد بود و آن پاداش بند عشقی است که بین تو و قدرت مطلق الله برقرار می‌شود.

ما به دنبال بند عشق و محبت هستیم و به خاطر این مسئله است که می‌گوییم شاید به قطع مواد برسند اما به درمان و رهایی نخواهند رسید.

برای اینکه کارهای ما به نتیجه برسند باید تفکری در پس آن‌ها باشد. کارهای زیادی هستند که نتیجه دارند اما نتیجه‌ای که مدنظر ماست متفاوت است.

هر کاری که با تفکر سالم آغاز شود به ایمان سالم خواهد رسید و این چرخه ادامه دارد تا کار باعقل سالم انجام‌شده و به عشق سالم منتهی شود. شما در هیچ کجای دنیا نمی‌توانید مطلب یا کتابی بیابید که عشق و عقل و ایمان را در کنار هم ببینید بلکه هرکدام به‌تنهایی موضع خود رادارند و هر یک از خود دفاع می‌کنند؛ مانند اینکه گفته می‌شود عقل مقابل عشق است.

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی عاشقان دانند که در این نقطه سرگردان‌اند

من خیلی کوچک‌تر از آن هستم که در مورد عشق صحبت کنم ولی دانسته‌های خود را بیان خواهم کرد.

برای به وجود آمدن عشق باید در ابتدا سایه‌ای از آن وجود داشته باشد. سایه‌ها به چیزهایی گفته می‌شود که طول و عرض و ارتفاع دارد و هر چیز مادی می‌تواند سایه‌ای باشد از چیز دیگری. زمانی که سایه‌ای به وجود آمد و چیزی وجود داشت من می‌توانم نسبت به آن چیز جاذبه یا دافعه داشته باشم.

درنتیجه با توجه به جذابیتی که از آن موضوع می‌گیرم درون من حس به وجود می‌آید که درنهایت مثلث عشق برای من پدیدار می‌شود.

اگر من برای به وجود آمدن عشق بدانم که عشق خاص و عام وجود دارد مسائل بسیار برایم روشن‌تر خواهد بود.

عشق خاص را همه تجربه کرده‌اند، عشق به ماشین خود، عشق به داشته‌های خود و...

ما باید بیاموزیم عشق عام برتر است و باید به عشق عام برسیم؛ مانند اینکه نسبتی با افراد نداشته باشیم اما آن‌ها را دوست بداریم و بدانیم آن‌ها سایه‌ای هستند از قدرت مطلق.

من خداوند را دوست دارم اما چگونه؟

در وادی گفته می‌شود که سایه خداوند موجوداتی هستند که آفریده‌شده‌اند و همان‌گونه که گفتیم سایه از وجود هر چیزی شکل می‌گیرد. نکته اینجاست که مگر می‌شود من سایه خداوند را دوست نداشته باشم اما ادعا کنم خداوند را دوست دارم.

این‌ها برداشت‌های من از آموزش‌های کنگره است و خود نیز در مرحله تجربه هستم. من در جایگاه کمک راهنمایی هستم و عزیزانی که به‌عنوان رهجو در کنار من هستند را دوست دارم. کسانی که حتی خانواده و همسرشان پذیرششان را ندارد یا کارتن‌خواب هستند، من آن‌ها را دوست دارم اما دلیلی برای دوست داشتنم ندارم و مطمئناً عزیزان کمک راهنما این حس من را درک می‌کنند و منظور من را متوجه می‌شوند.

این تنها لطف کنگره 60 می‌باشد.

من در جایگاهی نیستم که بخواهم به دیگران بگویم چه‌کاری انجام دهند اما می‌گویم اگر می‌خواهید به عشق کنگره 60 برسید و مفهوم آن را درک کنید کمک راهنما شوید و لژیون بزنید.

اگر در کنگره 60 دلتان از کسی گرفته است با خود قضاوت کنید و بدانید اگر آقای مهندس را دوست دارید باید افراد کنگره را دوست داشته باشید و برنامه‌ای ترتیب دهید تا به جایگاه کمک راهنمایی برسید و به کسانی بیرون از کنگره هستند فکر کنید، کسانی که تنها به‌واسطه شما به درمان خواهند رسید و منتظر راهنمایی‌های شما هستند.

حرف‌هایی که امروز زدم یادآوری برای خودم بود و امیدوارم بتوانم به آن‌ها عمل کنم همچنین از اینکه در کنار من بودید و به حرف‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.