درگذشته وقتی به معادلات ریاضی و جبر میرسیدم و نمادهای x و y را میدیدم، ازآنجاییکه خیلی دربند حل مسائل و پیچیدگیهای آن نبودم، گره کوچکی در پیشانیام مینشست و در جستجوی راه فراری برای حل معادلات بودم؛ اما درهرحال راه گریزی پیدا نمیکردم و لاجرم باید از پس آنها برمیآمدم و یا تن به پذیرفتن نمرههای پایین و شرمآور میدادم.
در دوران تحصیل، بارها تعاریف مربوط به معادلات و مجهولات ریاضی را از دهان اساتید میشنیدم:
معادله عبارت است از برابری دو چیز با استفاده از نمادها؛ تساوی بین مقادیر معلوم و مجهول. در تمام معادلهها علامت تساوی (=) دیده میشود. هر معادله دو طرف دارد که در دو طرف علامت تساوی ظاهر میشوند. در هر معادله مقادیری معلوم و مقداری مجهول است. معلوم یعنی مقادیر مشخصشده در معادله و مجهول یعنی مقداری که ما نمیدانیم و باید به دست بیاوریم، مثل همان مربع و دایرههایی که در سالهای اول ابتدایی بود و باید داخلشان عدد مینوشتیم. با X با توجه به روشهای جابهجایی اعداد و معکوس کردن عملگرها و روشهای دیگر که توضیحشان طولانی است، معادله حل میکنند. بهعنوانمثال:
4=X+2
4-2=X
X=2
البته که حل همه معادلات به این راحتی نیست. حل برخی معادلات و مسائل پیچیده ریاضی و جبر نیاز به تخصص و هوش فوقالعادهای دارد و گاهی اوقات سالها ذهن و فکر ریاضیدانان برجسته دنیا را مشغول داشته است. فارغ از همه این مفاهیم ریاضی و جبر، آنچه در این زمینه ذهن مرا معطوف خود داشته است، نماد معروف و برجستهی «x» است. نمادی که در کنگره 60 تحت عنوان نظریهی سیستم ایکس مورداستفاده قرارگرفته است.
X نمادی است که بهعنوان یک عامل مجهول جایگزین همه مواردی است که برای بشر ناشناخته است؛ اما چرا x؟
رنه دکارت، فیلسوف و ریاضیدان بزرگ فرانسه، در کتاب برجستهاش La Géométrie (به معنی هندسه) نوشته که بهطور قراردادی برای مقدارهای معلوم از حروف ابتدای الفبا (مثل a و b) استفاده میکند و برای مقدارهای مجهول از حروف آخر الفبا (مثل x و y). چرا؟ و چرا بیشتر از x برای مقدار مجهول استفاده میکند تا y و z؟ هیچکس نمیداند. شاید استفاده بیشتر از x برای مقدار مجهول نسبت به حروف دیگر در این کتاب به خاطر حروفچینی باشد. این روایت وجود دارد که چاپگر دکارت به وی پیشنهاد داده از x بهعنوان نماد مقدار مجهول استفاده کنند، چون ایکس کمترین استفاده را در بین سایر حروف داشته است.
اینیک نظریه است که در بسیاری از سایتهای تحقیقی به آن اشارهشده است؛ اما نظریات دیگری هم در این زمینه وجود دارد.
زمانی که برای این مقاله در گوگل جستجو کردم، به نظریهی ذیل در بسیاری از سایتها برخورد نمودم:
بهتازگی در برنامه TED Talk، مدیر موسسه خیریه The Radius Foundation، آقای Teddy Moore ادعا کرد که استفاده از ایکس بهنحویکه امروز متداول است، به عدم توانایی محققان و دانشپژوهان اسپانیایی در ترجمه بعضی از صداهای عربی مثل شین برمیگردد. در عربی به فاکتور مجهول الشلان میگویند و در کارهای اولیه ریاضیات بارها این کلمه دیده میشود (مثلاً میبینید 3 ضربدر عامل ناشناخته برابر با 15 است که عامل ناشناخته در اینجا برابر با 5 است).
