English Version
English

طعم حقیقی خدمت؛ گفتگو با مرزبان گروه خانواده همسفر طیبه

طعم حقیقی خدمت؛ گفتگو با مرزبان گروه خانواده همسفر طیبه

با سلام، لطفاً خودتان را معرفی کنید؟

 سلام دوستان طیبه هستم یک هم‌سفر، آنتی ایکس مصرفی تریاک، مدت سفر اول 13 ماه و 10 روز به روش DST، رهایی 4 سال و دو ماه به کمک راهنمایی سرکار خانم ضابطی و علی هاشمی.

چند سال هست که به کنگره می‌آیید و آیا برای رهایی مسافرتان صبر و تلاش داشته‌اید؟

از روزی که وارد کنگره شدم دقیقاً ۵ سال و چهار ماه است که می‌گذرد، بله روزی که مسافرم وارد کنگره شدبا حال خراب  اگر من به همراهش نمی‌آمدم  الان من نمی دانستم  صبر چیست، من صبر را در کنگره یاد گرفتم و یاد گرفتم که همه چیز توام با صبر و عمل به نتیجه می رسد.

یادم هست روزهایی که جلسه خصوصی بود من همراه مسافرم به کنگره می‌آمدم.

آن موقع کنگره سمت امام‌زاده بود و من در روزهای گرم و بلند در داخل امام‌زاده می‌نشستم، ولی در روزهای سرد و کوتاه زمستان درب امام‌زاده زود بسته می‌شد و من داخل ماشین می‌نشستم و منتظر می‌ماندم تا جلسه تمام شود.

من برای درمان مسافرم در همه حال تلاش و همراهی کردم.

 نقش همسفرچیست و یک هم‌سفر در رهایی مسافر چه نقشی دارد؟

برای درمان مسافر، هم‌سفر یک بال پرواز است.

منِ هم‌سفر همیشه نقش مهمی داشته‌ام چه درزمانی که سقوط آزاد بود و چه درزمانی که در کنگره بود، اما در سقوط آزاد چون بدون آگاهی و صبر بوده سختی‌های خود را داشته است، ولی در کنگره60  با آموزش‌هایی که گرفته بودم با صبر و درایت و آگاهی کامل نقش خودم را به‌خوبی ایفا کردم خصوصاً در رفتارم با مسافرم.

چه مدتی است که وظیفه مرزبانی را به عهده‌دارید و حسی که دارید در مورد این وظیفه بگویید؟

۲۱ شهریور یک سال تمام می‌شود که من در مرزبانی خدمت می‌کنم. واقعاً حس خیلی خوبی دارم و آموزش‌های بیشتری می‌گیرم. چون در قسمت مرزبانی سطح آموزش خیلی بالاست. مخصوصاً برای روابط عمومی; چون آموزش در جمع صورت می‌گیرد. من در این جایگاه صبر و بردباری را یاد گرفتم تا با عشق به  هم‌سفران خدمت کنم.

مرزبان شدن چه چیزی را در شما تغییر داد؟

در جریان بیماری اعتیاد  و قرار گرفتن در خط سبز کنگره 60 معنی واقعی محبت  را پیدا کرده  و آن را لمس کرده ام وطعم حقیقی خدمت و عشق ورزیدن به دیگران را چشیده ام و این‌که شغل و یا هر جایگاهی که داشته باشی چه در کنگره 60 و چه در خارج از کنگره ماندنی نیست و یک روزی باید تحویل بدهی، یاد گرفتم عدالت و برابری را به بهترین نحو اجرا کنم.

قبل از خدمت مرزبانی در قسمت‌های دیگر هم خدمت داشته‌اید؟

بله.  من در قسمت نشریات و دبیری هم خدمت کرده‌ام و تمام شدن هفت جلسه دبیری‌ام مصادف شد با گرفتن شال مرزبانی و دوره مرزبانی شروع شد.

کدام وادی نظر شمارا جلب کرده است؟ مختصر راجع به آن توضیح دهید.

