به نام آنکه تقدیر را آفرید و سختی و مشکلات را سر راه ما قرارداد تا به مجهولات بعد خویش بپردازیم و خود را بهتر بشناسیم. همهٔ روزهایم با اضطراب و پریشانی میگذشت، خسته از روزهای تکراری، نمیدانستم چهکار کنم. مواد مخدر آنقدر در زندگیام ریشه کرده بود که تمام خوشیهای زندگی را از من ربوده بود. هرروز دعا میکردم تا راهحل مناسبی برای این غول بی شاخ و دم پیدا کنم، هرروز که از خواب بیدار میشدم مرگم را آرزو میکردم و میگفتم این چه زندگی است که ما داریم؟
همه ما را طرد کرده بودند و ما تنهای تنها شده بودیم. ازاینرو به خدای خودم پناه بردم کهای خدای مهربان کمکم کن تا راهی برای درمان فرزندانم پیدا کنم. حسی در درونم شعلهورمی شد و با من گفتگو میکرد که مگر میشود درد باشد ولی درمان نباشد. همیشه شنیده بودم که میگفتند: کسی که درد را میدهد درمان را هم میدهد. من مطمئن هستم که در یکگوشه دنیا حتماً کسی هست که یک فکر اساسی برای این موضوع کرده و به فکر همنوعان خویش که درگیر این بیماری هستند بوده، ولی من نمیدانستم چه کسی است و کجاست؟ به دنبال راه بودم که خداوند مهربان راه کنگره 60 را به ما نشان داد تا ما هم طعم شیرین رهایی وزندگی واقعی را بچشیم و مثل بقیه مردم زندگی خوبی داشته باشیم. ما نیز قطرهای باشیم در اقیانوس هستی. خداوندا از تو ممنونم که با قرار دادن این مشکلات سر راه من میخواهی که من به ساختار درونی خودم سروسامانی بدهم و بهجایی برسم که لیاقت یک انسان حقیقی است.
خداوندا باور دارم که در همهجا و هر زمان مرا یاریخواهی کرد. به امید روزی که بتوانم تمام کسانی که در این مسیر مرا یاری کردهاند را بهتر بشناسم و تمام محبتهای آنها را جبران کنم و بدانم که هیچ انسانی جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته است و از این خلقت سربلند بیرون بیایم. انشا الله
با تشکر همسفر سمانه
نمایندگی قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
2539