اما چون دانشپژوهان اسپانیایی صدایی مناسب شین نداشتند، حرف چ را انتخاب کردند که در یونان قدیم با نماد X نشان دادهشده و چی (Chi) خوانده میشود. مور نظریهپردازی کرده که در طول زمان حرف X در یونانی با حرف لاتین x که معمولتر است جایگزین شده است. این شبیه Xmas که کریسمس خوانده میشود است چراکه دانشپژوهان دینی در قدیم از حرف چی یا X بهعنوان حالت کوتاه شدهی Christ (در Christmas) استفاده میکردند. چاپ 1909-1916 دیکشنری وبستر بین دیگر دیکشنریها نظریهای شبیه همین تئوری ارائه میدهد. اگرچه کلمه چیز از عربی یعنی شئ به یونانی Xei ترجمه و بعدها بهاختصار x نوشته شد.
درهرحال، اثبات صحت و یا سقم ادعای فوق بر عهدهی صاحبنظران است؛ اما بهعنوان یک تئوری قابلتوجه است. البته ناگفته نماند که محمد خوارزمی، دانشمند و ریاضیدان شهیر ایرانی تأثیرات بسیار زیادی بر دنیای ریاضی و جبر داشته است، آنچنانکه وی را پدر جبر نام نهادهاند. واژهی جبر را اروپائیان بهطورکلی از کتاب خوارزمی و اصطلاح امروزی الگوریتم (Algorithmus) را از نام خوارزمی گرفتهاند. کتاب Algoritmi de numero Indorum که ترجمه کتاب جمع و تفریق با عددهای هندی او به لاتین است، باعث شد تا دستگاه عددی در اروپا از عددنویسی رومی به عددنویسی هندی-عربی تغییر یابد؛ چیزی که هنوز نیز در اروپا و دیگر نقاط جهان فراگیر است.
در کنار همه نظریات و عقایدی که در خصوص چرایی حضور حرف «x» در عرصهی دانش بشری وجود دارد، بهگونهای دیگر هم میتوانیم به قضیه نگاه کنیم.
توجه به شکل ظاهری حرف «x» ما را به تفکر وامیدارد. شکل حرف ایکس میتواند تصویر زیبایی از پویش و جستجو تا بیکران باشد. دوخطی که تا ابد ادامه دارد؛ دو خط بینهایتی که تنها در یک نقطه همدیگر را قطع میکنند؛ درست در وسط حرف ایکس.
ما میتوانیم دو خط ایکس را دو بردار تصور کنیم؛ خطوطی که از شمال به جنوب و از غرب به شرق عبور میکنند و تنها در وسط به یک نقطه اشاره میکنند؛ نقطهای که میتواند انتهای یک سفر ماجراجویانه و اکتشافی باشد؛ مکانی که گنجی را در دل خود پنهان کرده است و درنهایت توسط جوینده، یافته میشود.
طی کردن مسیری سخت و دشوار؛ کاوش و جستجو بر اساس نقشهای هوشمندانه و سرانجام انتهای سفر؛ شکافتن زمین و دستیابی به گنجی عظیم. گنجی که میتوانیم آن را «سیستم ایکس» نامگذاری کنیم. همه افرادی که در کنگره 60 حضور دارند، حقیقتاً قدر و قیمت این گنج عظیم را بهخوبی میدانند؛ زیرا که قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
ارابهها را در بیکران به حرکت درآورید
که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین میگذرد، نیازمندند.
بشکافید آنچه شکافتنی نیست؛
در دلسنگ بروید و ترکیبها را جدا نمایید.
منابع:
سایت ویکیپدیا
سایت farnet.ir
سایت magazine.com
کتاب عشق؛ مهندس حسین دژاکام
با احترام؛ همسفر اکرم
- تعداد بازدید از این مطلب :
3544