وادی اول، چون همه‌چیز با تفکر آغاز می‌شود و وادی اول در رأس همه وادی‌هاست. بارها برایم پیش‌آمده که اگر در مورد کاری یا چیزی فکر کردم و با تفکر شروع کردم، نتیجه بهتری گرفتم. ولی زمانی که بدون تفکر کاری را انجام دهم بدون شک با مشکل روبه‌رو می‌شوم.

اگر این مصاحبه را آقای مهندس بخواند، دوست دارید چه چیزی به ایشان بگویید؟

ما خفتگانی بودیم که در مکتب عشق، درس عاشقی و با قلب‌های پرمهر، هنر بیداری و آزادی و رهایی را آموختیم...

و امروز از عشق و محبت شما بیداریم با چشمانی که دنیایی پر از زیبایی بازشده، سرفصل آغازهای شیرین و رهایی شما هستید... آبی‌ترین، دریایی‌ترین و آسمانی‌ترین سپاس‌ها تقدیمتان

دوست دارم به آقای مهندس بگویم که امتحان فنی را برای هم‌سفران کمی آسان بگیرند...

آیا تجربیات بد در دوران مرزبانی داشته‌اید؟

در کنگره60  هیچ تجربه‌ای بد نیست. خدا را شکر که همه تجربیاتم شیرین و خوب بوده است؛ و من از این بابت خیلی خوشحالم و خدا را شاکر هستم.

عدالت و عمل سالم در جایگاه مرزبانی چگونه انجام می‌شود؟

عدالت و عمل سالم در کنگره60  با عشق، گذشت، صبر و شجاعت داشتن انجام می‌گیرد

تشخیص عمل نیک و عمل سالم کار آسانی نیست و شاید هم ظاهر عمل نیک بهتر باشد و در جایگاه مرزبانی همه از خدمتت راضی باشند. ولی عمل سالم شاید ظاهر خوبی نداشته باشد ولی پایانی خوش دارد و اما عدالت برقراری‌اش در این جایگاه کار دشواری است در این جایگاه فقط و فقط باید به وظیفه‌ات عمل کنی و پیش رفتن در مسیر کنگره را مدنظر داشته باشی چون ممکن است خیلی‌ها راضی باشند و خیلی‌ها ناراضی! این مهم است که انسان همه نیروی خود را بکار گیرد تا از هر لحاظ در جایگاه خود بهترین باشد.

شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطره شما در دوره مرزبانی چه بوده است؟

شیرین‌ترین در کنگره زیاد بوده، گرفتن شال مرزبانی یکی از آن‌هاست. یکی دیگر از خاطره‌های خوبم هفته هم‌سفر بود به استادی خانم آنی کماندار...

و تلخ‌ترین آن همین حالاست که شعبه‌مان به‌هم‌ریخته است.

آیا خدمت در کنگره ۶۰ در کار وزندگی خانوادگی شما خللی ایجاد کرده است؟

خیر به‌هیچ‌وجه، اتفاقاً کار وزندگی‌مان یک نظم خاصی گرفته، هم به کارم می‌رسم، هم به زندگی‌ام، هم به کنگره و از این بابت خیلی خوشحال هستم.

 حرف آخر:

از آقای مهندس و خانواده محترمشان صمیمانه تشکر و قدردانی می‌کنم و از خداوند برایشان عمر باعزت و طولانی آرزو دارم، از راهنمای خوب خودم سرکار خانم ضابطی هم کمال تشکر رادارم و دستشان را می‌بوسم.

و یک آرزو...

آرزو دارم که خداوند یاریم کند که امسال در امتحانات کمک راهنمایی قبول شوم و بیشتر آموزش بگیرم و همیشه یک خدمتگزار خوب برای کنگره 60 باشم.


با سپاس فراوان از خانم طیبه عزیز بابت وقتی‌که در اختیار ما گذاشتند.

 

تهیه گزارش: همسفر زهرا

عکاس: همسفر سولماز

تایپ: همسفر ملیحه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .